به گزارش بولتن نیوز، علیرضا زاکانی جمعه شب در دومین برنامه از سری برنامههای «چهره به چهره» ویژه انتخابات شبکه پرس تی وی به پرسشهای خبرنگار این شبکه پاسخ داد که متن کامل این پرسش و پاسخ به شرح ذیل است:
برجام وجود دارد و ما تعهدات مان را بر طبق آن انجام داده ایم. الان دنبال آن هستیم که برویم و مطالبه کنیم که چرا اروپا تعهدات خود را ذیل برجام انجام نمیدهد. لذا مذاکره برای چنین ماجرایی دنبال میشود. البته آنها، هم اروپا و هم آمریکا، دچار نوعی استیصال هستند و زیر فشار قرار دارند. علتش هم این است که مجلس در تاریخ ۱۲ آذرماه (سال گذشته) طرحی را مصوب کرد تا به موجب آن عملاً ما آن قیودی را که در مذاکرات قبلی پذیرفته بودیم، با توجه به خروج آمریکا از برجام و عمل نکردن اروپا به وظایفش بعد از یک سال صبر، و در حقیقت آن اقدامات داوطلبانه خود را محدود کنیم.
ما مذاکره را ادامه خواهیم داد و از موضع مطالبه هم ادامه خواهیم داد و این اروپا است که باید به وظایفش عمل کند.
درخصوص آمریکا، مسئله صورت دیگری دارد. اینکه آمریکا با چه شرطی (به برجام) بازگردد. چون آمریکا الان از این توافق خارج شده و شرط ایران برای بازگشت آمریکا به برجام لغو همه تحریمها و دادن ضمانتهای حقوقی و راستی آزمایی ماست.
اگر چنین اتفاقی صورت گیرد، بله آمریکا هم میتواند به برجام بازگردد و آن را دنبال کند. علاوه بر آن، این مذاکرات فقط در خصوص موضوع هستهای و برجام هست و اصلاً ناظر بر حوزه دفاع، منطقه و یا سایر موارد نیست. قطعاً وضعیت اروپا، آمریکا و ما معلوم است. ما هیچ ابهامی نداریم.
اساس برنامه ما مبتنی بر یک مواجهه فعال و دقیق با این کشورهاست تا بتوانیم با کاهش تنش و تکانه زمینه همکاری مشترک برای حفظ منافع دو طرف و امنیت منطقه را به صورت پایدار داشته باشیم. برخی از این کشورها دارای سیاستهای بسیار غلط و حرکتهای نادرستی هستند مثل کاری که عربستان در یمن انجام میدهد.
توصیه ما به عربستان این است که این اشتباه را بپذیرد و ملت یمن را اذیت و آزار نکند و در واقع دست از جنایت بردارد.
لذا این نوع نگاه، نگاهی منطقی است که ما نسبت به منطقه داریم و دنبال این هستیم تا سطح روابط مان با کشورهای حاشیه خلیج فارس در سطح بالایی قرار گیرد.
محور مقاومت یک محور رکنی است یعنی ستون فقرات تعاملات ما در بخشهایی اختصاص به محور مقاومت تکیه خواهد داشت. علاوه بر توسعه امنیت باید به توسعه اقتصاد، فرهنگ و یک پیوستگی بین ملتها کمک کند و شرایط را به گونهای به پیش ببرد که بتواند یک توانمندی بی نظیر را برای ما خلق کند که یک سر آن در منطقه خلیج فارس و سر دیگرش در مدیترانه باشد و این اقتضاها را برای ما فراهم کند.
متأسفانه نوع مواجهه با این کشورها در سیاست خارجی ما جایی نداشته و یا کمتر جا داشته است. بنده معتقد هستم که فرصت بسیار جدی و بی نظیری برای ما وجود دارد تا بتوانیم این محور را تقویت کنیم و امکان بهره مندی را برای همه ملتهای این کشورها به ارمغان آوریم.
