کد خبر: ۱۵۳۹۵۹
تاریخ انتشار:
سیاست خارجی

بررسی 34 سال سیاست خارجی جمهوری اسلامی

 بولتن نیوز ، باا اعلام نتایج انتخابات بیست و چهارم خرداد 92، حجت‎الاسلام حسن روحانی   ‎ عنوان هفتمین رئیس‎جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. انتخاباتی که به زعم بسیاری از کارشناسان دارای ویژگی‎‎های منحصر به فردی بود. اما آن‎چه که در فعالیت‎‎های انتخاباتی کاندیدا‎های این دوره برجسته به‎نظر می‎رسد، نقش پررنگ برنامه‎‎های سیاست خارجی و نقد عملکرد دولت نهم و دهم بود که ترجیع‎بند همه مناظرات و نشست‎ها بود. تأکید بر راهکار‎‎های سیاست خارجی در برنامه‎ها و مناظرات کاندیدا‎ها خیلی موضوع دور از ذهنی نیست، به این دلیل که تحریم‎‎های سیاسی و اقتصادی ظالمانه آمریکا و بلوک غرب را همه لایه‎‎های اجتماعی کشور در چند سال گذشته احساس می‎کنند و همه اتفاق نظر دارند که برای خروج از شرایط کنونی نیاز به طراحی و اجرای استراتژی‎‎هایی در سیاست خارجی است که تحریم‎ها را بی‎اثر کند.

از سوی دیگر قریب به اتفاق کاندیدا‎های انتخابات یازدهم، سیاست خارجی آقای احمدی‎نژاد را صریحا به نقد کشیدند و حتی اعلام کردند این سیاست‎ها علاوه‎بر این‎که به سود منافع ملی نبوده، باعث هزینه‎تراشی برای نظام و مردم هم شده است. اما به‎راستی گره سیاست خارجی آقای احمدی‎نژاد در کجاست و عملکرد دولت نهم و دهم چقدر به معیار‎های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و آرمان‎‎های انقلاب اسلامی نزدیک بود؟ اساسا روند سیاست خارجی ایران طی 34 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در زمان دولت‎‎های مختلف چگونه بوده و هریک از آن‎ها از چه گفتمانی پیروی می‎کرده‎اند و اکنون نسبت سیاست خارجی آقای احمدی‎نژاد با این گفتمان‎ها چگونه است؟ آیا تحریم‎‎های ظالمانه اجراشده بر ضد ‎مردم ایران نتیجه سیاست‎‎های آرمان‎خواهانه آقای احمدی‎نژاد بود یا به‎دلیل سوء‎عملکرد دستگاه سیاست خارجی و مواضع نسنجیده رئیس دولت نهم و دهم؟

این‎ها سؤالاتی است که پاسخ آن‎ها علاوه‎بر آن‎که طی برگزاری فعالیت‎‎های انتخاباتی در مناظرات کاندیدا‎ها بسیار داغ بود، طی چند سال گذشته هم دستمایه تحلیل‎‎های کارشناسی و رسانه‎ای است. اما اتفاقی که موضوع سیاست خارجی را در انتخابات یازدهم داغ‎تر کرد، انتخاب دکتر روحانی است که دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی و مذاکره‎کننده ارشد هسته‎ای ایران در دولت اصلاحات بودهاست. مذاکره کننده‎ای که رسانه‎‎های داخلی و خارجی از وی تحت عنوان «شیخ دیپلمات» یاد می‎کردند. او یکی از مهمترین منتقدان سیاست خارجی دولت‎‎های نهم و دهم بود. روحانی دیپلمات به فاصله کمتر از سه ماه پس از پیروزی محمود احمدی‎نژاد در انتخابات ریاست‎جمهوری 1384، از دبیری شورای عالی امنیت ملی برکنار شده بود.
اکنون با نزدیک شدن به آغاز دوره ریاست‎جمهوری آقای روحانی، همه منتظرند تا سیاست خارجی آقای احمدی‎نژاد که از آن تحت عنوان سیاست خارجی تهاجمی یاد می‎شد، جای خود را به سیاست خارجی که از آن به عنوان سیاست تعاملی یاد شده است، بدهد.

در این پرونده، ضمن بررسی سیاست خارجی کشورمان در چهار دهه گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی تا‎کنون، بدون پرداختن به‎نظریه‎‎های گفتمانی سیاست خارجی، تلاش کرده‎ایم از طریق گفت‎وگو با نمایندگان هر یک از دوره‎‎های گذشته -شامل اسلام‎گرای ایدئولوژیک که مربوط به سال‎های 1360 تا 1368 است؛ اسلام‎گرای واقع‎گرا یا دولت سازندگی از 1368 تا 1376 ؛ اسلام‎گرای اصلاح‎طلب از 1376 تا 1384 و اسلام‎گرای تهاجمی که دوره ریاست‎جمهوری آقای احمدی‎نژاد است و از 1384 آغاز شده و اکنون آخرین روز‎هایش در حال سپری شدن است -  به بازشناسی هریک از مؤلفه‎ها و ویژگی‎های این ادوار بپردازیم. همچنین از سیاست خارجی آقای روحانی تحت عنوان اسلام‎گرای واقع‎بین یاد کرده‎ایم که البته بر اساس برنامه‎ها و شعار‎های انتخاباتی ایشان بوده است 


