به گزارش بولتن نیوز، حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت: «حقّ النّاس»، اصطلاح مشهور در فقه و حقوق، به معناى حق مردم بر یکدیگر است؛ حقوقى که براى حفظ مصالح خاص دنیوى اشخاص و براى تثبیت حقى براى آنان وضع شده است. این حقوق شامل مال، جان، آبرو و موارد دیگر مرتبط با افراد جامعه می شود. در روایات اسلامی، بر رعایت حق الناس تأکید بسیار شده است، چنانکه بسیاری از مشکلات کنونی جوامع مختلف، ریشه در بیتفاوتی نسبت به حقوق دیگران دارد.
غصب
بحث ما دربارۀ یک مسئلۀ مهم در اسلام است، و باید بگوییم مسألهای مهمتر از آن در اسلام نداریم و آن حقّالنّاس است.
اینکه کسی مال و حقّ کسی را غصب کرده باشد. گناهش به اندازهای بزرگ است که در روز قیامت رسوایی دارد و آن حق، طوقی آتشین شده، به گردنش میاندازند و با این رسوایی او را به صف محشر میآورند.(۱)
پنجاه هزار سال باید در این شکنجه بماند.(۲)
بعد هم همۀ اعمالش را به کسی بدهند که مال و حقّش را غصب کرده است.(۳)
اگر بشود تمام شود و مورد شفاعت واقع شود، آنگاه در زیر لوای حق به بهشت رود و اگر نه کم بیاورد، گناهان کسی که مال یا حقش غصب شده به او میدهند.(۴)
و باری روی بار و وزری روی وزر میآید و او را به جهنّم میبرند.
هم برای گناهان خودش من جمله غصب و هم برای گناهان کسی که مال و حقّش را غصب کرده است. اگر ما برای غصب حق و مال مردم چیزی جز همین نداشتیم، باید مواظب باشیم در عمرمان و در کارمان غصب نباشد، بدهکار به مردم نباشیم و مال و حقّ کسی را غصب نکنیم.
اما توجه به این مطلب داشته باشید که قرآن میفرماید: غاصب و ظالم، یک زندگی ناخوش و گرهدار با چه کنم چه کنم، در این دنیا دارد و ظلم او به خودش بر میگردد.(۵)
همچنین باید توجه داشته باشید که مال غصبی برکت ندارد.
پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند: مالی که حق دیگران در آن باشد، برکت ندارد:
«مَنْ حَبَسَ عَنْ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ شَیْئاً مِنْ حَقِّهِ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَرَکَةَ الرِّزْقِ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ»(۶)؛
مال حرام برکت ندارد و برای غاصب و همچنین ورثۀ او موجب دردسر خواهد شد، مگر اینکه توبه کند و حق دیگران را ادا نماید. این بیبرکتی، مثل بیبرکتی در رباست که قرآن کریم میفرماید: «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ»(۷)
خانه غصبی
اگر کسی خانهای را غصب کند، ولو اینکه بعضی از ورثه باشد و به سایر ورثه ندهد، گناهش خیلی بزرگ است. علاوه بر گناه، صله رحم نکرده و ترک رحم کرده و قرآن در سه جا به کسی که قطع رحم کند و با نزدیکان و خویشان خود نسازد یا قهر باشد و اموال آنها را خورده باشد، لعن کرده است.
از جمله میفرماید: «اولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار».(۸)
صورت دیگر اینکه زمین و خانه غصب نکرده، بلکه پولش حرام است و از پول خمس نداده و رباخورده و پول مال مردم خانه خریده است.
معلوم است که نمیتواند در این خانه زندگی و عبادت کند و تصرّفاتش هم گناه است.
یک ساعت در این خانه نشستن، یک ساعت گناه است. یک عمر که در این خانۀ غصبی بنشیند، وقتی وارد خانه میشود از نظر ملائکه مثل اینست که وارد جهنّم میشود.
باغی را از پول حرام و خمس نداده خریده و وقتی وارد این باغ میشود، ملائکه میبینند که وارد جهنّم شده است و او در این جهنّم هست و در روز قیامت میفهمد؛ روزی که پردهها عقب میرود و میبیند باغ و خانه، جهنّم است.
جهت استحضار عزیزان ؛
خداوند جهنّم ندارد. خدا بهشت و رحمت دارد. جهنّم را ما خودمان ایجاد میکنیم. وقتی جهنّمیان به جهنّم میروند، خدا می فرماید:
«ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ»(۹)؛
خودتان جهنّم را ایجاد کردهاید و کاری به ما ندارد. لذا آدم غاصب وقتی وارد جهنّم میشود، میبیند خانۀ خودش است و خودش این جهنّم را ایجاد کرده و خودش مار و عقرب و حمیم را تهیه کرده است.
یکی دیگر از انواع غصب، غصب مغازه و محلّ کسب است. بعضی افراد مغازهای را قبلاً اجاره کردهاند، ولی مبلغ اجاره را نمیدهند یا کم میدهند. قانون هم بهگونهای است که صاحب ملک نمیتواند از مستأجر اجارۀ لازم را بگیرد و مجبور است اجارۀ مختصری بگیرد.
بعضی از مغازهها که وقف حوزهها و مدارس علمیّه است؛ امّا مستأجر آن اجاره نمیدهد. گناه اینها خیلی بزرگ است. استفاده از این مغازههاست که فرزندان گناهکار تحویل جامعه میدهد.
