کد خبر: ۶۹۶۱۱۶
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار:
آثار و نتایج مناقشه قره باغ و دامنه تأثیر آن مدت ها ادامه پیدا خواهد کرد

ایران در مناقشه قره باغ به خودش باخت

واقعیت های درگیری و بعد توافق قره باغ و تاأثیراتی که بر تغییر شرایط ژئوپلیتیک منطقه ای خواهد داشت را باید در گذر زمان دید؛ درگیری و توافقی که برندگان اصلی آن روسیه و ترکیه بودند و ایران در زمره بازیگران بازنده منطقه ای این بازی قدرت در شمال مرزهای خود بود.

ایران در مناقشه قره باغ به خودش باختگروه بین الملل- مصطفی مطهری*: واقعیت های درگیری و بعد توافق قره باغ و تاأثیراتی که بر تغییر شرایط ژئوپلیتیک منطقه ای خواهد داشت را باید در گذر زمان دید؛ درگیری و توافقی که برندگان اصلی آن روسیه و ترکیه بودند و ایران در زمره بازیگران بازنده منطقه ای این بازی قدرت در شمال مرزهای خود بود. اینکه ایران نتوانسته به عنوان همسایه ارمنستان و آذربایجان در مناقشه مذکور ایفای نقش کند به متغیرهای زیادی بر می گردد که نقش دولت و ساختارهای دولتی در آن به عنوان مجری سیاست های نظام سیاسی از همه پررنگ تر و مهم تر است که با عدم درک درست و سوء مدیریت های موجود در عرصه بازخوانی اتقافات در قره باغ، نه تنها منافع ملی کشور را بر باد دادند بلکه مقدمات افزایش ضریب های ناامنی جغرافیایی – مرزی را فراهم کردند؛ بطوریکه از قبال این رفتار و عملکرد محاسباتی اشتباه، هم امنیت ملی ایران در معرض تهدید قرار گرفت هم هزینه های تامین امنیت را افزایش دادند. هزینه های امنیتی که هم در حوزه اقتصادی و تجاری و هم در عرصه امنیت مرزی و گزاره های اطلاعاتی – امنیتی بر کشور تحمیل شد.
به گزارش بولتن نیوز، واقعیت آن است که هزینه های دسته بندی شده از ناحیه مناقشه شکل گرفته میان آذربایجان و ارمنستان در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی، اطلاعاتی و امنیتی بیشتر نیز خواهد شد؛ حضور ترکیه و روسیه با توجه به ایده های توسعه طلبانه و با نگاه ناستالوژیک گذشته به آینده، تهدیدی جدی برای امنیت مرزی ایران خواهند بود. از سوی دیگر نیز حضور رژیم اسرائیل در مناطق تحت کنترل آذربایجان در مرز با ایران، عاملی در جهت شکل گیری تهدیدهای امنیتی – اطلاعاتی خواهد بود. بنابراین پیامدهای ژئوپلیتیکی و جغرافیایی جدید در قره باغ علیه ایران و منافع ملی خواهد بود.

