گروه اجتماعی- محسن برهانی عضو هیأت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران نوشت: برخی مخالفان ورود زنان به ورزشگاه، این ورود را حرام میدانند و از منظر شرعی بر این ممانعت تاکید میکنند. باید دید که آیا دلیل شرعی بر حرمت ورود بانوان وجود دارد یا خیر؟
به گزارش بولتن نیوز، نکته مقدماتی آنکه اصل بر حلیّت است و مدعی حرمت ورود، باید دلیل بیاورد و الا بانوان به حکم اولی حق ورود به ورزشگاه را دارند.
مهمترین و یا شاید بتوان گفت تنها دلیلی که بر حرمت ورود بانوان به ورزشگاهها وجود دارد آن است که زن شرعاً نمیتواند بر آن بخش از بدن مرد که معمولاً پوشیده است، نگاه کند و چون در مسابقات فوتبال، بالای زانو و پایین ران مرد در معرض نگاه زنان است، پس این نگاه حرام است فلهذا نباید گذاشت زن وارد ورزشگاه بشود چرا که ورود مقدمه نظر است و با جلوگیری از تحقق مقدمه، نمیگذاریم ذیالمقدمه که حرام است، محقق شود.
نسبت به این دلیل نکات زیر قابل طرح است:
1 چه کسی گفته ذیالمقدمه حرام است؟حکم شرعی حرمت چنين نظری، حکمی است اختلافی میان فقها برخی آن را به حکم اولی حرام میدانند و برخی خیر پس ما با یک حرام مسلّم و اتفاقي، مواجه نيستيم. از كجا ميدانيم كه كداميك از خانمها مقلّد کدام مرجع است تا بگوییم تو برو و تو یکی چون مقلّد فلانی هستی نرو؟
2 چه کسی اجازه داده است که از باب مقدمه، رفتارها را منع کنیم؟ مگر مقدمه حرام، حرام است؟ این هم محل اختلاف نظر است و حکم مسلّم و اجماعی نداریم. این نوع افراط در تحریم مقدمه، نوعی حرمت به استناد سد ذرایع است؛ مشابه حرمتی که وهابیها در خصوص ورود زنان به قبرستان ایجاد میکنند که مبادا زن وارد شود و با ضجه و نالهاش، سبب جلب توجه نامحرم شود.
3 الان بسیاری از خانمها رعایت حجاب شرعی نمیکنند و در خیابانها ظاهر میشوند. میتوان گفت ورود مردان به خیابانها حرام است چون نگاهشان به موی خانمها میافتد و از باب حرمت مقدمه حرام، ورود مردان به خیابان را منع کنیم؟
4 فاصله بین تماشگران و بازیکنان آنقدر زیاد است که در اصل تحقق مفهوم نظر به آن کمتر از یک وجب بالای زانوی بدن نامحرم، تردید جدی وجود دارد.
5 مشخص است کدامیک از خانمهای حاضر در استادیوم در آن فاصله به بخشی از ران بازیکنان نگاه میکند؟ پس همه را محروم کنیم چون ممکن است چند نفرشان به بخشی از ران مردان نگاه کنند؟
ملاحظه فرمودید که مهترین دلیل حرمت حضور زنان در ورزشگاه، با اشکالات عدیدهای مواجه است.
اما سایر دلایل از جمله اینکه این مصداق فساد است و باید جلوگیری کنیم تا اتفاقات بدی نیفتد یا فضا غیر اخلاقی است و بسترهای فرهنگی وجود ندارد و رفتن به ورزشگاه مصداق اختلاط زن و مرد است و تبعات اجتماعی دارد و امثال این موارد، نمیتواند حرمت شرعی تولید کند چون یا مبتنی است بر سد ذرایع یا استحسان یا عنوان ثانویتراشی بی دلیل یا مداخله فقیه در موضوعی که جزء ماهیات مخترعه نیست و حاکم بر آن عرف است و … که هیچکدام از اینها نمیتواند حرمت تولید نماید و پرداختن به آنها از حوصله این مختصر خارج است.
اما
بهتر است برای برخی مصلحتسنجیهای بیمورد، از شریعت مایه نگذاریم و با مستندات ضعیف و برخی ظنون شخصی و دلبخواهی، اسباب دینگریزی را فراهم نکنیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اولا هیچ مرجعی نگاه اصل زن به بدن نامحرم را مجاز نشمرده که ایشان می گوید این بانوان شاید مقلد مرجع دیگری باشند که مجاز بداند! در واقع قیامت هم هیچ مرجعی نمی تواند این حرام را خلال کند چون صریح آیه قرآن است که اصلا زنان به مرد نامحرم (ولو پوشیده) هم نگاه نکنند. وقل للمؤمنات يغضضن من أبصارهن. سوره نور آیه 31. حالا چه رسد به نگاه مستقیم به آن بدن! اگر احیانا روزی هم مجتهدی در مقابل این نص اجتهاد کند، یعنی فتوای شاذ داده است.
ثانیا همه مراجع که در دوره احمدی نژاد با قاطعیت حرمت این مساله را اعلام کرده اند. اینکه حالا بعضی از آنها به رحمت خدا رفته اند و بعضی به هر دلیلی الان حرف نمی زنند، به معنی تغییر نظر و فتوای شرعی نیست.
