گروه اقتصادی: در پی خصوصی سازی های غلط و عدم نظارت به فعالیت های شرکت ها و هلدینگ ها، علاوه بر صنعت کشور، کارگران شاغل در این واحدهای تولیدی نیز ضربات جبران ناپذیری را تحمل می کنند. هنگامی هم که کارد به اسخوانشان می رسد و قصد اعتراض به شرایطشان را دارند، معمولا با تهدید به اخراج و یا اخراج رو به رو می شوند به این علت که قوانین حوزه کار و کارگری کاملا دست کارفرما را در این مقوله باز گذاشته است.
یکی از مصادیق بارز این مشکل را می توان در کارخانه مغفول مانده ایران پوپلین گیلان مشاهده کرد. شرکت بزرگی که متعلق به یکی از هلدینگ های بانک ملی است و به واسطه سیاست هایی که بانک ها در پیش گرفته اند، با تغییر دائم مدیران و گماردن افراد بی کفایت، روندی را برای این مجموعه طراحی کرده اند که در نهایت منجر به اعلام ورشکستگی آن گردد و مشابه سایر کارخانه های ورشکسته که اموال، زمین و همه متعلقاتش حراج می شوند، این کارخانه نیز مشمول همین شرایط بشود و بانک مزبور به منافع خود دست پیدا کند.
در این میان اینکه چه بلایی بر سر صنعت نساجی کشور بیاید و یا چه تعداد کارگر بیکار شوند و خانوارهایی درآمد خود را از دست بدهند، هیچ اهمیتی برای بانک ها و هلدینگ ها ندارد. برای مثال رییس انجمن کارگری شرکت ایران پوپلین به علت اعتراض به وضعیت شرکت و ایجاد بدهی سنگین 100 میلیارد تومانی به واسطه سوءمدیریت، از کار بیکار شده است. دلیل این اتفاق چیست؟! سکوت نکردن در برابر ظلم و دلسوزی به حال شرکتی که عمر خود را در آن صرف کرده است.
در موارد مشابه نیز بیشترین دلسوزی برای مجموعه های دارای مشکل ازسوی کارگران شاغل در آن واحدهای تولیدی است. این امر نیز تنها به دلیل حفظ شغل نیست و علاقه به جایی که جوانی خود را در آن صرف کرده اند هم در اعتراض به بی کفایتی ها و سوءمدیریت ها دخیل است. اما متاسفانه گویا هیچ جایی نیست که از کارگران به صورت جدی حمایت بکند.
وزارت خانه های کار و صمت که اساسا هیچ کاری با مدیران شرکت ها، کارخانه ها و هلدینگ ها ندارند و ایشان را آزاد گذاشته اند. مجموعه های نظارتی هم فرایند ورودشان به قضایا زمان بر است هر چند که در دوره ریاست آیت الله رئیسی در قوه قضاییه اقدامات خوبی در راستای حمایت از کارگران صورت گرفت. خانه کارگر هم که سال ها است مدیرانش با نام کارگر جایگاه هایی برای خود دست و پا کرده اند، جز سکوت در برابر اقدامات دوستانشان هیچ کار دیگری انجام نمی دهند.
حال در این میان تکلیف کارگران چیست خدا می داند. کارگرانی که یا باید سکوت کنند و به انتظار بنشینند چه زمانی شرکت و کارخانه ای که در آن فعالیت می کنند تعطیل بشود و برای مدتی بیمه بیکاری به ایشان تعلق بگیرد. و یا غیرت به خرج دهند و فریاد بزنند که عاقبتشان بشود اخراج و محرومیت از همه حقوق و مزایا. از همین روی نیاز است که فکری جدی برای حل این معضل بشود و در کنار جلوگیری از نابودی صنایع کشور، قوانین حوزه کار و کارگری نیز بهبود پیدا بکنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com