ایران در مناقشه قره باغ به خودش باخت
اما نقش آنکارا در این مناقشه آن قدر پررنگ و حساب شده بود که علاوه بر حمایت های لجستیکی و تسلیحاتی از باکو، بر محور تهییج انگیزشی به دولت علیف در این باره و تحریک احساسات عمومی در قالب تفاوت های قومی – دینی قرار گرفت و با القاء وجه شرعی – نژادی به منازعه قره باغ، به خلق مفاهیم جدید با خوانش فولکوریک دست زد، در این باره نیز موفق عمل کرد.
بطوریکه حمایت های مردم کشور ما در مناطق ترک زبانِ آذربایجان ها، اردبیل، زنجان و ... ، و حتی به غلیان در آوردن احساسات مقامات دینی و اجرایی در این استان ها مانند ائمه جمعه و متولیان امور دینی – فرهنگی(مداحان)، نمودی از این اقدام اردوغان بود که به فراتر از مرزهای ترکیه و آذربایجان رفت؛ واقعیت این است که حامیان و سینه چاکان ایرانی، سیاست قومی – مذهبی کردن جنگ قره باغ توسط اردوغان بدون هرگونه در نظر گرفتن عواقب این حمایت ها، به هیزمی در جهت برافروخته تر شدن آتشی تبدیل شدند که اردوغان آن را برپا کرده بود. عدم شناخت تهدیدها در زمان مناسب و اظهارات بدون ادله و فاقد اشرافیت جامع در شناخت مسائل مربوطه، علاوه بر اینکه فرصت های ملی و کسب منافع ملی فرا مرزی را برای ما از بین برد، بلکه تاجایی پیش رفت که مقدمات آشوب را نیز در کشور فراهم کرد.
قابل ذکر است که تهدیدات بوجود آمده در این باره که مشمول فرآیند سیاستگذاری های موجود از سوی آذربایجان با هدایت ترکیه است، در اینجا متوقف نخواهد شد و ادامه پیدا خواهد کرد؛ بطوریکه با حصول به مقاصد و اهداف مندرج در توافق، مطمئناً باکو به کریدور ارتباطی با نخجوان بسنده نخواهد کرد و تلاش های نظامی و تهاجمی خود را برای اتصال سرزمینی نخجوان به باکو از سر خواهد گرفت. و این بدان معناست که ایران با یک بن بست ژئوپلیتیکی در ارتباط با اروپا همراه خواهد شد و ترکیه از آن به عنوان ابزاری جهت فشار به ایران استفاده خواهد کرد.
بنابراین با توجه آنچه گفته شد آثار و نتایج مناقشه قره باغ و دامنه تأثیر آن بر منافع و امنیت ملی ایران(منفی) و ترکیه(مثبت) آنقدر زیاد است که تا مدت ها ادامه پیدا خواهد کرد. بطوریکه می تواند به برگ برنده ای برای بازی های دو کشور به عنوان دو رقیب منطقه ای در میدان های منطقه ای تبدیل شود.

