تسخیر سفارت انگلستان در تهران توسط دانشجویان در هفته گذشته، بازتاب های داخلی و خارجی متفاوتی به همراه داشته است. مخالفان این اقدام با بیان اینکه این اقدام مخالف موازین بین المللی است، این حرکت را منفی قلمداد کرده و موافقان این اقدام نیز با بیان اینکه دولت انگلستان در طی سالهای بعد از انقلاب همواره سیاست های یک طرفه و خصمانه ای علیه ملت ایران در دستور کار خود قرار داده و بر خلاف همه موازین و مقررات بین المللی در این زمینه عمل کرده است، به دفاع از این حرکت پرداخته و معتقدند همانطور که 32 سال قبل نیز تسخیر سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، پاسخ مناسبی به اقدامات مداخله جویانه این دولت استکباری بود، تسخیر سفارت انگلستان نیز در همین راستا تعریف می شود و با گذر زمان، این اقدام بیش از هر چیز به نفع ملت و دولت ایران خواهد بود.
در اين زمينه، طی گزارش تفصیلی با تلخیص از کتاب "نقش انگلیس در فتنه 88" به بررسی مستند اقدامات خصمانه دولت انگلیس طی سالهای اخیر علیه ملت ایران می پردازد؛ اقداماتی که از تاسیس شبکه های تلوزیونی فارسی زبان تا کمک های مادی و معنوی به مخالفان جمهوری اسلامی را شامل می شود.
شبكه تلويزيوني خاندان سلطنتي انگليس براي فتنه سنگ تمام گذاشت
"با گسترش اينترنت، در دههي 1990 سرويس جهاني بيبيسي ابتدا به بخش آنلاين و اينترنتي مجهز شد و در اولين گام، وبسايت فارسي بيبيسي را در ماه مه۲۰۰۱- خرداد ۱۳۷۹راهاندازي كرد. سايت خبري فارسي بيبيسي در صفحهي جداگانه مانند صفحهي نخست (خبرهاي جهان، ايران و منطقه)، صفحهي ايران، افغانستان، تاجيکستان، جهان و... را در اين زمينهها به کاربران ارائه ميدهد. با راهاندازي تلويزيون بيبيسي صفحات اينترنتي آن نيز به وبسايت فارسي اضافه شد.
با این حال، بيبيسي در پيروي از منويات و سياست وزارت خارجهي بريتانيا در اوج مشکلات اداري و مالي دولت انگليس و در ميانهي خانهتکاني و کمکردن برنامهها و بخشهاي مختلف خود، ناگهان در اکتبر 2006، با چراغ سبز وزارت خارجه و پارلمان آن کشور تأسيس ِيک شبکه تلويزيوني فارسيزبان (يا چنان که خود ميگويند پي.تي.وي) را در سال 2008 اعلام کرد.
يک سال و نيم قبل، "نايجل چپمن" رئيس سرويس جهاني بيبيسي در نشست 27 ژوئن 2007 کميسيون روابط خارجي مجلس عوام بريتانيا، ضمن اشاره به مشکلات مالي و لزوم تعطيلي يا کاهش شماري از برنامههاي اين شبکه، صريحاً از تأسيس تلويزيون فارسي زبان بيبيسي بهعنوان "بالاترين اولويت در برنامه پيشنهادي [به وزارت خارجه] که داراي پرونده بسيار قوي است" ياد کرد.
در سالهاي اخير، برنامهي بازنگري جدي بريتانيا در بحث ديپلماسي عمومي صورت گرفته و مورد حمايت پارلمان آن کشور نيز قرار دارد. مجلس عوام بريتانيا نيز در اين خصوص فعال بوده و از چند طرح تحقيقاتي دربارهي ابعاد مختلف سرويس جهاني حمايت كرده و ميتوان به يک همايش نسبتاً بزرگِ دوروزه در دسامبر سال 2008 در دانشگاه لندن به مناسبت هفتاد و پنجمين سال تأسيس سرويس جهاني بيبيسي اشاره کرد.
در اين همايش، بيتالغزل اکثر مباحث آنان، جا انداختن استقلال رأي، بيطرفي و تعادل رسانهاي سرويس جهاني بيبيسي بود. ولي در برخي نوشتهها و مصاحبههاي مربوط به بيبيسي چنين عنوان اشاره شده که دخالت وزارت خارجهي بريتانيا در بخش فارسي محدود به دورههايي خاص مانند شهريور 1320، مليشدن نفت يا پس از 11 سپتامبر 2001 است و هيچ دخالتي از بالا در نحوهي کار تهيهکنندگان اين شبکه وجود ندارد.
راهاندازي تلويزيون بيبيسي فارسي شش ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران
شبکهي تلويزيوني فارسيزبان بيبيسي بهطور رسمي كار خود را از روز چهارشنبه، ۲۵ دي ماه 1387 (۱۴ ژانويه2009) آغاز كرد.
