تاریخ شیعه سرشار از افتخارات بسیار و تحولات چشمگیر است. تحولاتی که به دست عالمان متعهد و فرزانگان اندیشمند پدید آمده است.
به گزارش بولتن به نقل از ایسنا، ابو عبدالله محمد بن نعمان مشهور به "شیخ
مفید" از بزرگان شیعه و از نوادر علم کلام و فقه است. این مشعل تابناک و
فروزنده در یازدهم ذیقعده ۳۳۶ قمری در عُکبرای بغداد پای هستی بر جهان
گذارد و «محمد» نام وی گردید. از آنجا که پدر او شخصی پارسا و مذهبی بود و
به تعلیم و تربیت اشتغال داشت؛ «ابن المعلم» لقب وی شد و پس از چندی
«عُکبری» و «بغدادی» دو لقب او گردید.
نگاهی گذرا به ولادت و زندگی شیخ
محل
تولد او در ناحیه جیل در ده فرسنگی بغداد بود. محمد دوران کودکی خود را با
«بزرگی» می گذراند. فراست و تیزهوشی او خبر از گذشته ای پاک؛ از خاندان
خویش و آینده ای روشن؛ در بغداد و جهان اسلام می داد. عشق و شور فراوان به
تحصیل موجب شد که همراه پدر به بغداد رفته و فراگیری علم و دانش را آغاز
کند. بعدها همراه پدرش که مقلب به "العلم" بود به بغداد آمد و نزد استادهای
عصر خویش تحصیل کرد. از معروفترین استادان وی می توان به ابوالقاسم جعفر
بن مجمد بن قولوی قمی و شیخ صدوق اشاره کرد. در زمان وی آل بویه بر بغداد
حاکم شدند که حامی تشیع بودند؛ بنابراین زمینه بیان عقاید و نشر اندیشههای
شیعی پدید آمد.
شیخ مفید از این محیط آزاد در عصر خویش سود جست و
در مسجد براثا در بغداد به تدریس و وعظ و جدل با معارضین پرداخت و توانست
تشیع و فرقه های آن را با هم متحد کند. وی فِرَق مختلف اسلامی را تشویق کرد
که اختلافات جزیی را کنار نهاده و در اصول متحد شوند.
دوران شیخ مفید دوران " فتح الفتوح" تاریخ شیعی
تاریخ
شیعه سرشار از افتخارات بسیار و تحولات چشمگیر است. تحولاتی که به دست
عالمان متعهد و فرزانگان اندیشمند پدید آمده است. در این میان به سده چهارم
هجری بر میخوریم که «فتح الفتوح» تاریخ شیعی است؛ روزگاری که مردی بزرگ و
اندیشمندی سترگ «دائره المعارفی جامع» از معارف اسلامی تدوین کرد و قریب
۵۰ سال پرچمدار عرصه های علمی، فکری و فرهنگی مسلمین گردید و سرانجام به
جایی رسید که دوست و دشمن زبان به تمجید او گشودند و قلم به تعریف او
برگرفتند و او را «مفید» لقب دادند.
بینشافروزی و دانش آفرینی وی
به همراه آگاهی از اوضاع دشمنان و اطلاع از جهان اطراف دست به دست هم داد و
او را سلسله جنبان نهضت فکری و رنسانس علمی در قرن چهارم کرد و بدانجا
رسید که «صحیفه های سبز مهدوی» عجل الله تعالی فرجه الشریف به افتخار او
صادر شد و حضرت ولی عصر (ع) وی را برادری گرامی و استوار خواند.
تحصیلات و استادان
شیخ
مفید از محضر بیش از هفتاد نفر از بزرگان بهره علمی برد. از محضر مظفر بن
محمد، ابویاسر و ابن جنید اسکافی «کلام و عقاید» آموخت و از درس حسین بن
علی بصری و علی بن عیسی رمانی بهره جست. «فقه» را نزد جعفربن محمد بن
قولویه فرا گرفت و از محضر ادیب و مورخ چیره دست محمد بن عمران مرزبانی
«علم روایت» آموخت. ابن حمزه طبری، این داود قمی، صفوان و شیخ صدوق دیگر
اساتید «محمد» بودند که شهد شیرین دانش را در کام جان او ریختند. در میان
استادان وی عالمانی از شهرهای مختلف مانند قم، کوفه، بصره، ساری، طبرستان،
حلب، قزوین، بلخ، مراغه، همدان و شهر زور دیده می شوند.
