کد خبر: ۷۵۴۷۲
تعداد نظرات: ۲۹ نظر
تاریخ انتشار:
حضور مردم همه چیز را ثابت کرد

حقارت صد در صدي اپوزيسيون و پیروزی مردمی که دل به "آقا" داده اند

سیدمجتبی نعیمی

بولتن نيوز: روزهای بعد از انتخابات 88 را به یاد دارید؟ آنهایی که تحمل "نه بزرگ" ملت را نداشتند چی؟ آنهایی که اقلیت‌شان را اکثریت تصور می‌کردند و هر چه در چنته داشتند، به میدان آوردند تا اعتماد مردم را جلب کنند. اما بسياري از ايرانيان، به مثابه نمونۀ مثالی مومنانی که با نور ایمان به پیرامون‌شان می‌نگرند، به مکر ایشان نگریستند و رأی دیگری به صندوق‌ها انداختند. و سرآخر، نتیجه‌ای از دل آراء مردم بیرون آمد که دشمنان انقلاب و جمهوری اسلامی را بیش از پیش، منزوی کرد.

انزوای آنهایی که به خوبی می‌دانستند آن انتخابات، تنها فرصت زنده‌ ماندن‌شان بود. بنابراین، این مردۀ متحرک، با سیاهی لشکر بی‌عِدّه‌، ولی دهان‌های تا بناگوش باز شده و طبل‌های مدرن‌شان، دائم داد می‌زدند که "تقلب شده". و این یعنی: ما نمی‌خواهیم باور کنیم که مرده‌ایم و ای همۀ دنیا، شما هم باور نکنید.

اما، دروغ‌شان را کسی باور نکرد. هر چه آنها بیشتر داد می‌زدند و به دروغ‌شان، رنگ و لعاب بیشتری می‌دادند، بیشتر باور می‌کردیم که همۀ این ادعا‌ها و گنده‌گویی‌ها، کذب است و دیگر هیچ. جالب اینجاست که در عرض ادعای "تقلب" ادعای توخالی دیگری هم مطرح کردند و آن اینکه، با این تقلب، ديگر مردم به نظام اعتماد ندارند و و محال است كه دیگر کسی رأی ‌دهد. معنی این حرف آن است که مردم با ما هستند. بدنۀ اصلی جامعه، پایگاه اجتماعی ماست. حال که تقلب شده و نظر مردم به حساب نیامده، انتخابات‌های دیگر، خالی از رأی‌دهنده خواهد بود.

روند ماجراها وقتی به این سمت رفت که همگان به دروغ بودن ادعاهای مطرح شده پی‌بردند و بار تبلیغاتی "در انتخابات تقلب شده" پایین آمد و بار تبلیغاتی "دیگر کسی رأی نمی‌دهد" بالا رفت. از شبکه‌های تلویزیونی ایشان گرفته تا سایت‌های خبری‌شان، همه و همه با ظاهری حق به جانب و آمارهای من‌درآوردی، در بوق و کرنا کردند که میزان رأی‌دهندگان در انتخابات بعدی، از 82 درصد به زیر 30 درصد خواهد رسید.

اما این تبلیغات، با همراهی آدم‌های در رأس قرارگرفتۀ ایشان نیز همراه بود. چه آنهایی که در آن طرف آب‌ها، و به زبانی دیگر حرف می‌زدند و چه آنهایی که هم‌زبان بودند ولی هم‌دل، نه. آنهایی که یا از ترس افتضاح‌شان فرار کردند و یا ماندند، به امید روزی که رویای‌شان به بیداری بدل گردد اما، ... در خواب بیند پنبه دانه ...

از زمانی که در بین نیروهای حزب‌الله، صحبت از انتخابات مجلس شد و اینکه چه باید کرد تا به وحدت برسیم، برخی از حضرات داخلی که هم زبان با روسای کاخ سفید شده بودند، دائم از این حرف می‌زدند که:

- جامعه دچار بحران مشروعیت نسبت به نظام سیاسی خود شده است.

- مردم دیگر به حکومت اعتماد ندارند.

- انتخابات در ایران، از ارزش واقعی خود عدول کرده است.

- تنها راه بازگشت مردم به پای صندوق‌های رأی، توسل به راهکارهایی‌ست که ما می‌گوییم.