وقتی پدر در مغازۀ غصبی کار کند یا اجارۀ مغازه را ندهد یا در اداره، کمکاری و بدکاری و بیکاری داشته باشد، پول حرام به فرزندان خود میدهد و آنها رفیقباز میشوند و برای دختر و پسر دیگران مزاحمت ایجاد میکنند. این فرزندان شبانهروز در آتش جهنّم غوطهورند.
وقتی اجارۀ مغازه تمام شد، مستأجر باید آن را به مالک تحویل دهد، ولی گاهی مستأجر برای تخلیۀ مغازه مبالغ سنگینی مطالبه میکند. در این مسائل باید وجدان اخلاقی کار کند.
در زمان امام صادق«سلاماللهعلیه» یک نزاع مالی بین دو شیعه رخ داده بود. مفضّل که از اصحاب امام بود، آن نزاع را با پرداخت مبالغی از خودش حل کرد. وقتی مسأله حل شد گفت: این پولها از من نیست و از امام صادق«سلاماللهعلیه» است. آن حضرت به من پول دادهاند و فرمودهاند هر وقت نزاعی بین دو شیعه شد، نگذار این نزاع پا بگیرد و نزاع را با این پول تمام کن.(۱۰)
کاسب باید مواظب باشد کسبش حلال باشد و مغازهای که در آن کار میکند، غصبی نباشد و اجارهاش را کامل بدهد.موضوع مهم انصاف است.
طبق روایات فراوانی، انصاف اینست که آنچه برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم و آنچه برای خود نمیخواهیم برای دیگران هم نخواهیم.(۱۱) در تعالیم دینی سفارش فراوانی روی انصاف شده است. ما باید با هم برادر و مهربان باشیم، باید اموال همدیگر را به ناحق نخوریم و بیانصاف هم نباشیم.
استاد بزرگوار علامۀ طباطبائی «رضواناللهتعالیعلیه» میفرمودند؛ یک روز در بازار نجف به استادم مرحوم آقای قاضی برخورد کردم و چیز عجیبی از ایشان دیدم. من پشت سر بودم و ایشان مرا نمیدید. رفت کاهو بخرد و آنگاه کاهوهای بد را جدا میکرد و کاهوهای خوب را برای صاحب مغازه میگذاشت. بالاخره کاهوهای بد را کشید و در ظرفی گذاشت. وقتی رفت من جلو رفتم و سلام کردم. به ایشان گفتم همه کاهوهای خوب را جدا میکنند و شما برعکس کردید.
فرمود راستش این آدم فقیری است و اگر این کاهوهای بد بماند، کسی از او نمیخرد. ما روی کاهوها را میگیریم و زیر کاهو خوب میشود، لذا دلم نیامد ضرر کند و کاهوهایش از بین برود.
برای همین کاهوهای بد را جدا کردم.
در قم عالم بزرگواری بود و خیلی حق بر حوزه داشت. کسی گفت: رد میشدم و دیدم آقا میخواهد گوشت بخرد. قصّاب، مرید آقا بود و کارد را در ران گوشت زد و میخواست گوشت خوب به او بدهد. ایشان گفتند: این حقّ من نیست. تو حق نداری، تو مقسّم هستی و باید خوب و بد را به همه بدهی، من هم نمیتوانم گوشتی که صددرصد خوب است را بگیرم.
اینکه چربیها و چیزهای دیگر را به دیگران بدهی و گوشت لخم را به من بدهی، حرام و غصب است. بالاخره واداشت که قصّاب گوشت متعارف به او بدهد.
باید مواظب باشیم، اینها حقوق واجب است و اگر ما مسلمان هستیم، باید این حقوق را مراعات کنیم. اسلام فقط فقه نیست، اگر کسی صرفاً از دیدگاه فقه به این مسأله بنگرد، میگوید آن گوشتها متعلّق به قصّاب است و میتواند به دلخواه خود بفروشد، به یک نفر گوشت خوب و به یک نفر گوشت بد بدهد و خریدار هم میتواند از او نخرد و اگر خرید، معامله صحیح است. امّا باید بدانیم که اسلام، اخلاق هم دارد و اخلاق اسلام میگوید: آن قصّاب مقسّم است و باید به طور متعارف تقسیم کند و اگر بخواهد گوشت خوب را به تو بدهد، نمیشود. ما حتماً باید مراعات این چیزها را بکنیم.
این ترافیکی که الان در خیابانهاست، ما تقصیر داریم، اما عمده پارک کردن در کوچههاست. این حرام و غصب است. کوچه باید به صورت عام در اختیار همۀ مردم باشد. اگر کسی با پارک ماشین، یک ساعت کوچه را غصب کند، یک ساعت آتش برای خودش فراهم کرده است. حال اگر کسی متوجّه نباشد و اهمیّت ندهد، حرف دیگری است؛ ولی مائیم و اخلاق اسلام، مائیم و اینکه رد شدن از چراغ قرمز، حتی در کشور کفر حرام است.
مراعات قوانین مملکت را نکنیم، ولو در فرانسه و انگلستان، حرام است. ما باید مراعات قوانین را بکنیم. اما مراعات قوانین نمیشود و نیروی انتظامی تسامح میکند و شما هم تسامح میکنید.
