کد خبر: ۱۷۸۶۴۸
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار:
مباحث تاریخی، قیام عاشورا و شام غریبان و اتفاقات زمان رحلت پیامبر؛

بررسی 3 سند تاریخی از پیامبر تا شام غریبان از نگاه استاد رحیم پور ازغدی

یک سند مربوط به شام غریبان است که اسرا بعد از عاشورا به کوفه و شام رفتند و مسائلی که آنجامطرح شد و نوع برخورد حضرت زینب و اهل بیت امام حسین و حضرت زینب دائم در مورد این که اهل بیت پیامبر هستند نکاتی را مطرح کردند و سند دوم مربوط به اتفاقاتی است که قبل و بعد از رحلت پیامبرانجام شده تا موجب تضعیف امام علی شوند...
گروه فرهنگی – استاد حسن رحیم‌پور ازغدی، در سلسله بحث های خود، در جلسه اخیر به مناسبت ماه های محرم و صفر و ایام سوگواری امام حسین علیه السلام، نکات جالبی را در مورد عاشورا، شام غریبان و نوع حضور اسرا و عملکرد حضرت زینت  مطرح کرده اند.





به گزارش بولتن نیوز، استاد ازغدی، مطالبی که راویان از این حماسه تاریخی گفته اند و همچنین نوع برخورد قدرت طلبان در مواجه شدن با اهل بیت و امام علی علیه السلام بعد از رحلت پیامبر و همچنین  با مسائل عاشورا وشهادت امام حسین و ظلمی که به اهل بیت  در 50 سال بعد کردند و..... را مورد بررسی قرار داده است که برای علاقه مندان بسیار قابل توجه است.
از آن جا که مباحث با متون تاریخی و اسناد به زبان عربی و.... مطرح شده امکان تبدیل این مباحث به صورت نوشتاری میسر نشد و برای آن که متن با اشکال منتشر نشود، ترجیح دادیم که تنها خلاصه ای از این مطالب در ادامه بیاید و لذا تاکید می کنیم که بهتر است به فایل صوتی این مباحث مراجعه شود تااز نظر متن و روایات و اسناد تاریخی، اشکالی در متن نوشتاری نباشد. زیرا انتشار متن کتبی این گونه مباحث کار دشواری است و برای ما میسر نشد...
ایشان در بخشی از مطلب خود اشاره کرده اند که من دو تا سند تاریخی به این مناسبت ارائه می کند که مربوط به سه مقطع تاریخی است که در تبین مسائل جهاد اسلام بعد از پیامبر تا کربلا خیلی تعیین کننده است. فاصله تاریخی این سندها پنجاه سال است
یک سند مربوط به شام غریبان است که اسرا بعد از عاشورا به کوفه و شام رفتند و مسائلی که آنجا مطرح شد و نوع برخورد حضرت زینب و اهل بیت امام حسین محکم بود و حضرت زینب دائم در مورد این که اهل بیت پیامبر هستند نکاتی را مطرح کردند و سند دوم مربوط به اتفاقاتی است که قبل و بعد از رحلت پیامبرانجام شده تا مانع از خلافت امام علی شوند.

اولا در شام غریبان که اسرا را آوردند در کوفه این سند اول است اسرا را می آورند در کوفه مردم در پشت بام ها ی کوفه ایستاده اند برای دیدن اسرا بعضی از مردم نمی دانند که کی هستند و بعضی ها هم می دانند
یک  زنی کوفی از بالای بام صحنه را می بیند و نمی داند که اسرا چه کسانی هستند. می پرسد که شما کی هستید اسیران چه کسی هستید؟‌ جواب می دن که ما اسیران محمد (ص) هستیم ...
برخی افراد، این اسرا را به عنوان شورشی و خارجی برانداز و جزو کفار حساب کرده بودند و عمدا اسم پیامبر را  مطرح می کردند.
این خانم پایین می آید تعدادی مقنعه و لباس را جمع آوری می کند که بیاید به دخترها و خانم ها بدهد که خودشان را بپوشانند امام سجاد را می بیند که مجروح است و معلوم نیست به چه نحوی از معرکه توانستند نجات دهند ایشان را  و به عقب بیاورند تا با کمی جان که باقی مانده بود زنده بماند...
 زید و عمر دو پسر امام مجتبی هستند نیز دیده می شوند.
 کوفیان می گریند در این صحنه  و به قول امروزی ها کوفیان می گریند همین لحظه همین زمان در درون کاخ ابن زیاد ...
علامه مجلسی نقل می کند که یک گروهی دارند توی بخشی از دارالحکومه تعمیر می کنند و بنا و گچکار هستند مسلم گچ کار نقل می کند قضیه را  که ما داشتیم بخشی از ساختمان ها را تعمیر می کردیم که یک دفعه دیدم سر و صدا از کوچه ها و اطراف می آمد به کارگری که با من کار می کرد گفتم این سر و صداها چی است
 گفت:‌که سر یک شورشی را که علیه خلیفه خروج کرده آورده اند این آقای گچ کار مسلم می گوید که کی است شورشی ؟
می گوید: حسین بن علی ... کارگر نمی دونست حسین و یا علی کیست
 اما می گوید  که بنای گچ کار چنان محکم توی صورت خود زد که ترسید چشمانش نابینا بشه که تا چند لحظه چشمان درست نمی دیده و تعجب کرده که آیا حسین بن علی را به عنوان شورشی آوردند! ... گچ که دستم بود پرت کردم زمین و دست هایم را شستم و آمدم ازقصر بدون اجازه ... سر میدان ایستاده بودم که دیدم مردم صف کشیدند که اسرا را بیاورند 40 محمل آمد و 40 شتر زنان اهل بیت و فرزندان فاطمه و زین العابدین  امام سجاد را دیدم که جوانی که شلاق خورده بر شتر سوار و بدن و لباس هایش خونی و اشک در چشمهایش حلقه زده ........
شعری در این زمینه سروده شده که راوی همین آقای گچ کار است. ترجمه شعرش که اصل  آن عربی بوده است و آمده و الا خاصیتش شعری اش از دست می رود ولی محتوایش خیلی زیباست...
 ظاهر چهره امام سجاد که موقع ناله و آه که چی کار کردم ولی شعر امام سجاد را ببینید که اون موقع بیست و چند ساله هستد که خوب چقدر صحنه و فشارهای روحی و جسمی و اون مسائل .......
مضمون شعر امام سجاد در زنجیر این است...... راوی گچ کار است . می گوید که بد مردمی هستید و سرزمینتان سیرآب مباد حق پیامبر بود حرمت ما و این حق را ...
سه چهار تا عبارت است ...... اولین سوال این است که آیا مسئله جناح بندی و بزرگترین جناح بندی مسئله اهل بیت است مساله قوم و خویش بازی و فامیل بازی است اون طوری که جناح مقابل گفته اند یا مساله افراد خاصی از اهل بیت هستند برای حفاظت از مکتب که ........
سند دومی که می خونم خیلی برای خودم تازگی داشت و دوستان به اون توجه کنند  این است که دائما تاکیدمی شده که ما اهل بیت هستیم که ممکن است در ذهن ها بیاد که چرا حضرت زینب مدام خودشان را به هر بهانه ای معرفی می کردند که این سوال برای ما بود که مردم که کم و بیش می فهمند چرا به هر مناسبتی هی می گوید که من کی هستم فرزند پیغمیر هستیم ...........
برشتران برهنه سوارمان کردید و ما را کوچه به کوچه چرخاندید گویا ما نبودیم که دین را به شما آموختیم شما که هرچه دارید ازما دارین از بنی امیه و سایر کوفیان همه چیز را می بینید و کاری نمی کنید....
می دونید و می تونید و نمی خواهید  کاری کنید. و کف می زنید وسوت می زنید و بر روی خاک ما را به اسارت می کشید وای برشما  مگر جدم رسول الله نبود که شما را و پدر و مادرشما را به خدا و دین آشنا کرد




اما خداوند پرده جنایت را خواهد درید این پرده ای که جنایتکاران کشیدند این برای همیشه نخواهد بود صحنه دیگری که همین مسلم گچ کار تعریف می کند که بعد که امام سجاد این شعر را خواند و فضای عمومی تغییر کرد دیدم که کوفیان آمدند و به حالت گریه  نان و خرما و گردو آورند که به بچه های کوچک در کاروان بدهند که یک مرتبه ام کلسوم فریاد زد بر سر مردمی که آمدند ترحم کنند... فریاد زد که این نان و خرماها مال خودتان و بعد خطاب کرد به بچه ها که پرت کنند به طرفشان صدقه برما حرام است صدقه به ما می دهند صدقه بر اهل بیت حرام بود زیرا که یک نوع تحقیر ذاتی است یک حالت دست پایین بودن و یک ذلت طبیعی درونش است و ام کلسوم و زینب بر بچه های کوچک که نمی شد باهاشون حرف زد گرسنه بودند ...ام کلسوم از دست و دهان این بچه های کوچک حتی از توی دهان در می آورند خرما و نان را و پرتاب می کردند طرف اون ها و بعد رو می کند به طرف اونها که مردانتان ما را می کشند و زنان برما می گریند تقسیم کار کردید و برای ما نان و خرما می آورید خدا بین ما و شما در قیامت داوری خواهد کرد این قضیه به این زودی ها خوب شسته نخواهد شد بعد می گوید که مشغول صحبت با زنان بود که می گفت مراقب خود و بچه ها باشید هیچ ذلتی نباید در سفر نشان دهید و هیچ چیزی از آنها نمی گیرید.
 سر و صدا بلند شد دیدم که سر های شهداست سر شهدا را دارند می آورند وسر حسین بن علی جلوی همه سرهاست و مثل ماه می درخشید این را راوی نقل می کند محاسن او مشکی و خزاب زده و چهره اش زیبا و خونی ..مثل ماه باد مو و گیسوی حسین را این سو و آن سو می زد اینجا بود که حضرت زینب محکم حرف میزد که نان و صدقه نگیرید ما محکم هستیم
در بهار النوار نقل شد که حضرت زینب سر امام حسین را بر نیزه می بیند اینجاست که حضرت زیب  پیشانی اش را محکم به چوب  می کوبد و خون جاری می شود و بعد حضرت زینب شعری خطاب به سر امام حسین خوانده که این شعر را گفتم که ده نفر نابغه شعری توی شب شعر بنشینند بعد از سه ما شعر به این قشنگی نمی توانند بگویند این شعرهای شام غریبان است حضرت زینب خطاب به سر امام حسین این شعر را می خوانند ای هلال به کمال نرسیده ماهی که کامل نشده غروب کردی خسوف کردی پاره ی دلم گمان نمی کردم تا این حد مقدر بود گفتی به من این اتفاقات را و شنیده بودم  اما تا این حد جنایت را پیش بینی  نمی کردم گمان نمی کردم که تا این حد نیز مقدر بوده باشد بعد خطاب به امام حسین می فرماید که با این فاطمه خردسالت حرف بزن که دلش نزدیک است آب شود با این دختر بچه حرف بزن بعد خطاب باز به اما حسین ....... برادر برادر با ما نامهربان شدی که پاسخ نمی دی کاش علی را هنگام اسارت در زنجیر می دیدی که چگونه بی طاقتی می کرد در کنار یتیمان تازیانه می خورد اشک در چشمانش و نام تو را به زبان می آورد
 ای برادر او را و این کودکان و علی را و سجاد را به خودت بچسبان و به قلب هایشان آرامش ببخش چقدر  سخت است که کودک یتیم که پدرش را صدا بزند و جوابی نشنود و به جای جواب تازیانه بخورد این هم شعر حضرت زینب نقل شد از بهار النوار