- باید شرایط برای برگزاری انتخابات سالم مهیا شود وگرنه کسی پای صندوق‌های رأی نمی‌رود.

به لیست درشت‌گویی‌های بالا، موارد دیگری هم می‌توان افزود. اما هستۀ اصلی همۀ این موارد که در رسانه‌های تبلیغاتی، شدیداً بزرگ‌نمایی می‌شد و به کانون مطالب این شبکه‌ها و سایت‌ها تبدیل شد آن بود که "دیگر کسی رأی نمی‌دهد". تنها راه تغییر این شرایط هم از دید بی‌بصیرت ایشان، تحقق مواردی بود که تن دادن به آنها یعنی له شدن عزت امت و نظام اسلامی.

در اینجا به نظر می‌رسد ایرادی نداشته باشد اگر سوزنی هم به خودمان بزنیم. بین خودمان بماند. اما شدت تبلیغات آن مردۀ متحرک باعث شد تا بعضی از دوستان ما هم باور کنند که خبری است. بعضی از ما، هرچند روی لب‌شان آن چیزی بود که 12/12 ثابت شد اما ته دل‌شان صاف نبود. وقتی حرف از انتخابات و میزان مشارکت می‌شد، با ترس و لرز حرف می‌زدند. در جمع‌های خصوصی، بلاتکلیفی‌شان معلوم بود.

بعضی از ما، وقتی آقا گفتند که این انتخابات، مشت محکم دیگری‌ست بر دهان دشمن، ته دلمان باور نکردیم. از آن انشاءالله‌ها گفتیم که از روی آرزو‌های دور است. دائم آمار می‌گرفتیم و نظرسنجی راه می‌انداختیم و راه و بی‌راه، می‌خواستیم بفهمیم که آیا حرف‌هایی که می‌زنیم، تحقق می‌یابد یا خیر. آیا خطبه‌های انتخاباتی آقا را بلند فریاد بزنیم و یا از روی ترس ضایع‌شدن، نگاه مصادره به مطلوبانه‌ای نسبت به آنها داشته باشیم.

در کنار زوری که رسانه‌های خارجی و داخلی دشمن زدند تا تبلیغ کنند که "دیگر کسی رأی نمی‌دهد" رسانه‌های ما هم خیلی زور زدند که ثابت کنند "مردم باز هم می‌آیند". چه آنهایی که ته دل‌شان با این ادعا نبود و چه آنهایی که مطمئن بودند. در این دو سال، چه سایت‌ها و نشریاتی که تولید نکردیم تا از گردونۀ رقابت‌های رسانه‌ای عقب نیفتیم. هر چند می‌دانستیم که زور رسانه‌ای ما به آنها نمی‌رسد، اما پیش خودمان گفتیم که برای ادای تکلیف هم که شده، وارد این میدان می‌شویم و تا می‌توانیم، ادعا می‌کنیم که "مردم باز هم می‌آیند".

چون فکر می‌کردیم، دل و عقل مردم به قاب تلویزیون و تیتر روزنامه‌هاست. هر کس که رنگ بیشتری به قابش داد و التهاب تیترش را بیشتر کرد، مردم را با خودش به هر سمتی که بخواهد می‌کشاند. در این میان، تنها چیزی که مهم نبود و به حساب نیامد، چیزی بود که دشمنان ما و بعضی از ما، هیچ وقت برایش تره خورد نمی‌کردند و آن، شعور مردم بود. میدان، میدان دو ادعا بود و شعوری که مثل آتش زیر خاکستر، داشت کار خودش را می‌کرد. در اين ميان تنها كسي كه با قدرت و صلابت از مردم و از شعور مردم دفاع مي‌كرد و گويا مانند پدري مهربان و همه‌جانبه‌نگر، همه‌ي مردم را مي‌ديد، «آقا» بود. آقا گويا مردم ايران را بهتر از خودشان مي‌شناخت.

اما انتخابات 12/12 همه چیز را به عينه ثابت کرد. این انتخابات، فراتر از اینکه چه کسانی رأی آوردند، میدان سنجش ادعاها بود. عرصۀ بررسی دو سال نظریه‌پردازی، کار رسانه‌ای و تبلیغات. انتخاباتی که در آن از امثال امامی جمارانی و خاتمی‌ها گرفته تا همۀ آنهایی که در نُه دی توبه کردند و آنهایی که همیشه بودند و همیشه مایۀ عزت ایران اسلامی‌اند، رأی دادند و معلوم است که کدام ادعا پیروز شد.