آقا در خانه باید به خوبی زن و بچه را تأمین کند، اگر سیگار یا مواد مخدرش موجب شود که نتواند زن و بچه را اداره کند، دزدی و غصب است و روز قیامت کارهایش طوقی از آتش به گردنش است. چنانکه حقوق شوهر باید توسط زن رعایت شود، وگرنه از اوّل شب تا صبح ملائکه به این زن لعنت میکنند. اینکه چرا آرایش نکردی و مواظبت نکردی و تمیز نبودی؟ راجع به مرد نیز همین است. مرد از سر کار میآید و میخواهد با این لباسها و دست و پاهای کثیف پیش زن و بچه غذا بخورد. حق ندارد و باید تمیز باشد و باید دوش بگیرد و اگر پایش بو میدهد، بشوید.
بعضی اوقات به مسجد میآید و پایش بو میدهد یا سیر و پیاز خورده و دهانش بو میدهد. همۀ اینها غصب است و حق عمومی دیگران غصب شده و گناهش خیلی بزرگ است، اما ما اهمیّت نمیدهیم. باید به این چیزها خیلی اهمیّت داده شود.
غصب مشکل است، خوردن اموال مردم مشکل است. ممکن است خدا از حقّالله بگذرد، اما از حقّالنّاس نمیگذرد.(۱۲) و گناهش هم خیلی سنگین است. وقتی در اجتماع رویم، میبینیم قضیۀ غصب فراوان است، هم در دولت و هم در ملت، هم در خانواده و هم در میان مردم. رقیب و عتید، اینها را مینویسند. قرآن میفرماید: «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ»(۱۳)
اگر جزئی باشد، مینویسند. اگر دل کسی را خوش کنی، مینویسند. اگر بد باشد، مینویسند و آن کار بد و زخم زبان و بردن حق مردم و نق نق کردن در خانه، چه زن و چه مرد و آن تربیت نکردن اولاد چه راجع به مرد و چه راجع به زن، گناهش خیلی بزرگ است و همۀ اینها غصب است و در همۀ این چیزها بازخواست میشوید. حقّالنّاس را همه داریم و باید ردّمظالم بدهیم و باید مواظب باشیم. این ردّمظالم به خاطر همین است. یک بداخلاقی در گفتار یا نوشتار به کسی شده و گناهش خیلی بزرگ است و برای رفع این بداخلاقی، باید ردّمظالم بدهید. غیبت، تهمت و شایعه بدتر از غصب است. سابقاً صحبت کردم، بالاخره گناه بردن آبروی مردم از هر نوع دزدی بالاتر است و ما لاأقل باید ردّمظالم دهیم و توبه کنیم. ردّمظالم توبه از حقّالنّاس است و قبول میشود، به شرط اینکه از آن به بعد، غیبت نکنیم و تهمت نزنیم و شایعهپراکنی نکنیم و توهین به مردم نکنیم.
بدانید قبل از اینکه گرفتار شوید، این قضیۀ غصب و ظلم و حقّالنّاس را درست کنید.
زمانی که حضرت امام خمینی «قدّسسرّه» به قم آمدند تا بمانند. وقتی از فرانسه برگشتند و مدتی در تهران بودند، به قم آمدند تا بمانند، اما نشد و نگذاشتند. خانهای در خیابان نزدیک حرم برای ایشان تهیه شده بود. خانۀ قدیمی بود، اما خوب و جادار بود و اشکال هم نداشت. کسی به حضرت امام گفته بود: این خانه شبهۀ غصب دارد. حضرت امام بعد از نماز مغرب و عشا همۀ ما را جمع کرد و فرمود: من در این خانه نمیمانم. هرچه گفتند: این کسی که به شما گفته میخواسته به شما ظلم کند و همه چیز را به هم بریزد. این خانه سند دارد و با سند اجاره کردهایم و حقوقش را میدهیم و حقالاجاره را میدهیم. ایشان میگفتند: من در این خانه نمیمانم و اگر خانه تهیه نکنید به حرم میروم. دیدیم خیلی جدی است و بالأخره روز بعد یکی از فضلا ایشان را به خانۀ خودش برد و آن خانه را تخلیه کردند.
روایتی داریم که این روایت خیلی بالاست، رسول خدا«صلیاللهعلیهوآلهوسلّم» میفرمایند: «حَلَالٌ بَیِّنٌ وَ حَرَامٌ بَیِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ بَیْنَ ذَلِکَ فَمَنْ تَرَکَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَکَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَکَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَم»(١۴)
این برای ما طلبهها و راجع به برائت و احتیاط است. حضرت امام خمینی«قدّسسرّه» در درس اصول شان، ظاهراً این روایت را معنا میکردند و در آخر کار جملهای میفرمودند که جملۀ شیرینی است. جهت استحضار تان:
حلال آشکار و بیّنی داریم که تصرّف در آن عالیست.
حرام آشکار و بیّنی هم داریم که باید در آن تصرّف نکرد.
امّا در این میان شبهاتی داریم که نمیدانیم وضعش چیست و احتمال میدهیم حلال یا حرام باشد. اگر از این شبهات پرهیز کنیم، روح ما قوی میشود و میتوانیم از حرام اجتناب کنیم.
اما اگر از باب «کلّ شیء لک حلال، حتی تعلم...» و «کلّشیء لک طاهر، حتی تعلم...» جلو بیاییم، از نظر ظاهر حلال است، اما باید به این توجه کنیم که روح ما جسور میشود، نفس امّاره جسور میشود و دل سیاه میشود. وقتی دل سیاه شد و نفس امّاره جسور شد، میتواند ما را به محرّمات واقعی بکشاند.
لذا بدانید حقّالنّاس اهمیت دارد.
حقّالنّاس مشکل است، ولو حقّ زن راجع به شوهر یا حقّ شوهر راجع به زن، ولو حقّ بچهها راجع به پدر و مادر باشد.