صادق صبا مدير كنوني تلويزيون فارسي بيبيسي در مورد نحوهي راهاندازي آن چنين ميگويد: «سه سال پيش از راهاندازي و ايجاد تلويزيون بيبيسي فارسي، گوردون براون نخستوزير کنوني بريتانيا که در آن زمان، وزير خزانهداري دارايي بود، از این موضوع پرده برداشت. براون، در پاييز سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که بودجهاي معادل ۱۵ ميليون ليره استرلينگ، نزديک به ۲۲ ميليون دلار در سال، براي راهاندازي بخش فارسي تلويزيون بيبيسي اختصاص داده است... بودجهي خاص براي تلويزيون فارسي نيز ۱۵ ميليون پوند است، که توسط دولت بريتانيا در اختيار بيبيسي قرار داده است. اين تلويزيون در حدود ۱۰۰ خبرنگار دارد و ۵۰ نفر نيز در کارهاي مديريتي و فني تلويزيون مشغول فعاليت هستند.» (مصاحبه صادق صبا با روانشاد، خبرنگار رادیو فردا)
تلويزيون فارسي بيبيسي از بدو تولد تاكنون سعي و تلاش وافر دارد كه به بينندگان خود تفهيم كند كه مستقل از دولت انگليس بوده و "بيطرف" است، اين در حالياست كه مستندات گوناگون حكايت از آن دارند بهلحاظ سياستگذاري و بودجه وابستگي مستقيم به دولت انگليس داشته و غيرمستقيم زيرنظر وزارت امور خارجهي بريتانيا قرار دارند و اين رسانه تاكنون بارها از سوي مقامات انگليسي مورد حمايت قرار گرفته است.
نقش باليوزي و ساير بهائيان در بيبيسي فارسي
اما يکي از مواردي که چه مسئولان سرويس بيبيسي و چه گزارشگران تاريخ بخش فارسي آن، خواسته يا ناخواسته، از کنار آن گذشته و يا آن را بسيار کم رنگ نشان دادهاند، حضور و تأثير انکارنشدني حسن موقر باليوزي (1908 تا 1980) و ديگر بهائيان در يک دورهي طولاني در سطوح جدي و سياستگذاري اين رسانه است. نکتهاي ديگري که در موضوع راهاندازي راديو فارسي بيبيسي اهميت دارد، تصدي مسئوليت "حسن موقر باليوزي" از رهبران سرشناس بهائيان در راديو فارسي زبان بيبيسي بود که بر اساس اسناد داخلي آرشيو سرويس جهاني بيبيسي، با دخالت وزارت خارجه صورت گرفته است.
از آن پس، چه در مسئله تأثيرگذاري بهائيان در سياستگذاري بخش فارسي، چه در مورد جذب ناراضيانِ مستأصلِ سياسي ايراني و چه در مورد مداخلات وزارت خارجهي بريتانيا در سياستگذاريهاي اين رسانه، البته با بازنگريها و فراز و فرودهايي، حکايت همچنان باقي است. باليوزي نخستين کسي بود که در ابتداي تأسيس بيبيسي فارسي از آن راديو براي مخاطبان سخن گفت. وي از اعضاي خاندان افنان و از اقوام نزديک "ميرزا علي محمد باب" و فرزند "محمدعلي (محمود) موقرالدوله باليوزي" حاکم پيشين بوشهر و وزير فوايد عامه و تجارت در کابينهي کودتاي سيد ضياءالدين طباطبايي در اواخر 1299 و اوايل 1300 شمسي بود. باليوزي در شرايطي به استخدام بيبيسي درآمد که چند ماهي قبل از آن به عضويت مجمع ملي بهائيان موسوم به "رضوان" درآمده بود.
اما تهيهي رپرتاژ آگهيهاي گزارشگونه، منحصر به سالهاي گذشته در بيبيسي نبوده و انتشار اخبار و گزارشهاي متعدد در اين موضوع نشاندهندهي تدوام اين سياست و استفاده بيبيسي از کارت بهائيت عليه ايران است.
در اين باره براي نمونه ميتوان به مجموعه گزارشهاي متعدد جانبدارانه و آگهيگونهي خبرنگاران اعزامي بخش فارسي در اسراييل و دربارهي مراکز مختلفِ بهائي در عکا و ديگر سرزمينهاي فلسطيني اشاره کرد که در ماه مي2007 براي راديو و وب سايت بيبيسي فارسي تهيه شد.
نقش تلويزيون فارسي بيبيسي در انتخابات دهم و مسائل پس از آن
يكي از اقداماتي كه دولت انگليس از ماهها قبل بر روي آن مانور ميداد، انتخابات دهم رياست جمهوري كشورمان در 22 خرداد 88 بود. ديويد ميليبند وزير امور خارجهي بريتانيا در سفرهايي كه چند ماه قبل از انتخابات مذكور به دمشق، بيروت، سرزمين اشغالي فلسطين و ابوظبي داشت، غالباً از سه انتخابات اسرائيل، لبنان و ايران در سالهاي 2008 و 2009 بهعنوان انتخابات سرنوشتساز كه ميتوانند منطقهي خاورميانه را تغيير دهند، بهويژه انتخابات ايران با حساسيت تمام ياد ميكرد.
