گروه بین الملل-صابر گل عنبری کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت: اوکراین اعلام کرده است که در اعتراض به ارسال پهبادهای ایرانی به روسیه و مشارکت آنها در جنگ روابط دیپلماتیک خود را تهران را با پس گرفتن استوارنامه سفیر و کاستن از تعداد کارکنان سفارت ایران کاهش میدهد. ایران هم در واکنش از این اقدام ابراز تاسف کرده و همچنان رسما فروش پهباد به روسیه را تکذیب و آن را "گزارش تایید نشده" خوانده است.
به گزارش بولتن نیوز، حالا صرف نظر از صحت و سقم هر کدام از روایات دو طرف، اما برداشت و فهم طرفهای خارجی از جمله خود اوکراین این است که ایران بر خلاف مواضع اعلامی خود در جنگ کنونی از روسیه حمایت سیاسی و نظامی میکند. ایران در ماههای اخیر تلاش کرد که در نقش یک میانجیگر ظاهر شود و از انتقال پیام ماکرون به پوتین خبر داد و وزیر خارجه نیز تماسهایی با دو طرف جنگ داشت؛ البته از اول هم پیدا بود که این وساطت چشم انداز روشنی ندارد.
در پرونده جنگ اوکراین، ترکیه که عضو ناتویی است که در جنگ با روسیه است، رفته رفته در قامت میانجیگر مورد قبول دو طرف اوکراینی، روسی و طرفهای غربی جا افتاده است؛ هر چند برخی از این طرفها از جمله فرانسه چندان به این نقش ترکیه خرسند نیستند، اما چون جایگزینی برای آن ندارند، از سر ناچاری پذیرفتهاند. البته از هفتههای نخست جنگ نیز اسرائیل تلاش کرد که در نقش میانجیگر ظاهر شود، اما موفق نشد. اخیرا هم عربستان و شخص محمد بن سلمان که روابط خوبی را با پوتین دست و پا کرده است، به وساطت میان روسیه و کشورهای غربی ورود کرده و توانست پوتین را به آزادی ده اسیر از آمریکا، اروپا و مراکش راضی کند.
اما حالا که ترکیه نقش یک میانجیگر بیبدیل را در جنگ اوکراین و نقش ژئوپلتیک خاصی در شرق اروپا با آثار خاورمیانهای و قفقازی آن پیدا کرده است؛ این پرسش کانونی مطرح است که این چه سری است که ترکیه توانسته است دو طرف جنگ به ویژه روسیه را به پذیرش وساطت خود راضی کند؛ در حالی که آنکارا از اوکراین حمایت نظامی میکند و به نوعی در این کشور با ارسال پهبادهای بیرقدار علیه نیروهای روسی میجنگد که بخش مهمی از تلفات نیروهای روسی هم به حملات این پهبادها بر میگردد؟ همچنین در حالی که ترکیه مخالفت صریح خود را با جنگ روسیه به این کشور اعلام داشته است و اردوغان به کییف میرود و علیه اقدام پوتین موضع میگیرد؛ اما در عین حال نیز با مخالفت با تحریمهای آمریکا و غرب علیه روسیه و نوعی انتقاد از مواضع آنها علیه مسکو، روابط نزدیک خود با روسیه را حفظ کرده است و اردوغان راه به راه با پوتین دیدار و تلفنی صحبت میکند. به هر حال، در نتیجه همین سیاست، اکنون ترکیه به گذرگاهی برای صادارات غلات اوکراین بدل شده است و دو روز پیش هم اردوغان اعلام کرد که در نتیجه تلاشهای شخصی او با پوتین توانسته است قرارداد مبادله 200 اسیر میان کییف و مسکو را منعقد کند.
این چه سری است که ترکیه با سیاست پیشگفته هم کمک نظامی آشکار به اوکراین هم مخالفت با تحریمها علیه روسیه و کمک به دور زدن آنها توانسته است خود را در موقعیت میانجیگر دو طرف قرار دهد، اما ایران با وجود تکذیبیههای رسمی و تلاشهای اعلامی نه تنها نتوانست در این نقش عمل کند بلکه روابطش با یکی از دو طرف قطع شده؛ اما ترکیه در حالی این سیاست به ظاهر متناقض را آشکارا پیش میبرد که نه تنها منافع اقتصادیش با دو طرف جنگ هیچ آسیبی ندیده، بلکه توانسته هم روابط 33 میلیاردی خود را با روسیه حفظ کند (حدود 10 برابر مبادلات تجاری روسیه با ایران) و هم روابط تجاری 8 میلیاردی خود با اوکراین را (11 برابر مناسبات تجاری ایران با اوکراین). طرفه آن که معاون نخست وزیر روسیه هم اخیرا گفته است که کشورش تلاش میکند مناسبات تجاری با ترکیه را به 100 میلیارد دلار در سال برساند. در کنار آن نیز نقشی که در این جنگ بازی میکند، نفوذی ژئواستراتژیک به این کشور در عرصه بینالمللی بخشیده است و این شکل بازیگری آنکارا، آن را در موقعیتی قرار داده است که محصول آن را در پروندههای دیگری نیز نظیر قفقاز جنوبی درو کند و امروز مشاهده میشود که پوتین برای حفظ خاطر و تقویت روابط با دوستش اردوغان مواضع چندانی در قبال تحولات ژئوپلتیک این منطقه نمیگیرد.
این چه سری است واقعا؟ ترکیه زیرکانه بازی و عملگرایانه میکند؟ یا قضیه چیز دیگری است؟ آیا ترکیه تخم مرغهاش را ماهرانه در چند سبد و نه بک سبد میچیند؟ آیا واقعا پوتین مسحور دوستی با اردوغان شده است؟ چرا این اندازه در جهت تقویت دوستی و روابط با ترکیه تلاش میکند؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com