حتی در قیامت در خصوص حقّی مثل انتخاب نام نیکو برای فرزند، از انسان سؤال میشود. خانم یا آقایی که به تازگی طور دیگری شدهاید و جور دیگر فکر میکنید، بدانید که ما باید برای بچّهها اسماء خوب و نیکو بگذاریم، این یکی از حقوق آنهاست. بهترین نام برای فرزند، اسم پیغمبر و فرزندان ایشان است. نامهایی مثل محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین چه اشکالی دارد که ناگهان از اینها صرفنظر میکنید و یک اسم غربی و بدون معنا برای فرزند خود میگذارید؟ روز قیامت این بچه، دختر یا پسر، از دست پدر و مادر شکایت میکند و میگوید: خدایا ما میخواستیم ما را علی یا احمد یا مهدی یا زهرا و فاطمه صدا کنند، اما پدر و مادر ما به ما ظلم کردند، خدایا بازخواست ما را از این پدر و مادر بکن. ببینید برای اسمگذاری که اینست، در مورد مابقی حقوق چه خبرهاست؟
پس حق الناس را به شوخی نگیرید؛...
حرمت حق الناس
رعایت حقوق مردم از دستورات اکید و از خطوط قرمز حرمت در دین اسلام است؛ تا آنجا که خداوند حق مردم را بر حق خویش مقدم فرموده است. مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:« جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ حُقُوقَ عِبَادِهِ مُقَدِّمَةً لِحُقُوقِهِ [عَلَى حُقُوقِهِ] فَمَنْ قَامَ بِحُقُوقِ عِبَادِ اللَّهِ کانَ ذَلِک مُؤَدِّیاً إِلَى الْقِیامِ بِحُقُوقِ اللَّه»(١۵)؛ خداوند سبحان حقوق مردم را پیش روى حقوق خود گردانید، پس هر که حقوق بندگان خدا را رعایت کند، این کار به رعایت کردن حقوق خدا بیانجامد.
در حدیثی دیگر از امیرالمومنین علیه السلام تجاوز به اموال دیگران از بزرگ ترین گناهان دانسته شده است:
«أعظمُ الخطایا اِقتِطاعُ مالِ امرِیءٍ مُسلِمٍ بِغَیر حَقٍّ»(١۶)؛
عظیمترین گناهان، خوردنِ به ناحق و تجاوز به مال یک مسلمان است.
و پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم مال مسلمان را مانند خون او محترم شمرده اند: «حُرمةُ مالِ المُسلِم کحُرمَةِ دَمِه»(١٧)؛
حرمت داشتن مال یک مسلمان همچون حرمت خون و جان او است.
در برخی روایات، ادای حق مؤمن از بالاترین عبادتها دانسته شده است: امام جعفر صادق علیهالسلام فرمود: «ما عُبِدَ اللهُ بِشیءٍ اَفضلَ مِن اداءِ حَقِّ المُؤمِنِ»(١٨)؛
هیچ عبادتی بالاتر از ادای حق مؤمن نیست.
این روایات حکایت از اهمیت فوق العاده این اصل در صحنه زندگی اجتماعی مسلمانان دارد.
مصادیق حق الناس
آن چه بیشتر از حق الناس به ذهن متبادر می شود، دست درازی به اموال دیگران است؛ اما مصادیق حق الناس بسیار فراتر از این است، از جمله: هتک حرمت، گناهان زبانى نظیر غیبت، تهمت، شایعه، زخم زبان، سرزنش، اهانت و سخن چینی، و هر عمل دیگری که موجب آبروریزی و تخریب شخصیت کسی گردد، از مصادیق حق الناس به حساب می آید.
همچنین است هر عمل دیگری که دیگران را به زحمت اندازد، از جمله سدّ معبر، رعایت نکردن قوانین رانندگی، ایجاد سر و صدای زیاد، آلوده کردن آب و هوا، قطع بی منطق درختان و ریختن زباله در خیابان و... .
آثار اجتماعی رعایت نکردن حق الناس
بسیاری از مشکلات کنونی جوامع مختلف ریشه در بی تفاوتی نسبت به حقوق دیگران دارد. مشکلات فراوان کارفرمایان و کارگران، از بین رفتن اعتماد متقابل میان خریداران و فروشندگان، ایجاد کدورت میان همسایگان، نزدیکان و حتی میان خواهران و برادران و همسران، تبدیل شدن دوستی ها به دشمنی ها و ...
تولید فقر در اجتماع از دیگر آثار عدم رعایت حق الناس است. مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام می فرمایند:
«إنَّ اللهَ سُبحانَهُ فَرَضَ فی اَموالِ الأغنیاءِ اَقواتَ الفُقراءِ، فَما جاعَ فقیرٌ اِلاّ بِما مَنَع غنیُّ»(١٩)؛ خداوند سبحان خوراک فقرا را در اموال اغنیا قرار داده، هر فقیری که گرسنه بماند در نتیجه دریغ داشتن اغنیا از مال خودشان بوده است.
امام صادق علیهالسلام نیز در این باره می فرمایند: «لَو أَنَّ الناسَ أَدُّوا حُقوقَ اَموالِهِم لَکانوُا عایِشینَ بِخَیر»(٢٠)؛ مردم اگر حقوق و واجبات مالی خود را ادا میکردند مسلّماً همه از یک زندگی مطلوب و رضایت بخشی برخوردار میشدند.
