گروه ورزشی- علی اکبر شهبازی: محمد بنا برای خنده های این روزها، خیلی گریه کرده است، این اشکهای آقا محمد بنا بعد از نتایج نه چندان خوب در المپیک ریو است، چه خجالت مقدسی می کشد از مردم، خود را از چشم دوربین ها دور میکند تا بغضش در جای خلوتی بترکد و شانه هایش از گریه بلرزد.
همین مرام و مسلک، همین نسبتی که با «مردم» دارند باعث می شود که کشتی را فراتر از یک ورزش بدانیم.
به گزارش بولتن نیوز، میدانی چرا میشود عاشق این مکتب شد؟ این اشکهای محمد بنا، آن اشکهای حسن یزدانی و رضا اطری، این حس مسولیت نسبت به مردم، این ضد مردم نبودن، این طلبکار مردم نبودن و همیشه خود را بدهکار مردم دانستن.
میدانی چرا جز کشتی هیچجای دیگری این مرام و منش «پهلوانی» و این نسبت را با مردم نداریم؟ از زمان آقا تختی و قبلترش اینگونه بوده. از زمان پهلوانان زورخانه، این مرام و مسلک ریشه در منش مولا علی (ع) دارد. کشتی در ایران همیشه خود را با این مرام تعريف کرده است. اگر برای کشتی گیران مثلا نروژ با آن فیگورهای عجیب، تشک کشتی مثل رینگ بوکس است، در ایران صحنه، صحنه گذشت، پهلوانی و غیرت است. جایی مقدس برای پیوند خوردن با مردم..
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com