گروه اقتصادی - محمد صادق تراب زاده جهرمی پژوهشگر هسته عدالتپژوهینان در یادداشتی نوشت: کالایی اساسی در سبد مصرفی خانوار ایرانی است به نحوی که بین ۲۰-۲۵ درصد خوراک ایرانیان را تشکیل میدهد و آخرین پناهگاه خوراکی خانوار محسوب میشود. جزو ارزانترین خوراکیها است و معمولا مصرف خوراک میشود. در این کالا، مصرف بیشتر، به دهکهای ضعیفتر تعلق میگیرد. از این رو، اگر یارانهای هم به نان تعلق بگیرد، به صورت طبیعی، ضریب اصابت بالایی دارد و عادلانه است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از مرکز رشد دانشگاه امام صادق، اما مسئله نان را باید در زنجیرهای طولانی از تامین گندم تا مصرف نان بررسی کرد. در سال های مختلف، شاهد نوسان تولید داخل و نوسان حجم واردات هستیم. بخش عمده گندم به آرد تبدیل شده و به مصارف مختلفی می رسد:نان سنتی، نان فانتزی، نان صنعتی، صنایع غذایی وابسته و سایر مصارف.
در سال ۱۳۹۹، کل فروش گندم در کشور برای مصارف نانوایی و مصارف صنف و صنعت حدود ۱۱ میلیون تن بوده است که از این مقدار ۱۰.۱ میلیون تن برای نانوایی و ۸۷۵ هزار تن برای مصارف صنف و صنعت بوده است. پس مصرف عمده آرد، آرد نانوایی سنتی است.
در یک سال گذشته، بخشی از بدنه سیاستگذاری کشور، با طرح ادعای قاچاق آرد، نان را وارد دستورکار سیاستگذاری کشور کردند و به موازات حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی، به دنبال آزادسازی قیمت نان بودند. اما نان فعلا مسیر متفاوتی را طی میکند.
مهمترین دلیل موافقان آزادسازی قیمت، ادعای قاچاق سه و نیم میلیون تن آرد است. تاکنون هیچ گزارش رسمی و معتبری از این ادعا یافت نشده است و ما را به این نتیجه میرساند که قاچاق قابل توجهی در این عرصه وجود ندارد!
اما در مجموع، چالشهایی در زنجیره گندم تا مصرف نان وجود دارد که ضرورت سیاستگذاری در این زمینه را مطرح میسازد. پس از بیان این چالشها مسئله اساسی آرد و نان را بیان خواهیم کرد:
۱) چالشهای حوزه تأمین گندم:
اختلاف قیمت خرید تضمینی با قیمت واردات، موجب میشود که در کوتاهمدت، کشاورزان، کمتر اقدام به فروش گندم به دولت کنند. در بلندمدت نیز تمایل به کشت گندم کاهش مییابد که واردات و وابستگی را رشد میدهد و درمجموع، امنیت غذایی در این حوزه را کاهش میدهد.
۲) چالشهای حوزه تبدیل گندم به آرد:
در فرایند تولید آرد، با سفیدسازی آرد، برخی از مواد غذایی چون سبوس از گندم جدا میشوند و علاوه بر کاهش ارزش غذایی نان، هزینهای بر مردم برای افزودن این مواد در مرحله تولید نان تحمیل میشود که معمولاً با حاشیه سود زیاد برای نانوایی همراه میشود.
از سوی دیگر، کارخانه میتواند با افزایش نسبت سبوس به آرد، بخشی از آرد سفید را ذخیره و سپس در بازار آزاد به فروش رساند که رانتی برای کارخانه خواهد بود. همچنین بخشی از این صرفه میتواند در قالب عدم تولید آرد و فروش گندم به خوراک دام و طیور، به درآمد کارخانه منجر شود. کمفروشی در کیسههای آرد نیز عملاً به این رانت میافزاید. درمجموع، این شرایط منجر شده است تا کارخانهها با بهرهوری پایین، همچنان مقرونبهصرفه باشند. اما این صرفه با تحمیل هزینه بیشتر بر بودجه دولت برای تأمین نان در انتهای زنجیره به دست میآید.
۳) چالشهای حوزه توزیع آرد:
در این حوزه به دلیل توزیع خارج از شبکه، رانت و حاشیه سودی تولید میشود که مجوزدهی و سهمیهبندی را به یک نقطه گلوگاهی و توأم با فساد تبدیل میکند. مهمترین چالش زنجیره تأمین نان در ایران، مسئله انحراف شبکه توزیع است که به دلیل اختلاف قیمت بین آرد نانوایی سنتی دولتی با نانوایی آزاد، فانتزی، صنعتی و صنف و صنعت، شکلگرفته است.
۴) چالشهای حوزه توزیع نان:
به دلیل عدم اشراف بر عملکرد نانوایی و فقدان ابزارهای حکمرانی مؤثر در این حوزه، چالشهایی از قبیل کمفروشی، گرانفروشی، مصرف غیرمتعارف نان و ضایعات به دلیل کیفیت پایین نان، ازجمله چالشهای این عرصه است که هزینههای جدی را به مردم و دولت وارد میکند.
جمعبندی اینکه در شرایط حاضر که نان تولید شده، به صورت عادی یا نامتعارف مصرف میشود، مسئله اصلی، انحراف توزیع آرد است. به دلیل یارانهای بودن گندم برای تولید نان، این کالا به جای اینکه در نانوایی سنتی به نان مصرفی خانوار برسد به رانتی برای سایر تولیدکنندگان محصولات غذایی مرتبط تبدیل شده است که حتما به رانت جدی صادراتی این صنایع نیز میانجامد.
در این شرایط، اقدام ناهماهنگ وزارت جهاد کشاورزی در آزادسازی قیمت آرد صنف و صنعت، فانتزی و نان صنعتی نیز موجب شد که عملا نان و نانوایی سنتی، از دسترس مردم دورتر شود و سرمایه اجتماعی حاکمیت تضعیف شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com