عقوبت رعایت نکردن حق الناس
روایات اسلامی در بیان عقوبت تضییع حقوق مردم فراوان است. در برخی از این روایات تعابیر تکان دهنده ای وجود دارد که نشان دهنده اوج اهمیت رعایت حق الناس است.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم (٢١)؛
کسی که به اجیر و کارگر خود ستم کند و حق او را نپردازد خداوند اعمال نیکش را به کلی تباه و بوی بهشت را بر وی حرام خواهد نمود.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
«الحَجَرُ الغَصبُ فی الدّارِ رَهنٌ عَلی خَرابِها!»(٢٢)؛
وجود یک آجر غصبی در بنای یک خانه ، عامل بر ویرانی آن خانه خواهد بود!
حالا آنکه کسی را از خانه و کاشانه خویش بیرون کنند یا مال فرزندان یا خواهر و برادر خویش را غصب نمایند یا آنکه ارث وارث را ندهند یا کوتاهی کنند یا در مقابل ظلم و ستم ظالم سکوت اختیار کنند کَأَنَّ در مقابل ظلم و ستم یزیدیان نسبت به اباعبدالله الحسین علیه السلام سکوت اختیار کردند، یا آنکه قاضی در انشا رأی خویش جانب ظالم بگیرد و به مظلوم ستم روا دارد که عین حق الناس است؛..
امام صادق علیهالسلام: «مَن اَکلَ مِن مالِ اَخیهِ ظُلماً وَ لَم یَرُدَّهُ اِلَیهِ اَکلَ جَذوَةً مِنَ النّارِ یَومَالِقیامَةِ»(٢٣)؛
کسی که از مال برادر دینی خود به ناحق بخورد و آن را به صاحبش برنگرداند خوراک او در روز قیامت شعلههای آتش خواهد بود.
پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم: «مَن أَخَذ أَرضاً بِغیرِ حَقٍّ کلِّفَ أَنْ یَحمِلَ تُرابَها اِلی المَحشَرِ!»(٢۴)؛ هر کس به ناحق زمینی را تصرف کند (فردا) وادار میشود که خاک آن را تا محشر قیامت بر دوش خود بار نماید!
امام جعفرصادق علیهالسلام: «اَلمِرصادُ قَنطَرةٌ علیالصِّراطِ لایجوزُها عبدٌ بمَظلَمةِ عَبدٍ»؛ مرصاد (کمینگاه) جایگاه رفیعی است بر روی پل صراط که (فردا) هیچ بندهای که حق و مظلمهای از مظالم عباد به گردنش باشد از آن عبور نخواهد کرد.
پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله: «مَن غَشَّ مُسلِماً فی شِراءٍ أو بَیعٍ فَلَیسَ مِنّا و یُحشرُ یَومَالقِیامَةِ مَعالیهودِ لِأَنَّهُم أَغشُّ الخَلقِ لِلمُسلمین»(٢۵)؛
کسی که با مسلمانی در معامله خرید و فروش تقلب و خیانت کند پیرو ما نیست و در قیامت با قوم یهود که خیانتکارترین خلق خدا نسبت به مسلمانان به شمار میآیند محشور خواهد شد.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
«وَقودُ النّارِ یومَ القِیامَةِ کلُّ بَخیلٍ بِمالِهِ علیَ الفُقَراءِ و کلُّ عالِمٍ باعَ الدّینَ بِالدُّنیا»(٢۶)؛ دو دسته، فردای قیامت هیزم جهنم خواهند بود: آدم بخیلی که وجوهات و حق فقرا را از مال خود نپردازد و دیگر عالِمی که دین خود را به دنیای خود بفروشد.
امام جعفرصادق علیهالسلام:«اِنَّ الله لایَرفَعُ اِلَیهِ دُعاءَ عَبدٍ فی بَطنِهِ حرامٌ أَو عِندَهُ مَظلِمةٌ لِأَحَدٍ مِن خَلقِه»؛ خداوند دعای کسی که در شکمش لقمه حرام و یا به گردن او مظالم یکی از عباد باشد اجابت نمیکند.
جبران حق الناس در قیامت
شایسته ذکر است که خداوند رحیم که همواره به بندگان وعده آمرزش گناهان داده است، بخشش حق الناس را در کسب رضایت از صاحبان حق قرار داده است.حتی اگر کسی در میدان نبرد در کنار رسول خدا به شهادت رسیده باشد.
امام باقر علیهالسلام می فرمایند:
«اوَّلُ قطرةٍ مِنَ الشَّهیدِ کفّارَةٌ لِذُنوبِهِ اِلاّ الدَّین فَاِنَّ کفّارَتَه قَضاءُه»(٢٧)؛
اوّلین قطره خون شهید کفاره گناهان او است مگر قرض و بدهکاری او که کفارهاش ادا کردن آن است (بدهی و حقالناس شهید را وارثان باید ادا کنند).
جبران حقّ النّاس بسیار مشکلتر از جبران حقّ الله است. کسى که حقّى از مردم ضایع کرده است، باید به صورت جدّى توبه کرده و حقّ مردم را ادا کند، و پشیمانى خود را در محضر پروردگار عالم اظهار و اعلام نماید. اداى حقّ النّاس نزد خداوند متعال از اهمیت ویژه اى برخوردار است؛ چنانکه اگر کسى حق مردم را ادا نکند و بدون توبه از دنیا برود، با عذاب سختى مواجه خواهد شد، مگر آنکه صاحبان حقّ را از خود راضى کند.
از امام سجاد علیهالسلام سؤال شد: اگر کسى حقّ یک مسلمان را ضایع کند، آن مسلمان چگونه مى تواند حقّ خویش را بستاند؟ آن حضرت فرمودند: در قیامت به اندازه حقّ مظلوم از اعمال نیک ظالم بر مى دارند و به اعمال مظلوم مى افزایند.
سپس از آن امام بزرگوار سؤال شد: «اگر ظالم، حسنه اى نداشته باشد، چه مى شود؟» فرمودند: «گناهان مظلوم را به پرونده اعمال ظالم منتقل مى کنند«إِنْ لَمْ یکنْ لِلظَّالِمِ حَسَنَاتٌ فَإِنَّ لِلْمَظْلُومِ سَیئَاتٍ یؤْخَذُ مِنْ سَیئَاتِ الْمَظْلُومِ فَتُزَادُ عَلَی سَیئَاتِ الظَّالِم».(٢٨)
در روایت دیگرى آمده است که برخى افراد در قیامت، پرونده خویش را خالى از حسنات مى بینند. با تعجب سؤال مى کنند: «اعمال خیر و عبادات و انفاقات ما چه شد که اثرى از آن نمى یابیم؟» به آنان خطاب مى شود: «حسنات شما به پرونده اعمال کسانى که با آنان خصومت داشتید منتقل شده است. سپس مشاهده مى کنند علاوه بر این که نامه اعمالشان تهى از نیکى هاست، گناهانى در آن ثبت شده است که هرگز مرتکب نشده اند. وقتى علّت را جویا مى شوند، به آنان خطاب مى شود: «اینها گناهان کسانى است که از آنها غیبت کرده اید، به آنها ناسزا گفته اید، نسبت به آنها بد اندیشیده اید و در خرید و فروش بر آنها ستم کرده اید.(٢٩)
-----------
پی نوشت ها:
١- وسائل الشیعة، ج۲۵، ص ۳۸۶
٢- اشاره به آیۀ شریفۀ: «تَعْرُجُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ إِلَیْهِ فی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسینَ أَلْفَ سَنَة»(المعارج،۴)
٣- الکافی، ج ۸، ص ۱۰۶
۴- المحجّة البیضاء، ج ۸، ص ۳۴۳
۵- یونس، ۲۳
فَلَمَّا أَنْجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ ۖ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
امّا هنگامی که خدا آنها را رهایی بخشید، (باز) به ناحق، در زمین ستم میکنند. ای مردم! ستمهای شما، به زیان خود شماست! از زندگی دنیا بهره (میبرید)، سپس بازگشت شما بسوی ماست؛ و ما، شما را به آنچه عمل میکردید، خبر میدهیم!
۶- وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۳۲۴
٧- البقره، ۲۷۶: «خدا از [برکتِ] ربا میکاهد، و بر صدقات میافزاید. »
٨- الرعد، ۲۵: «برای آنان لعنت و بدی سرای آخرت میباشد. »
٩- آلعمران، ۱۸۲: «این [عقوبت] به خاطر کار و کردار پیشین شماست.»
١٠- الکافی، ج۲، ص ۲۰۹
١١- الکافی، ج۲، ص ۱۷۰
١٢- الکافی، ج ۲، ص ۴۴۳
١٣- ق، ۱۸: «[آدمی] هیچ سخنی را به لفظ درنمیآورد مگر اینکه مراقبی آماده نزد او [آن را ضبط میکند].»
١۴- الکافی، ج ۱، ص ۶۷
١۵- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۴۸۰
١۶- تحف العقول، النص، ص: ۲۱۶
١٧- نهج الفصاحة ، ص: ۴۴۰
١٨- الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۲، ص: ۱۷۰
١٩- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۷۱
٢٠- الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۳، ص: ۴۹۷
٢١- من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص: ۱۲
٢٢- تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۳۸۱
٢٣- وسائل الشیعة، ج۱۶، ص: ۵۳
٢۴- تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج۶، ص: ۲۹۴
٢۵- من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص: ۱۴
٢۶- غرر الحکم و درر الکلم، ص: ۷۳۰
٢٧- من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص: ۱۸۳
٢٨- الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۸، ص: ۱۰۶
٢٩- سیر و سلوک ( توبه )، ص: ۱۸۷
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
مطلب تون فوق العاده عالی بود
خیلی از مطالب تون جای اندیشیدن دارد
واقعا کاش مسئولین کشور موضوع حق الناس جنابعالی را مطالعه بکنن و سرلوحه کارشون قرار دهند
سپاسگزارم
لاخیرَ فی صُحبةِ مَن لایَری لَكَ مِنَ الحَقِّ مِثلَ الّذی تَری لَه.
رفاقت و دوستی با کسی که به اندازة حقّی که برای او قائل هستی برای تو قائل نباشد هیچ ارزشی ندارد.
(مواعظ عددیه، ص ١٤)
سنگینی حق الناس با قرآن سبک نمیشه…
حلالیت بطلب این شبها
از اونی که آزردیش….
برخی تصور میکنند که حقالناس فقط در اموال و دارایی مردم خلاصه میشود و اینکه «اموال یا پولی» از کسی در دین نداشته باشند، یعنی حقالناسی بر گردن ندارند! اما با مراجعه به روایات و احادیث و همچنین کلام عالمان دینی، به این نتیجه میرسیم که حقالناس وسعتی به گسترهی تمامی اعمال و رفتار بشری دارد.