بگذارید ما هم ادعا کنیم که این انتخابات حتی فراتر از نُه دی بود. اگر آن واقعه یک حماسه بود، این یک فراحماسه است. اگر نُه دی باید در تاریخ ثبت شود، 12/12 باید در قلب‌ها ثبت شود، چه برسد به تاریخ. چون در آن و به زبان اعداد و ارقام – چیزهایی که همه آنرا می‌فهمند و از انگ کلی و مبهم بودن به دور است – بر همۀ آنهایی که دو سال خودشان را به در و دیوار زدند تا "دیگر کسی رأی نمی‌دهد" را ترویج کنند، ثابت شد که هیچ جایی در بین مردم ندارند.

به عبارت دیگر، آنهایی که در حماسۀ نُه دی ان‌قلت در می‌آوردند، در حماسۀ 12/12 جایی برای حرف و حدیث ندارند. همۀ دشمنانی که تریبون‌ها را پر از ناامیدی کرده بودند و امروز، به اپوزسیون منزوی مبدل شدند، با زبان انتخابات فهمیدند که هیچ پایگاه اجتماعی ندارند. حتی خودشان هم به خودشان اعتقاد ندارند. وقتی سران ایشان رأی می‌دهند یعنی آن حرف‌ها و ادعا را باید دور ریخت و باور کرد که چیزی به نام جنبش سبز، شوخی بیشتر نیست. آنچه اصالت دارد، انقلاب اسلامی است و مردمی که به آن اعتقاد دارند.

12/12 ثابت کرد که مردم پای صندوق‌ها می‌آیند، حتی اگر پیش‌ شرط‌ها اپوزیسیون محقر، محقق نشود. 12/12 ثابت کرد که نظام جمهوری اسلامی، با بحران مشروعیت مواجه نیست و بر عكس آن كه به شدت با بحران مشروعيت مواجه است هفت هشت ده نفر سران فتنه و اپوزيسيون و شوراي هماهنگي سبز است.. 12/12 ثابت کرد که باید به تعبير رهبر انقلاب به وعده‌هاي الهي، اعتماد و حسن ظن داشته باشيم. 12/12 ثابت کرد که به حرف‌های آقا، انشاءاللهی از سر آرزوهای دور نگوییم. 12/12 ثابت کرد که جمهوری اسلامی، پایگاه اجتماعی به وسعت مردم ایران دارد. بچه حزب‌اللهی‌ها! سرتان را با افتخار بالا بگیرید، همۀ ادعاهای‌تان حقیقت داشت. از این به بعد، بد به دل‌تان راه ندهید.

12/12 نشان از حقارت صد در صدي اپوزيسيون داشت. 12/12 نشان داد در تَهِ تهِ دلِ اين مردم، نور ولايت است كه مي‌درخشد. اين مردم با مشاركت مثال‌زدني خود نشان دادند كه اگر چه به جمهوري اسلامي نقدهايي دارند اما نمي‌توانند از ولايت، شهدا و امام شهدا رويگردان شوند. ديروز اخبار و مصاحبه‌ها را ديديد؟ چند نفر از آنها اعلام كردند بخاطر رهبرم، بخاطر امام و بخاطر خون شهدا به اينجا آمده‌ام؟! اين آن چيزي است كه دشمنان انقلاب نمي‌توانند آن را درك كنند.

تا اين مردم چنين وابستگي‌ها و دلبستگي‌هايي دارند يقين داشته باشيد كه به اين انقلاب هم‌چنان با قدرت تمام به راه خود ادامه خواهد داد. تا اين كشور «آقا» دارد و توكل‌ش بر «خداي متعال» است مطمئن باشيد هيچ ابرقدرتي هم نمي‌تواند آن را از پاي در آورد.  

برگرديم به سه روز پيش. حسينيه امام خميني. ديدار آقا با خانواده‌ شهدا. يادتان هست پيش‌بيني آقا را؟ يادتان هست آقا با چه صلابتي جمله‌ تاريخي خود را بيان كردند؟ اصلا بياييد اين نوشتار را به كوري چشم همه‌ دشمنان نظام و ولايت، با همان جمله‌ي تاريخي آقا تمام كنيم:

«آنى كه من احساس مي‌كنم و از لطف الهى احتمال قوى مي‌دهم كه اين‌جور بشود، اين است كه ملت ايران در روز جمعه‌اى كه مى‌آيد، يك سيلى سخت‌تر به چهره‌ى استكبار خواهد زد.»

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲۹
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱۲
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۷:۴۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
536
797
اشک شوق میریزیم و به وجود آقایمان امام خامنه ای می بالیم. باشد که امت خوبی برای اماممان باشیم
پاسخ ها
مرغ حق
| UNITED STATES |
۰۷:۴۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
شما ها که منفی دادید از کنفی میتوانید جلوی اینه به چهره خود نگاه کنید که حالا از پشت " برکا " در تاریکی نشسته اید و به سر و کله خود میزنید و تنها کاری که از تون بر میاد همین منفی دادن های بی تاثیر است . ملت در روز انتخابات سیلی محکمی به اربابان شما زد و دو دستی هم بر سر شما ها زد انچنان که دیگر سر بر نیاورید .درود من به ملت بزرگ و فرهنگ ساز و دشمن شکن ایران . مایه افتخار هستید چه جانانه به دفاع از کشور امدید و سیلی را که رهبر عزیز فرمودند بر صورت کریح دشمن نواختید خداوند نگاهدارتان باشد ای ملت عزیز و بزرگوار .
مرتضي.ام
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۷:۴۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
بنده نيز اين پيروزي را به شما مرغ حق عزيز كه قلب تپنده انقلاب در دل دشمن هستيد تبريك مي‌گويم.
حسینی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
645
725
خدمت آقاامام زمان(عج) وامام خامنه ای تبرک
پاسخ ها
داريوش
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
الله اكبر
مهدی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۰۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
248
435
عشق منه آقا
ابولفضل علمدار خامنه ای نگهدار
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۱۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
272
605
اللهم احفظ امامنا الخامنه ای بالقرآن
علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
116
131
بازم مردم سهم خودشون رو ادا کردن...اما مسئولین چی؟توی مجلس که رفتن یادشون میمونه چجوری و برای چی اومدن اینجا؟؟؟؟
پيروز
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۳۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
255
312
چيزي كه جالب بود اين بود كه خيلي از افرادي كه تيپ وقيافه اونا جلوي دوربين به آدمهاي مذهبي هم نميخورد خيلي جالب و دوست داشتني ميگفتند به خاطر وجود رهبر كه دوستش دارم اومدم راي بدم كه اين نشونه اين نشانه مهري است كه خدا در دل مردم نهاده است خدا وجود رهبر را براي ما حفظ كند انشاا...
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
192
267
همیشه مردم پشتیبانی خودشون رو از نظام نشون دادن این بار هم با شرکت اکثریتی در انتخابات حضورشون و پشتیبانی از نظام رو ثابت کردن خواهشی که دارم اینکه نظام و همه قوا قدر این ملت رو بدونن هر موقع نیاز به مردم بوده مردم حضورشون رو دریغ نکردن پس درگیری ها و اختلافات و تخریب ها و هر چیزی که سرعت خدمت به این مملکت و ملت رو کاهش میده کنار بگذارن و خالصانه مثل امر واجب الهی (که واقعا هم هست) واسه پیشرفت این کشور این مردم و ایران بکوشن .
جواد ح
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
239
324
افرین بر این مردم ولایتمدار...اقا جان تبریک
میثم
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۴
341
474
حقا که این ملت روی تمام تاریخ بشریت رو سفید کرد
خدایا، این مردم ولایت مدار را ببین، آیا وقت آن نشده که ما را به ولی برحق، امام عصر برسانی؟

ای مردم، این آزمون ولایت، آزمونی است که نهایت آن ولی معصوم، مهدی موعود (عج) می باشد. راهتان سبز باد...
مرغ حق
|
UNITED STATES
|
۰۶:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
94
224
باید به این ملت با بصیرت و هوشیار و ایراندوست افتخار کرد نه به ان قارقارکی که فرهادی گرفت و یا خود فرهادی دشمن شاد کن .؟؟!!!!