نوع مواجهه ما یک مواجهه منطقی است. دراین مواجهه منطقی قدرت نرم، نیمه سخت و سخت همه با هم جمع میشود و تولید یک قدرت مشترک میکند با یک هم افزایی بالا. اینها یک پیوستگی عمیقی با هم دارند. اگر میدان نباشد دموکراسی یک شعار و حرف توخالی بیش نیست و اگر دیپلماسی وجود نداشته باشد میدان هم به صورت مقطعی موفقیت کسب میکند اما استمرار پیدا نمیکند. اگر هر دو اینها زمینه یک پیوستگی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را برای ما فراهم نکند، عملاً با گذشت زمان با یک باد و طوفان اساس کار به هم خواهد ریخت. پس اینها چیزهای در هم تنیده ای هستند که باید همه را با هم دید.
به عنوان مثال سوال این است که آیا اگر قدرت دفاع از خود را نداشته باشیم اصلاً قدرت چانه زنی در عرصه بین الملل خواهیم داشت؟ جواب نه است. چون همیشه ابزار تهدید بالای سرماست. در آن صورت ما اصلاً نمیتوانیم پاسخ معتبری را به این تهدیدات بدهیم. مثلاً وقتی که در قضیه حاج قاسم (سلیمانی) آن جنایت بزرگ اتفاق افتاد ایران به صورت یک ضربه شست پایگاه عین الاسد را هدف قرار داد. پاسخ تهدیدات جدی آمریکا را جوری داد که پس از جنگ دوم جهانی تا حالا هیچ کشوری نداده بود. عملاً این هیمنه شکست. این برای دیپلمات ما ظرفیتی ایجاد میکند تا وقتی که در صحنه ظاهر میشود از امکان ایجاد شده خوشه چینی کند و بتواند حرف خود کشور را به پیش ببرد و منافع ملی را بیشتر تأمین کند.
لذا از این جهت این موارد همگی بهم پیوسته اند و قابل تفکیک نیستند. هر کدام مؤلفه اقتصادی مختص و ویژه ای هستند که در جای خود باید بدانها پرداخته شود.
راه آن قوی شدن است. ما اگر در داخل کشور قوی شویم این فشارها بی تأثیر خواهد بود. علاوه بر اینکه در داخل کشور باید قوی شویم در خارج کشور هم باید یک دیپلماسی فعالی داشته باشیم. هم در بخش عمومی و هم مواجهه با افکار عمومی ملتها. باید یک عقبه، بینش و آگاهی عمیق در حمایت از خودمان فراهم کنیم و هم در مواجهه با دولتها. باید مثل یک شطرنج باز ماهر که حرکات خودش را جوری انجام میدهد که طرف مقابلش را میتواند کیش و مات کند آن را دنبال کنیم. اینجا هم همین طور است. کینه آمریکا برای ما معلوم است. هم نباید فریب او را بخوریم و هم باید مسیری را برویم که اساساً این کینه نتواند منجر به هر عملی شود و نهایتاً آمریکا را به جایی برساند که بداند کارش بی اثر است و مأیوس گردد.
بزرگترین پاسخ معتبری که این حرکت ناصواب گرفت همین اتفاقاتی بود که در غزه، کرانه باختری و فی الواقع سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ اتفاق افتاد. به نظر من این موضوع پرونده اش بسته شد. این قضیه هنوز به دنیا نیامده ساقط شد و از میان رفت.
لذا از این جهت خود آن کشورها هم به این نکته حتماً رسیده اند و خواهند رسید که اشتباه خیلی بزرگی مرتکب شده اند. اسرائیل در معرض نابودی است و چند صباحی از درون متلاشی خواهد شد.
