به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایسنا، چون این قاره که امروزه در نزد کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه به "قاره فرصتها" معروف شده است، می رود در کنار دیگر مناطق جغرافیایی جهان همچون آمریکای لاتین به یک شریک اقتصادی و سیاسی قوی برای ایران تبدیل شود.
به همین منظور آیت الله رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران روز سهشنبه ۲۰ تیر ماه در پاسخ به دعوت رسمی روسای جمهور کنیا و اوگاندا (شرق) و زیمبابوه (جنوب آفریقا) در راستای تقویت همکاریها با کشورهای قاره آفریقا از طریق یک دیپلماسی قوی و کارآمد به این سه کشور دوست و همسو می رود.
سفری که به اعتقاد بسیاری از ناظران و تحلیلگران، ادامه پیگیری سیاست چندجانبه گراییِ دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی و توسعه همکاری های سیاسی و مخصوصا تجاری کشورمان در عرصه بین المللی است و باید از اهمیت راهبردی خاص برخوردار باشد و بتواند نقاط ضعف قبلی در دیپلماسی ایران با این قاره را جبران کند.
با وجود اینکه در این مدت چند کمیسیون مشترک با کشورهای آفریقایی برگزار شد، هیات تخصصی متعددی نیز از ایران به کشورهای آفریقایی سفر کردند تا روابط ایران با کشورهای آفریقایی را هم در قالب همکاری های دوجانبه و هم چند جانبه پیگیری کنند تا نفعی که از این تعاملات مثبت حاصل می شود در راستای منافع و مصالح مشترک متوجه هر دو طرف باشد.
چون آفریقا همواره در دوران پس از انقلاب اسلامی یکی از اولویتها در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بوده و هست و دولتهای قبل نیز در راستای گسترش مناسبات با این منطقه اقداماتی را صورت دادند، اما همواره در همه دورهها غفلتهایی نسبت به کار اقتصادی با این منطقه وجود داشته که یکی از مهمترین موانع در این راستا دوری مسافت و عدم شناخت دو طرف از یکدیگر بوده است.
تحلیلگران دلایل زیادی برای این ضعف در توسعه مناسبات با آفریقا در نظر می گیرند که بخش عمده آن تحت تاثیر سیاست های خصمانه غرب و رسانه های علیه ایران بوده است، اما ذهنیت منفی ایرانی ها نسبت به آفریقا، جایگاه اندک و منفی مسائل آفریقا در بخش رسانه ای ایران، تعاملات بسیار کمرنگ ایران و کشورهای آفریقایی به رغم سابقه تاریخی ایران در این قاره، عدم تدوین استراتژی مشخص در مورد توسعه همکاری ها با آفریقا، عدم هماهنگی میان نهادهای مربوط به آفریقا در سیاست خارجی، فقدان زیرساخت های لازم برای حضور فعال و موثر در آفریقا، سیاست صرفا اعلامی حداکثری و اعمالی حداقلی و بسیاری دلایل دیگر نیز جزو موانع برقراری یک تعامل مثبت بین ایران و آفریقا بوده اند.
ظاهرا دولت سیزدهم این بار به جد اراده کرده است بر این موانع فائق آمده و با برقراری یک تعامل مثبت مبتنی بر برد-برد با کشورهای آفریقایی، علاوه بر مزایای اقتصادی حاصل از این تلاش ها، از دیگر مزایای این توسعه همکاری ها از جمله مزیت سیاسی قابل توجه آن به ویژه برای تقویت همدلی با کشورهای آفریقایی و جلب توجه و رای آنها در مجامع بین المللی به ویژه هنگام اعمال تحریم های ظالمانه غرب در حق ملت ایران برخوردار شود.
به همین دلیل دقت در مختصات فعلی کل کشورهای آفریقایی به ویژه در حوزه اقتصاد سیاسی به خوبی اهمیت این سفر دوره ای رئیس دولت سیزدهم به آفریقا را مشخص می کند چون نگاهی به امکانات بالقوه و برنامه های آینده این قاره نشان می دهد که این قاره به رغم تبلیغات منفی غربی ها علیه آن نه تنها از اهمیت خاص برخوردار است بلکه اهمیت آن در عرصه سیاسی و اقتصادی بین الملل هر روز بیشتر هم می شود.
این قاره با بیش از یک میلیارد ۳۰۰ میلیون نفر به علت برخورداری از ۱۸ درصد از کل جمعیت دنیا و نرخ صعودی رشد جمعیت آن، می رود به قدرتی بزرگ در جهان تبدیل شود، چرا که همچنان ۳۰ درصد از ذخایر معدنی، ۴۰ درصد طلا و ۹۰ درصد از کروم و پلاتین جهان و همچنین ۱۲ درصد از ذخایر نفت دنیا را در خود جای داده است.