یکی از مسائل بسیار مهم و ارزشمندی که تقریبا همه انسان ها از کودکی تا به امروز با آن آشنا هستند،
موضوع حق الناس می باشد که وظیفه سنگین و مهمی را بر عهده داریم و در طی زندگی همیشه باید مواظب باشیم مبادا حتی به شکل نخواسته حق کسی را ضایع نکنیم.
روزی در نجف اشرف امام خمینی (ره) می خواست برای نماز جماعت وارد اطاق بیرونی شود. جلو اطاق انباشته از کفش نمازگزاران بود به طوری که جای پا گذاشتن نبود. امام وقتی به کفش کن رسید و آن وضع را دید، توقف کرد و از پا گذاشتن بر روی کفش مردم خودداری ورزیده، تا اینکه کفش ها را از سر راه برداشتند و راه را باز کردند. آن گاه امام وارد اطاق شد.
امام در وصیتی به فرزندشان می نویسند:
پسرم! سعی کن که با حق الناس از این جهان رخت نبندی که کار، بسیار مشکل می شود. سر و کار انسان با خدای تعالی که ارحم الراحمین است، بسیار سهل تر است تا سر و کار با انسان ها.
ضمن تشکر از جنابعالی و بولتن نیوز بسیار بسیار عالیست
وقتی امام حسین علیه السلام در جنگ به موضوع حق الناس اینقدر اهمیت می دهند چرا ما انسانها غافل هستیم
موسی ابن عمیر از پدرش نقل می کند که موسی ابن عمیر از پدرش نقل می کند که امام حسین علیه السلام به من امر فرمود:
در میان لشکریان اعلام نمایم کسی که بدهکار است همراه و همرزم امام حسین علیه السلام نباشد، زیرا کسی که بمیرد در حالی که تصمیم نداشته باشد بدهی اش را بپردازد، داخل آتش جهنم می شود.
دین اسلام، همواره برای حقوق افراد، اهمیت خاصی قائل است و به این نکته اعتقاد دارد که هیچ کس نباید حتی
ذره ای از مال و دارایی دیگران را به تصرف خود درآورد
مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام:
أعظمُ الخطایا اِقتِطاعُ مالِ امرِیءٍ مُسلِمٍ بِغَیر حَقٍّ.
عظیمترین گناهان، خوردنِ به ناحق و تجاوز به مال یک مسلمان است.
(تحفالعقول، ص ٢١٧)
خیلی جالبه شب عاشورا امام حسین به یارانش فرمود:
هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد برود…
او به جهانیان فهماند که حتی کشته شدن در کربلا هم
نمی تواند موضوع حق الناس را حل کند
بیايید جدی به موضوع حق الناس و آخرت فکر کنیم و جبران نمايیم
شب عاشورا
امام حسین به یارانش فرمود:هرکس از شما حق الناسی به گردن دارد برود ….
او به جهان فهماند که حتی
کشته شدن در کربلا هم
از بین برنده حق الناس نیست….
درعجبم از کسانی که
هزاران گناه و حق الناس میکنند ولی معتقدند
یک قطره اشک بر حسین
ضامن بهشت انهاست….!
(شهید دکتر چمران)
اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود؟
امام (علیه السلام) در پاسخ به وی فرمودند:
خداوند به او یک بیماری عطا مینماید تا سختیهای آن بیماری کفارۀ گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید :
اگر مریض نشد چه ؟
امام (علیه السلام) مجدد فرمودند:
خداوند به او همسایهای بد میدهد تا او را اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه، کفارۀ گناهانش شود.
آن مرد گفت :
اگر همسایۀ بد نصیبش نشد چه ؟
امام (علیه السلام) فرمودند :
خداوند به او دوست بدی میدهد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفارۀ گناهان دوست ما باشد.
آن مرد گفت :
اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام (علیه السلام) فرمودند :
خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزارهای آن همسر بد ، کفارۀ گناهانش شود.
آن مرد گفت :
اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام (علیه السلام) فرمودند :
خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت میفرماید.
باز هم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت:
و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه؟
امام (علیه السلام) فرمودند :
«به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد »
پس چه زیباست بگوییم :اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج۱، ص:
بنده مطلب را خواندم
بسیار بسیار عالی بود
ممنون از مطالب خوبتون
چند سالى بود كه چندتا دين به گردنم بود كه هر وقت ميخواستم ادا كنم، يه اتفاقى مى افتاد كه نميشد، يه بار پول بود روشو نداشتم، يه بار پول بود دلشو نداشتم، يه بار رو داشتم پول نداشتم، يه بار رو داشتم پولم داشتم موقعيتش جور نميشد،..
خلاصه سرتونو درد نيارم چند هفته ى اخير خون خونمو ميخورد، هر وقت از خواب بيدار ميشدم اول از همه به اين موضوع فكر ميكردم، شبا سخت خوابم ميبرد، نه از كاسبى چند سال پيش خبرى بود و نه از عدم موفقيت بقيه همكارام كه منو به اين نتيجه برسونه كه بازار واسه همه خرابه و ربطى به اين موضوع نداره، وجود داشت!! ..
خلاصه دلمو زدم به دريا چند روز پيش در شرايطى كه وضع ماليم در صورت پرداخت ديونى كه به گردنم بود خيلى بحرانى ميشد تصميم گرفتم برم پيش تك تكشون و حسابشونو بدم و ازشون حلاليت بگيرم .