چرا ؟؟ چون دیشب سی ان ان برنامه ای داشت که در ان گفته شد ملت ایران با شرکت به این وسیعی در انتخابات مجلس ( که در همه دنیا تعداد کمی شرکت میکنند و مانند انتخاب رئیس جمهور نیست )شرکت کردند دنیا باید متوجه بشود که ملت ایران هوادار رهبر و هم چنین حامی برنامه هسته ای ایران است و هیچ کاری هم دیگر دنیا نمی تواند بکند چون خواست اکثریت ملت و یک خواست ملی است و دنیا باید ایران هسته ای را به رسمیت بشناسد چون نمی توان با خواست یک ملت جنگید . ایا این ملت قابل افتخار نیست ؟؟ درود من بر تک تک ملت ایران که حقیقتا یک بار دیگر دنیا را شگفت زده کردند . چهار تا دربدر اپوزیسیون که چه گفته و چه کرده که ارزش بررسی هم ندارد .
سربازصفر وطن
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
233
317
آفاجان تبریک،امام امت تبریک
رهبر عزیز ایران زمین تبریک
چکش
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
16
19
انکار هر واقعیتی مسخره ست.

در اینجا اگر من یک منافق و ضد انقلاب باشم دلیل بر این نیست که میتوانم کر و کور هم باشم.

و در کل این قضیه همه جا و از هر طرف که باشیم مصداق دارد.
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
يعني بالاخره تبريك يا نه؟
مرتضي.ام
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
چكش خانم وسط پتو خوابيدن چه كيفي داره؟!
چکش
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
آقای مرتضی.ام:

زمانی بود که من مشتاق بحث با شما در مورد اختلاف نظراتمان بودم ولی جدیدا ترجیح میدهم کمتر پاسختان را بدهم. متانت و کلاس فکریتان در حال افت میباشد.
........ چون من متوجه کنایه تان نشدم.
مدیر پایگاه آقا مرتضی شرمنده منظور شما از وسط پتو خوابیدن چه بود؟ چون بنده هم متوجه کنایه شما نشدم خانم چکش هم ظاهرا از این کنایه ناراحت شدند
چکش
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
ناشناس عزیز:

من اگر الان جزو بیت رهبری هم باشم این را اعلام نخواهم کرد. از بدو ورود به این سایت اعلام کردم که منش سیاسی و جناحی خاصی ندارم و به این اصرار میورزم.شما میتوانید بگویید که یکی به نعل و یکی به میخ میزنم.

موفقیت حزب الله را به رهبر و به تک تک اعضای آن تبریک عرض میکنم.

(چه من هم جزوشان باشم و چه نباشم).
مرتضي.ام
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
بولتن جان اين نه كنايه بود و نه توهين و نه متلك! بلكه وسط پتو خوابيدن، ضرب‌المثلي است قديمي و بسيار مشهور و زماني به كار مي‌رود كه شخصي درصدد تامين نظر همه باشد تا در هرحال متضرر نشود.

به عبارت ديگر اگر شما گوشه‌ي پتو بخوابيد، كافيست طرف مقابلتان كوچكترين تكاني بخورد تا شما از گرماي پتو بي‌بهره شويد، ولي اگر حواستان جمع باشد و وسط پتو و بين دو طرف دعوا بخوابيد، هرچقدر هم آنها به سر و كلّه‌ي يكديگر بزنند و پتو را بكشند، در هرحال شما باز زير پتو خواهيد ماند و متضرر نخواهيد شد.

راستي راستي اين ضرب‌المثل را نشنيده بوديد؟!

سركار خانم چكش!
------------------------
نه بنده به شما اصرار نموده بودم كه حتما بايد جواب تمام پيام‌هايم را بدهيد و نه ديگران شما را به كم آوردن و جازدن و از اين قبلي سخنان بچه‌گانه متهم كرده بودند كه صلاح ديديد چنين فرار رو به جلوي بزرگي را داوطلبانه ترتيب دهيد!

اولا كه باز هم شكسته نفسي مي‌فرماييد كه مي‌گوييد ترجيح مي‌دهيد كمتر پاسخ مرا بدهيد كه موضوع كاملا به عكس است و اگر پيام‌هايتان را مشاهده نماييد خواهيد ديد كه تقريبا هميشه، آخرين پيام، پيام شما بوده است و بنده ادامه بحث را جدلي بي‌حاصل تشخيص داده و پيگيري نكرده‌ام.