عنایات حضرت ولی عصر(عج) به شیخ مفید
گویند
که از یکی از دهات کسی به خدمت شیخ رسید و سوال کرد که زنی حامله فوت
کرده، حملش زنده است. آیا باید شکم وی را شکافت و طفل را برآورد یا این که
با آن حمل او را دفن کنیم؟ شیخ فرمود که با حمل او را دفن کنید. آن مرد
برگشت. در بین راه دید که سواری از پشت سر می تازد و می آید. چون به نزدیک
رسید گفت: یا مرد! شیخ فرموده است که شکم وی را شَق کنید. (بشکافید) و طفل
را بیرون آورید و زن را دفن کنید. آن مرد چنین کرد. بعد از چندی خبر به شیخ
دادند. شیخ گفت: من که کسی نفرستاده بودم. معلوم است که آن کس حضرت صاحب
الامر(عج) روحی فداه باشد. حال که در احکام شرعیه خبط (خطا) می کنیم، بهتر
این که دیگر فتوی نگوییم. پس در خانه را به روی مردم بست بعد از چندی
توقیعی (نامه ای) از ناحیه مقدسه از جناب حضرت صاحب الامر(عج) به سوی شیخ
آمد که بر شماست این که فتوی بگویید و بر ماست این که تسدید کنیم شما را و
نگذاریم که در خطا واقع شوید پس شیخ دگرباره، فتوی می گفت.
نامههای امام زمان (عج) به شیخ مفید
دفتر
زندگی شیخ مفید، صفحات نورانی دارد که در آنها، نامههای مبارک امام زمان
حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله فرجه به چشم میخورد. دانشمند بزرگوار،
احمد بن علی طبرسی در اواخر کتاب «احتجاج» برخی از توقیعهای (نامه) حضرت
«ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف» را که به شیخ مفید صادر کرده، آورده
است.
در این نامهها حضرت حجت (عج) شیخ مفید را مشمول عنایات خاص و
الطاف مخصوص خود قرار داده است. به عنوان نمونه امام زمان (ع) در خطابهایش
به شیخ مفید چنین میفرماید: " للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید؛
به برادر با ایمان و دوست رشید، شیخ مفید ..."
رویای عجیب شیخ مفید درباره درس دادن به امام حسن(ع) و امام حسین(ع)
شبی
شیخ مفید در خواب دید که در مسجد کرخ از مساجد بغداد نشسته است و فاطمه
زهرا سلام الله علیها دست امام حسین(ع) و امام حسین(ع) را گرفته بود و به
نزد شیخ مفید آمد و فرمود: «یا شیخ! علّمهما الفقه» یعنی «ای شیخ به این
دو، فقه تعلیم بده».
شیخ از خواب بیدار شده و در حیرت افتاد که این
چه خوابی بود و من کی هستم که به دو امام فقه تعلیم دهم؟ از سوی دیگر خواب
دیدن امامان معصوم(ع) خواب شیطانی نیست.
وقتی صبح شد، شیخ به مسجدی
که در خواب دیده بود رفت و در آنجا نشست؛ ناگهان دید که زنی جلیل و محترم
که دست دو پسر را در دست دارد وارد مسجد شد. وی به نزد شیخ آمد و گفت: «یا
شیخ علمهما الفقه». شیخ تعبیر خواب را فهمید و به تعلیم و تربیت آنان همت
گماشت و بسیار به آن دو بزرگوار احترام مینمود.
آن دو پسر، «سید رضی» (کسی که بعدا نهجالبلاغه را گردآوری کرد) و «سید مرتضی» معروف به علم الهدی بودند.
غروب نابهنگام
شیخ
مفید در شب جمعه ۳ رمضان سال ۴۱۳ ه.ق در گذشت. هشتاد هزار نفر جنازه او را
تشیع کردند و وی را در مقابر قریش نزدیک ضریح حضرت جواد (ع) به خاک
سپردند... و امروز پس از قرنهای متمادی «مفید» هنوز «مفید» است. در معرکه
آراء، کلام وی خورشید مناظرات و آفتاب گفتگوهاست و فردا و فرداها از آن او و
راهیان او خواهد بود.
واقعاً شیخ مفید الگوی یک عالم وارسته و باتقوا برای علمای ما می باشند روحش شاد.