به هر صورت ممكن بريتانيا راهاندازي تلويزيون فارسي بيبيسي را حدود شش ماه پيش از انتخابات دهم، آغاز كرد و در بدو امر، تلويزيون فارسي بيبيسي كه در حقيقت سخنگو و بيانكنندهي ديدگاه دولت بريتانيا در ايران است، در جهت جلب اعتماد عمومي مردم ايران تلاش كرد.
اما عملكرد ابتدايي اين تلويزيون در قبال انتخابات كاملاً متفاوت بود؛ بدينترتيب كه بهدليل فقدان اطلاعات ميداني و يا شيطنتهايش، خط تحريم و دلسردي مردم در پاي صندوقهاي رأي و سپس ايجاد اختلاف ميان نامزدهاي رياست جمهوري با حاكميت و رهبري و سرانجام تشكيك در سلامت انتخابات را در پيشگرفت.
دامنزدن به اغتشاشات و فتنهي 88، بهرهگيري از تصاوير مغشوش، تحريك افراد به حضور در درگيريهاي خياباني، قهرمانسازيها و شهيدسازيهاي مكرر و البته بعضاً از قبل سفارشي نظير: قتل ندا آقاسلطان، طرح مناسبت بعدي براي درگيريهاي خياباني، مقايسهي اغتشاشات و فتنهي 88 با تحولات انقلاب 1357، اسائهي ادب به ساحت مقدس امام حسين(ع)در عصر عاشورا، رصد دائمي اخبار و بيانيههاي ميرحسين موسوي و مهدي كروبي و... نیز از دیگر محورهای اصلی خط سیاسی این شبکه انگلیسی بود که در پایان به مواردی از آنها اشاره می شود:
انعکاس صحنهي جان سپردن ندا آقا سلطان در بيبيسي برندهي بهترين فيلم خبري سال شد
در حاليكه پروژهي فيلم اوليه و قتل ندا آقا سلطان از اساس مشكوك و كاري حسابشده توسط سرويسهاي امنيتي بيگانه بهويژه MI6 بود و فيلم منتشر شده، كاملاً ساختگي و بر اساس سناريويي از پيش تعيينشده، ضبط شده بود و يكي از مجريان اين پروژه جان لاين خبرنگار بيبيسي در تهران بود، به يكباره تلويزيون فارسي بيبيسي و ساير شبكههاي خارجي از اين فيلم سوءاستفاده كردند.
در این زمینه، بی بی سی اعلام کرد: «صحنهي جان سپردن ندا "به تصويري نمادين از مقاومت مردم ايران" تبديل شده است. فيلم صحنهي جان سپردن ندا آقاسلطان برندهي جايزهي بهترين فيلم خبري سال شد.روز سهشنبه، 27 بهمن (16 فوريه)، اسامي برندگان جايزهي روزنامهنگاري جورج پولک George Polk براي بهترين فيلمهاي خبري در سال 2009 انتشار يافت و اعلام شد که تصويربردار ناشناسي که با استفاده از گوشي تلفن همراه صحنهي قتل ندا آقاسلطان را در جريان تجمع معترضان به نتيجهي انتخابات ايران ضبط کرده و در دسترس جهانيان قرار دادهبود، بهترين تصويربردار خبري سال شناخته شدهاست.جوايز جورج پولک، که هر ساله توسط دانشگاه لانگ آيلند اهدا ميشود، از معتبرترين جوايز براي روزنامهنگاران آمريکايي و خارجي در رشتههاي مختلف روزنامهنگاري است.»
پروپاگاندا برای اغتشاش در 13 مراسم آبان
تلويزيون بيبيسي فارسي بهنقل از يكي از مفسرانش بهنام مهدي خلجي كه آنرا پژوهشگر مؤسسهي مطالعات خاورنزديک واشنگتن خواند؛ گفت: «بهنظر ميرسد سيزده آبان فرصتي تازه در اختيار مخالفان دولت جمهوري اسلامي ميگذارد تا اعتراضهاي خود را به نتيجهي انتخابات دهم رياستجمهوري و اعلام پيروزي محمود احمدينژاد ادامه دهند.همچون روز قدس که با برخي از شعارها، سياست خارجي جمهوري اسلامي را آماج ميگرفت و خواهان حذف شعار"مرگ بر آمريکا" و "مرگ بر اسراييل" از شعارهاي تظاهرات سيزده آبان شوند.
سنگ تمام در پوشش خبری اغتشاشات عاشورای 88 و حمایت از هتاکان به عزاداران سیدالشهدا
«ميرحسين موسوي، از رهبران مخالفان دولت ايران، همزمان با آغاز ماه محرم، با يادآوري وقايع روز عاشوراي سال ۸۸ به انتقاد از اوضاع سياسي ايران پرداخت. آقاي موسوي در يادداشتي که عصر جمعه، ۱۹ آذر 89 - دهم دسامبر 2010 منتشر شد، با اشاره به ريشههاي ديني نهفته در عزاداريهاي شيعيان در ماه محرم و راهپيماييهاي روزهاي تاسوعا و عاشورا در سال ۱۳۵۷، به مقايسهي تحولات سياسي پس از خرداد ۸۸ و اين وقايع پرداخته است.
در يادداشت آقاي موسوي، وقايع روز عاشورا در سال گذشته (ششم دي ماه ۱۳۸۸) مورد توجه قرار گرفته است.
