ولادت و تحصیلات
وی همواره در جستجوی دانش بود و در طول عمر پربرکت خود از هیچ کوششی برای آموختن غفلت نمیکرد. هر جا که از وجود دانشمند و عالمی نشانی مییافت به خدمتش میشتافت و از علم و معرفت وی بهره میگرفت. به همین دلیل زمانی نیز برای استفاده از محضر فیلسوف و عالم وارسته جمال الدین محمود (از شاگردان فیلسوف نامی جمال الدین اسد دوانی) به شیراز مهاجرت کرد و مدتی نزد وی به تحصیل علوم عقلی مشغول گردید.
احمد بن محمد اردبیلی در بین توده مردم بـه مقدس اردبیلی، و در میان خواص و فقها به محقق و مدقق اردبیلی شهرت دارد و عامل این شهرت، وجود آن آثار وتالیفات و تحقیقات گرانقدری است که در زمینه فقه، کلام و عقاید از او به یادگار مانده است.
مقدس اردبیلی پس از شهید ثانی مرجعیت و ریاست تامه شیعه را در نجف بر عهده داشت.
وی با وجود شهرتی که در میان تودههای مردم داشت، ولی با کمال تاسف منابع شـناخت این فقیه عالیقدر در میان کتابها و منابع تراجم و رجال بسیار محدود است.
مقدس اردبیلی در گفتار بزرگان
وی از آن جمله عالمانی است که مورد تجلیل فراوان علما و فقها قرار گرفته است.
سید مصطفی تفرشی از معاصران محقق اردبیلی می نویسد: «امرش در جلالت و اطمینان و امانت مشهورتر از آن است که ذکر شود و بالاتر از آن است که عبارتی بتواند آن را وصف کند. او متکلمی فقیه و عظیم الشان و جلیل القدر و بلند منزلت و باورع ترین شخص زمانش و عابدترین و با تقواترین آنها بود.»
شیخ حر عاملی که خود از چهرهها و بزرگان دین و دانش است مینویسد: «احمد بن محمد اردبیلی عالمی فاضل، محققی عابد، مورد اطمینان و پارسا، عظیم الشان و جلیل القدر و معاصر شیخ بهایی بود»
علامه مجلسی مینویسد: «محقق اردبیلی در قداست نفس و تقوا و زهد و فضل به مقام نهایی رسید و در میان عالمان متقدم و متاخر شخصیت بزرگی چون او را سراغ ندارم ... کتب او دارای بالاترین مراتب دقت نظر و تحقیق است.»
شیخ عباس قمی مینویسد: «شیخ اجل عالم ربانی فقیه محقق صمدانی معروف به محقق اردبیلی ... در مراتب علم و فضل و عبادت و زهد و کرامت و وثاقت و تقوا و ورع و جلالت به درجهای رسید که توصیف نشود و در قدس و تقوا به مرتبهای رسید که به او مثل زده شود و به راستی اشعه انوار جمال و پرتو حسن آن عالم مفضال چنان تجلی کرده بر هیچ دیده پوشیده نیست»
شهید استاد مطهری مینویسد: «احمد بن محمد اردبیلى، معروف به مقدس اردبیلى. ضرب المثل زهد و تقواست و در عین حال از محققان فقهاى شیعه است. محقق اردبیلى در نجف سکنى گزید. معاصر صفویه است. گویند شاه عباس اصرار داشت که به اصفهان بیاید، حاضر نشد. شاه عباس خیلى مایل بود که مقدس اردبیلى خدمتى به او ارجاع کند تا اینکه اتفاق افتاد که شخصى به علت تقصیرى از ایران فرار کرد و در نجف از مقدس اردبیلى خواست که نزد شاه عباس شفاعت کند. مقدس نامهاى به شاه عباس نوشت به این مضمون: «بانى ملک عاریت عباس بداند: اگرچه این مرد اول ظالم بود، اکنون مظلوم مىنماید. چنانچه از تقصیر او بگذرى «شاید» که حق سبحانه از «پارهاى» تقصیرات تو بگذرد. بنده شاه ولایت، احمد اردبیلى.»
شاه عباس نوشت: «به عرض مىرساند: عباس خدماتى که فرموده بودید به جان منت داشته، به تقدیم رسانید. امید که این محب را از دعاى خیر فراموش نفرمایید. کلب آستان على، عباس.»