*دکترای علوم سیاسی

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۳
سماک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۱
0
0
جناب مطهری بنده بر اساس فهم خودم مطلبی را خدمت جنابلعالی عرض میکنم تا اگر درست است کمکی کرده باشم و اگر اشتباه باشد امید اصلاح دارم.
سالها پیش تا زمان احمدی نژاد مردم سوال میکردند چرا ما باید برویم و در کشوری مثل فیجی یا سودان یا...سرمایگذاری کنیم چرا رفتیم انجا مدرسه یا بیمارستان ساخته ایم ؟چرا با کشورهای بزرگ رابطه نگرفتیم تا جاییکه سیاستمدار کهنه کاری مانند دکتر ولایتی که اتفاقا این قبیل کارها از زمان وزارت خودش شروع شد یکبار در مناظرات ریاست جمهوری از این جهل مردم استفاده کرد و با حمله به رقیب وی را به رابطه گیری با کومور کرد.حال انکه در اشتباهات فاحش و بعضا افتضاحات سیاستمداران و دیپلماتهای ما که بعضا صورت گرفته و میگیرد و انشاالله دیگر نخواهند کرد شکی نیست.اما اگر کمی دانش سیاسی در حد کاملا جریی و یک نگاه به نقشه میکردند متوجه میشدند که این کشورها دارای موقعیتهای حتی فوق استراتزیک هستند که کنترل ان نقاط و حضور ما در انجا در صورتیکه میتوانستیم در ان مکانها پایگاهی بزنیم مانند همین باب المندب یمن که ما داریم انجا به مردم مظلومش کمک میکنیم دقیقا مانند تنگه هرمز میبااشد و تسلط بر این مکانها دست بالا را برایمان میاورد.کما ینکه به محض حضور ما در این نقاط مثل همیشه اول شغال منطقه یعنی عربستان بلافاصله با تز شیعه سنی و کمکهای مالی به این کشورهای فقیر وبعد از ان اسراییل به انجا ورود کردند و ما را از انجا بیرون کردند.
چه ربطی داشت؟ عرض میکنم.در مورد مناقشه اذربایجان و ارمنستان باید عرض کنم که ما هر کاری بکنیم الهام علیف کینه ایران را بشدت به دل دارد که صد البته نقش هموطنان اذری خودمان که به جای تشویق انرفیها به اینطرف گرفتار پان ترکی اشتباهی شده اند و در زمین ترکیه بازی میکنند. و ما فقط باید تا سرنگونی طیف علیف در ساختار قدرت صبر کنیم و بستر سازی کنیم تا بعد فقط بتئانیم پایگاههای اسراییل را از نزدیک مرزهایمان را جمع کنیم.این در حالیست که علیف درخواست ایران را برای عدم همکاری و نه حتی قطع رابطه با اسراییل را علنا به سخره میگرفت و میگیرد و... از انطرف ارمنستان کشوری که هیچکدام از اینکارها را در حق ما انجام نداده است و حسن همجواری را رعایت کرده است از طرفی ارامنه داخل ایران جز محترمترین ساکنان ایران بوده اند که کمک زیادی به فرهنگ و هنر این مرز و بوم کرده اند و حتی در جنگ تحمیلی هم به سهم خود حضور داشته اندو الحمد الله تا کنون موردی پیدا نشده که از ایران برای ارمنستان و یا... جاسوسی کنند.اما چیزی که احتمالا البته به ان توجه نکرده اید لابی ارمستان در امریکا و در جهان از لابیهای قدرتمند میباشد و همین لابی ارمنستان به داد کشور ما رسیده است.پس بهتر است ما و بخصوص هموطنان اذری که نوای موذن زاده هایش با اذان و یا زینب زینب و باکریها و دانشمندان و علما و بزرگانی که تاریخ این مرز و بوم بدون انها رنگ و بوی خود را از دست میدهد به جای محکوم کردن سیاسیون کشور اذربایجان را که بطرف ترکیه مذبذب متمایل شده را از حلق اردغان بیرون بکشند و بزرگوارانی مانند جنابعالی مردم را روشن کنید که محکوم و مقصر واقعی خود اذریهای خودمانند و با دیپلماسی نرم انرا به مام میهن برگردانند.به هر حال یک کلام ما به ارمنیهای خودمان هم باید به خاطر خدمات کرده و ضررهای نزده شان التفات بیشتری داشته باشیم.
مخلص کلام اینکه بزرگوار با توجه به مثال ابتدای مطلب اگر میبینیم جایی کاری میشود که ما متوجه مضر بودن ان هستیم ولی دیپلماتهایمان باز هم انرا انجام میدهند سریع نتیجه گیری نکنیم که یا نمیفهمند یا خائنند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۲
0
0
باید سیاسی کاری رو کنار گذاشت و دید حق با کدوم کشور بوده که قطعا با آذربایجان بوده اتفاقا ایران نه تنها نباخت بلکه برد چرا چون اساس شعار و ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران حمایت از مسلمانان و شیعیان و مظلومان عالمه و قطعا حمایت از باطل برای ایران برد نبود{ارمنستان}
ناشناس
|
Canada
|
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۲
0
0
با نظر اقای مطهری موافقم بازنده ایران روسیه وارمنستان بود وبرنده اذربایجان وترکیه بود
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۳
0
0
مسئله نحوه تعریف ایران است. اگر ایران را مستعمره اروپا تعریف کنیم که باید با مزاحمان اروپا وارد درگیری نیابتی سیاسی-اقتصادی و خدای نکرده نظامی شود، آنگاه ایران بازنده است و هر روز بر عمق بحرانش افزوده خواهد شد چون دوره بازسازی هویت اسلامی در خاورمیانه آغاز شده است. ولی اگر ایران را جزئی از امت اسلامی بدانیم و نگاه ما اخوت اسلامی باشد، ایران پیروز بوده است. اینکه ما با اتکا بر شایعه سازی رسانه‌های سوسیال/لیبرال دموکرات اروپایی در مورد ارتباط نظامی آذربایجان و اسرائیل برای خودمان دشمن تراشی کنیم، به نفعمان نخواهد بود. دقت کنیم که در دوره قاجار آذربایجان با امپراطوری روسیه جنگید تا جزئی از ایران باقی بماند ولی ارمنیها از روسیه درخواست کردند که به ایران حمله کند. امثال این در تاریخ زیاد است. ارمنیها هیچگاه برای ایرانیان دوست نخواهند بود ولی برای جناح چپ اروپایی چرا. جناحی که صدای شکستن استخوانهایش گوش فلک را کر کرده است. ولی گروه هایی در ایران هنوز دنبال رضایت آن ها هستند.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین