واقعا سیمای جمهوری اسلامی تا کی میخواهد نوروز را به عنوان یک تهدید نگاه کرده و تنها در فکر گذر از آن باشد؟ سیمای جمهوری اسلامی تا کی میخواهد برای گذر از تهدید ساختگی نوروز٬ آنتنش را با عموهای فیتیلهای و کلاه قرمزی پر کند؟
گروه فرهنگی - سیدمجتبی نعیمی: نباید بیانصاف بود. در مجموعه برنامههای نوروزی رسانهی ملی٬ بودند برنامههایی که ارزش داشته و قابل تحسین بودند: برخی فیلمهای سینمایی بخصوص فیلمهای سینمایی برجستهی سال گذشتهی سینمای ایران. مستندهای مختلف مثل مستند آفریقا. پایتخت۲ و کلاه قرمزی از جملهی این برنامهها هستند.
به گزارش
بولتن نیوز، هرچند اتفاق نظری در خصوص موفقیت و اقبال این برنامهها وجود ندارد٬ اما میتوان بطور نسبی گفت که این برنامهها توانستند مخاطبان را پای سیمای جمهوری بنشانند و رضایت نسبی در آنها ایجاد کنند. حال با فرض گرفتن این موفقیت نسبی٬ یک سوال مهم مطرح میشود و آن اینکه چرا رسانهی ملی در کسب این موفقیت٬ به قول معروف از مایه میخورد و بر برنامههایی تکیه میکند که قبلا حسابشان را پس دادهاند؟ به عبارت دیگر٬ چرا سهم قابل توجهی از موفقیت نسبی و مفروض رسانهی ملی٬ مختص برنامههای قدیمی و تکراری بوده و برنامههای جدید موفق٬ به ندرت دیده شدند.
همانطور که مشاهده شد٬ در نوروز امسال نیز شاهد تکرار برنامههای پرمخاطب قدیمی بودیم. برنامههایی مثل فیتیله٬ کلاه قرمزی٬ خنده بازار و سریال پایتخت. همهی این برنامهها٬ از تولیدیهای روتین و از چند سال پیش ساخته شدهی سیمای جمهوری اسلامی هستند که دوباره شاهد ساخته شدن و پخش آنها بودیم. یعنی اگر بتوان موفقیتی برای رسانهی ملی در تعطیلات نوروز تصور کرد٬ باید حجم قابل توجه و انکار ناپذیری از این موفقیت را مدیون چهار پنج برنامهی خاص دانست که مخاطبان سنتی داشته و توانستند کم و بیش٬ آنها را راضی نگه دارند.
شاید گفته شود که استفاده از تجربهی گذشته و تشدیدگذاری بر برنامههای جواب پس داده٬ یک تکنیک برنامهسازی و پر کردن آنتن و جذب مخاطب است٬ اما باید گفت این سادهترین و راحتترین کار ممکن است. یعنی اگر قرار است کمترین زحمتی به خودمان بدهیم تا مخاطب را پای تلویزیون بنشانیم٬ روشش این است که آنها را به تماشای برنامههایی دعوت کنیم که قبلا آنها را دیده و جذبش شدهاند. در این اوضاع٬ پس تکلیف نوآوری چه میشود؟ و از آن مهمتر اینکه تا کی میتوان از پتانسیلهای قبلی استفاده کرد؟
بگذارید کمی ملموستر صحبت کنیم. واقعا سیمای جمهوری اسلامی تا کی میخواهد نوروز را به عنوان یک تهدید نگاه کرده و تنها در فکر گذر از آن باشد؟ سیمای جمهوری اسلامی تا کی میخواهد برای گذر از تهدید ساختگی نوروز٬ آنتنش را با عموهای فیتیلهای و کلاه قرمزی پر کند؟ تا کی باید به نقی و ارسطو و پنجعلی بخندیم و از بعضی آیتمهای خنده بازار٬ لبخندکی بزنیم؟ آیا مسئولین رسانهی ملی فکر نمیکنند که دیگر از جذابیتهای قبلی این برنامهها کاسته شده و باید بجای تکرار قبلی خود٬ حداقل ظاهر آنها را تغییر داده و با تکرار مضمون٬ کمی به فکر تغییر ذائغهی مردم باشند؟
با این شرایط٬ آیا قرار است در نوروز ۹۳ نیز شاهد تکرار کلاه قرمزی و فامیل دور و آقوی همساده باشیم؟ آیا قرار است در نوروز ۹۳ نیز به وجه دیگری از زندگی نقی و فک و فامیلش بخندیم؟ آیا به صرف اضافه شدن یکی دوتا عروسک و نقش جدید٬ میتوان تصور پتانسیلسازی کرد و به آن امید داشت؟
بدیهیست در شرایط رسانهای امروز که حقیقتا شاهد جنگ رسانهها هستیم٬ برگ برنده در دست کسانیست که همواره نوآوری کرده و ظرفیتهای جدیدی برای خودشان ایجاد میکنند. اصل نوآوری٬ اصلیست متأسفانه خیلی از رقیبان فرهنگی و رسانهای جمهوری اسلامی به آن ملتزم هستند و از آبشخور آن سیراب میشوند٬ اما در رسانهی ملی٬ کمترین جایگاه را دارد.
به نظر میرسد مهمترین نکته در تولید ظرفیت جدید در رسانهی ملی٬ اجازه دادن به ورود نیروهای جدید و جوان است که بارها ثابت کردهاند با داشتن میدان کار و امکانات مناسب٬ میتوانند مخاطبان زیادی را جذب کنند. مستند آخرین زمستان و سریال وضعیت سفید از مهمترین نمونههای استفاده از نوآوری و اجازه دادن به جوانان خلاق در حوزهی رسانه است.
راستي يك سوال خواهرم: طبق قوانين جاري آمريكا آيا ديدن پرستيوي ممنوع است يا خير؟