ثالثا نویسنده با کدام مجوزی عمل غیر ارادی نظیر گریه و ضجه برای بستگان فوت شده را با عملی کاملا ارادی و عامدانه نظیر رفتن به ورزشگاه مقایسه می کند؟
رابعا قیاس مع الفارق نویسنده در نوع خودش کم نظیر است و بوق را از سر گشادش زده. می گوید پس بیایید چون زنان در خیابانها بی حجاب می آیند بروید جلوی حضور مردان را در خیابان بگیرید! وای بر نویسنده. اصل خضور زنان در خیابان به طور بی حجاب حرام و ممنوع است و باید جلویش گرفته شود نه اینکه آن گناه را به رسمیت بشناسید و بگویید پس حالا مردان به خیابان نروند! البته نویسنده حداقل این باید اطلاع داشته باشد که اصل حضور در مکان گناه ، اگر نتواند جلوی گناه را بگیرد حرام است. پس اگر مردی با علم اینکه در صورت حضور در خیابان به گناه می افتد، باز هم به خیابان به رود این رفتنش حرام است همین الان دقیقا به همین دلیل اقشار متدین از پارکها و مراکز تفریح فرار کرده اند. در واقع امثال همین نویسنده دارند با توجیه تراشیدن برای گناه، زندگی مومنانه را برای مسلمانان ناممکن می کنند.
خامسا گیرم و سلم که اصلا زنان حاضر در ورزشگاه کورند و آن بخش برهنه بدن مردان را نمی بینند! اما آیا کر هم هستند و با شنیدن گزارش بازی و گل شدن توپ هم نعره نمی زنند و سوت و کف و رقاصی راه نمی اندازند و صحنه های شرم آوری را خلق نمی کنند که همانطرف مردهای چشم چران دارند فیلمش را می گیرند و بعد همین خبرگزاری ها می گذارند؟
سادسا اگر جز این بود که فتوای سازمان مافیای، سیاسی و ماسونی فیفا حلال کردن این حرام خدا است، باز هم نویسنده اینطور وقیحانه از این زنان دفاع می کرد؟ آیا جز این است که یک جریان استحاله گر و توجیه کننده نرمالیزاسیون فرهنگی با لباس روحانیت در حوزه ها نفوذ کرده و کارش صرفا تغییر دادن احکام است به گونه ای که دقیقا خواست سازمانهای بین المللی تامین شود؟
سابعا: آیا جز این است که زنان بی حیا می توانستند به تماشای مسابقات ورزشی خود بانوان بروند، همان که تماشاگر هم ندارند! اما نمی روند؟
ثامثا آیا جز این است که حرفها فقط دغدغه مشتی زنان طبقات مرفه و بی درد است که دیگر برایشان خودنمایی در خیابان هم کافی نیست و حتما می خواهند جلوی چشم دوربینها سوت و کف راه بیندازند؟ و مگر جز این است که امروز دغدغه میلیونها زن اقشار محروم، مادران بیمار، زان سرپرست خانوار، زنان کارگری که با بدترین شرایط برای لقمه نان درآمد باید کار کنند هرگز این چیزها نیست ولی حتی یکهزارم آن زنان بی حیای دریده هم در رسانه های ما جایگاه ندارند؟ آری. چون فقیرند. ارزش انسان هم برای امثال نویسنده متن فوق به حساب بانکی است. چون آن زنان پول و رسانه دارند باید فتوا و حکم شرعی هم برای دلخواهشان خریده شود.
تاسعا: طالبان روی دو پا راه می روند. نویسنده متن فوق و حامیانش می تواند روی دستهایشان راه بروند تا شبیه طالبان نباشند. اگر معاویه بگوید ماست سفید است، ماست سیاه نمی شود.
روند استحاله فقه شیعه و نرمالیزه کردن آن با ارزشهای حقوق بشری و ماسونی، با قدرت در حال پیگیری است...
2. فکر می کنم نویسنده مقاله خودشان را کاملا به نشنیدن و ندیدن رفتارهای خارج از عرف و شرع در ورزشگاه و بیرون ورزشگاه زده اند و اگر کسی بگوید ورود زنان هیچ آسیب اخلاقی ندارد, چشمش را به روی واقعیت بسته است. بعضی امور متاسفانه به دلیل بی مبالاتی رواج یافته, و این دلیل جواز نیست. مثلا اینکه در یک برنامه تلویزیونی کسی آواز بخواند(ولو آواز و موسیقی حلال باشد) و زن و مرد دست بزنند, قطعا مفسده دارد و همین کارها حجب و حیا را کم می کند و موجب تضعیف و کم رنگ شدن اخلاق و عفت عمومی میشود. این یک واقعیت است, اگر چه ممکن است کسی به دلیل عادتها و بی مبالاتیها بگوید عیبی ندارد. مراجعی هم که فتوا به حرمت داده اند, زنده باشند یا از دنیا رفته باشند, قطعا نگاهی به عفت و اخلاق جامعه داشته اند.