اين کانديداي معترض به نتايج انتخابات، در پايانِ يادداشت خود با بازگو کردن وقايع پس از روز عاشورا و اقدامات اعضاي خانوادهي حسين بن علي (امام سوم شيعيان) در راه مبارزه با يزيدبن معاويه، از معترضان به نتايج انتخابات ۸۸ خواسته است که درکنار حضور در مراسم عزاداري ماه محرم، براي "زنده نگهداشتن" ياد کشتهشدگان وقايع پس از انتخابات نيز تلاش کنند.
رهبر ايران در سخنان خود طي ماههاي گذشته بارها از اعتراضات به نتايج انتخابات ۸۸ بهعنوان "فتنه" ياد کرده است. فتنه واژهاي است که روحانيون شيعه معمولاً از آن براييادآوري وقايع پس از فوت پيامبر اسلام استفاده ميکنند و کساني را که از آنها بهعنوان "خوارج" و دشمنان پيغمبر اسلام نام برده ميشود، تحت عنوان 'فتنهجو' و 'فتنهگر' ياد ميکنند».
رپرتاژ بی بی سی در حمایت از دلسوزی موسوی و کروبی برای پنج تروریست
«يک روز پس از اجراي حکم پنج زنداني که روز يکشنبه (9 مه) در تهران اعدام شدند، مير حسين موسوي از رهبران مخالف دولت در اعتراض به اين اعدامها بيانهاي دوشنبه، 10 مه 2010 / 20 ارديبهشت1389 منتشر کرد و اعلام اعدام ناگهاني اين زندانيان را "شبيه روند ناعادلانهاي" دانست که "در طول ماههاي اخير منجر به صدور احکام شگفتآور براي عدهي زيادي" از شهروندان ايراني شده است.
اين نخستين واکنش يکي از رهبران موسوم به جنبش سبز در داخل ايران به اعدام اين پنج زنداني است.
روز يکشنبه دادسراي عمومي و انقلاب تهران اعلام کرد که فرزاد کمانگر، علي حيدريان، فرهاد وکيلي، شيرين علم هولي و مهدي اسلاميان به اتهام "مشارکت در بمبگذاري در مراکز دولتي و وابستگي به پژاک" در زندان اوين اعدام شدند».
اما ميرحسين موسوي در حاليكه از آزادي انساني، حقوق بشر، صداقت و انسانيت سخن می گفت که هم زمان از بمبگذاران در يک حسينيه و قاتلين عزادار حسيني و تروريستهاي پژاک که شهروندان بيگناه را ميکشند، از آنها بهعنوان «انسانهاي حقجو» يادكرده و چنين حمايت ميکند که در نوع خود موضعگيري بينظير در طول تاريخ انقلاب اسلامي است. اما اين پنج نفر چه کساني بودند؟ مهدي اسلاميان يکي از عوامل انفجار بمب در حسينيهي شهداي شيراز بود. فرزاد کمانگر تروريستي بود که در سال 85 از منزل وي تعداد قابل توجهي بمب ساعتي و اسلحه پيدا ميکنند. بعد از دستگيري فرزاد کمانگر مشخص شد که به اتفاق فرهاد وکيلي در انفجار دو بمب در ساختمانهاي فرمانداري و ادارهي بازرگاني کرمانشاه در ارديبهشت سال ۱۳۸۵ نقش داشتهاند. علي حيدريان نيز به اتهام همکاري با اين فرزاد کمانگر و ارتباط با پژاک در تهران دستگير شده بود. شيرين علم هولي آتشگاه عضو گروهک پژاک نيز در خرداد سال ۱۳۸۷ پس از کارگذاشتن يک بمب زير خودرويي در پارکينگ قرارگاه سپاه در غرب تهران و انفجار آن دستگير شد.
ذوق زدگی بی بی سی از نامگذاری سال 89 توسط موسوی!
"ميرحسين موسوي پنجشنبه، 18 مارس 2010 / 27 اسفند 1388در يک پيام ويديويي که به مناسبت فرا رسيدن عيد نوروز منتشر شده است، سال ۸۹ را سال "استقامت و پايداري" براي تحقق مطالبات جنبش سبز وعقبگرد از اين خواستهها را "خيانت به ملت و اسلام و خون شهدا" دانسته است، و گفت:«"دامنهياين جنبش آنچنان فرا رفته است که در آن سوي دنيا مردم خود را وابسته به هويت عميق ايراني، اسلامي ميدانند و براي انقلاب وعظمت و پيشرفت کشور زحمت ميکشند".
ميرحسين موسوي همچنين بار ديگر به خواست مردم قبل و پس از انتخابات اشاره ميکند که با تلاش براي سهيم بودن در سرنوشت ملي آغاز شد، اما پس از انتخابات و نحوهي برخورد حکومت با اعتراضات مردم، اين مطالبات از حد "رأي من کجاست" و "تعيين تکليف انتخابات" به مطالبات ديگري تبديل شد.
