به گزارش بولتن نیوز، سال86 قصد ساخت یک فیلم سینمایی جنگی در مقام تهیهکننده را داشتم؛ یکی از دستگاههای نظامی کشور قرارداد عجیبی را جلوی من گذاشت و از من چک سفید میخواست. چک سفید امضاء برای چه کاری؟
قرار بود دو دستگاه آمبولانس قدیمی، چهار موتور تریل و شاید چهل دست لباس نظامی به من بدهند که در ازای آن چک سفید میخواست. بعد از آن گفتند اسم ما در تیتراژ قید شود، فیلمنامه را باید ما بخوانیم و تأیید وتصویب کنیم. کجای دنیا چنین اتفاقاتی رخ میدهد. به نظر من سینمای کشور در همین حد که در حوزه دفاع مقدس و مطالبات ملی کار کرده، غیرت فردی به خرج داده است. برخی این نهادها مدعی شوند و بگویند ما بستر و زمینه را فراهم کردهایم و به اصطلاح سینماگران ناز کردهاند؟ یک نمونه به ما بگویند. اتفاقا به عقیده من سینمای کشور باید طلبکار باشد! زیرا سینماگران را اذیت میکنند. من شهادت میدهم که اذیت میکنند. شهرک دفاع مقدس برای همان فیلمی که من قصد ساختن آن را داشتم، چک سفید امضاء مطالبه کرد اما لشکر82 زرهی اهواز، فرمانده تیپ دو، سرتیپ سلیمانی که هرکجا هست سلامت باشد، به من گفت: نبوی تانک نیاز داری؟ زرهپوش میخواهی؟ که من از او تشکر کردم و گفتم در همین حد برایم کافی است. البته شاید من شانس خوبی داشتم که ارتش با من رفتار خوبی داشته است و ممکن است با فرد دیگری اینگونه رفتار نشده باشد؛ به هیچوجه قصد تعمیم این موضوع را ندارم.
به سرعت برق و باد فراموش میکنیم
به نکتهای بازمیگردم که بالاتر ذکر کردم؛ باید دراین زمینه تبلیغ فرهنگ شود. فرهنگ قاسم سلیمانیها، محسن فخریزادهها، باکریها، چمرانها و... اگر اینها بهعنوان یک جریان زلال در پیکره جامعه اعم از مردم و مسوول جاری شوند خیلی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد اما متاسفانه بعد از مدت کوتاهی که آنها را مورد تجلیل قرار دادیم، به سرعت برق و باد فراموش میکنیم.
باید دراین زمینه تبلیغ فرهنگ شود. فرهنگ قاسم سلیمانیها، محسن فخریزادهها، باکریها، چمرانها و... اگر اینها بهعنوان یک جریان زلال در پیکره جامعه اعم از مردم و مسوول جاری شوند خیلی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com