گروه دین و اندیشه - حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت:مشهورترین لقب امام هفتم(ع)، کاظم و صابر و معروف ترین کنیهاش ابوالحسن است.
این حرف بینِ مردمِ این خاک رایج است
چشمانِ مابهسفرهیِ باب الحوائج است
به گزارش بولتن نیوز، گفتار و رفتار معصومین (علیهم السلام) همانند چراغی در تاریکی است که انسان را به سوی مسیر درست و صحیح رهنمون میکند و بدون تردید هر کس به هر میزانی که از الگوگیری از ائمه هدی (علیهم السلام) فاصله بگیرد، به همان میزان نیز از مسیر حق و حقیقت دور شده و هر چه در الگوگیری از معصومین (علیهم السلام) بهتر و دقیقتر عمل کند، به همان مقدار به مسیر هدایت و حقیقت نزدیک شده است.
شناخت امام از کلام موسی بن جعفر(ع)
ابو بصیر گوید: به حضرت ابوالحسن موسى(ع) عرض کردم: جانم فدایت گردد به چه چیز می شود امام را شناخت ؟ فرمود: به چند چیز میتوان امام را شناخت اول اینکه باید پدرش او را معرفى کند، تا مردم بدانند وى از طرف خدا حجت است. دوم اینکه از هر چه بپرسند پاسخ دهد، سوم اینکه از امور آینده اطلاع دهد، چهارم اینکه با مردم به هر زبانى سخن گوید.
پس از این فرمود: اى ابومحمد من اکنون قبل از اینکه از جاى خود حرکت کنى، علامتى را به شما نشان خواهم داد، مدتى نگذشت که یکنفر از اهل خراسان خدمت آن جناب رسید و با زبان عربى به گفتگو پرداخت، لیکن حضرت موسى بن جعفر(ع) با زبان فارسى جواب او را داد، مرد خراسانى عرض کرد: به خداوند سوگند من از این جهت با شما فارسى سخن نگفتم که خیال میکردم شما فارسى نمیدانید.
حضرت فرمود: سبحان اللَّه! اگر من قادر نباشم جواب تو را بدهم پس چه فضیلتى بر شما دارم، سپس فرمودند: اى ابومحمد امام هیچ کلامى بر وى مخفى نخواهد بود و با همه مردم سخن میگوید، و گفتار پرندگان را میداند، و با هر ذى روحى میتواند تکلم کند(۱)
اسحاق بن عمار گوید: در خدمت حضرت موسى بن جعفر علیهما السّلام بودم که مردى بر وى وارد شد، حضرت فرمود: اى مرد تو تا یکماه خواهى مرد، راوى گوید من با خود گفتم: گویا وى از مرگ شیعه اطلاع دارد، در این هنگام حضرت فرمود؛
اى اسحاق چرا این موضوع را انکار میکنى، رشید هجرى که یکى از مستضعفین بود علم منایا را میدانست، امام که از وى به این علم اولی است.
پس از این فرمود: اى ابواسحاق تو تا دو سال دیگر خواهى مرد، و خویشاوندان و فرزندان و اموال تو از بین خواهند رفت و به فقر شدیدى مبتلا میگردند، و این قضایا پس از آن انجام گرفت، و مطلب همان طور که موسى بن جعفر(ع) فرموده بود واقع شد(۲)
٣- اعجاز امام کاظم علیه السلام در خروج از زندان
مسیب، زندانبان امام موسی کاظم علیه السلام میگوید: سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود:
" امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم."
گفتم:" آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟!"
فرمود: " ای مسیب، تو گمان میکنی قدرت و توان الهی ما کم است؟ "
گفتم:" نه، ای مولای من. " فرمود: " پس چه؟ "
گفتم:" دعا کنید ایمانم قویتر شود "
امام چنین دعا کرد: " خدایا او را ثابتقدم بدار. "
سپس فرمود:" من با همان اسم اعظم الهی که آصف بن برخیا ( وزیر حضرت سلیمان علیه السلام ) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را میخوانم و به مدینه میروم."
ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست. سپس فرمود: " من پس از سه روز از دنیا میروم. "
من به گریه افتادم. فرمود: " گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست. "
۴- امام کاظم علیه السلام و خبر از مرگ زندانبان
ابویوسف و محمد بن حسن که دو نفر از اصحاب ابوحنیفه بودند، در زندان سندی بن شاهک به ملاقات امام ابی الحسن موسی بن جعفر علیه السلام رفتند. در بین راه با هم می گفتند: ما چیزی از موسی بن جعفر کم نمی آوریم. یا مساوی او هستیم، یا مشابه او. وقتی به خدمت حضرت رسیدند و مقداری نشستند، یکی از مأمورین زندان وارد شد و گفت: نوبت کاری من تمام شده و از خدمت شما می روم. اگر بیرون زندان کاری دارید بفرمائید، تا مرتبه دیگر که نوبت خدمت من می شود و مجدداً باز خواهم گشت، نتیجه اش را تقدیم کنم.
حضرت فرمودند: کاری ندارم. وقتی آن مرد رفت، حضرت به ابو یوسف رو کرد و فرمود: عجیب است، او امشب می میرد. آن وقت به من میگوید اگر کاری داری بگو انجام دهم. ابویوسف و محمد بن حسن بهتزده پس از خداحافظی از زندان بیرون آمدند، در حالی که به یکدیگر می گفتند: ما آمده بودیم بحث حلال و حرام کنیم. او از امور غیبی خبر داد. زمان مرگ امری است نهانی. از کجا می دانست؟!
سپس فردی را مأموریت دادند تا آن مأمور زندان را تا فردا تعقیب کند و آنها را از وضع او مطّلع نماید.
آن مرد نیز وی را زیر نظر گرفت و شب را در مسجد محله که نزدیک خانه آن مأمور بود، خوابید. صبحگاهان دید فریاد عزا بلند است و مردم به داخل خانه وی آمد و شد میکنند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: فلانی دیشب از دنیا رفت. این مرد پیش ابو یوسف و محمد بن حسن آمد خبر مرگ آن مأمور را آورد.
مجدداً این دو به ملاقات حضرت آمدند و گفتند: " معلوم شد شما به حلال و حرام دین خدا آگاهید. ولی زمان مرگ او را که از اسرار غیبی الهی است از کجا دانستید؟ حضرت فرمود: از دروازه های علم رسول الله است که به روی حضرت امیرالمؤمنین گشودند و سپس آن علم الهی از هر امام به امام بعدی منتقل شده است.
۵- امام کاظم علیه السلام و زنده ساختن گاو مرده
علی بن مغیره گوید:
همراه امام موسی کاظم علیه السلام در منی میرفتیم که با زنی روبهرو شدیم که که فرزندان کوچکش به دورش حلقه زده بودند و همگی سخت میگریستند.
امام فرمود:" چرا گریه میکنید؟ "
زن که امام را نمی شناخت گفت:" تنها سرمایه من و این فرزندان یتیمم گاوی بود که از شیرش زندگی را میگذراندیم. اینک گاو مُرده و ما درمانده شدهایم."
امام فرمود:" آیا دوست داری آن گاو را زنده سازم؟ "
گفت:"آری، آری!"
امام به گوشه ای رفت و دو رکعت نماز خواند و دست به سوی آسمان گرفت و دعا نمود. آنگاه کنار گاو مرده آمد و ضربه ای به پهلوی گاو زد. ناگهان گاو زنده شد و از جا بلند شد. زن با دیدن این صحنه فریاد زد:" بیایید که قسم به خدای کعبه، او عیسی بن مریم است!
مردم ازدحام کردند و به تماشای گاو و سخنان زن مشغول شدند و امام خود را در بین مردم ناپدید نمود و به راه خود ادامه داد.
۶- امام کاظم علیه السلام و سخن گفتن به زبان فارسی
ابوبصیر از امام موسی بن جعفر علیه السلام پرسید:"امام با چه نشانههایی شناخته میشود؟"
فرمود :"امام راستین صفاتی دارد که اولین و مهمترین آن این است که امام قبلی معرفیاش کرده باشد. همان گونه که رسول خدا علی بن ابیطالب علیه السلام را معرفی کرد، هر امامی نیز باید امام پس از خود را معرفی نماید. نشانهی دیگر آن است که هر چه از او میپرسند، جواب بدهد و از هیچ چیز بیخبر نباشد. نشانهی دیگر اینکه هرگز در دفاع از حق سکوت نکند، از حوادث آینده خبر بدهد و به همهی زبانها سخن بگوید."
سپس فرمود:"هم اکنون نشانهای به تو مینمایم که قلبت مطمئن شود."
در همین حال مردی خراسانی وارد شد و شروع کرد به عربی سخن گفتن، اما امام پاسخش را به فارسی داد. مرد خراسانی گفت:" من خیال میکردم فارسی متوجه نمیشوید."
امام فرمود:"سبحان الله! اگر نتوانم جوابت را به زبان خودت بدهم، پس چه فضیلتی بر تو دارم؟" سپس فرمود:"امام کسی است که سخن هیچ فردی بر او پوشیده نیست. او کلام هر شخص و هر موجود زنده ای را می فهمد. امام با این نشانهها شناخته میشود و اگر اینها را نداشته باشد، امام نیست."
منابع؛
۱- زندگانی چهارده معصوم (ع) صفحه ۴۱۲
۲- زندگانی چهارده معصوم (ع) صفحه ۴۱۳
٣- بحار الانوار، ج ٤٨، ص ٢٢٤
۴- بحارالانوار، ج ٤٨، ص ٦٤
۵- بحارالانوار، ج ٤٨، ص ٥٥
۶- بحارالانوار، ج ٤٨، ص ٤٧
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ای آسمان فضل ؛ به دانائیت سلام .
در صبر سرآمدی ؛ به شکیبائیت سلام .
تنها ، تو کاظمی ؛ و به تنهائیت سلام .
فرخنده میلاد حضرت امام موسی کاظم(ع) ؛باب الحوائج ، به ارادتمندان حضرتش تهنیت باد
عیدتون مبارک
باب الحوائج نگهدارتون
خود شکن ؛ آئینه شکستن خطاست
مبارک این ولادت
تهنیت برشیعیان
حضرتش از این ولادت
رسید شادى شیعیان
به عرش اعلى
چونکه شد نور رخ
امام موسى هویدا
میلاد اسوه تقوا
امام موسی کاظم مبارک
با توست نورِ اعظم باب الحوائجی
در آستانهی تو کسی نا امید نیست
آقا برای ما همه باب الحوائجی
سلام عیدتون مبارک لطفا با دقت مطالعه بفرمایین فرمایش موسی بن جعفر راجع به
برکت در اموال
امام کاظم (ع)در مورد برکت در مال حلال فرمود: گوسفند درسال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد. سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه.
به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها..
چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .با اینکه مردم فراوان گوسفند را ذبح می کنند و از گوشت آن استفاده می کنند. علاوه بر اینکه تمام اجزای گوسفند قابل استفاده است بخلاف سگ، مال حرام اینگونه است. فزونی دارد ولی برکت ندارد.»
الكافي، كلينى، ج۵ ،ص۱۲۵
از اینجاست که پیامبر (ص) فرمود:
هولناکترین بلا بعد از من رواج حرام خواری
و رباخواری در امتم است!
یاحق
الان همه به نوعی گرفتارن و دل خوشی ما همین ائمه اطهار هستن
شما را به حق دخترت حضرت معصومه قسم میدم
حاجت من رو هم بده
خیلی دلتنگ هستم
و با خواندن این مطالب کمی آروم میشم
ممنون از همه عزیزان زحمتکش بولتن
سلام عیدتون مبارک لطفا با دقت مطالعه بفرمایین فرمایش موسی بن جعفر راجع به
برکت در اموال
امام کاظم (ع)در مورد برکت در مال حلال فرمود: گوسفند درسال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد. سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه.
به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها..
چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .با اینکه مردم فراوان گوسفند را ذبح می کنند و از گوشت آن استفاده می کنند. علاوه بر اینکه تمام اجزای گوسفند قابل استفاده است بخلاف سگ، مال حرام اینگونه است. فزونی دارد ولی برکت ندارد.»
الكافي، كلينى، ج۵ ،ص۱۲۵
از اینجاست که پیامبر (ص) فرمود:
هولناکترین بلا بعد از من رواج حرام خواری
و رباخواری در امتم است!
یاحق