انتخاب تاریخی نارندرا مودی بهعنوان نخست وزیر هند، شور و شوقی را در میان فعالان بازارهای بینالمللی که خواهان دسترسی آسانتر به بازار بزرگ بالقوهای نظیر بازار هند هستند، برانگیخته است. تأثیر مودی حتی در ماههای پیش از انتخاب وی نیز احساس شده بود. در واقع، بین ماههای فوریه و مه، شاخص سنسکس بورس هند در مقایسه با ضعف عمومی دیگر بازارهای نوظهور، 17 درصد افزایش یافت.
علاوه بر این، ارزش روپیه بهتدریج نسبت به دلار و دیگر واحدهای پولی بینالمللی تقویت شد و در روز 16 ماه مه یعنی زمان اعلام نتایج انتخابات، به اوج خود رسید.
مسلماً انتظارات بهوجود آمده نسبت به بازار هند، در کوتاهمدت سبب رونق آن خواهد شد. اما تحکیم این گرایش مثبت منوط به اقدام دولت جدید هند در راستای جلب و تقویت اعتماد فعالان اقتصادی بازارهای بینالمللی خواهد بود.
نارندرا مودی طی سه دوره سروزیری خود در ایالت گجرات، به موفقیتهای قابلتوجهی دست یافت و یک مدل توسعه اقتصادی را پایهگذاری کرد که در بیرون از هند نیز عمومیت یافته است. در واقع، در این مدت، تولید ناخالص داخلی ایالت گجرات با نرخ متوسط حدود 10 درصد بهبود یافت که بالاتر از نرخ رشد ملی بود. در حالیکه تنها 5 درصد جمعیت هند در ایالت گجرات ساکن هستند، این استان سهم حدود 16 درصدی از تولید ملی و سهم 25 درصدی از کل صادرات هند را در اختیار دارد. مودی با شعارهایی نظیر «دولت کاری به کسبوکار ندارد» و یا «فرش قرمز برای سرمایهگذاران، بهجای خطوط قرمز و محدودیتها» توانست به تقویت اقتصاد هند کمک کند و ایالت گجرات را نیز به مقصد سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی بدل سازد.
با این وجود، تکرار این موفقیتها در سطح ملی، بهخصوص با توجه به مخالفتهای احتمالی از جانب برخی دولتهای فدرالی هند، نیازمند شجاعت و بینش عمیق سیاسی است. بهعلاوه، این واقعیت که حزب بهاراتیا جاناتا اکثریت کرسیهای مجلس بالادستی هند را در اختیار ندارد نیز میتواند دشواریهایی را برای دولت مودی بهوجود آورد. با این وجود، پیروزی با اقتدار مودی در انتخابات اخیر، ابزارهای ضروری جهت غلبه بر مقاومتهای احتمالی حتی از درون حزب خود وی را در اختیارش قرار میدهد.
بنابراین نارندرا مودی باید در کوتاهمدت بر این موانع غلبه کند تا بتواند آغاز دور جدیدی از سرمایهگذاری در هند را تسهیل و رشد پایدار اقتصاد هند را تضمین کند.
بخش انرژی در هند
نخست وزیر جدید هند، در کنار مبارزه با تخریبهای داخلی، باید از اعتبار داخلی و خارجی خود در حوزه انرژی به خوبی استفاده کند. در واقع، تضمین اینکه هند منبعی امن و پایدار برای عرضه انرژی است، در راستای ایجاد پایه و اساسی مستحکم برای رشد اقتصادی بلندمدت این کشور، ضروری است.
در هند حدود یکچهارم منازل هنوز به شبکه برق متصل نیست و مشکل قطع برق نیز وجود دارد. این امر، مخل فعالیتهای اقتصادی، بهخصوص در بخش تولیدی هند است.
هند در حالحاضر چهارمین مصرفکننده بزرگ انرژی در جهان است و مقدار مصرف انرژی در این کشور از سال 1990 بیش از دو برابر افزایش یافته و انتظار میرود که در سالهای آتی نیز افزایش قابلتوجهی داشته باشد.
در واقع، علیرغم اینکه هند واجد ذخایر عظیم ذغالسنگ (رتبه پنجم در جهان) و گاز طبیعی است، همچنان یکی از مصرفکنندگان عمده نفت در جهان محسوب میشود. این کشور بخش عمده نفت مورد نیاز خود را از طریق واردات از خاورمیانه تأمین میکند.
