بولتن نیوز ، باا اعلام نتایج انتخابات بیست و چهارم خرداد 92، حجتالاسلام حسن روحانی عنوان هفتمین رئیسجمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. انتخاباتی که به زعم بسیاری از کارشناسان دارای ویژگیهای منحصر به فردی بود. اما آنچه که در فعالیتهای انتخاباتی کاندیداهای این دوره برجسته بهنظر میرسد، نقش پررنگ برنامههای سیاست خارجی و نقد عملکرد دولت نهم و دهم بود که ترجیعبند همه مناظرات و نشستها بود. تأکید بر راهکارهای سیاست خارجی در برنامهها و مناظرات کاندیداها خیلی موضوع دور از ذهنی نیست، به این دلیل که تحریمهای سیاسی و اقتصادی ظالمانه آمریکا و بلوک غرب را همه لایههای اجتماعی کشور در چند سال گذشته احساس میکنند و همه اتفاق نظر دارند که برای خروج از شرایط کنونی نیاز به طراحی و اجرای استراتژیهایی در سیاست خارجی است که تحریمها را بیاثر کند.
از سوی دیگر قریب به اتفاق کاندیداهای انتخابات یازدهم، سیاست خارجی آقای احمدینژاد را صریحا به نقد کشیدند و حتی اعلام کردند این سیاستها علاوهبر اینکه به سود منافع ملی نبوده، باعث هزینهتراشی برای نظام و مردم هم شده است. اما بهراستی گره سیاست خارجی آقای احمدینژاد در کجاست و عملکرد دولت نهم و دهم چقدر به معیارهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و آرمانهای انقلاب اسلامی نزدیک بود؟ اساسا روند سیاست خارجی ایران طی 34 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در زمان دولتهای مختلف چگونه بوده و هریک از آنها از چه گفتمانی پیروی میکردهاند و اکنون نسبت سیاست خارجی آقای احمدینژاد با این گفتمانها چگونه است؟ آیا تحریمهای ظالمانه اجراشده بر ضد مردم ایران نتیجه سیاستهای آرمانخواهانه آقای احمدینژاد بود یا بهدلیل سوءعملکرد دستگاه سیاست خارجی و مواضع نسنجیده رئیس دولت نهم و دهم؟
اینها سؤالاتی است که پاسخ آنها علاوهبر آنکه طی برگزاری فعالیتهای انتخاباتی در مناظرات کاندیداها بسیار داغ بود، طی چند سال گذشته هم دستمایه تحلیلهای کارشناسی و رسانهای است. اما اتفاقی که موضوع سیاست خارجی را در انتخابات یازدهم داغتر کرد، انتخاب دکتر روحانی است که دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران در دولت اصلاحات بودهاست. مذاکره کنندهای که رسانههای داخلی و خارجی از وی تحت عنوان «شیخ دیپلمات» یاد میکردند. او یکی از مهمترین منتقدان سیاست خارجی دولتهای نهم و دهم بود. روحانی دیپلمات به فاصله کمتر از سه ماه پس از پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری 1384، از دبیری شورای عالی امنیت ملی برکنار شده بود.
اکنون با نزدیک شدن به آغاز دوره ریاستجمهوری آقای روحانی، همه منتظرند تا سیاست خارجی آقای احمدینژاد که از آن تحت عنوان سیاست خارجی تهاجمی یاد میشد، جای خود را به سیاست خارجی که از آن به عنوان سیاست تعاملی یاد شده است، بدهد.
در این پرونده، ضمن بررسی سیاست خارجی کشورمان در چهار دهه گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، بدون پرداختن بهنظریههای گفتمانی سیاست خارجی، تلاش کردهایم از طریق گفتوگو با نمایندگان هر یک از دورههای گذشته -شامل اسلامگرای ایدئولوژیک که مربوط به سالهای 1360 تا 1368 است؛ اسلامگرای واقعگرا یا دولت سازندگی از 1368 تا 1376 ؛ اسلامگرای اصلاحطلب از 1376 تا 1384 و اسلامگرای تهاجمی که دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد است و از 1384 آغاز شده و اکنون آخرین روزهایش در حال سپری شدن است - به بازشناسی هریک از مؤلفهها و ویژگیهای این ادوار بپردازیم. همچنین از سیاست خارجی آقای روحانی تحت عنوان اسلامگرای واقعبین یاد کردهایم که البته بر اساس برنامهها و شعارهای انتخاباتی ایشان بوده است
راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی (ره)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 بسیاری از مؤلفههای سیاست خارجی ایران هم دچار تغییرات اساسی شد. انقلاب اسلامی بهعنوان یک پدیده آرمانگرایانه که رویکردی دینی و کمالگرا داشت، طبیعتا نه تنها با بسیاری از معیارهای سیاست خارجی پیش از انقلاب سنخیتی نداشت، بلکه با بسیاری از مفاهیم شناختهشده و مرسوم نظام بینالملل از جمله مفاهیم رئالیستی و لیبرالیستی نیز همنوایی نداشت. بر همین اساس است که بسیاری از تحولات روابط خارجی ایران برای سیاستمداران جهان و برخی تحلیلگران ناشناخته و غیر قابل درک است. برای مثال موضوع حمایت جمهوری اسلامی ایران از همه مردم تحت ستم جهان که در قانون اساسی هم آمده است، نمونه گویای تحول مفهومی در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی است.