عادی سازی روابط محکوم است و من خیلی صریح بگویم که منطق ایران برای مواجهه با رژیم اشغالگر صهیونیستی این است که خود ملت فلسطین انتخابات برگزار کنند. یهودیان و مسیحیان و مسلمانان این کشور دور هم جمع شوند. هر آن کس را که انتخاب کردند مورد احترام ماست.
اما اینکه یک عده بیایند و برای خودشان جا خوش کنند و جنایت کنند و صاحب خانه را بیرون کنند و بعد هم به حریم مقدس و قبله اول مسلمین بی احترامی کنند این یک جرم نابخشودنی است.
فرصتهای بی نظیری در آفریقا و آمریکای لاتین وجود دارد. ما باید برای هر منطقهای اختصاصات آن منطقه را در نظر بگیریم و با اولویت بندی همه پتانسیلهایی که در آنجا وجود دارد، به نتیجه برسیم. آمریکای لاتین منطقهای فوق العاده متنوع و دارای اقتضائاتی است. آفریقا هم چنین وضعیتی دارد. همه دارند در آفریقا سرمایه گذاری میکنند، ارتباط میگیرند و تعامل برقرار میکنند.
در سال ۱۳۹۸ واردات این ۱۵ کشور برابر با هزار و ۱۴۳ میلیارد دلار بوده است. مثلاً پارسال در حوزه پتروشیمی واردات این ۱۵ کشور بالغ بر ۱۳۴ میلیارد دلار بوده است. سهم ایران در این میزان هزار و ۱۴۳ میلیارد دلار تنها ۲۳ میلیارد دلار بوده است. سهم ما در این ۱۳۴ میلیارد دلار بالغ بر ۳.۹ میلیارد دلار بوده است. یعنی ما عددی را به صورت سهم جدی خودمان در منطقه نداشته ایم.
این یک فرصت جدی برای ما خلق کرده است که اگر دقت کنیم میتوانیم از آن برای خودمان استفاده کنیم و ظرفیتهای خالی داخل کشورمان را فعال کنیم که محصول و خروجی آن در صادرات بتواند به نفع مردم منطقه باشد.
لذا هدف جدی و اساسی ما صادرات با این ۱۵ کشوراست و تلاش داریم تا برای آن یک کار جدی انجام دهیم. باید تعاملات اقتصادی و دوسویه خودمان را جوری حرکت دهیم که بخشی زیادی از بی اثر کردن تحریم با این مراودات قابل انجام باشد.
ما رویکرد خود را برروی کانونهای مؤثر جهان متمرکز خواهیم کرد. به عنوان مثال میزان تولید ناخالص مالی در اوراسیا ۱۹۰۰ میلیارد دلار است و کشورهای این منطقه ۸۵۰ میلیارد دلار مراوده مالی و اقتصادی با یکدیگر دارند. از این میزان ۳۵۰ میلیارد دلار به واردات اختصاص دارد. سهم ایران در این میان تنها ۲.۵ میلیارد دلار است که از این میزان ۶۰۰ هزار دلار به صادرات تعلق دارد و مابقی متعلق به واردات است.
حالا این موضوع را در خصوص قاره آفریقا بررسی کنیم. در بسیاری از کشورهای آفریقایی سفارت خانه نداریم. امکانات نداریم و شرایط را به حال خود رها کرده ایم.
کاری که در مبحث روابط خارجی انجام خواهیم داد بهره مندی از ظرفیتهایی است که به صورت فعال برای وزارت امور خارجه خلق خواهیم کرد. در کشورهایی که سفارت خانه نداریم و مشکلات متعددی داریم از خود ایرانیان مقیم آن کشورها و از کسانی که دغدغه کار و تلاش دارند استفاده خواهیم کرد. میتوانیم یک پل جدی و میانبری را به این ظرفیتها بزنیم. امیدوارم که سیاست خارجی ما به گونهای باشد که بتواند هم از ظرفیتهای حاکمیتی و هم ظرفیتهای حکومتی و مردمی به نحو احسن استفاده کند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com