آقاي موسوي به آيندهي جنبش سبز اشاره ميکند و از مردم ميخواهد که دامنهي جنبش سبز را به همهي "اقشار و قوميتها و استانها" گسترش دهند. در ويديوي ديگري زهرا رهنورد، همسر ميرحسين موسوي و از فعالان سياسي در ايران در پيام مشابه ضمن تبريک سال نو، جنبش سبز را جنبشي تحولخواه دانسته که در پي اصلاح امور و تغيير آن به وضعيت مطلوب قدم برميدارد».
محمد خاتمي، رئيس جمهوري پيشين ايران با انتقاد شديد از نحوهي اداره کشور، در مورد گسترش بحران در طول سال جاري هشدار داد.آقاي خاتمي روز جمعه ۲۰ فروردين (۹ آوريل) در ديدار با گروهي از دانشجويان دانشگاه تهران گفت: "موقعيت کشور بعد از انتخابات بد است و ملت هزينهي بسيار بالايي در اين ايام پرداخته است؛ عواقب مديريت موجود در جامعه مطلوب نيست و اگر چارهايانديشيده نشود، سال ۸۹ سال بحرانهاي اجتماعي خواهد بود." او رسانهها و سخنگويان رسمي حکومت را به "در پيش گرفتن استراتژي دروغ" متهم کرد و گفت که عدهاي به دنبال قطببندي جامعه و "برانداز" جلوهدادن اصلاحطلبان هستند.
بسياري از مسئولان سياسي و امنيتي ايران و رسانههاي نزديک به حکومت اين کشور، معترضان و هواداران جنبش اعتراضي موسوم به "جنبش سبز" را "اغتشاشگر" و رهبران آنها را "سران فتنه" مينامند.آقاي خاتمي در شرايطي نسبت به بروز بحرانهاي اجتماعي در سال ۱۳۸۹ هشدار داده است که بسياري از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و صاحبنظران اقتصادي در مورد عواقب اجراي قانون هدفمند کردن يارانهها ابراز نگراني ميکنند.خاتمي گفت: "ما خواهان براندازي نظام نيستيم و خواست ما حفظ نظام است".
ادعای بی بی سی مبنی بر بيشترين ديد منفي نسبت به ايران طبق نظرسنجي خودساخته!
نظرسنجي18 آوريل سال ۲۰۱۰ (29 فروردين 1389)بي بي سي در ۲۸ کشور جهان نشان دادهاست که نظرها دربارهي ايران منفيتر از ساير کشورهاست. از لحاظ نگرش منفي به کشورها، بعد از ايران (۱۵ درصد) کشورهاي پاکستان (۱۶ درصد)، کرهي شمالي (۱۷ درصد)، اسرائيل (۱۹ درصد) و روسيه (۳۰ درصد) در ردههاي بعدي قرار دارند.
نگرش منفي مردم روسيه به ايران با ۱۳ درصد افزايش به ۴۲ درصد رسيده و نگرش مثبت مردم چين به ايران نيز با ۱۱ درصد کاهش به ۳۰ درصد سقوط کردهاست.چين و روسيه دو کشوري هستند که در مذاکرات شوراي امنيت سازمان ملل متحد براي اعمال تحريم عليه برنامههاي اتمي ايران نقش مهمي ايفا ميکنند.در بين برخي کشورهاي مسلمان و نزديک به ايران نيز اين نگرش منفي رشد داشتهاست. در مصر که سال گذشته ۳۶ درصد از پاسخدهندگان نفوذ ايران را مثبت ارزيابي ميکردند، اکنون تنها ۲۷ درصد چنين ديدگاهي دارند.
پنجاه و هشت درصد از شرکتکنندگان در آمريکاي مرکزي نيز گفتهاند ديدگاهي منفي به ايران دارند که در مقايسه با سال گذشته ۹ درصد افزايش نشان ميدهد.
پوشش خبری ویژه و حمایت آمیز اعدام تروريستهاي جندالشيطان و پژاک و...
يکي از مواردي که تلويزيون بيبيسي فارسي بهصورت برجسته به آنها ميپردازد، مصاحبه با اعضاي تجزيهطلب و گروههاي تروريستي جندالشيطان، پژاک،کومله ،اهوازي و...است. در اين راستا تاکنون چندين بار و بهکرات با تروريستهاي اين افراد مصاحبه تلويزيوني و تلفني داشته است. در اين حال اخبار و تحولات مربوط به اين گروهکها را پوشش رسانهاي ميدهد. از جملهي اين گزارشهاي خبري ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
الف/ «اعدام پنج زنداني در ايران علاوه بر اعتراضهاي مختلف در داخل و خارج ايران، به طرح پرسشهاي جديد در ميان مخالفان دولت محمود احمدينژاد انجاميده است. دوشنبه 10 مه 2010 - 20 ارديبهشت 1389تنها يک روز پس از انتشار خبر اعدام چهار مرد و يک زن به اتهام عضويت در "گروهکهاي ضد انقلاب،" صفحات شبکههاي اجتماعي اينترنتي شاهد بحثهايي دربارهي واکنش جنبش سبز و رهبران آن به اين اعدامها است و برخي ميپرسند چرا رهبران جنبش سبز "دستکم به نحوهي اعدام اين افراد" اعتراض نکردهاند. اين درحالي است که ميرحسين موسوي پس از ۲۴ ساعت از گذشت اين رويداد، با انتشار بيانيهاي روند محاکمه، دادرسي و اطلاعرساني به مردم را در جريان اعدام اين پنج نفر "ناعادلانه" خوانده است... در طول هشت هفته، از دهمين دورهي انتخابات رياست جمهوري ايران تا زمان اجراي مراسم سوگند رياست جمهوري توسط محمود احمدينژاد، ۱۱۲ مورد اجراي حکم اعدام در ايران ثبت شده است.
