به گزارش بولتن نیوز به نقل از یک پزشک، سالهای اول زندگی و دوران کودکی از مهمترین دوران برای سلامت روانی انسانهاست. برقراری صحیح ارتباط با کودکان میتواند تاثیر مستقیمی در پرورش آنها داشته باشد. جهت برقراری ارتباط با کودکان میتوانیم از ابزارهای مختلفی استفاده کنیم: زبان و گفتار، بازی و کتاب از جمله ابزارهای برقراری ارتباط هستند.
آیا همه کتابها برای کودک ما مناسب است؟
سوالی که برای همه والدین مطرح میشود این است که چطور کتاب مناسب را پیدا کنیم؟ پاسخ این سوال آن است که قبل از انتخاب یک کتاب برای کودک ابتدا خودمان آن را یک بار بخوانیم اگر آن را متناسب با فرهنگ و شیوه تربیتی خودمان ندیدیم به بررسی کتابهای دیگر بپردازیم. برای مثال شخصیت یک کتاب زمانی که توپی را پیدا میکند، تصمیم میگیرد که آن را به صاحبش برگرداند. اما او پیش خود فکر میکند اگر اینکار را نکند دیگران درباره او چه فکری خواهند کرد. اینجا است که پدر و مادر باید هوشیار باشند. آیا ترجیح میدهند که کودکشان کاری را به دلیل درست بودن ذات آن کار انجام دهد و یا برای خوب جلوه دادن خود در نگاه دیگران؟
گاهی میتوانیم فقط بخشهایی از کتاب را برای کودک بخوانیم و با رشد کودک، کتاب را کامل کنیم.
ممکن است از موضوع کتابی خوشمان آید و آن را برای کودکمان مناسب ببینیم اما آن کتاب حاوی کلماتی باشد که هنوز نمیپسندیم برای کودکمان بخوانیم. میتوان این کلمات را حذف و یا جایگزین کرد. برای مثال ممکن است مادری یا پدری جمله «شب که اتاق تاریک و ترسناک بود … » را به جمله «شب موقع خواب …» تغییر دهد.
کتاب خوب، گروه سنی ندارد.
برای کتابها عموما گروه سنی مشخص میگردد. گروههای سنی نوزاد، نوگام، نوباوه و نظایر آن. اما آیا تاکنون پیش آمده که از داستانی که برای کودک میخوانید لذت ببرید، درس بگیرید و دیدگاه جدیدی پیدا کنید؟ مهم محتوا و نکات کتاب است. شما بر این اساس تصمیم میگیرید که کتابی برای کودکتان مناسب است یا خیر. ممکن است کتابی هنوز برای سن کودک شما مناسب نباشد. برای مثال کتاب «بعضی از رازها را نباید نگه داشت» کتابی است که محتوایی در رابطه با تربیت جنسی دارد. هر گاه که احساس کردیم نیاز است که این موضوع را وارد زندگی کودکمان کنیم میتوانیم فقط بخشهایی از کتاب را برای او بخوانیم و کمکم و با رشد کودک، کتاب را کامل کنیم.
گاهی اوقات دیدگاه ما به عنوان پدر و مادر در انتخاب کتاب کودک تأثیرگذار است.
برای مثال پدر و مادرها کتاب زیبا و بسیار تأثیرگذار «هیولای رنگها» را مناسب سن کودک خود نمیدانند، به دلیل تصوری که خودشان از هیولا دارند. پیشنهاد میکنیم یک بار این کتاب را بدون ذهنیتی که از هیولا برای خود ساختهاید بخوانید. قول میدهیم که عاشق هیولاها میشوید.
چگونه از کتاب برای برقراری ارتباط با کودکمان بهره بگیریم؟
فرض کنید که میخواهیم به کودکمان در مواجه با خشم کمک کنیم. خشم یک احساس است که در پی برآورده نشدن یک یا چند نیاز ایجاد میشود. برای مثال من گرسنه هستم و نیاز به غذا دارم به همین دلیل وقتی که رستوران سفارش من را دیر ارسال میکند، خشمگین میشوم. چیزی که در مورد خشم اهمیت دارد، خودِ خشم نیست. زیرا مانند همه احساسات دیگر تا زمانی که در کنترل ما باشد، چه بسا که مفید هم هست. مسئله نوع ابراز خشم است. خشم منجر به بروز خشونتی از سمت ما میشود که این خشونت مخرب و آسیبزننده است. خشونت مانند همه تجربههایی که تا به حال داشتیم، نتیجهای جز پشیمانی ندارد. خشم یک هشدار است که بد دانستن و یا سرکوب کردن آن خطرناک است. بنابراین نه تنها بد نیست بلکه باید از آن راهنمایی بگیریم برای پیدا کردن نیازهایی که برآورده نشدهاند.
بنابراین دنبال کتابهایی در زمینه خشم خواهیم بود. «سام و حیوان خانگیاش»، «روز جیغ بزرگ من» و «هیولای رنگها» نمونهای از این کتابها هستند این کتاب ها از فیلترهای مختلفی عبور کردهاند و در این بستر هر کتابی معرفی نخواهد شد. علاوه بر نکتهسنجی ما در انتخاب کتاب، سعی بر این است که نکات حائز اهمیت کتاب به صورت خلاصه آورده شود تا شما بتوانید راحتتر کتابی را برای موضوعی که موردنظرتان است، انتخاب نمایید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com