راهبرد‎های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی (ره)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 بسیاری از مؤلفه‎‎های سیاست خارجی ایران هم دچار تغییرات اساسی شد. انقلاب اسلامی به‎عنوان یک پدیده آرمان‎گرایانه که رویکردی دینی و کمال‎گرا داشت، طبیعتا نه تنها با بسیاری از معیار‎های سیاست خارجی پیش از انقلاب سنخیتی نداشت، بلکه با بسیاری از مفاهیم شناخته‎شده و مرسوم نظام بین‎الملل از جمله مفاهیم رئالیستی و لیبرالیستی نیز هم‎نوایی نداشت. بر همین اساس است که بسیاری از تحولات روابط خارجی ایران برای سیاستمداران جهان و برخی تحلیلگران ناشناخته و غیر قابل درک است. برای مثال موضوع حمایت جمهوری اسلامی ایران از همه مردم تحت ستم جهان که در قانون اساسی هم آمده است، نمونه گویای تحول مفهومی در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی است.
 
  اما برای درک بهتر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، رجوع به دیدگاه‎های امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) بنیان‎گذار جمهوری اسلامی ایران نه تنها می‎تواند فهم دقیق‎تری به وجود آورد بلکه می‎تواند به‎عنوان نشانه و راهنمایی جهت حرکت در مسیر درست و اصلاح حرکت‎‎های انحرافی مورد استفاده قرار گیرد. پیش از ورود به شرح دیدگاه‎های امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) ابتدا مروری بر تعریف سیاست خارجی و کارکرد‎های آن خواهیم داشت تا بتوانیم فهم دقیق‎تری از دیدگاه‎های امام در این زمینه داشته باشیم.  برای سیاست خارجی تعاریف خط کشی شده و دقیقی در علم سیاست و روابط بین‎الملل ارائه نشده است و‎ این نه به دلیل نقص در این حوزه بلکه به‎دلیل تنوع دیدگاه‎ها و فرهنگ‎ها و تفاوت‎‎های عقیدتی و تعارض منافع در میان دولت‎ها و ملت‎ها   است. اما  آنچه که این تعاریف و دیدگاه‎ها را به هم نزدیک می‎کند، این است که همه این تعاریف رو به‎سوی یک هدف اصلی دارند و آن تأمین منافع ملی است. منافع ملی را دولت‎‎های مختلف به گونه‎‎های متفاوت و بر اساس اهداف عینی و ذهنی تعریف می‎کنند. یکی از عمومی‎ترین تعاریف سیاست خارجی عبارت است از«مجموعه خط‎مشی‎ها، تدابیر، روش‎ها و انتخاب مواضع که یک دولت در برخورد با امور و مسائل خارجی در چهارچوب اهداف کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال می‎نماید.» اساسا هر دولتی قواعد سیاست خارجی خود را در جهتی تنظیم می‎کند که سرانجام،  اهداف و نیاز‎های امنیتی، استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی‎اش در کوتاه‎مدت یا  بلند مدت تأمین گردد.

اصول سیاست خارجی از دیدگاه امام
امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) با توجه به مبانی دینی از جمله کتاب و سنت به بیان اصول سیاست خارجی پرداخته است. در حقیقت ساختار سیاست خارجی بر مبنای التزام به احکام شرع مقدس شکل می‎گیرد. به عبارت دیگر ارزشی‎‎های اخلاقی و عقل، مبانی مورد نظر امام را در حوزه سیاست خارجی شکل می‎دهند. ایشان با تأکید بر انسانی و اخلاقی بودن محتوای انقلاب  می‎فرمایند:

«محتوای این انقلاب، اسلام و اخلاق اسلامی و اخلاق انسانی و تربیت انسان‎ها بر موازین انسانیت بوده است. » (صحیفه نور، ج14، ص 45-41) موضوع اساسی دیگر در دیدگاه‎های امام، اصل دفاع از مستضعفین در سیاست خارجی است که برآمده از دستورات قرآن کریم است. (آیه 75 سوره نساء).  ایشان در خصوص یاری مظلومان نیز به سخن امام علی (علیه‎السلام) استناد می‎کند و مبنای خود را  این جمله قرار می‎دهد که: «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا؛ دشمن ستمگر و یار ستم‎دیده باشید.» (نهج البلاغه، نامه 47).

از نظر امام (رحمت‎الله‎علیه) اصول سیاست خارجی می‎تواند چهار‎‎چوب رفتاری لازم را به کارگزاران نظام اسلامی ارائه دهد و پای‎بندی به این اصول، وجه تمایز دولت اسلامی از دیگر دولت‎هاست. برجسته‎ترین اصول سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی مبتنی بر بنیان های اعتقادی و فقهی هستند:

1) اصل صدور انقلاب: صدور انقلاب به معنای صادر کردن تجربه‎‎های انقلاب اسلامی به سایر کشور‎های جهان است. از دیدگاه امام خمینی منظور از صدور انقلاب، همان گسترش اسلام است. ( صحیفه نور، ج 11، ص 28-21 ) امام در این‎باره اعتقاد دارد که ما با صدور انقلاب که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) است، به سیطره و سلطه و ظلم جهان‎خواران خاتمه می‎دهیم. در واقع صدور انقلاب در نگاه ایشان، سمت و سوی فرهنگی دارد.