قابلیت ها و استعدادهای همه جانبه این قاره بسیار است، به همین دلیل با در نظر گرفتن همه شاخص های توسعه و امکانات بالقوه و برنامه ریزی های دولت های آفریقایی در آینده، همکاری های همه جانبه به ویژه اقتصادی برد-برد (دو سر سود) بین ایران و آفریقا میتواند منافع قابل توجهی را برای دو طرف به ارمغان آورد.
در واقع ایران میتواند با توجه به توانمندیها و پیشرفتهای بسیار عظیم علمی، صنعتی و فناوری در سالهای اخیر و پیشینه مثبت در اقتصاد مقاومتی و در حمایت از استقلال طلبی و مبارزات آزادیخواهانه مردم آفریقا، یک شریک قابل اعتماد برای کشورهای این قاره باشد و در مقابل از ظرفیتهای آفریقا برای رونق اقتصادی و توسعه داخلی در سطح بین الملل بهره ببرد.
این رویکرد دو سر سود از سوی ایران درحالی است که بررسی آمار و سیر مناسبات اغلب کنشگران با آفریقا در سال های اخیر حکایت از آن دارد که سیکل تعاملات بین المللی با آفریقا تغییر چندانی ننموده است و همچنان نگاه بهره برداری یک سویه از آفریقا بر نگرش سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مبتنی بر سود دوطرفه غلبه دارد.
در هر حال برخلاف نگاه سوداگری یکجانبه قدرت های استعماری قدیم و حتی برخی قدرت های اقتصادی جدید به آفریقا، ایران می تواند همچنان با اتخاذ این رویکرد دو سر سود (برد-برد) در همکاری جدید با آفریقا به منافع خاصی دست یابد.
از اینرو با نگاهی به ویژگی های اقتصادی و سیاسی سه کشور آفریقایی مقصد سفر پیش روی رئیس جمهوری اسلامی ایران و هیات همراه، یعنی کنیا، اوگاندا و زیمبابوه، می توان به مواردی خاص برای این تعامل دوجانبه اشاره کرد. مثلا در حالی که این سه کشور نمونه آفریقایی بازار متفاوتی برای کالاها و خدمات ایرانی هستند، هر یک محصولات و زمینه های سرمایه گذاری متفاوتی برای سرمایه گذاران و بازرگانان ایرانی نیز به شمار می روند.
گزارش های اقتصادی حاکی است که کالاها در این سه کشور و بطور کل در قاره آفریقا به صورت مواد اولیه مانند محصولات غذایی، مواد معدنی، طلا و الماس وجود دارد که میتواند در بازار ایران برای خود جایی باز کند، در مقابل می بینیم که کالاهای ایرانی مانند مشتقات نفتی، سوخت محصولات نیمه ساخته، پلاستیکی و ظروف مبلمان و پوشاک نیز در کشورهای آفریقایی بازار مناسبی دارند.
یعنی اینکه همکاری های متقابل در حوزه سرمایهگذاری های مشترک به دو طرف کمک میکند تا منافع خود را تحقق بخشند. مثلا در حالی که ایران مستعد سرمایهگذاری در صنایع استخراج، نفت و گاز، خودروسازی و فولاد است، آفریقا نیز به دنبال جذب سرمایهگذاری در زمینههای مختلف از جمله زیرساختها، کشاورزی و صنعت است.
و یا تبادل دانش می تواند یکی دیگر از زمینه های همکاری مبتنی بر برد-برد بین ایران و کشورهای آفریقایی باشد، مثلا همکاری در حوزه آموزش و پژوهش میتواند به تبادل دانش و تجربیات بین دو کشور کمک کند. ایران با تجربه خود در حوزه علم و فناوری میتواند به آفریقا در جذب نخبگان و تحقق رشد پایدار کمک کند.
از طرفی تجربه ایران در زمینه های فنی و مهندسی، مصالح ساختمانی، سد سازی، فولاد و مشتقات آن، حوزه های اقتصادی دانش بنیان می تواند زمینه بسیار خوبی برای همکاری های مشترک با منافع برد-بردی باشد.
به عنوان دیگر از این همکاری های دو سر سود با آفریقا می توان به موضوع "کشت فرا سرزمینی" نیز اشاره کرد.
مثلا این قاره به دلیل برخورداری از ۱۰ درصد از منابع آبشیرین تجدیدپذیر جهان بیش از نیمی از خاکش قابل کشت است و همچنین ۶۵ درصد از زمینهای قابل کشت در جهان را نیز به خود اختصاص می دهد که حتی ۶۵ درصد نیروی انسانی در این قاره نیز در حوزه کشاورزی فعال هستند.
اما از آنجایی که ایران نیز طی سال های اخیر می رود به دلیل سیاست های اقتصادی و حتی تغییرات جهانی زیست محیطی و آب و هوایی به یکی از کم آب ترین کشورهای جهان تبدیل شود و احتمالا کشاورزی آن هم رشد قبلی را تجربه نخواهد کرد، اغلب کشورهای آفریقایی می توانند مقصد خوبی برای سرمایه گذاری بخش خصوصی و حتی دولتی برای انجام کشت فراسرزمینی و سرمایه گذاری های مشترک برای تولید محصولات و صنایع غذایی در آفریقا باشند.
به همین دلیل امروزه همکاری ایران و آفریقا در زمینه کشت فراسرزمینی به عنوان یک موضوع مهم در روابط دوجانبه بین این دو منطقه از جهان مطرح است. هدف اصلی از این همکاری، تبادل تجربیات و دانش فنی در زمینه کشاورزی فراسرزمینی است.
در واقع، ایران با تجربه قابل توجهی که در زمینه کشت فراسرزمینی دارد، به عنوان یک کشور پیشرو در این حوزه شناخته میشود. چون ایران با استفاده از تکنولوژیهای نوین و راهبردهای خاص خود تاکنون به خوبی توانسته است در شرایط سخت آب و هوایی خود، به صورت مستقل و با بهرهگیری از منابع طبیعی محصولات کشاورزی خوبی تولید کند.
آفریقا نیز با دارا بودن منابع طبیعی بسیار غنی و پتانسیل بالای خود در حوزه کشاورزی، به عنوان چشماندازی برای همکاری با ایران در زمینه کشت فراسرزمینی مطرح است. با توجه به شرایط آب و هوایی و خاکهای متنوع در آفریقا، ایران میتواند تجربیات خود را در زمینه کشت فراسرزمینی به این منطقه منتقل کند و بهبود عملکرد کشاورزی در آفریقا را تسهیل کند.
یعنی با همکاری ایران و آفریقا در زمینه کشت فراسرزمینی، میتوان به دستآوردهای مهمی دست یافت. از جمله مزایای این همکاری میتوان به افزایش تولیدات کشاورزی، تغذیه سالم و پایدار، اشتغالزایی، تبادل تجارب فنّی و علمی، تعامل فرهنگی و سیاسی بین دو منطقه، و نیز حفظ منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست اشاره کرد.
کوتاه سخن اینکه هنوز جای امیدواری وجود دارد تا با تدوین یک استراتژی مدون، شاهد تعریف جایگاه و نقش قاره سرشار از منابع و فرصت های آفریقا در سیاست گذاری و کانون توجه دولتمردان کشورمان باشیم و متناسب با درصد اهمیت برای آن برنامه ریزی کنیم.
طبق برنامه، دیدارهای دوجانبه رئیس جمهوری ها، برگزاری نشستهای مشترک با هیاتهای عالی رتبه این کشورها، امضای اسناد همکاری و تشریح نتایج رایزنیهای رسمی در نشست مطبوعاتی مشترک بخشی از برنامههای آیتالله رئیسی در سفر به کشورهای کنیا، اوگاندا و زیمبابوه است و حتی قرار است او در راستای معرفی متقابل ظرفیتهای اقتصادی و تجاری ایران و این کشورها، نشستهایی را با حضور تجار، فعالان بازرگانی و مقامات اقتصادی ایران و کشورهای میزبان برگزار کند.
در هر صورت اگرچه پیشینه روابط ایران با کشورهای آفریقایی بسیار قدیمی است و ایران در قاره آفریقا به ویژه در شرق آفریقا که از قضا مقصد سفر فردای آیت الله رئیسی رئیس جمهوری است عقبه فرهنگی و تاریخی خوبی دارد اما کارشناسان معتقدند که جایگاه کشورمان در این قاره هنوز متناسب با این عقبه تاریخی نیست.
این درحالی است که اهمیت تعامل با این قاره بارها از زبان مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی از جمله رئیس دولت سیزدهم و حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه او و مهم تر همه در بیانات مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته است. به همین دلیل هم هست که دولت سیزدهم از زمان شروع به کار خود در شهریور ۱۴۰۰ تقویت این تعاملات را در دستور کار خود قرار داد و تاکنون دستاورد قابل توجهی نیز در این خصوص کسب کرد.
از جمله همانگونه که دکتر امیرعبدالهیان بعد از یکسال از شروع به کار خود گزارش داده بود در همان سال نخست میزبان ۴۷ هیات رسمی از آفریقا بود که هریک برای تقویت همکاری تخصصی و حرفه ای قراردادهای مختلفی را نیز با شرکای خود امضاء کرده بودند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com