همان کسانی که دم از فرهنگ می زنند و انواع و اقسام صفات رذیله را به دین داران نسبت می دهند، خود معتقد به رعایت قوانین نبودند و از همان شبی که جناب شجریان درگذشتند، با گردهمایی در مقابل بیمارستان جم، تجمعی گسترده انجام دادند و این رفتار ادامه داشت تا حضوری پرشمار در طوس و آرامگاه حکیم فردوسی.
گروه اجتماعی: روز گذشته مراسم تشییع پیکر هفت تن از شهدای تازه تفحص شده در خان طومان سوریه، در مشهد مقدس برگزار گشت. نگاهی به عکس های این برنامه نشان می دهد که تا چه حد غریبانه و با اعمال محدودیت جدی توسط ستاد مقابله با کرونا، این مراسم برقرار شده است. حال همین اتفاق را مقایسه کنیم با تشییع و خاکسپاری مرحوم شجریان در همان شهر مشهد و طوس تا مشخص شود که چه تفاوت میان آن ها بوده است و چه کسانی پایبندی بیشتری به پروتکل های بهداشتی داشته اند.
به گزارش بولتن نیوز، یک طرف پیکر شهدایی است که اگر بنا بر تشییع آن ها بود، طبق سابقه ای که موجود است، شهر مشهد به غوغاکده ای تبدیل می گشت و شاهد مراسمی باشکوه برای این عزیزان بودیم. طرف دیگر نیز یک هنرمند بزرگ به نام مرحوم محمدرضا شجریان قرار دارد که بدون شک از جایگاهی رفیع در عرصه هنر برخوردار بودند و جمعیت قابل توجهی در مراسم ایشان حضور پیدا می کردند.
اما تفاوت معناداری که در این میان وجود داشت، میزان پایبندی دو گروه متفاوت از جامعه به قوانین و پروتکل ها بود. دسته ای که اتفاقا توسط طرف مقابل متهم به بی سوادی و تحجر و عقب ماندگی می شوند، خود را ملزم به رعایت پروتکل ها می دانند و به همین جهت مراسمی را که می توانست با شکوهی هر چه تمام تر برگزار شود را کنار گذاشتند و حاضر شدند که شهدای گرانقدر پاسدار حرم آل الله را غریبانه اما قانونمند به خاک بسپارند تا خدای نکرده اتفاق ناگواری به واسطه این شهدای بزرگوار برای کسی رخ ندهد.
اما در طرف مقابل متاسفانه همان کسانی که دم از فرهنگ می زنند و انواع و اقسام صفات رذیله را به دین داران نسبت می دهند، خود معتقد به رعایت قوانین نبودند و از همان شبی که جناب شجریان درگذشتند، با گردهمایی در مقابل بیمارستان جم، تجمعی گسترده انجام دادند و این رفتار ادامه داشت تا حضوری پرشمار در طوس و آرامگاه حکیم فردوسی. این رفتار که اتفاقا بر خلاف مدعای ایشان امری است کاملا خلاف فرهنگ و تمدن، آن مراسم را تبدیل به یک بمب بیولوژیکی کرد که صدای انفجارش را متاسفانه چند روز بعد خواهیم شنید.
اینکه مدعیان فرهنگ و شعور و تمدن چه رفتاری کردند و رویه ای پیش گرفتند یک طرف، اما نوع مواجهه ستاد ملی کرونا و دولت با متدینین نیز طرف دیگر ماجرا است که اتفاقا از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. سخت گیری های ستاد ملی کرونا برای برگزاری مراسم عزاداری ماه های محرم و صفر و زیارت اربعین و همین تشییع شهدای خان طومان را مقایسه کنیم با آزاد گذاشتن سفر به نقاط مختلف کشور و علی الخصوص استان های شمالی و بازگشایی سینماها و مراکز فرهنگی و تفریحی تا همین فقره اخیر و برگزاری مراسم تشییع و تدفین استاد شجریان، این نکته را اثبات می کند که گویا همه محدودیت ها می بایست برای اهل هیئت و دلبستگان به نظام و متدینین باشد و افرادی که از تفکری دیگر برخوردار هستند، لزومی هم به محدودیت ندارند.
تفاوت فاحشی که در اعمال محدودیت از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا و وزارت بهداشت میان برنامه های مذهبی و انقلابی با اتفاقات فرهنگی و هنری یا مسائلی مانند سفر تفریحی وجود دارد، کمی عجیب به نظر می رسد. البته بدون شک منظور ما این نیست که چرا ستاد ملی کرونا برخی محدودیت ها مانند سفر اربعین یا همین تشییع پیکر شهدای مدافع حرم را وضع کرده است زیرا به لحاظ عقلی و شرعی چاره ای جز این هم وجود ندارد که از وقوع اتفاق ناخوشایند جلوگیری نماییم.
اما سوال این است که چگونه امکان دارد همان دولتی که تمام راه های سفر به عراق را می بندد و اجازه برگزاری تشییع پیکر مناسب شان شهدا را نمی دهد، اقدامی برای جلوگیری از سفر های تفریحی آن هم در اوج بحران کرونا نمی کند یا برای پیشگیری از یک فاجعه، طرحی برای تشییع پیکر استاد شجریان ارائه نکرده است؟! این سوالات اذهان بسیاری را در این روزها به خود مشغول کرده و نیاز است که مسئولان تصمیم گیر در این زمینه، پاسخی مناسب برای افکار عمومی داشته باشند.