هدف اصلی سیاست خارجی ایران از همان آغاز، تبلیغ و گسترش اسلام انقلابی بود. این هدف در وظیفه‎ای ریشه داشت که قرآن برای مسلمانان در جهت تحقق و تبلیغ پیام الهی در سراسر گیتی معین کرده است. معنی صدور انقلاب این است که همه ملت‎ها و همه دولت‎ها بیدار شوند و خودشان را  از این گرفتاری نجات بدهند.
2) اصل نفی سبیل: از دیگر اصول سیاست خارجی ازدیدگاه امام خمینی، نفی سلطه‎گری و سلطه‎پذیری است. ایشان برای حیات زیر سلطه غیر، ارزشی قائل نمی‎شوند بلکه ارزش حیات را به آزادی و استقلال دانسته و با توجه به آیه شریفه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا»( نساء آیه 141 ) (خداوند، سلطه‎ای برای کافران بر مؤمنان قرار نداده است)، می‎فرمایند:« ما منطق مان، منطق اسلام، این است که سلطه نباید از غیر بر شما باشد. نباید شما تحت سلطه غیر بروید. ما هم می‎خواهیم زیر سلطه نرویم.» (صحیفه نور، ج2، ص 139 )
3) دفاع از کیان اسلام و مسلمانان: ایشان برنامه سیاست خارجی ایران را برنامه اسلام ذکر می‎کنند و می‎فرمایند:« ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستیم. برنامه ما برنامه اسلام است، وحدت کلمه مسلمین است؛ اتحاد ممالک اسلامی است.» (صحیفه نور، ج18، ص 221) بر این اساس حضرت امام (ره) دفاع از تمام مسلمین را   لازم می‎دانند.

4) اصل امت واحده: یکی دیگر از اصول سیاست خارجی از نظر امام خمینی، اهمیت و ارجحیت مرز‎های عقیدتی در برابر مرز‎های جغرافیایی است. ایشان در صحیفه نور، ج1، ص 84 در اعلامیه مشترک با آیات عظام اعلام می‎کنند:«ما کشور را، کشور ایران نمی‎دانیم. ما همه ممالک اسلامی را از خودمان می‎دانیم. مسلم باید این‎طور باشد. ما دفاع از همه مسلمین را   لازم می‎دانیم.»

5) اصل احترام متقابل و عدم دخالت در امور یکدیگر: امام در این زمینه معتقد است :«اسلام برای همه و دلسوز برای بشر است و ما همه تابع اسلام و دلسوز برای بشر هستیم. به این معنا که ما با هیچ ملتی بد نیستیم. اسلام آمده بود برای تمام ملل، برای ناس، ... ما اعلام می‎کنیم که نظر تجاوز به هیچ یک از کشور‎های اسلامی و غیر اسلامی نداریم.» ( مصاحبه خبرنگار روزنامه دانمارکی 5/9/57 صحیفه نور، ج22)ایشان با قاطعیت اعلام می‎کنند که ملت ایران اجازه نمی‎دهد هیچ مملکتی در امور داخلی او دخالت کند و آزادی و استقلال خودش را حفظ می‎کند و با تمام کشور‎ها هم به‎طور متقابل عمل خواهد کرد.

6) اصل نفی ظلم و حمایت از مظلوم: امام خمینی با استناد به سیره انبیا، ، امت اسلام را پیرو مکتبی می‎دانست که برنامه آن در دو جمله «نه ستم کنید، نه مورد ستم قرار گیرید؛ لا تَظلمون و لا تُظلمون» خلاصه می‎شود. امام در بیانات خود در جمع سفرا در تاریخ 22/11/59 فرمودند:«‎‎ما نه ظلم خواهیم کرد و نه مظلوم واقع خواهیم شد.»

7) اصل نه شرقی- نه غربی: این اصل در‎‎‎‎‎ واقع یکی از شعار‎های اساسی مردم در زمان انقلاب و برگرفته از سخنان امام خمینی (رحمت‎الله‎علیه) بوده است که در موارد متعددی به این مسئله اشاره کرده‎اند:

«اینکه جوانان ما می‎گویند «نه شرقی نه غربی»، معنایش این‎است که هیچ‎کدام‎در ایران دخالت نکنند؛ و این کاملا بجا و به‎حق است.» ( بیانات امام خمینی در دیدار با سفیر شوروی 19/11/57 صحیفه نور، ج7‎‎‎‎‎‎) در‎واقع ایشان به‎دنبال دولت اسلامی آزاد و مستقل است که فارغ از گرایش به‎سوی غرب و شرق باشد تا تعادل قوا در این منطقه از جهان حفظ شود

 منبع:عباس پرورده-هفته نامه پنجره-

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین