به گزارش
بولتن نیوز، استاد ازغدی، مطالبی که راویان از این حماسه تاریخی گفته اند و همچنین نوع برخورد قدرت طلبان در مواجه شدن با اهل بیت و امام علی علیه السلام بعد از رحلت پیامبر و همچنین با مسائل عاشورا وشهادت امام حسین و ظلمی که به اهل بیت در 50 سال بعد کردند و..... را مورد بررسی قرار داده است که برای علاقه مندان بسیار قابل توجه است.
از آن جا که مباحث با متون تاریخی و اسناد به زبان عربی و.... مطرح شده امکان تبدیل این مباحث به صورت نوشتاری میسر نشد و برای آن که متن با اشکال منتشر نشود، ترجیح دادیم که تنها خلاصه ای از این مطالب در ادامه بیاید و لذا تاکید می کنیم که بهتر است به فایل صوتی این مباحث مراجعه شود تااز نظر متن و روایات و اسناد تاریخی، اشکالی در متن نوشتاری نباشد. زیرا انتشار متن کتبی این گونه مباحث کار دشواری است و برای ما میسر نشد...
ایشان در بخشی از مطلب خود اشاره کرده اند که من دو تا سند تاریخی به این مناسبت ارائه می کند که مربوط به سه مقطع تاریخی است که در تبین مسائل جهاد اسلام بعد از پیامبر تا کربلا خیلی تعیین کننده است. فاصله تاریخی این سندها پنجاه سال است
یک سند مربوط به شام غریبان است که اسرا بعد از عاشورا به کوفه و شام رفتند و مسائلی که آنجا مطرح شد و نوع برخورد حضرت زینب و اهل بیت امام حسین محکم بود و حضرت زینب دائم در مورد این که اهل بیت پیامبر هستند نکاتی را مطرح کردند و سند دوم مربوط به اتفاقاتی است که قبل و بعد از رحلت پیامبرانجام شده تا مانع از خلافت امام علی شوند.
اولا در شام غریبان که اسرا را آوردند در کوفه این سند اول است اسرا را می آورند در کوفه مردم در پشت بام ها ی کوفه ایستاده اند برای دیدن اسرا بعضی از مردم نمی دانند که کی هستند و بعضی ها هم می دانند
یک زنی کوفی از بالای بام صحنه را می بیند و نمی داند که اسرا چه کسانی هستند. می پرسد که شما کی هستید اسیران چه کسی هستید؟ جواب می دن که ما اسیران محمد (ص) هستیم ...
برخی افراد، این اسرا را به عنوان شورشی و خارجی برانداز و جزو کفار حساب کرده بودند و عمدا اسم پیامبر را مطرح می کردند.
این خانم پایین می آید تعدادی مقنعه و لباس را جمع آوری می کند که بیاید به دخترها و خانم ها بدهد که خودشان را بپوشانند امام سجاد را می بیند که مجروح است و معلوم نیست به چه نحوی از معرکه توانستند نجات دهند ایشان را و به عقب بیاورند تا با کمی جان که باقی مانده بود زنده بماند...
زید و عمر دو پسر امام مجتبی هستند نیز دیده می شوند.
کوفیان می گریند در این صحنه و به قول امروزی ها کوفیان می گریند همین لحظه همین زمان در درون کاخ ابن زیاد ...
علامه مجلسی نقل می کند که یک گروهی دارند توی بخشی از دارالحکومه تعمیر می کنند و بنا و گچکار هستند مسلم گچ کار نقل می کند قضیه را که ما داشتیم بخشی از ساختمان ها را تعمیر می کردیم که یک دفعه دیدم سر و صدا از کوچه ها و اطراف می آمد به کارگری که با من کار می کرد گفتم این سر و صداها چی است
گفت:که سر یک شورشی را که علیه خلیفه خروج کرده آورده اند این آقای گچ کار مسلم می گوید که کی است شورشی ؟
می گوید: حسین بن علی ... کارگر نمی دونست حسین و یا علی کیست
اما می گوید که بنای گچ کار چنان محکم توی صورت خود زد که ترسید چشمانش نابینا بشه که تا چند لحظه چشمان درست نمی دیده و تعجب کرده که آیا حسین بن علی را به عنوان شورشی آوردند! ... گچ که دستم بود پرت کردم زمین و دست هایم را شستم و آمدم ازقصر بدون اجازه ... سر میدان ایستاده بودم که دیدم مردم صف کشیدند که اسرا را بیاورند 40 محمل آمد و 40 شتر زنان اهل بیت و فرزندان فاطمه و زین العابدین امام سجاد را دیدم که جوانی که شلاق خورده بر شتر سوار و بدن و لباس هایش خونی و اشک در چشمهایش حلقه زده ........
شعری در این زمینه سروده شده که راوی همین آقای گچ کار است. ترجمه شعرش که اصل آن عربی بوده است و آمده و الا خاصیتش شعری اش از دست می رود ولی محتوایش خیلی زیباست...
ظاهر چهره امام سجاد که موقع ناله و آه که چی کار کردم ولی شعر امام سجاد را ببینید که اون موقع بیست و چند ساله هستد که خوب چقدر صحنه و فشارهای روحی و جسمی و اون مسائل .......
مضمون شعر امام سجاد در زنجیر این است...... راوی گچ کار است . می گوید که بد مردمی هستید و سرزمینتان سیرآب مباد حق پیامبر بود حرمت ما و این حق را ...
سه چهار تا عبارت است ...... اولین سوال این است که آیا مسئله جناح بندی و بزرگترین جناح بندی مسئله اهل بیت است مساله قوم و خویش بازی و فامیل بازی است اون طوری که جناح مقابل گفته اند یا مساله افراد خاصی از اهل بیت هستند برای حفاظت از مکتب که ........
سند دومی که می خونم خیلی برای خودم تازگی داشت و دوستان به اون توجه کنند این است که دائما تاکیدمی شده که ما اهل بیت هستیم که ممکن است در ذهن ها بیاد که چرا حضرت زینب مدام خودشان را به هر بهانه ای معرفی می کردند که این سوال برای ما بود که مردم که کم و بیش می فهمند چرا به هر مناسبتی هی می گوید که من کی هستم فرزند پیغمیر هستیم ...........
برشتران برهنه سوارمان کردید و ما را کوچه به کوچه چرخاندید گویا ما نبودیم که دین را به شما آموختیم شما که هرچه دارید ازما دارین از بنی امیه و سایر کوفیان همه چیز را می بینید و کاری نمی کنید....
می دونید و می تونید و نمی خواهید کاری کنید. و کف می زنید وسوت می زنید و بر روی خاک ما را به اسارت می کشید وای برشما مگر جدم رسول الله نبود که شما را و پدر و مادرشما را به خدا و دین آشنا کرد