در ثاني آنجا هم كه مي‌فرماييد پاسخ داده‌ايد، اكثرا عملا پاسخي در كار نيست و شما صرفا حرف خود در مورد موضوع مورد علاقه خود را زده‌ايد و بس!.

در واقع شما فقط بهانه‌اي براي بيان نظراتتان مي‌خواهد و نه چيز ديگر.

اينكه فرموده‌ايد بنده متانت و كلاس فكريم در حال افول است نيز بعيد مي‌دانم چنين باوري داشته باشيد، چون تا جايي كه در خاطرم هست، شما بنده را از همان اولين پيام‌هايتان در كلاس فردي متهجر و قد و غيره و اين اواخر، كسي كه نه حق سرش مي‌شود و نه منطق و حرف حرف خودش است قرار داده بوديد، بي‌آنكه بنده برخلاف شما سرسوزني برآشفته شوم و درصدد مقابله به مثل برآيم. چون باور كنيد در زندگي واقعيم هم اين چيزها پشيزي برايم ارزش ندارد، چه برسد به اينجا كه به جز يك نفر ﴿كه آن هم تا خودم لينك خبري را براي مطالعه به او ندهم، اصلا به آن سر نمي‌زند﴾ كس ديگري ابدا مرا نمي‌شناسد تا از تعريف‌ها شاد و از تخطئه‌ها احساس دلتنگي كنم!.

بنده فكر نكنم كلاسي پايين‌تر آنچه شما از همان ابتدا بنده را در آن جاي داده بوديد وجود داشته باشد كه جايي براي افول بيشتر وجود داشته باشد!

خانم محترم! شما بيش از حد توقع داريد. نمي‌دانم كه هستيد و چه در خود مي‌بينيد كه اين چنين احساس برتري مي‌كنيد، ولي برادرانه بگويم! اينكه شما بگوييد و بگوييد و بگوييد و ديگران فقط بشنوند و بشنوند و بشنوند و از گل نازك‌تر بهتان نگويند، توقع بي‌جايي است.

توقع نداشته باشيد شما هرچه دوست داريد بگوييد و در پاسخ، ديگران صرفا آنچه را شما مي‌پسنديد به شما پس دهند.

اگر توقع داريد ديگران شما را تحمل كنند، به جاي آنكه هركجا چيزي برخلاف ميلتان شنيديد به تخطئه طرف مقابلتان برخيزيد، بكوشيد اين ظرفيت را در خود به وجود آوريد كه شما هم بتوانيد عملا و نه در حرف، ديگران را تحمل كنيد.
مدیر پایگاه ممنون از اینکه در خصوص ضرب المثل توضیح دادید واقعا نشنیده بودم ولی از توضیح شما استفاده کردم
مرتضي.ام
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
راستي! شما را به خدا خودتان را به هركه مي‌چسبانيد، به مقام معظم رهبري و دفتر ايشان نچسبانيد ﴿ختي تلويحا﴾ كه لقمه‌ي نسبتا بزرگي است و از آن معدود مواردي است كه بدجور كلاهمان را در هم خواهد كرد.
چکش
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
آقای مرتضی.ام:

کی شما با من همقیده بودید؟ که من الان از تبادل نظر با شما فرار کنم ؟ولی از زمانی که کامنت حاوی دستورات پزشکی برای من ارسال کردید واقعا نظرم نسبت به شما عوض شد.اگر کامنت های خود در جواب کاربران مخالف را با کامنت های تان به همان اشخاص نسبت به یکی دو ماه قبل مقایسه کنید صد البته متوحه منظور من خواهید شد.
میفرمایید شما بحث را پیگیری نمیکردید و جالب اینجاست که من هم دقیقا همین وضعیت را داشتم و دارم. جدل بیحاصل.