اما برای درک بهتر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، رجوع به دیدگاههای امام خمینی (رحمتاللهعلیه) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نه تنها میتواند فهم دقیقتری به وجود آورد بلکه میتواند بهعنوان نشانه و راهنمایی جهت حرکت در مسیر درست و اصلاح حرکتهای انحرافی مورد استفاده قرار گیرد. پیش از ورود به شرح دیدگاههای امام خمینی (رحمتاللهعلیه) ابتدا مروری بر تعریف سیاست خارجی و کارکردهای آن خواهیم داشت تا بتوانیم فهم دقیقتری از دیدگاههای امام در این زمینه داشته باشیم. برای سیاست خارجی تعاریف خط کشی شده و دقیقی در علم سیاست و روابط بینالملل ارائه نشده است و این نه به دلیل نقص در این حوزه بلکه بهدلیل تنوع دیدگاهها و فرهنگها و تفاوتهای عقیدتی و تعارض منافع در میان دولتها و ملتها است. اما آنچه که این تعاریف و دیدگاهها را به هم نزدیک میکند، این است که همه این تعاریف رو بهسوی یک هدف اصلی دارند و آن تأمین منافع ملی است. منافع ملی را دولتهای مختلف به گونههای متفاوت و بر اساس اهداف عینی و ذهنی تعریف میکنند. یکی از عمومیترین تعاریف سیاست خارجی عبارت است از«مجموعه خطمشیها، تدابیر، روشها و انتخاب مواضع که یک دولت در برخورد با امور و مسائل خارجی در چهارچوب اهداف کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال مینماید.» اساسا هر دولتی قواعد سیاست خارجی خود را در جهتی تنظیم میکند که سرانجام، اهداف و نیازهای امنیتی، استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامیاش در کوتاهمدت یا بلند مدت تأمین گردد.
اصول سیاست خارجی از دیدگاه امام
امام خمینی (رحمتاللهعلیه) با توجه به مبانی دینی از جمله کتاب و سنت به بیان اصول سیاست خارجی پرداخته است. در حقیقت ساختار سیاست خارجی بر مبنای التزام به احکام شرع مقدس شکل میگیرد. به عبارت دیگر ارزشیهای اخلاقی و عقل، مبانی مورد نظر امام را در حوزه سیاست خارجی شکل میدهند. ایشان با تأکید بر انسانی و اخلاقی بودن محتوای انقلاب میفرمایند:
«محتوای این انقلاب، اسلام و اخلاق اسلامی و اخلاق انسانی و تربیت انسانها بر موازین انسانیت بوده است. » (صحیفه نور، ج14، ص 45-41) موضوع اساسی دیگر در دیدگاههای امام، اصل دفاع از مستضعفین در سیاست خارجی است که برآمده از دستورات قرآن کریم است. (آیه 75 سوره نساء). ایشان در خصوص یاری مظلومان نیز به سخن امام علی (علیهالسلام) استناد میکند و مبنای خود را این جمله قرار میدهد که: «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا؛ دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید.» (نهج البلاغه، نامه 47).
از نظر امام (رحمتاللهعلیه) اصول سیاست خارجی میتواند چهارچوب رفتاری لازم را به کارگزاران نظام اسلامی ارائه دهد و پایبندی به این اصول، وجه تمایز دولت اسلامی از دیگر دولتهاست. برجستهترین اصول سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی مبتنی بر بنیان های اعتقادی و فقهی هستند:
1) اصل صدور انقلاب: صدور انقلاب به معنای صادر کردن تجربههای انقلاب اسلامی به سایر کشورهای جهان است. از دیدگاه امام خمینی منظور از صدور انقلاب، همان گسترش اسلام است. ( صحیفه نور، ج 11، ص 28-21 ) امام در اینباره اعتقاد دارد که ما با صدور انقلاب که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم. در واقع صدور انقلاب در نگاه ایشان، سمت و سوی فرهنگی دارد.
هدف اصلی سیاست خارجی ایران از همان آغاز، تبلیغ و گسترش اسلام انقلابی بود. این هدف در وظیفهای ریشه داشت که قرآن برای مسلمانان در جهت تحقق و تبلیغ پیام الهی در سراسر گیتی معین کرده است. معنی صدور انقلاب این است که همه ملتها و همه دولتها بیدار شوند و خودشان را از این گرفتاری نجات بدهند.
2) اصل نفی سبیل: از دیگر اصول سیاست خارجی ازدیدگاه امام خمینی، نفی سلطهگری و سلطهپذیری است. ایشان برای حیات زیر سلطه غیر، ارزشی قائل نمیشوند بلکه ارزش حیات را به آزادی و استقلال دانسته و با توجه به آیه شریفه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا»( نساء آیه 141 ) (خداوند، سلطهای برای کافران بر مؤمنان قرار نداده است)، میفرمایند:« ما منطق مان، منطق اسلام، این است که سلطه نباید از غیر بر شما باشد. نباید شما تحت سلطه غیر بروید. ما هم میخواهیم زیر سلطه نرویم.» (صحیفه نور، ج2، ص 139 )
3) دفاع از کیان اسلام و مسلمانان: ایشان برنامه سیاست خارجی ایران را برنامه اسلام ذکر میکنند و میفرمایند:« ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستیم. برنامه ما برنامه اسلام است، وحدت کلمه مسلمین است؛ اتحاد ممالک اسلامی است.» (صحیفه نور، ج18، ص 221) بر این اساس حضرت امام (ره) دفاع از تمام مسلمین را لازم میدانند.
4) اصل امت واحده: یکی دیگر از اصول سیاست خارجی از نظر امام خمینی، اهمیت و ارجحیت مرزهای عقیدتی در برابر مرزهای جغرافیایی است. ایشان در صحیفه نور، ج1، ص 84 در اعلامیه مشترک با آیات عظام اعلام میکنند:«ما کشور را، کشور ایران نمیدانیم. ما همه ممالک اسلامی را از خودمان میدانیم. مسلم باید اینطور باشد. ما دفاع از همه مسلمین را لازم میدانیم.»
5) اصل احترام متقابل و عدم دخالت در امور یکدیگر: امام در این زمینه معتقد است :«اسلام برای همه و دلسوز برای بشر است و ما همه تابع اسلام و دلسوز برای بشر هستیم. به این معنا که ما با هیچ ملتی بد نیستیم. اسلام آمده بود برای تمام ملل، برای ناس، ... ما اعلام میکنیم که نظر تجاوز به هیچ یک از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی نداریم.» ( مصاحبه خبرنگار روزنامه دانمارکی 5/9/57 صحیفه نور، ج22)ایشان با قاطعیت اعلام میکنند که ملت ایران اجازه نمیدهد هیچ مملکتی در امور داخلی او دخالت کند و آزادی و استقلال خودش را حفظ میکند و با تمام کشورها هم بهطور متقابل عمل خواهد کرد.
6) اصل نفی ظلم و حمایت از مظلوم: امام خمینی با استناد به سیره انبیا، ، امت اسلام را پیرو مکتبی میدانست که برنامه آن در دو جمله «نه ستم کنید، نه مورد ستم قرار گیرید؛ لا تَظلمون و لا تُظلمون» خلاصه میشود. امام در بیانات خود در جمع سفرا در تاریخ 22/11/59 فرمودند:«ما نه ظلم خواهیم کرد و نه مظلوم واقع خواهیم شد.»
7) اصل نه شرقی- نه غربی: این اصل در واقع یکی از شعارهای اساسی مردم در زمان انقلاب و برگرفته از سخنان امام خمینی (رحمتاللهعلیه) بوده است که در موارد متعددی به این مسئله اشاره کردهاند:
«اینکه جوانان ما میگویند «نه شرقی نه غربی»، معنایش ایناست که هیچکدامدر ایران دخالت نکنند؛ و این کاملا بجا و بهحق است.» ( بیانات امام خمینی در دیدار با سفیر شوروی 19/11/57 صحیفه نور، ج7) درواقع ایشان بهدنبال دولت اسلامی آزاد و مستقل است که فارغ از گرایش بهسوی غرب و شرق باشد تا تعادل قوا در این منطقه از جهان حفظ شود
منبع:عباس پرورده-هفته نامه پنجره-