اگر همه رهبران جنبش سبز در برابر هرگونه "بيقانوني" و "عدم رعايت حقوق شهروندي" اعتراض نکنند، آنگاه اين انتقاد که جنبش سبز هم "خودي و غيرخودي" ميشناسد، دستکم به رهبران اين جنبش وارد خواهد بود.مقامات قضايي ايران اعدام فرزاد کمانگر، علي حيدريان، فرهاد وکيلي، شيرين علم هولي و مهدي اسلاميان را مطابق قوانين مجازات اسلامي و برابر قانون مجازات "محاربه" ميدانند.
اعدامهاي صورتگرفته پس از انتخابات بحثبرانگيز خرداد ۸۸ همواره با واکنشهاي متعدد مخالفان دولت آقاي احمدينژاد همراه بوده است.پرسشهاي مطرحشده پس از اعدامهاي روز يکشنبه (۱۹ ارديبهشت) از آن نظر جديد محسوب ميشوند که رهبران جنبش سبز را که بارها بر "همهگير" و "همگاني" شدن دامنه اين جنبش سخن گفتهاند در برابر اين پرسش قرار ميدهد که "آيا جنبش سبز هم خودي و غيرخودي ميشناسد؟"به هر صورت، با نزديکتر شدن به خرداد ۸۹ و قرار گرفتن در آستانهي نخستين سالگرد شکلگيري جنبش سبز، به نظر ميرسد هرگونه رويدادي مانند اعدامهاي روز گذشته، ميتواند محملي براي طرح بحثهاي جديد در ميان معترضان به نتايج انتخابات خرداد ۸۸ شود.»
ب/ «مصاحبه با رحيم بندويي يک عضو جداييطلب بلوچ و وابسته به گروهک جندالشيطان مقيم لندن در برنامهي موسوم به 60 دقيقه بيبيسي فارسي.» در اين مصاحبه 15 دقيقهاي بندويي در توجيه عمليات تروريستي چابهار در روز تاسوعاي 89 که از 38 تن شهيد اين عمليات 12 نفر آن کودک چابهاري بودند، اينگونه اقدامات تروريستي را از سوي جندالشيطان طبيعي و در راستاي استيفاي حقوق مردم بلوچ خواند.
نگرانی انگلیس درباره انتخابات ایران و خشونت در برخورد با قانون شکنان!
1/ نخستوزير انگليس 16 ژوئن 2009 – 26 خرداد 88 در مصاحبه با شبكهي اسكاي نيوز، گفت:
«سؤالات جدي دربارهي چگونگي ادارهي انتخابات اخير ايران وجود دارد كه بايد به آنها پاسخ دادهشود. نبايد هيچگونه خشونتي در پاسخ به اعتراضهاي مسالمتآميز وجود داشتهباشد. ما معتقديم ايران بايد به اين مسئله با دقت بسيار توجه كند كه روابط ايران با بقيهي كشورهاي جهان و احترام كشورهاي ديگر به ايران، بستگي به نحوهي پاسخ دولت ايران به اعتراضهاي مشروعي كه ابراز شدهاند، دارد و بايد ايران به آنها جواب بدهد.»
ایران نشان دهد انتخابات عادلانه بوده است!
2/ سايت نخست وزيري انگليس، 19 ژوئن 2009 – 29 خرداد 1388 بهنقل از گوردون براون نوشت: «ما از ايران ميخواهيم كه نشان دهد انتخابات عادلانه بودهاست و تنها مردم ايران در مورد رهبر آيندهي خود از طريق روند انتخابات تصميم بگيرند. ايران بايد نشان دهد كه بيرحمي و سبوعيت مشاهده شده طي روزهاي گذشته را هرگز تكرار نميكند. ما كاربرد خشونت و سركوب رسانهها در ايران را محكوم ميكنيم. ما از ايران ميخواهيم تا بخشي از جامعهي بينالملل باشد و نه آنكه منزوي شود. بريتانيا علاقهمند به روابط مستحكم با ايران است، اما انجام اينكار مشروط به پاسخ و واكنش ايران نسبت به اوضاع جاري در ايران دارد.»
بخشی از مردم ایران می خواهند انگلیس صدای آنها باشد!
3/ گوردون براون نخستوزير انگليس 1 جولاي 2009 – 10 تير 88 در جلسهي پرسش و پاسخ مجلس عوام گفت: «بريتانيا به طرح نگرانيهايي به مراجع حكومتي ايران ادامه خواهد داد. مطمئن هستم كل مجلس در نااميدي عميق من نسبت به رفتار اخير رژيم ايران سهيم هستند... عدهاي از مردم ايران ميخواهند كه بريتانيا صداي مشروع و آزاديخواهي آنها باشند، آنها خواستار دموكراسي و آزادي بيشتر هستند. به هر حال ما به طرح نگرانيهاي خود در مورد ايران با شركاي بينالمللي خود،ادامه ميدهيم.»
از اجماع جی 8 علیه ایران استقبال می کنیم/ سفارتخانهها باید بدون محدودیت وظایفشان را انجام دهند
4/ گوردون براون نخستوزير انگليس 13جولاي 2009 – 22 تير88 در حاشيهي اجلاس گروه هشت،گفت: «من از انسجام به نمايش گذاشته توسط گروه 8 در خصوص حوادث جاري در ايران استقبال ميكنم كه موافقت كردند سفارتخانهها در ايران بايد اجازهي انجام وظايفشان بهطور مؤثر و بدون محدوديت قهري يا ارعاب و تهديد كارمندانشان را داشته باشند، ضمن آنكه بازداشت غيرقابل توجيه روزنامهنگاران و دستگيري اخير اتباع خارجي، اقدامي غيرقابل قبول است.»
رمزگشایی از ارتباط سفیر انگلیس در تهران و ادعاهای موسوی و کروبی مبنی بر تقلب در انتخابات
5/ اولين بيانيهي ديويد ميليبند در تاريخ 13 ژوئن 2009- 23 خرداد 88،: «من بعد از ظهر امروز با سفيرمان در تهران صحبت كردم. ما در خصوص نگراني دو نامزد انتخابات نسبت به شمارش آراي صندوقهاي رأي مطالبي دريافت كرديم. ما روند تحولات در ايران را دنبال ميكنيم، اولويت ما اين است كه ايران نگرانيهاي جامعهي بينالمللي و مهمتر از همه در قضيهي تكثير هستهاي مشاركت داشتهباشد.»
ایران هموراه شیطان سازی کرده اما اوباما این ابزار را از ایران گرفته است!
6/ ديويد ميليبند در تاريخ 25 ژوئن 2009- 4 تير88 در مصاحبه با مجري شبكهي اسكاي بريتانيا، گفت: «رژيم ايران با مردم خود دچار بحران اعتبار شده است. به نظر ما سركوب و سختگيري ايران موفقيتآميز بودهاست. الان لفاظي عليه آمريكا افزايش يافته است، هفتهي پيش اين حملات عليه بريتانيا بود. معتقدم همهي دولتها هر وقت در داخل كشور خود تحت فشارند با اين وسوسه مواجهاند كه به خارجيها و بيگانگان حمله كنند و فرافكني كنند. اما مهم است كه بدانيد اعتبار دولت ايران دچار صدمه شده و اين از نسبت دادن تظاهرات به تحريك خارجي ها، معلوم ميشود... شيطانسازي جزو اصلي رژيم ايران طي 30 سال گذشته بودهاست ولي اوباما اين ابزار را از دست آنها بيرون کشید.»
دفاع شرم آور از حسین رسام، محرم امنیتی دستگیر شده سفارت انگلیس
7/ ديويد ميليبند وزير امورخارجهي بريتانيا (29 اكتبر2009– 7 آبان 88) دربارهي محكوميت حسين رسام (کارمند سفارت بریتانیا در تهران) با صدور بيانيه اي گفت: «گزارشهاي مبني بر محکوميت حسين رسام بهمدت چهار سال بسيار نگرانکننده است. سفير بريتانيا در تهران با معاون وزير امورخارجهي ايران صحبت کرده و مراتب نگراني (کشورش) را در اين رابطه بيان داشتهاست.»
این در حالی بود که رسام از کارمندان سفارت انگلیس در تهران به دلایل جرایم امنیتی دستگیر شده و در دادگاه خود در مرداد ماه 88 گفته بود:
«سفارت انگلیس در طول دوره های اخیر به دلیل سیاست های خصمانه علیه نظام و محدودیت های شدیدی که دیپلمات ها داشتند و ترس از اینکه عملیات جمع آوری اطلاعات آنها افشا شود اقدام به استفاده از کارکنان محلی و برای این کار شبکه مرتبطین را ایجاد و اداره عملیات را از داخل کشور آغاز کرد.
به همین دلیل به بنده و سایر کارکنان دستور داده شد با ایجاد شبکه به تامین اخبار و اطلاعات مورد نیاز انگلیس اقدام کنم که در طول پنج سال فعالیت خود در این سفارت تا سال گذشته130 مرتبط داشتم که امسال با افزایش 50 نفری، تعداد مرتبطین بنده 180 نفر شد.
تماس ها و ملاقات های ما با مرتبطین در رستوران ها و کافی شاپ ها صورت می گرفت و تلاش می شد این ملاقات ها در مکانی غیر از سفارت انجام شود. سفارت هزینه آن را پرداخت می کرد و آنها را مهمان سفارت می دانست و بعداً مطالب و گفتوگوها به اطلاع مقامات سفارت می رسید.
از جمله مرتبطین و بیشتر ارتباط ما با اصلاح طلبان روشنفکر از جمله عطریانفر، شمس الواعظین و سعید لیلاز بود و دوستانی مانند آنها با دیپلمات ها و خبرنگاران خارجی به راحتی مصاحبه و صحبت می کردند.