امتناع مقدس اردبیلى از آمدن به اصفهان سبب شد که حوزه نجف به عنوان مرکزى دیگر در مقابل حوزه اصفهان احیا شود، همچنانکه امتناع شهید ثانى و پسرش شیخ حسن صاحب معالم و دخترزادهاش سید محمد صاحب مدارک از مهاجرت از جبل عامل به ایران سبب شد که حوزه شام و جبل عامل همچنان ادامه یابد و منقرض نگردد. صاحب معالم و صاحب مدارک براى این که دچار محظور و رودربایستى براى توقف در ایران نشوند، از زیارت حضرت رضا علیهالسلام که فوق العاده مشتاق آن بودند صرف نظر کردند.
این بنده فعلًا نمىداند که مقدس اردبیلى فقه را کجا و نزد چه کسى تحصیل کرده است. همین قدر مىدانیم که فقه را نزد شاگردان شهید ثانى تحصیل کرده است. پسر شهید ثانى (صاحب معالم) و نواده دخترىاش (صاحب مدارک) در نجف شاگرد او بودند. در کتاب زندگى جلال الدین دوانى مىنویسد که: «ملا احمد اردبیلى، مولانا عبد اللَّه شوشترى، مولانا عبد اللَّه یزدى، خواجه افضل الدین ترکه، میرفخرالدین هماکى، شاه ابومحمد شیرازى، مولانا میرزا جان و میرفتح شیرازى شاگردان خواجه جمال الدین محمود بودهاند و او شاگرد محقق جلال الدین دوانى بوده است.»
و ظاهراً تحصیل مقدس اردبیلى نزد خواجه جمال الدین محمود در رشتههاى معقول بوده نه منقول.»
شاگردان مقدس اردبیلی
شاگردان برجسته وی را چنین برشمردهاند:
1. شیخ حسن (متوفی 1011 ق .) فرزند شهید ثانی (مولف کتابهای معالم الاصول و المنتقی )
2. سید محمد (متوفی 1009) نوه دختری شهید ثانی، معروف به صاحب مدارک
3. میر فیض الله تفرشی
4. عنایت الله کوهپایهای، ترتیبدهنده برخی از کتابهای رجالی
5. ملا عبدالله شوشتری (متوفی 1012)
تالیفات مقدس اردبیلی
فقیه بزرگوار محقق اردبیلی علاوه بر تدریس، کتابهای پرارجی نیز در موضاعات کلام، فقه، اصول، سیره اهل بیت علیهمالسلام و عقاید تالیف کرد که از برخی ازآنها اثری در دست نیست.
فهرست قسمتی از این آثار عبارت اند از:
1. استیناس المعنویه (در علم کلام )
2. بحر المناقب
3. حاشیه بر شرح تجرید
4. رساله خراجیه
5. زبدة البیان فی آیات الاحکام
6. مقاله فی الامر بالشی (در علم اصول )
7. مناسک حج (فارسی )
8. مجمع الفایده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان
این کتاب یکی از مشهورترین و عمیق ترین دایرة المعارفهای فقه استدلالی و یکی از مصادر و منابع گران سنگ فقه جعفری است که همواره مورد توجه مجتهدان بوده است.
نادرستی انتساب کتاب حدیقة الشیعه به مقدس اردبیلی
برخی معتقدند که کتاب «حدیقة الشیعه» نوشته مقدس اردبیلی است اما واقعیت این است که انتساب این کتاب به مقدس، صحیح نیست.
کتاب حدیقة الشیعه، سالها پس از مقدس اردبیلی تنظیم شده و با توجه به نگارش کتاب کاشف الحق، در سال 1058 در هند و سخنان محقق سبزواری (م 1090) و مبارزه جدی با صوفیه در 1060 به بعد توسط علما، نتیجه میگیریم که این کتاب در فاصله سالهای 1070 تا 1090 تنظیم شده و با تکثیر نسخه، به نام محقق اردبیلی شهرت یافته است. (یعنی کتاب حدیقة الشیعه، همان کاشف الحق اردستانی است که مطالبی به آن افزوده و در موارد اندکی از آن کاستهاند.)
انگیزه این که محقق اردبیلی را برای این جعل، برگزیدند موقعیت ویژهای است که ایشان داشت و داستانها و حکایتهایی از پاکی و زهد آن مرد بزرگ در میان مردم منتشر شده بود تا به این وسیله برخی از روایات آن کتاب را اعتبار بخشند.