سند دوم
برگردیم 50 سال قبل این سند را کمتر دیده اند پیامبر آخر عمر شریفشان است کیش و عثامه را فرمان دادند که برن بیرون شهر برای جنگ امپراطوری روم
 پیامبر حالش خوب نیست و همین ساعات ها و روزهاست که از دنیا برود بعد مسئله رهبری و حکومت وقدرت بعد از پیغمبر جدی می شود علائم متعددی از پیامبر دیدند و شنیدند در طول سال ها که یکی خاطره غدیر است که موارد متعددی در این زمینه هست پیامبر چشم به علی دارد و تصریح هم کرده و این ها باعث می شود که مجموعا نگرانی از اینکه پیامبر آخرین روزها را می گذراند و ما را هم فرستاده اند برای نبرد و جهاد و... تاحدودی برطرف شود.
 پیامبر لعن کرده هر کس که از عثامه تخلف کنه و بیرون نره و حرکت کنید و حتی در روایت است که اگر خبر مرگ من را آوردند نباید برگردید وباید به جنگ بروید.
 به علی گفتند که تو نرو علی باید بماند این هم یک قرینه بود  آنها می روند به جنگ و بر می گردند
اما عده ای نگران بودند که اگر به جنگ بروند احتمال دارد که علی خلیفه شود و جای پیامبر را بگیرد.
بوی قدرت را متوجه شده بودند که اگر بروند و پیامبر از دنیا برود علی در مدینه باشد .....یعنی همه چیز تمام شده .... یک جلسه مخفی برگزار شد که حالا محل و راوی را من نمی گویم ولی یک جمعی در این خونه نشستند و یک متنی را تهیه کردند و امضاء‌ کردند.
 این متن خیلی متن بی نظیری است اگر کسی نداند که راجع به کی و چه وقت نوشته شده یه متن خیلی روشن فکرانه و خوبی است اما کسی که بداند این متن چه وقت و با چه هدفی نوشته شده و توسط چه کسانی امضاء‌ شده کل مسائله تغییر می کند.
 دقیقا با شعارهای روشنفکرانه و دینی مساله ی حذف علی بن ابی طالب در این متن تئوریزه شده از کلماتی مثل مشورت و همفکری اجتهاد و نو اندیشی دلسوزی برای اسلام و مسلمین و اینکه حکومت ارثی نیست و مساله دیگری است که از همه اصطلاحات استفاده شده حالا من نمی گویم که چه کسی امضا کرده و این متن حساب شده است بعد امضاء‌هایش را می گویم
راوی حسین بن یمانی می گوید که این متن را سعید بن عاص در این جلسه نوشت با مشورت بقیه یک متن نهایی در آمده
 کلید واژه  این را ببیند که چقدر فکر شده است روی تک تک کلماتش و سطرهایش .. مساله دعوای قدرت نیست اجماع و اتفاق است یعنی بخش اعظم و اکثریت اصحاب پیامبر بوده اند که چنین متنی را نوشتند....



فایل بررسی 3 سند تاریخی از پیامبر تا شام قریبان

برای دریافت فایل صوتی اینجا را کلیک کنید.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۳
احمد
|
FINLAND
|
۱۸:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۸/۳۰
0
2
اسامه صحیح است
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۱
0
0
ام کلثوم صحیح است
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۱
0
0
بهارالانوار غلطه. درستش بحارالانوار است
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین