گروه دین و اندیشه - حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت:نقل است حجه الاسلام آقاسیدمهدی قوام از واعظ مشهور تهران فرمودند: شخصى براى انجام فریضه ى حج به مکه مى رفت.
به گزارش بولتن نیوز، در مسیر راه به نجف رسید. همیان(کیسه) پولى داشت که مى خواست نزد کسى به امانت بگذارد. به دکان عطارى رسید که مسأله مى گفت و عده اى به سخنان او گوش مى دادند. با خود گفت: این مرد خوبى است، بهتر است پولم را نزد او بگذارم. همیان(کیسه) را نزد او امانت گذاشت. بعد از مراجعت از مکه، همیان(کیسه) پولش را از او خواست، ولى عطار انکار کرد و گفت: چیزى به من ندادى. بیچاره چون شاهدى نداشت چاره اى ندید جز این که به امیرالمؤمنین علی علیه السلام شکایت کند. گفت: به حرم رفته ام و گریه کردم. حضرت در حالت بیهوشى به من فرمود: برو و پولت را از حاج سید على بگیر. با خودم گفتم: آقاى حاج سید على مرجع تقلید است، من که پول را به او ندادم، این حرف چه معنایى دارد؟ روز بعد متوسل شدم، باز در حالت بیهوشى، همان جمله را به من فرمود. باز تعجب کردم. روز سوم مشرف شده و به شدت گریستم، فرمود: مطلب همان است که گفتم، برو پولت را از حاج سید على بگیر. به ناچار خدمت ایشان رفتم و داستان را گفتم. فرمود: بلى پولت نزد من است، فردا بیا مسجد و پولت را بگیر. به دستور ایشان، در شهر اعلان کردند که همه ى مردم به مسجد بیایند. سپس ایشان در جمع مردم به منبر رفته، فرمود: همه ساله براى خرید اجناس به بغداد مى رفتم. در سفرى از دکان یک یهودى، مقدارى پارچه خریدم و یک فِلِسْ (تقریبا معادل یک شاهى ایران) بدهکار شدم، سال بعد که رفتم، دیدم دکانش بسته است. مردم گفتند: یهودى مرده است. من بدهى خود را داخل دکان انداخته به نجف برگشتم. شب در خواب دیدم، بازارِ محشر است و هنگامى که به وسط پل صراط رسیدم، دیدم کوهى از آتش، از جهنم بیرون آمد. نگاه کردم دیدم همان یهودى است. گفت: یک فِلِسَمْ را بده. گفتم در دکانت انداختم. گفت: باید به ورثه ى من می دادی، به آنان نرسیده است. گفتم: این جا که پولى ندارم. گفت: گناهان مرا قبول کن. گفتم: اگر گناهان تو را بپذیرم، جهنمى مى شوم. گفت: من هم نمى گذارم قدم از قدم بردارى. گفتم: یهودى رهایم کن و مرا اذیت نکن. گفت: محال است که بگذارم حرکت کنى، مگر این که بگذارى بدنم را به تنت بزنم تا قدرى خنک شود. گفتم: اگر بدنت را به من بزنى، مى سوزم. گفت: چاره اى نیست. گفتم: یهودى! مرا رها کن، هلاک مى شوم. گفت: امکان ندارد، مگر آن که دستم را به سینه ات بزنم تا مقدارى خنک شوم. گفتم: طاقت ندارم. گفت: پس بگذار سر انگشتم را به سینه ات بزنم. چون دیدم رهایم نمى کند، به ناچار موافقت کردم. انگشتش را به سینه ام زد و من از شدت سوزش، نعره زده و از خواب بیدار شدم. همسایه ها از صداى ناله ام بیدار شدند و سینه ى من در اثر حرارت انگشت یهودى زخم شد. در این هنگام، آقاى حاج سید على بالاى منبر، سینه ى خود را به مردم نشان داد و فرمود: اى مردم هفت سال از این جریان گذشته است، ولى هنوز سینه ام زخم است! وقتى سخن به این جا رسید، عطار برخاست و رفت و همیان(کیسه) پول را آورد و به آقاى حاج سید على داد و ایشان هم به من برگرداند. این است ذره ای از عقوبت حق الناس...
حال تو بنگر با حق الناس چه می کنی...
ای بشر از چه گمان کردی که دنیا مال توست
ورنه پنداری که هر لحظه اجل دنبال توست
هر چه خوردی، مال مور و هر چه هستی مال گور
هر چه داری مال وارث، هر چه کردی مال توست
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ممنون
چه داستان تکان دهنده و ترسناکی
خدا کنه درس عبرت بشه برای همگی مون
اما من آدمهایی دیدم که حق کسی را خوردند
والآن دارند خوشو خرم زندگی میکنند
و من فقط از خدا میخواهم خدا در آن دنیا عذابشان دهد
و من همیشه از خدا میخواهم که از حقالله بگذرد و اگر حقالناس برگردنم است بتوانم جبران کنم
آثار و عوارض مال حرام:
۱- سلب آرامش در دنیا
۲- فاسد شدن فرزندان و نسل انسان
۳- عذاب و آتش الهی در برزخ و قیامت
ممنون از قلم خوبتون
ما بازهم منتظر متن های شما هستیم و تشکر ویژه از سایت بولتن که از متن های اساتید فهیم بهره میگیرند
«امام جعفرصادق(علیهالسلام)»
لَیسَ بِوَلِیٍّ لی مَن أَكَلَ مالَ مؤمنٍ حَراماً.
هر کس مال مؤمنی را به ناحق بخورد پیرو من نیست. (وسائل، ج ١٢، ص ٥٣)
بدانن حق الناس و مال حرام دودمان خانواده را بر باد
می دهد الان نمی فهمند بعدا متوجه میشن...
رسول خدا (ص) فرمود:
مَنِ اکتَسَبَ مالاًمِنْ غَیرِ حِلِّهِ کانَ رادَّهُ اِلَی النّارِ
هر که ثروتی از غیر حلال به دست آورد، آن ثروت، او را به آتش جهنّم رهنمود می نماید.
من الان سه سال از فوت پدرم میگذره
شب هفت پدرم از همه فرزندان یه وکالت بلا عزل گرفتن به اسم مادرم که تا مادرم زنده است کسی حرف از ارث نزنه
بعد شب هفت من و یکی از برادرام که برادرم از یه مادر دیگر بود و من نیز دختر خانواده بودم برگشتیم خونه مان
البته ما شهرستان زندگی میکردیم
تو این یکسال هم تلفنی و هم یه چند باری حضوری مادر را سر میزدیم
بعد سر سال پدرم روز مراسم متوجه شدیم آپارتمانهای پدرم به اسم مادرم و دو برادرم سند خورده
و همه الان توش ساکنن
بهشون گفتیم گفتن شهمتون رو میدیم
ما از ترس آبرو و حقیقت نرفتن به دادگاه
الان سه سال از اون ماجرا گذشت
و ما به خاطر اعتماد بی جایی که به مادرم کردیم و خدا را در نظر گرفتیم تا یرگردان نشود نتوانستیم حق خود را من و برادر نا تنیم بگیریم و اون آپارتمان ها الام میلیارد می ارزد
و هر موقعیحث میشه میگن برو شکایت کن
الان خیلی ناراحتیم که ما از غریبه نخوردیم ما از مادرمان خوردیم
"ﺣﻖ اﻟﻨﺎس" ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﺣﻘﻮق ﻣﺮدم اﺳﺖ، اﻋﻢ ازﺣﻘﻮق اﻧﺴﺎن ﻛﻪ اﻣﺮوزه از آن ﺑﻪ "ﺣﻘﻮقﺑﺸﺮ" ﻳﺎد مي ﺷﻮد، ﻳﺎ ﺣﻘﻮق ﻋﻤﻮمي ﻣﺮدم در ﺟﺎﻣﻌﻪ و در ﺑﺮاﺑﺮ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻛﻪ از آن ﺑﻪ"ﺣﻘﻮق شهروﻧﺪي" ﺗﻌﺒﯿﺮ مي ﺷﻮد، ﻳﺎﺣﻘﻮقي ﻛﻪ انسان در ﺑﺮاﺑﺮ دﻳﮕﺮان دارد و اﻣﺮوزه"ﺣﻘﻮق ﺧﺼﻮصي" ﻧﺎﻣﯿﺪه مي ﺷﻮد.
آنچه ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺟﺎن، ﻣﺎل، ﺣﯿﺜﯿﺖ و آﺑﺮوي ﻣﺮدم و ﺣﻘﻮق اﺟﺘﻤﺎعي و سياسي ﺑﺎﺷﺪ، در ﻗﻠﻤﺮو ﺣﻖ اﻟﻨﺎس اﺳﺖ.
تفاوت حق ا... وحق الناس
تقسيم حقوق به دوقسم به خودي خود بيانگرتفاوت هايي بين اين دواست . درباره تفاوت اين دو مي توان به مواردي اشاره کرد ازجمله اين که ﺣﻖ ا... از ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل ﺑﺨﺸﯿﺪه مي ﺷﻮد، اﻣﺎ بخشيده شدن ﺣﻖ اﻟﻨﺎس ﻣﻨﻮط ﺑﻪ ﺟﻠﺐ رﺿﺎﻳﺖ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺣﻖ اﺳﺖ.
ديگراين که ﺣﻖ ا... ﺑﺎ ﺗﻮﺑﻪ ﺳﺎﻗﻂ مي ﺷﻮد و اﮔﺮ اﻧﺴﺎن ﺑﻪ ﺧﺎطﺮ ﺗﺮک واﺟﺒﺎت ﻳﺎ اﻧﺠﺎم ﻣﺤﺮﻣﺎتي ﻛﻪ در ﻗﻠﻤﺮو ﺣﻖ ا... ﻗﺮار دارد، ﺣﻖ ﺧﺪاوﻧﺪ را زﻳﺮﭘﺎ ﮔﺬارد، ولي ﭘﺲ از آن ﺗﻮﺑﻪ کند، آﻣﺮزﻳﺪه مي ﺷﻮد.
البته در ﺑﺮخي از ﻣﻮارد ﻛﻪاﻣﻜﺎن ﺟﺒﺮان ﺣّﻖ ﺧﺪاي ﻣﺘﻌﺎل ﻣﺜﻞ ﻗﻀﺎ ﻛﺮدن ﻧﻤﺎز، روزه، ﺣﺞ ﻳﺎ ﭘﺮداﺧﺖ ﺧﻤﺲ و زﻛﺎتي ﻛﻪ در زﻣﺎن ﺧﻮد ﭘﺮداﺧﺖ ﻧﺸﺪه، وﺟﻮد دارد، اﻓﺰون ﺑﺮ ﺗﻮﺑﻪ، ﺗﺪارک آن حق فوت شده نيزلازم است.
اﻣﺎ ﺣﻖ اﻟﻨﺎس ﺑﺎ ﺗﻮﺑﻪ ﺳﺎﻗﻂ نمي ﺷﻮد. به اين معنا که ﺗﺎ رﺿﺎﻳﺖ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺣﻖ ﺟﻠﺐ ﻧﺸﻮد، ﺗﻮﺑﻪ ﺑﻪ درﮔﺎه الهي ﺳﻮديﻧﺪارد. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻗﯿﻖ ﺗﺮ، در ﺣﻖ اﻟﻨﺎس ﺑﺪون ﺟﺒﺮان ﺣّﻖِ ﺗﺒﺎه ﺷﺪه ﻣﺮدم، ﺗﻮﺑﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي واقعي اﻧﺠﺎم ﻧﺸﺪه اﺳﺖ.
فرقي نمي ﻛﻨﺪ ﺣﻖ تباه شده ﻣﺮدم، ﻣﺎل ﺑﺎﺷﺪ، ﻳﺎ ﺟﺎن، ﻳﺎ آﺑﺮو ﻳﺎ حقي ازﺣﻘﻮق اﺟﺘﻤﺎعي و ﺳﯿﺎسي آﻧﺎن. ﺟﺒﺮان ﺣﻖ ﭘﺎﻳﻤﺎل ﺷﺪه ﺑﻪ ﻣﯿﺰان اهميتي ﻛﻪ دارد، داراي اهميت ﺑﯿﺸﺘﺮ وچه ﺑﺴﺎ دﺷﻮارﺗﺮ اﺳﺖ.
همگی باید مواظب عمل و رفتار و کردارمون باشیم
با خودم هميشه فكر ميكردم
برادر مال خواهر
خواهر مال برادر
پدر مال دختر و پسرش
و پسر و دختر مال پدر و مادر را بالا بكشه
ولي نديده بودم مادري كه بچه اش را بدنيا آورده
مال بچه اش را بالا بكشد و بگويم كارم درست بوده
ولي ديدم
يا حسين بكجا داريم مي رويم
مطلب گذاشته شود چون خیلی ها به شوخی میگیرن
بلکه به مدد امام حسین بعضی از مردم به خودشان بیان
بعضی ها می فهمند بعضی ها هم خودشون می زنن به نفهمیدی ولی روزگار با کسی خوشی نداره
میخواهن بفهمند یا نفهمند،،،،
درود عالی بود از این دست کارها بیشتر بزارین
اِنَّ الله لایَرفَعُ اِلَیهِ دُعاءَ عَبدٍ فی بَطنِهِ حرامٌ أَو عِندَهُ مَظلِمةٌ لِأَحَدٍ مِن خَلقِه.
خداوند دعای کسی که در شکمش لقمة حرام و یا به گردن او مظالم یکی از عباد باشد اجابت نمیکند
شب عاشورا
امام حسین علیه السلام به یارانش فرمودند:
هرکس از شما حق الناسی به گردن دارد برود......
او به جهانیان فهماند که حتی
کشته شدن در کربلا هم
از بین برنده حق الناس نیست!!!
اعظم الله اجورنا و اجورکم
به مصابنا الامام الحسین علیه السلام
واقعاااا ممنون خیلی عالی و تکان دهنده بود . سپاس فراوان از اینکه با مطالب زیباتون تلنگری به ما میزنید. التماس دعا