آقای محترم: تخمل نظرات مخالف را به من توصیه میکنید؟!!!!!! شاید هیچکس به اندازه من در این سایت تخطئه نشده است و شخص شما نیز مطمئنا به این مسئله اذعان دارید. لیکن سکوت میکردم وحتی کامنتی پست کردم که در آن توضیح دادم اگرپاسخی نمیدهم دلیل بر نداشتن جواب نیست.حتی خود بولتن توضیح نامه ای نوشت مبنی بر اینکه چرا من همیشه آنلاین هستم پس نقشه دارم و احتمالات زیادی داد.
اینها همه گذشته ولی مهم اینجاست که الان تا من دهان باز میکنم همه انسانهایی مودب و متین و طرفدار حقوق کاربران میشوند. من مدتی به دلایلی به این سایت سر نزدم ولی وقتی دوباره آمدم در مواجهه با اولین کامنت توهین آمیز هم به بولتن و هم به کاربران گفتم متوجه باشید این تخطئه و پاسخ های بیربط از کجا شروع میشود و تصمیم ندارم این با سکوت کنم تا هر کسی هر چه از دلش بر میآید بار من کند. شاید شما ندیده باشید ولی بولتن مطمئننا به خاطر دارد.

میفرمایید خودم را به رهبر و دفترش نچسبانم. مورد دفتر ایشان که یک مثال بود ولی خود ایشان اگر رهبر شما هست لابد رهبر من هم هست و این به هیچ احد الناسی ارتباط ندارد! به چه حقی برای مردم برای جهت گیری هایشان تعیین تکلیف میکنید؟ کلاهتان را با آنهایی مخلوط کنید که صد من ادعا دارند ولی در واقع نمیدانند خامنه ای چند بخش است.
مرتضي.ام
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
سركار خانم چكش!
بنده در آن نامه‌اي كه جنابعالي از دستور پزشكي بنده مكدّر شده‌ايد هم با توجه به شناختي كه از شما پيدا كرده‌ام و مي‌دانستم ممكن است چيز ديگري از آن برداشت نماييد، صراحتا گفتم كه از ذكر آن سخن، هيچ قصد توهيني ندارم. واقعا هم قصدم خيرخواهانه بود و كاملا جدي هم گفتم.

حال اگر شما مايليد از همه‌ي اعمال ديگران، سوبرداشت كنيد اين امر ديگري است.

متاسفانه الان صدا و سيما هم به همان دلايلي كه پيش از اين بارها گفته‌ام، در تمام آشپزي‌هايش بيشتر از لوبيا و پنير ﴿آن هم پنير پخته! كه سم مطلق است﴾ استفاده مي‌كند و برخلاف تاكيدي كه اسلام بر مصرف نخود دارد، مصرف آن را تقريبا از غذاها حذف نموده است و تقريبا تنها جايي كه از نخود پخته استفاده مي‌شود آبگوشت است كه باز هم متاسفانه به دروغ، آن را غذايي مضر و بالابرنده چربي خون و غيره معرفي كرده‌اند كه كذب محض و تقليد كوركورانه از دستورات غرب است و بهترين غذا، آبگوشت با گوشت گوسفندي است.

به همين دليل اكثر مردم ما الان سوداوي هستند و بسيار سريع عصباني مي‌شوند و تحملشان كم است.

در حالي كه نخود ارتباط بين دستگاه‌هاي مهم و حساس بدن را كاملا تنظيم نموده و بسياري از اين اشكالات را برطرف مي‌نمايد. بادرنجبويه را هم كه توصيه نمودم، چاي حضرت علي ﴿عليه‌السلام﴾ است كه آن هم دقيقا در همين راستا بود و بنده الان قصد ندارم كلاس طب سنتي-اسلامي بگذارم، اين حد را صرفا براي اين گفتم كه يقين كنيد قصدم توهين نبود.

حال شما مي‌توانيد در اينجا نيز مثل همان نامه مجددا سخن مرا توهين برداشت نموده و خشمگين شويد و هر چه دلتان مي‌خواهد بارم كنيد. باكي نيست.

قصد من صرفا خيرخواهي بود و بابت آن نيز از شما پوزش مي‌خواهم. شك نداشته باشيد كه ديگر چنين اشتباهي را در موردتان تكرار نخواهم كرد و هرگز، هرگز شاهد هيچ خيرخواهي ديگري از جانب بنده نخواهيد بود. قول من قول است، مي‌توانيد روي آن كاملا حساب كنيد.

بنده كاري به اينكه قبل از آمدن من در بولتن، بين شما و ديگران چه گذشته است ندارم و صرفا جوابگوي گفتار خود هستم. ولي مي‌دانم بين من و شما چه گذشته است.

هميشه سعي من بر اين است كه قصوري در مورد ديگران از بنده سر نزند، شما هم از اين قاعده مستثنا نيستيد. نه براي خوش آمدن شما سخن مي‌گويم و نه اگر جايي در مقابلتان كوتاه مي‌ايم به خاطر ترس از شما يا جذب شما و ديگران است.

نخير! بنده اصلا اهل اينگونه معادلات نيستم.

اگر به اين نتيجه برسم كه وظيفه‌ام تاختن به شما است، به شما خواهم تاخت، تاختني! و سرسوزني به اينكه شما يا ديگران در موردم چه فكر مي‌كنند، از من خوششان خواهد آمد يا خير، نظرشان در موردم چه خواهد بود و غيره فكر نخواهم كرد.

منفعت شخصي در قاموس بنده نوشته نشده است. پس لطفا فكر نكنيد اگر با وجود توهين‌هاي مكرر شما به خودم، هيچگاه بر اين سبيل پاي نگذاشته‌ام از سر مصلحت‌انديشي بوده است. تنها دليلش اين است كه صرف خطاي ديگري، دليلي بر جواز تكرار آن خطا از سوي من نيست.

در مورد اينكه گفتم خودتان را به مقام معظم رهبري و دفتر ايشان نچسبانيد نيز اين بخش از صدر پيامتان بود: "من اگر الان جزو بیت رهبری هم باشم این را اعلام نخواهم کرد." كه مثل هميشه شما بهتر ديده‌ايد آن را نديد گرفته و به تبريك ذيل پيامتان به رهبري اشاره نماييد.

پيش از اين نيز عزيز ديگري با عنوان "سرباز نمي‌دونم چي‌چي ولايت فقيه" كامنت مي‌گذاشتند كه به ايشان هم در اين مورد تذكر داده شد و البته چون ايشان قصد سويي نداشتند، پذيرفتند و ديگر از آن اسم استفاده نكردند.

شما مي‌توانيد مقام معظم رهبري را رهبر خود بدانيد و بنده نيز از اين بابت متعرض شما نيستم،

اما گفتن سخناني از قبيل "من اگر الان جزو بیت رهبری هم باشم این را اعلام نخواهم کرد"، بوي بدي مي‌دهد و بي‌شك اگر ادامه يابد، كارمان به جاهاي خيلي باريك خواهد كشيد.

در مورد شخص خودم هرچقدر دلتان خواست فحش بدهيد و توهين كنيد تا دلتان خالي شود، عيبي ندارد و مطمئن باشيد هيچ نخواهم گفت كه در اينگونه موارد بس صبورم.

ولي اگر پاي سخنان بودار و نيش و كنايه دار به انقلاب و اسلام و رهبريم در بين باشد، ديگر قضيه كاملا فرق مي‌كند و جوازي براي كوتاه آمدن ندارم.
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
ماشاءالله حزب الله
سهیلا *
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
آقا مرتضی منم تا حالا این ضرب المثل رو نشنیده بودم .

اما حالا هم شنیدم هم یاد گرفتم و هم به جاش استفاده خواهم کرد انشالله .
پیمان1
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۵:۵۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۵
برای آشتی آقا مرتضی وچکش خانم صلوات بفرستید
فدایی رهبر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۶
75
390
آفرین بر مردم ایران.
جانم فدای ایران و هر ایرانی.
آقا جان مولای ما تبریک.
م سادات موسوی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۷
8
63
سلام وعرض تبریک به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و رهبر دلسوز و مدیر و مدبرم امام خامنه ای و همه ملت ایران و برو بچه های بولتن نیوز / خواهران و برادران عزیزم که اگه گاهی باهم لفاظی و مشاجره میکنند حتی اگه ازهم مکدر بشن باز قلب مهربونشون ناراحتی دیگری رو نمی خواد(روی صحبتم بیشتر به خواهر عزیزم چکش و مباحثه کنندگان با ایشونه)همه تونو دوست دارم.
م سادات موسوی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۷
8
101
ما برای رأی دادن قصد قربت کردیم/باز هم در انتخابات شرکت کردیم/چون که فرمان حضور از جانب رهبر رسید/چشم آقا...دشمنان را غرق حیرت کردیم.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین