چرا اوکراین مقصر وقوع جنگ است

گروه بین الملل: «مناقشه جاری اوکراین یک فاجعه است و ریشه‌هایش به یک قرن قبل بازمی‌گردد. مداخله دائمی آمریکا به طور کلی صلح و آرامش شرق اروپا را به خطر انداخته و بحران اوکراین، نخستین نمونه آن نیست. ایالات متحده و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) مدت‌هاست که به این جنگ و دیگر مناقشات دامن می‌زنند و حاضرند دیگران را قربانی کرده و آن‌ها را وارد جنگ نیابتی خود با روسیه کنند.»

به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایسنا،  پایگاه خبری دی‌دی ژئوپلتیک در گزارشی به نقش مستقیم اوکراین در وقوع مناقشه کنونی با روسیه پرداخته است: "گرچه به‌نظر می‌رسد کمونیسم با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شکست خورد، اما جنگ پرهزینه با روح سرگردان آن هرگز به پایان نمی‌رسد. غرب – مخصوصاً آمریکا، انگلیس و کانادا – در طول تاریخ بر خطاهای ملی‌گراهای افراطی اوکراین ماله کشیده و عقاید ضد روسی را در این کشور ترویج دادند.

پس از فروپاشی شوروی، غرب دو انقلاب رنگی، یک کودتا و یک جنگ داخلی در اوکراین ایجاد کرد. مناقشه فعلی اوکراین نتیجه مداخله سیاسی غرب و همچنین اجتناب آن از محکوم کردن فاشیسم کشنده ملی‌گراهای افراطی اوکراین است. بدتر اینکه غرب هیچ گزینه‌ای برای حل این مناقشه ندارد.

با بررسی تاریخ اخیر اوکراین می‌توان دید که این کشور از همان ابتدا هم محکوم به شکست بود. فقدان ارزش‌های جمعی و دموکراتیک که بنیان توسعه کشورهاست، باعث شد تا ملی‌گراهای افراطی اوکراین توانایی ایجاد آن آرمان‌شهر قومیتی پاکی که می‌خواستند را نداشته باشند.

نبود آینده‌نگری و وفور نفرت در آن‌ها باعث شد تا به طعمه‌ای برای آژانس‌های اطلاعاتی تبدیل شده و برای خدمت به اهداف ضد کمونیستی آن‌ها مورد استفاده قرار گیرند. اوکراین در عصر حاضر از خلاء تخصصی رنج می‌برد که در پی فروپاشی شوروی ایجاد شده بود. کی‌یف برای جبران توانایی ناکافی در امور اقتصادی و سیاست داخلی و خارجی، به غرب و نهادهایی مانند ناتو روی آورد.

اوکراین که هویت ملی منسجمی هم نداشت، در مواجهه با دشواری‌ها اقتصادی فراوان و به توصیه جو بایدن که حالا به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیده، تا خرخره زیر بار قسط وام‌های غرب رفت؛ وام‌هایی که خود بایدن هم می‌دانست کی‌یف از پس بازپرداخت آن‌ها برنخواهد آمد. وقتی اوکراین خود را زیر بار بدهی شدید به غرب یافت، دیگر توانایی انتخاب سرنوشت خود را از دست داد.

در فاصله ۱۰ سال، اوکراین انقلاب نارنجی و انقلاب یورو میدان را به خود دید، ‌انقلابی که به یک جنگ داخلی ویرانگر و خشن تبدیل شد. وعده‌های توخالی اتحادیه اروپا و ناتو برای عضویت، باعث شد تا اوکراین در عمل متحد تضمین‌شده‌ای نداشته باشد که به آن تکیه کند. ایالات متحده توانست به معنای واقعی کلمه سه دولت برای این کشور دستچین کند که هر یک به ضرر منافع مردم اوکراین عمل کرده و در فکر جلب رضایت اربابان آمریکایی خود بودند.

ترک‌ها ضرب‌المثلی دارند که می‌گوید: «وقتی یک دلقک را برگزینید، او شاه نمی‌شود، بلکه کاخ را به سیرک تبدیل می‌کند.» کی‌یف به دستمایه خنده‌ای تبدیل شده که توان تامین نیازهای مردم خود و تضمین امنیت آن‌ها در برابر ملی‌گرایان افراطی را ندارد. حفظ این رفتار زیان‌بار، اوکراین را به مسیری مخرب کشانده که در آن هیچ متحدی ندارد که منافعش را در نظر بگیرد. این مناقشه نشان داده که غرب – مشخصاً آمریکا – توانسته کشوری را که زمانی پربازده‌ترین عضو اتحاد جماهیر شوروی بود، به مکانی برای پولشویی و جنگ نیابتی بدل کند.

لیندسی گراهام، سناتور آمریکایی در اظهارات اخیر خود هدف واشنگتن را کاملاً شفاف بیان کرد: «تا وقتی ما حمایت اقتصادی و تسلیحاتی که اوکراین به آن نیاز دارد از این کشور به عمل بیاوریم، آن‌ها تا آخرین نفس خواهند جنگید.» آنطور که از شواهد پیداست، غرب با این سناریو هیچ مشکلی ندارد."