خدا خيرشون بده همشون حلالم كردن و جالبه كه چندتاشون دعامم كردن چون تو شرايطى بودن كه كارشون راه افتاد، چند تا طلب هم داشتم كه يكيش كه مبلغ قابل توجه هى بود كه به تنهايى برابر همه ديونى بود كه به گردنم بود، بهش بخشيدم، طورى كه بهش گفتم اگه داشتى بده نداشتى هم از ته دل ميگم، حلالت باشه ..
همه اينا رو گفتم كه بگم، اگه بخوايد با دست خالى هم ميشه حلاليت گرفت، و اگه بخوايد، خدا حتماً كمكتون ميكنه، هميشه از اين سايتا كه از اين مطالب مينوشتن، فرارى بودم و وقتى كه مطلبى در اين مورد جايى ميخوندم، يه ايراد بنى اسرائيلى ازش ميگرفتم و به نوعى خودمو ميزدم به كوچه على چپ، و خودمو توجيه ميكردم، ولى الآن كه حسابمو تا جايى كه خودم ميدونم و يادم مياد، پاك پاك كردم، حالم خيلى خوبه، خيلى خوبه، خيلى خوبه ،...
صحبت از حق الناس است اینقدر بگم که کسی هم که آرزو و لیاقت شهید شدن هم نصیبش شود اگر حق الناس گردنش باشد بخشیده نمیشود
من یک روز وصیت نامه شهید بزرگواری را میخوندم از شهرستان دماوند که نوشته بود اگر کسی از خواهر و برادرام و یا حتی پدر و مادرم بخواهند از خون من سوءاستفاده خدایی نکرده بکنن من سر صراط جلوشون رو میگیرم
و الان سالیان سال میگذرد و این خانواده در روستا ساده و بی آلایش زندگی میکنند و با وجود پیری شدید پدر خانواده هنوز کشاورزی میکند و هیچ حقوقی از بنیاد دریافت نمیکند
و میگوید من برای مال دنیا مدیون خون پسرم نمیشوم
هیچ زمان از قبر و قیامت نترسید. بلکه از اعمال خود باید ترسید ، که شما را به چه خطرها بعد از این عالم مبتلا میکند.
نیکی بدی را
تکبر علم را
توبه گناه را
دروغ رزق را
عدل ظلم را
غم عمر را
صدقه بلا را
خشم عقل را
پشیمانی سخاوت را
غیبت حسن عمل را
در روزهای پایانی ماه عظیم شعبان ماه پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله قرار داریم.
لذا به مناسبت این ایام به روایتی از حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام توجه كنيد.
▫️اباصلت هروی میگوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم. فرمود: ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، پس در روزهای باقیمانده کوتاهیهای روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی:
1️⃣ زیاد دعا کن.
2️⃣ زیاد استغفار کن.
3️⃣ زیاد قرآن تلاوت کن.
4️⃣ از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی.
5️⃣ هر امانتی که گردنت هست ادا کن.
6️⃣ تمام کینههایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن.
7️⃣ هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن...
8️⃣ و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو: اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ...
خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز.
عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱.
روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست میداشت.
شیخ همواره طوطی را محبت میکرد و او را در درسهایش حاضر میکرد تا آنکه طوطی توانست بگوید لااله الا الله.
طوطی شب و روز لااله الا الله میگفت اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه و نوحه میکند.
وقتی از او علت را پرسیدند گفت طوطی به دست گربه کشته شد.
گفتند برای این گریه میکنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم.
شیخ پاسخ داد من برای این گریه نمیکنم.
ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آنقدر فریاد زد تا مرد . با آن همه لااله الاالله که میگفت وقتی گربه به او حمله کرد آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد.
زیرا او تنها با زبانش میگفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود.
سپس شیخ گفت:
میترسم من هم مثل این طوطی باشم تمام عمر با زبانمان لااله الاالله بگوییم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیم و آنرا ذکر نکنیم.
زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است.
آیا ما لااله الاالله را با دلهایمان آموختیم؟
چیزی بزرگتر از اخلاص به آسمان نمیرود و
چیزی بزرگتر از توفیق از آسمان نازل نمیشود.
توفیق به اندازه اخلاص است.
خدایا به ما در سخن و عمل اخلاص عطا بفرمآ.
آمیــن
دل شکستن، تهمت، غیبت و ایجاد ناراحتی برای مردم نیز نه تنها ناراحتی و پریشانی خاطر مردم را در پیدارد، بلکه حق سنگینی بر دوش فرد خاطی گذارده و او را مشمول تضییع حقالناس میکند؛ محتمل است که این نوع حقالناس در جامعه بیش از موارد دیگر نادیده گرفته شده و برخی مردم کمتر به عقوبت چنین اعمالی اهمیت داده و یا حتی در چنین اعمالی واقف به تضییع حق مردم هستند.
«مَنْ حَبَسَ عَنْ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ شَیْئاً مِنْ حَقِّهِ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَرَکَةَ الرِّزْقِ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ»
مال حرام برکت ندارد و برای غاصب و همچنین ورثۀ او موجب دردسر خواهد شد، مگر اینکه توبه کند و حق دیگران را ادا نماید. این بیبرکتی، مثل بیبرکتی در رباست که قرآن کریم میفرماید: «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ»
مطالب تون خواندم در این شب ۲۱ رمضان نیاز زیادی هست که همه این متن تون بخونن و درس عبرت بگیرنن
خواهر و برادر من حق و ارث من رو بالا کشیدن وقتی بهشون میگم حق الناس است و خانه ای که خریدین با پول ارث ما، مالت و خانه ات غصبی است میگه ول کن بابا ؛
خوردم یه آبم روش
خدای کجایی جوابشون بدی