گروه بین الملل: تصاویر و ویدئوهای اخیر از ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، در یک مصاحبهی خبری موجی از گمانهزنیها و تحلیلها را در رسانههای بینالمللی به راه انداخته است. حالت ظاهراً غیرطبیعی، چهرهی تکیده و خستگی مفرطی که در سیمای او نمایان بود، بیش از آنکه به پاسخهایش در مصاحبه جلب توجه کند، به سوژهی اصلی گزارشها و تفسیرها تبدیل شد. این تغییر محسوس در چهرهی زلنسکی، برای بسیاری نه صرفاً یک خستگی طبیعی ناشی از فشارهای جنگ، بلکه نمادی از واقعیت تلخ و سرنوشت شومی تلقی میشود که برای اوکراین رقم خورده است.
به گزارش بولتن نیوز، از قهرمان ملی و چهرهی مصمم مقاومت در روزهای آغازین جنگ تا رئیسجمهوری که در مصاحبهی اخیر، سایهای از آن شور و انرژی اولیه را به همراه نداشت، زلنسکی به مثابه آینهای تمامنما، داستان سقوط اوکراین را روایت میکند. داستانی که با وعدههای فریبنده و حمایتهای ظاهری غرب آغاز شد، اما اکنون در گرداب جنگی فرسایشی و ویرانگر، به از دست رفتن خاک، منابع و استقلال ختم شده است.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران، حالت غیرطبیعی زلنسکی را نه صرفاً یک عارضهی جسمی، بلکه بازتابی از فشارهای روانی سنگین و سرخوردگی عمیق او میدانند. او که با امید به حمایت قاطع غرب و وعدههای عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا، کشورش را به رویارویی با روسیه سوق داد، اکنون شاهد است که این وعدهها تا چه اندازه توخالی و بیبنیان بودهاند. اوکراین، در عمل، به خط مقدم نبردی نیابتی میان غرب و روسیه تبدیل شد و خود، هزینهی سنگین این بازی بزرگ را پرداخت.
واقعیتهای میدانی جنگ و تحولات سیاسی پس از آن، گواه این مدعا هستند. پس از سه سال جنگ خانمانسوز، اوکراین نه تنها نتوانسته است تمامیت ارضی خود را حفظ کند، بلکه بخشهای وسیعی از خاک حاصلخیز خود را به روسیه واگذار کرده است. مناطقی که از نظر اقتصادی و استراتژیک برای اوکراین حیاتی بودند، اکنون تحت کنترل مسکو قرار دارند و چشمانداز بازپسگیری آنها در هالهای از ابهام فرو رفته است.
در کنار خسارات ارضی، اوکراین با فاجعهی اقتصادی نیز دست و پنجه نرم میکند. جنگ، زیرساختهای کشور را نابود کرده، صنایع را فلج ساخته و میلیونها نفر را آواره و بیخانمان کرده است. اقتصاد اوکراین به شدت وابسته به کمکهای مالی غرب شده و بدهیهای سنگین، آیندهی اقتصادی این کشور را با ابهامات جدی روبرو ساخته است.
اما شاید تلخترین بخش این داستان، نحوهی بهرهبرداری قدرتهای بزرگ از بحران اوکراین باشد. در حالی که اوکراین در آتش جنگ میسوزد و مردمش قربانی میشوند، به نظر میرسد که روسیه و آمریکا، هر یک به دنبال منافع خود در این منازعه هستند. روسیه با تصرف مناطق استراتژیک و تحکیم موقعیت خود در شرق اروپا، به اهداف ژئوپلیتیکی خود دست یافته است. آمریکا نیز با استفاده از بحران اوکراین، توانسته است اتحاد ناتو را تقویت کند، فروش تسلیحات خود را افزایش دهد و نفوذ خود را در اروپا گسترش دهد.
در این میان، اوکراین، به عنوان قربانی اصلی این بازی قدرت، بیشترین خسارت را متحمل شده است. منابع طبیعی ارزشمند این کشور، بهویژه ذخایر گاز و نفت که ارزش آنها صدها میلیارد دلار تخمین زده میشود، به تدریج به شرکتهای آمریکایی و غربی واگذار میشوند. گویی اوکراین، علاوه بر خاک و استقلال، ثروتهای طبیعی خود را نیز به بهای حمایتهای ظاهری غرب از دست میدهد.
این وضعیت، روایت تلخ و گزندهای را به ذهن متبادر میسازد: آیا اوکراین قربانی یک توطئهی پنهان میان روسیه و آمریکا شده است؟ آیا این دو قدرت بزرگ، با همدستی ضمنی، اوکراین را به صحنهی تسویهی حسابهای خود تبدیل کرده و منافع آن را نادیده گرفتهاند؟ گرچه اثبات چنین فرضیهای دشوار است، اما واقعیتهای موجود و نحوهی تقسیم غنائم جنگی، این گمانهزنیها را تقویت میکند.
در نهایت، چهرهی پژمردهی زلنسکی در مصاحبهی اخیر، نه تنها نشانهی خستگی و فشار جنگ، بلکه نمادی از افول اوکراین و شکست پروژهی "چرخش به غرب" نیز هست. پروژهای که با وعدههای پر زرق و برق آغاز شد، اما در عمل، به جنگ، ویرانی، از دست رفتن خاک و منابع و سرانجام، چهرهای پژمرده و ناامید از رئیسجمهوری تبدیل شد که روزی با لبخندی امیدوارانه، بر صحنهی سیاست اوکراین ظاهر شده بود. سرنوشت اوکراین و زلنسکی، درس عبرتی است برای کشورهایی که به وعدههای قدرتهای بزرگ دل میبندند و استقلال و منافع ملی خود را در بازیهای ژئوپلیتیکی به خطر میاندازند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com