گروه بین الملل: مصطفی مطهری*کنش گری های ژئوپلیتیک، شاخص اصلی درگیری ها در یمن در سال ششم تجاوز است. شاخصی که با بسط و تحمیل خواسته های هر کدام از بازیگران بر دیگر بازیگران همراه است. رهیافت عملیاتی کنش گری های ژئوپلیتیکی، با گزاره و متغیرهای منطقه ای تعریف می شود. ساحل غربی از جمله مناطقی است که با شاخص ها و ویژگی ها مطابقت معنایی و مبنایی دارد.
به گزارش بولتن نیوز، استفاده از راهبرد گام به گام جهت تصرف و نفوذ در ساحل غربی توسط هر یک از بازیگران فعال در میدان یمن نشان دهنده اهمیت این منطقه جغرافیایی در تحولات فعلی و معادلات آتی در یمن است. به عبارت روشن تر اینکه نقش بی بدیل سرزمینی – دریایی ساحل غربی با کارکرد های اقتصادی – تجاری - امنیتی در دریای سرخ موجب شده است تا این ساحل به نقطه عزیمتی برای ایفای نقش های دریایی تبدیل شود.
سواحل غربی که در امتداد دریای سرخ شامل مناطقی از تهامه یمن، المخا و ذباب در استان تعز، بخش کوچکی از استان لحج در جنوب یمن می باشد که از ساحل تنگه باب المندب آغاز شده و تا بندر میدی در استان حجه همجوار با مرزهای جنوبی سعودی در جازان ادامه پیدا می کند. ویژگی دیگر سواحل غربی وجود بنادر مهمی مانند الحدیده می باشد؛ همین اهمیت راهبردی و موقعیت سوق الجیشی ساحل غربی و وجود بنادر مهم بین المللی و جزایر مهمی چون میون یا پریم در این نقطه جغرافیایی یمن است که بسترهای اهمیت و تعارض برای نفوذ در آن را برای تمام بازیگران، بدون توجه به اتحاد ها و توافقات را فراهم کرده است. از جمله عوامل تعارض در جهت نفوذ در ساحل غربی علاوه بر اهمیت نظامی آن، درآمدهای حاصل از ترانزیت دریایی می باشد که به عنوان یکی از فاکتورهای موفقیت یک بازیگر در برابر دیگر بازیگران مورد توجه قرار گرفته است.
در یک نگاه جامع و کلی در ارتباط با تحرکات و فعالیت های بازیگران فعال در یمن باید گفت انصارالله و دولت نجات ملی کنش گری های خود در ساحل غربی را از الحدیده هدایت و طراحی می کند. چرا که بندر الحدیده به عنوان یک بندر بین المللی یکی از مسیرهای خارجی صنعاء در جهت ارتباط با جهان بیرون است که در طول سال های گذشته همواره مورد تحریم و محاصره دریایی و تجاوز هوایی و زمینی متجاوزین بوده است. از این رو رزمندگان انصارالله، ارتش و کمیته های مردمی یمن برای خروج از بست تحمیلی موجود و گسترش دامنه مانور و فعالیت های خود در ساحل غربی در راستای مقابله با سیاست های تحریم و محدودیت موجود در این باره به سمت طراحی دکترین های تقابل دریایی(استفاده از قایق های تندرو کوچک و موشک های ضد کشتی مستقر در ساحل غربی) روی آورده است. بازیگران خارجی در یمن یعنی ریاض و ابوظبی نیز در ساحل غربی به مانند مناطق جنوبی با هم در رقابت هستند. ریاض هر آنچه که در شمال و جنوب یمن بدست نیاورده است را در ساحل غربی جستجو می کند؛ بمباران الحدیده و تلاش برای محدود سازی انصارالله و فعالیت های خودکنشگرانه در پایگاه های نظامی در بنادر المخا و الخوخا، بندر عدن و جزیره میون در تنگه باب المندب که حد فاصل یمن، اریتره و جیبوتی است، بخشی از اقدامات ریاض در سواحل غربی می باشد و ابوظبی نیز ساحل غربی و نفوذ در آن را در راستای اهداف توسعه گرایانه خود در جنوب و امتداد بخشی به مناطق جنوبی می بیند. بطوریکه امارات اهداف خود را برای تسلط بر بنادر و سواحل غربی توسط شبه نظامیان یمنی وابسته به خود دنبال می کند؛ در واقع ابوظبی با راهبرد بکار گیری مزدوران در یمن توانسته است بر جزایر و بنادر در دریای عرب، دریای سرخ، خلیج عدن و اقیانوس هند مسلط شده و آنها را به کنترل خود در آورد. اما در ارتباط با اهمیت ساحل غربی برای دولت مستعفی هادی و شبه نظامیان شورای انتقالی باید توجه داشت که درگیری های پر هزینه و تلفات میدانی میان نیروهای وابسته به دولت مستعفی هادی و شبه نظامیان شورای انتقالی، بیش از آنکه با واقعیات میدانی یمن قابل تبیین باشد با شاخص های تعارض میان ریاض و ابوظبی قابل تحلیل و ارزیابی است.
با توجه به آنچه در این یادداشت به آن اشاره شد باید تأکید کرد که ساحل غربی به عنوان یک موقعیت راهبردی در درون برنامه ها و اهداف تمامی بازیگران در یمن قرار گرفته است. از این رو هر کدام از بازیگران تلاش دارند تا به اندازه ای که مقدور است و شرایط اجازه می دهد به توسعه و گسترش دامنه خود بپردازند.
*دکترای علوم سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com