به این ترتیب، تنها یک سیاست اثربخش در راستای متنوعسازی مسیرهای واردات میتواند امنیت دسترسی این کشور به منابع انرژی مورد نیاز را تضمین کند. مقامات هندی در سالهای اخیر تلاشهایی را بهمنظور دستیابی به این هدف انجام دادهاند و به موفقیتهایی نیز دست پیدا کردهاند. اما در مناطقی نظیر آسیای مرکزی با شکستهای عمدهای مواجه شدهاند.
مودی و مسئله نگاه به ایران
ایران با دسترسی به منابع قابلتوجه انرژی و نیز موقعیت جغرافیایی آن (که میتواند دسترسی آسان هند به کشورهای آسیای مرکزی را فراهم کند)، میتواند نقشی برجسته را در سیاست انرژی هند و اقتصاد این کشور ایفاء کند.
با این وجود، روابط ایران و هند در سالهای اخیر تحت تأثیر اختلافات ایران و غرب در زمینه برنامه هستهای و تحریمهای یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه این کشور قرار گرفت. در واقع، نیاز به حفظ روابط حسنه با ایالات متحده و ترس از تحریمها، مقامات هندی را مجبور کرد که واردات انرژی از ایران را کاهش دهند و پروژههای توسعه اقتصادی مشترک با ایران را به حالت تعلیق درآورند.
اما روی کار آمدن حسن روحانی در ایران، پیشرفت مذاکرات این کشور با غرب را درپی داشته است. بنابراین، هند به سرعت تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران- از طریق تسریع اجرای پروژه چابهار- را آغاز کرده است. در واقع، بندر چابهار تجارت هند با افغانستان و بهطور کلی با آسیای مرکزی را تسهیل خواهد کرد. بهعلاوه، این بندر واجد جایگاه استراتژیک مهمی است، چراکه فاصله چندانی با با بندر گوادر پاکستان ندارد. چین نیز سرمایهگذاری هنگفتی را روی بندر گوادر کرده است، چراکه دسترسی این کشور را به تنگه هرمز که یکی از مراکز اصلی تجارت دریایی بینالمللی است، فراهم میآورد.
مقامات هندی علاوه بر سرمایهگذاری در بندر چابهار، بهدنبال احداث یک شبکه حمل و نقل نیز هستند که این کشور را از طریق ایران به روسیه و آسیای مرکزی متصل خواهد کرد. این شبکه که «کریدور حمل و نقل بینالمللی شمال- جنوب» نامیده شده است، یک پروژه زیرساختی جاهطلبانه است که زمان و هزینه حمل و نقل کالا بین کشورهای مزبور را تا حد چشمگیری کاهش خواهد داد. ایران در این پروژه نقشی مرکزی را ایفا میکند، چراکه بندر عباس در جنوب ایران، مرکز شبکه مزبور خواهد بود. با این وجود، اجرایی کردن این پروژه نیز تاکنون بهمانند پروژه چابهار با مشکل کمبود سرمایه مواجه بوده است.
در ماههای اخیر، احتمال احداث یک خط لوله گاز از ایران به هند از مسیر دریای عمان نیز مطرح شده است. این پروژه در حاشیه دیدار وزاری خارجه ایران و عمان با مقامات هند در دهلی، مورد بررسی قرار گرفته است.
این خط لوله 1400 مایلی، روزانه 31 میلیون متر مکعب گاز را به هند منتقل خواهد کرد و هزینه احداث آن، بین چهار تا پنج میلیارد دلار برآورد شده است. این پروژه در یک بازه کوتاهمدت (حدود 5 سال) میتواند تکمیل شود. در واقع، مذاکره پیرامون عملیاتی شدن این پروژه چندین سال قبل صورت گرفت، اما اجرای آن تنها با دستیابی به پیشرفتهای تکنولوژیک اخیر امکانپذیر شده است. از سوی دیگر، دشواریهای پیشروی احداث خط لوله گاز ایران- پاکستان- هند (آیپیآی) نیز از عوامل گرایش مجدد به سمت پروژه مزبور است. اجرای پروژه آیپیآی به دلیل مخالفت ایالات متحده، عدم توافق پیرامون قیمت گاز و نیز نگرانیهای امنیتی (این خط لوله باید از استان ناامن بلوچستان پاکستان عبور کند)، متوقف شده است.
بنابراین، بازگشت ایران به عرصه تجارت بینالمللی، فرصتهای چشمگیری را پیشروی هند قرار میدهد. با این وجود، حتی در صورت شکست مذاکرات ایران و غرب، مودی میتواند با نادیده گرفتن فشارهای ایالات متحده، یک سیاست خارجی اقتصادمحور را دنبال کند. البته چنین سناریویی که حاکی از چندقطبی شدن قدرت جهانی است، مطمئناً نگرانی جدی کاخ سفید را درپی خواهد داشت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com