به هر حال، با توجه به ناسازگاریهایی که در «حدیقة الشیعه» وجود دارد، اشکالات و اشتباهاتی که در عبارات است و روایات ضعیف آن، نسبت دادن این کتاب به مقدس اردبیلی، نه تنها فضیلت برای آن عالم فرزانه نیست، بلکه ظلم به ایشان است.
سیره مقدس اردبیلی
مقدس اردبیلی بسیار متواضع بود و در مقابل شاگردانش خود را فوق العاده کوچک میشمرد و آنان را مورد تکریم و احترام فراوان قرار میداد.
اخلاص در کار تعلیم و تدریس نیز از خصلتهای بارز مقدس اردبیلی بوده است. ملا عبدالله شوشتری از شاگردان مقدس اردبیلی در مجلسی مساله ای را از استاد خویش پرسید. مقدس سوال او را پاسخ گفت. اما شاگرد به این پاسخ قانع نشد و بحث ادامه یافت. ناگهان مقدس سکوت کرد و پس از لحظهای فرمود: این بحث بماند برای بعد، باید به کتاب مراجعه کنم! سپس از مجلس برخاست و به شاگرد فرمود تا همراه او به جایی دیگر بروند. پس از خروج از آن مجلس محقق اردبیلی پاسخی بسیار دقیق و عمیق بیان کرد به طوری که شاگرد قانع شد و شبههای برایش باقی نماند. شاگرد پرسید: آقا، چرا پاسخی به این نیکویی میدانستید و در همان مجلس بیان نفرمودید؟
محقق فرمود: آنجا چون در مجلس و در حضور جمعی از مردم بودیم احتمال داشت که قصدمان جدل و فخرفروشی و اظهار فضل بر یکدیگر باشد ولی اینجا این شبهه نیست زیرا تنها خدای متعال ناظر بحث و گفتگوی ماست.
کمک به محرومان نیز از خصوصیات پسندیده مقدس اردبیلی بوده است. در یکی از سالها قحطی و گرانی به اوج خود رسیده بود و فقر و گرسنگی بیداد میکرد محقق اردبیلی اندک آذوقهای داشت که فقط کفاف قوت خانوادهاش را میکرد اما او راضی نشد که خانوادهاش غذا داشته باشند در حالی که افراد زیادی در جامعه محتاج و گرفتارند از این رو آن طعام را بین بیچارگان تقسیم کرد. همسرش از این عمل او برآشفت و گفت: در چنین سال قحطی آنچه طعام داشتیم به فقرا کمک کردی، اکنون باید فرزندان من دست گدایی به سوی دیگران دراز کنند؟
محقق پاسخی نداد و از منزل خارج شده، راه مسجد کوفه را در پیش گرفت. او تصمیم گرفته بود چند روزی را در مسجد اعتکاف کرده، به عبادت و راز و نیاز بپردازد. در دومین روز حضور او در مسجد مرد عربی مقداری گندم و آرد بر چارپایی بار کرده، به خانه محقق اردبیلی برد و به همسرش تحویل داد و گفت: صاحبخانه در مسجد اعتکاف کرده و این گندم و آرد را برای شما فرستاده است. چند روزی گذشت تا اینکه مقدس اردبیلی به خانه بازگشت. همسرش به او گفت: آرد و گندمی که فرستاده بودید خیلی مرغوب بود. محقق، بیخبر از همه جا، وقتی این سخن را شنید دریافت که این فضل و رحمتی از طرف خدا بوده است و خداوند را بر این بنده نوازی ستایش کرد.
کرامتی از مقدس اردبیلی
یکی از شاگردان و نزدیکان مقدس اردبیلی که فردی دانشمند و پارسا بود (میر فیض الله) میگوید:
من در مدرسهای که حجرههای آن در صحن مطهر امیرالمومنین علی علیهالسلام قرار داشت، سکونت کرده به فرا گرفتن علم اشتغال داشتیم.
در یکی از شبهای تاریک پس از آنکه از مطالعه فارغ شدم از حجره بیرون آمدم و به اطراف نگاه میکردم که ناگهان دیدم مردی با سرعت به طرف قبه مبارک میرود. با خود گفتم شاید این مرد دزدی است که میخواهد به حرم دستبرد بزند و قندیلهای حرم مطهر را به یغما ببرد! به ناچار -طوری که او متوجه نشود- تعقیبش کردم، دیدم به طرف در حرم مبارک رفت و اندکی توقف کرد. بلافاصله قفل در گشوده شد و بر زمین افتاد و در باز شد و او وارد گردید و بعد در دوم و سوم نیز به همان صورت باز شد.
دیدم آن مرد به کنار مرقد مطهر مشرف شده، سلام عرض کرد و از جانب قبر مطهر پاسخ داده شد. متوجه شدم با امام علیهالسلام درباره یکی از مسائل علمی گفتگو میکند. سپس از حرم خارج و به جانب مسجد کوفه رهسپار شد.
من هم پشت سر او به طوری که متوجه من نبود حرکت کردم (تا از اسرار او سر در آورم) وقتی به مسجد رسید به محراب مسجد نزدیک شد و باز شنیدم که با بزرگی درباره همان مساله علمی گفتگو میکند. پس از آنکه پاسخ خود را شنید از آنجا بیرون آمد. من هم در تعقیب او حرکت کردم. وقتی به دروازه شهر رسید، هوا روشن شده بود. پیش از آنکه از دروازه خارج شود با صدای بلند او را مورد خطاب قرار داده، گفتم: ای آقای ما، من از آغاز تا انجام کار همراه شما بودم، اینک بفرمایید آن دو بزرگ که با آنها درباره مسائل علمی صحبت میکردید چه کسانی بودند؟
مقدس وقتی این درخواست را شنید، پس از آنکه تعهدات لازم را گرفت که تا موقع حیاتش به کسی اطلاع ندهم، فرمود: ای فرزند من! بسیاری از اوقات مسائل مختلفی برای من گنگ و مبهم میماند، پس در هنگام شب به مرقد مطهر امیرالمومنین علیهالسلام میروم و مساله را برای حضرت مطرح و جوابش را دریافت میکنم. امشب نیز بر طبق معمول به حضور انور شرفیاب شدم و حضرت مرا به صاحب الزمان علیهالسلام حواله کرد و فرمود: فرزندم مهدی (عج ) در مسجد کوفه است، به حضورش برس و پاسخ مسائل خود را از آن حضرت استدعا کن آن مردی که در مسجد کوفه دیدی حضرت مهدی (عج) بود.
مقدس اردبیلی و حضرت موسی (ع)
مقدس اردبیلی شبی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در خواب دید که حضرت موسی علیهالسلام در خدمت آن بزرگوار نشسته است و مقدس نیز در آنجا حضور دارد. حضرت موسی از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال کرد: این مرد کیست؟ پیامبر فرمود: از خودش سوال کن. حضرت موسی علیهالسلام از مقدس پرسید: تو کیستی؟ مقدس جواب داد: من احمد پسر محمد از اهل اردبیل هستم و در فلان کوچه، فلان خانه منزل من است!
حضرت موسی علیهالسلام تعجب کرد و گفت: من از اسم تو سؤال کردم این همه تفصیل برای چه بود؟ مقدس در جواب گفت: خداوند عالم وقتی از شما سؤال کرد که این چیست که در دست شما است، چرا آن قدر در پاسخ تفصیل دادید؟!
(اشاره به این دو آیه است: «وَ مَا تِلْکَ بِیَمِینِکَ یَمُوسىَ - قَالَ هِىَ عَصَاىَ أَتَوَکَّؤُاْ عَلَیهْا وَ أَهُشُّ بهِا عَلىَ غَنَمِى وَ لىَِ فِیهَا مَارِبُ أُخْرَى» (طه/17 و 18) اى موسى! آن چیست به دست راست تو؟ - گفت: این عصاى من است، بر آن تکیه مىکنم و با آن براى گوسفندانم برگ مىتکانم، و نیازهاى دیگرى هم براى من در آن هست)
حضرت موسی علیهالسلام به پیغمبر صلی الله علیه و آله گفت: راست گفتی که علمای امت من همانند انبیاء بنیاسرائیل هستند.
وفات مقدس اردبیلی
سرانجام ماه رجب سال 993 قمری فرا رسید. در این سال جسم آفتاب فقاهت که از شهر اردبیل درخشیده بود و در سراسر جهان تشیع پرتو افشانی نموده بود پس از عمری تلاش و کوشش خستگی ناپذیر در راه دین و شریعت جاودانی اسلام در نجف اشرف غروب کرد و روح مقدسش با آثار ارزشمندش همچنان پرتو افشان اسلام و تشیع است.
پیکر مطهر مقدس اردبیلی را شیعیان و دوستانش در حرم مطهر مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام به خاک سپردند تا همان گونه که در دنیا عاشق اهل بیت علیهالسلام بود، در آخرت نیز همنشین آنها باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
فکر کنم این جمله مشکل داره !