گروه سیاسی- مصطفی مطهری: لاریجانی با ثبت نام در انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری، دوباره به متن سیاست کشور بازگشت؛ این بازگشت پر سر و صدای لاریجانی با سوداری پاستورنشینی است. در واقع لاریجانی به عنوان رکوردار ریاست بر مجلس شورای اسلامی، در طول این سال ها همیشه سودای ریاست جمهوری داشته و شرایط دستیابی به آن را با ارزیابی فرصت ها و موقعیت ها در سر پرورانده است.
به گزارش بولتن نیوز،با این حال بازگشت وی به صحنه سیاست با واکنش هایی همراه شد؛ واکنش هایی که علاوه بر انتقاد بر رویه و عملکرد گذشته وی، آینده حضور وی در عرصه قدرت و سیاست کشور را ادامه شرایط وخیم و پر از چالش و مشکل امروز می دانند؛ بطوریکه عمده جامعه رسانه ای و عمومی در کشور از لاریجانی و دولت احتمالی اش با نام «دولت سوم روحانی» یاد می کنند.
این موضوع که دولت لاریجانی، دولت سوم روحانی است اگرچه از سوی لاریجانی مورد پذیرش نیست و در نشست خبری بعد از نام نویسی در انتخابات در وزرات کشور با اشاره به آن گفت که «به طور مستقل وارد این عرصه شده و دولت او هیچ ربطی به دولت حسن روحانی یا دولتهای دیگر ندارد»، اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است که لاریجانی نمی تواند با فلسفه بافی آن را انکار و کتمان کند. آنچه در این باره عیان است و کسی نمی تواند آن را نادیده بگیرند پیوند فکری – فیزیکی و عملی ناگسستنی میان لاریجانی و روحانی است. بطوریکه می توان گفت شبیه ترین فرد به روحانی، لاریجانی است و شبیه ترین فرد به لاریجانی، روحانی است؛ چرا که باورهای سیاسی آنها یکی است و حتی نحوه به خدمت گرفتن ابزارها برای خلق فرصت برای خود و لطمه زدن به کشور و منافع ملی و تامین منافع خود و اطرافیانشان شباهت هایی به هم دارد. به علاوه اینکه سبک زندگی اشرافی و اشرافی گریی سیاسی آنها نیز شباهت هایی کم نظیری به هم دارند. بطوریکه لاریجانی حتی در نحوه متلک گویی نیز شبیه روحانی می باشد؛ به عنوان مثال دوگانه پادگان و دادگاه با حوزه سیاست و اقتصاد و حتی متک چکشی که لاریجانی طرح کرد همان متلک گازانبر روحانی در سال 92 است.
واقعیت امر این است که سعی و تلاش لاریجانی برای مرزبندی با دولت لاریجانی بی فایده است؛ چرا که می توان ادعا کرد که استقبال از لاریجانی از سوی مجموعه دولت و شخص رییس جمهور بیش از سایر افرادی که در این دولت دارای پست وزرات هستند و در انتخابات شرکت کرده اند که در رأس آنها اسحاق خان جهانگیری معاون اول رییس جمهور است. به علاوه اینکه آنچه این روزها از سوی لاریجانی به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفته می شود اگر متکلم آن مشخص نباشد مخاطب گمان می کند که روحانی است که این سخنان را گفته است. در واقع همین شباهت در کلام سیاسی و عملکرد است که آنچه از سوی لاریجانی توئیت می شود از سوی «علی رضا معزی» معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رییس جمهور ریتوئیت می شود.
کوتاه سخن اینکه، باید گفت ایده تشکیل دولت سوم روحانی که با میدان داری لاریجانی محقق می شود در پهنه سیاست کشور موضوعی پذیرفته شده است؛ در واقع شباهت این دولت فرضی با ریاست لاریجانی به دولت روحانی نه تنها در عملکرد و سیاستگذاری ها بلکه در انتخاب وزرا نیز به گونه ای خواهد بود که می توان عنوان دولت سوم روحانی را بر آن نهاد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
سعید حجاریان، محمدرضا تاجیک، مصطفی تاجزاده و تعدادی دیگر در گعده ای در منزل عبدالله نوری در رابطه با انتخابات ۱۴۰۰ جمع شده و هر کدام تحلیل خود را از شرایط و براورد خود را از آینده اعلام داشتند. در این گعده که به ضیافت شام عبدالله نوری خاتمه یافت، سعید حجاریان گفت: سوق دادن مردم به سمت کاندیدای مورد نظر ما از شکل دادن خمیر بازی بچه ها راحت تر است. الان آقای عارف و آقای لاریجانی را مطرح می کنند و می گویند که محبوبیت مردمی ندارند و نچسب هستند. من این را قبول دارم و بر خلاف آقای تاجیک نظرم این است که آقای عارف نه تنها محبوب نیست بلکه کارآمد هم نیست و شجاعت یک رئیس جمهور را ندارد. اما نکته ای که می خواهم یادآوری کنم این است که مگر روحانی شناخته شده بود و محبوبیت داشت؟ اصولا فردی مثل روحانی شاید حائز منفوریت باشد ولی هیچ وقت محبوب نیست. یک آخوندِ عمامه سفیدِ چاقِ تحصیل کرده در انگلیس! اما ما چه کردیم؟ همین آدم منفور را رئیس جمهور کردیم. آقای خاتمی آمد به میدان، مرحوم هاشمی آمد به میدان، آقای سید حسن آمد به میدان، حتی فردی مثل ناطق نوری هم برخلاف انتظار آمد به میدان. بازیگران و هنرپیشه ها که الان می بینم هی به اینها می گویند سلبریتی دولیبریتی اینها آمدند به میدان. دختران جوان ماتیک مالیده در خیابان راه افتادند. اینها سرمایه های اجتماعی ما هستند که مردم را تسخیر می کنند. ما با همین ها می توانیم آدم خشک و نچسبی مثل لاریجانی را رئیس جمهور کنیم. من با این بچه هایی که آمده اند مخالفم. بعضی ها به جهت صغر سن رد خواهند شد. بعضی ها اصلا آدم این کار نیستند. حالا دوستان آمدند و گفتند ۴ سال است روی اجتماعی سازی وزیر ارتباطات کار می کنند و البته گزارش طولانی بود و هزینه هایی کرده بودند. اما اگر همین فرد رد شود چه ؟
در ادامه محمدرضا تاجیک به شکل دهی افکارعمومی توسط اصلاحطلبان اشاره کرد و گفت الگوی ما در این رابطه انتخابات سال ۹۲ است و من با حاج سعید موافقم.
---
نا شناخته ترین آینده در حال حاضر در کشور ما ؛ آینده ی 4 سال دورانی است که مردم با بیم و هراس با یک رئیس جمهور ، ساخته و پرداخته ی چهار دهه گذشته ی آکنده از بی نظمی علم ستیز ، سپری خواهند کرد.
با وضع بی نظمی علم ستیز مزمن رایج ؛ اگر ما خدا پرست خدا شناس و وفادار به کشور و مردم و نظام باشیم و با همت و همه ی توان ناچیز خود به یگانه ذات اقدس او با ایمان و عزم راسخ تزلزل ناپذیر صادقانه در هر انتخاباتی توکل کنیم شاید او به کمک ما برسد و مسائل بغرنج و پیچیده ی مدیریت کلان کشوری را در هر انتخابات کشوری با علم و حکمت و لطف بی کران خود برای ما با کم ترین زیان سامان دهی کند.