دبیر اول سیاسی سفارت از کارمندان محلی درخواست کرده بود تا صبح فردای تجمع غیرقانونی در میدان بهارستان از آثار تخریب شده توسط اغتشاشگران عکس تهیه کنم و سفیر انگلیس به همراه کاردار سفارت در تاریخ 28 سه 88 برای مشاهده راهپیمایی آرام و غیرقانونی طرفداران موسوی اقدام کرده بودند.
آقای دومتروس یکی دیگر از اعضای بخش سیاسی سفارت در دو مقطع به نشانه حمایت از جریان سبز با پوشیدن لباس سبز در میان تجمع کنندگان حاضر شده بود.»
ایران حامی تروریسم است و به حقوق بشر احترام نمی گذارد!
8/ ديويد ميليبند در روزنامهي فايننشال تايمز 7 دسامبر2008 – 16 آذر 1388 مقالهاي با عنوان «چرا نبايد به فشار بر ايران پايان داد؟» نوشت:
«ايران به پشتيباني خود از تروريسم ادامه ميدهد و به گروههاي معارض در عراق و افغانستان ياري ميرسانند. همچنين، دولت ايران به حقوق بشر احترام نميگذارد.چرا رهبري ايران تقابل را برميگزيند و همكاري سازنده با جامعهي بينالملل را رد ميكند؟ اگر اين مسئله بر اين ديدگاه استوار باشد كه اهداف ما در ايران دشمنانهاند، آنگاه من ميخواهم تمامي ايرانيان هم رهبران و هم مردم ايران بدانند كه چنين ديدگاهي نادرست است. هدف ما آن است كه سياست حكومت ايران و نه خود آن را تغيير دهيم.»
سنگ تمام انگلیس در دفاع از دو تروریست بمبگذار
9/ ديويد ميليبند وزير امورخارجهي انگليس در قبال اجراي حکم اعدام محمدرضا علي زماني و آرش رحمانپور هشتم بهمن ١٣٨٨ - 29 ژانويهي2010 از اغتشاشگران پس از انتخابات دهم، طي بيانيهاي اعلام كرد:
«من از گزارشهاي رسيده مبني بر اجراي حکم اعدام محمدرضا عليزماني و آرش رحمانپورکه سحرگاه امروز در ايران انجام شد، بسيار هراسان شدم.»
این در حالی بود که بنا بر اعلام رسمی دادسرای تهران، آرش رحمانی پور به اتهام عضویت در گروهک ضد انقلابی انجمن پادشاهی دستگیر شده بود. وی در بازجویی اولیه، عضویت در گروهکی ضد انقلابی موسوم به تندر و برنامهریزی برای آتش زدن مراکز عمومی مانند امامزاده زید در منطقه بازارتهران و امامزاده علی اکبر(ع) و همچنین تهیه مواد منفجره را پذیرفته و اظهارداشت به علت شلوغی امامزاده و حضور نیروهای بسیجی و انتظامی موفق به اجرای طرح بمب گذاری خود نشده بود.
وی هم چنین اقرار كرد که به همراه یکی از دوستان خود به نام پیمان، خود را به انجمن پادشاهی معرفی كرده و ضمن عضویت در این انجمن، با اعضای آن که بعضاً دارای کد و نام رمز بودهاند، از طریق ایمیل و چت در مورد ساخت مواد شیمیایی و بمب ارتباط برقرار كرده است و برخی از مواد منفجره ساخت خود را نیز در بیابانهای اطراف تهران، پارک جنگلی و جادههای شمال کشور آزمایش کرده بود.
محمدرضا علی زمانی دیگر فرد اعدام شده نیز به اتهام عضویت در گروهک ضد انقلابی انجمن پادشاهی دستگیر شده بود.
نامبرده همچنین با عوامل فعال در گروهک ضد انقلابی انجمن پادشاهی در زمینه تأمین منابع مالی و نیز کسب آموزش شیوه راه اندازی هستههای تروریستی، ساخت بمبهای دستی و انفجاری مرتبط میشود. نامبرده همچنین طریقه ساخت بطریهای انفجاری را از طریق پست الکترونیک به مرتبطین خود در ایران آموزش داده بود تا در زمان اعلام از سوی گروهک انجمن پادشاهی، برای انفجار در مراکز دولتی از آن استفاده شود. وی همچنین اسامی و محل سکونت تعدادی از نیروهای بسیجی ساکن اسلامشهر را هم از طریق رابطین خود در ایران، به انجمن پادشاهی و رابط ضد انقلاب خود ارایه کرده بود.
فضاسازي منفي در مورد اعدام سکینه محمدی
10/ يکي ديگر از مواردي که انگليسيها سعي داشتند از آن عليه ايران بهرهبرداري كنند، موضوع جنايت و خيانت زني بود که با نمونههاي آن در کشورهايي نظير آمريکا بهمراتب بدتر برخورد شدهاست اما چون موضوعي متعلق به ایران بود دولت انگليس و ساير کشورهاي غربي فکر ميکنند با فشار مضاعف ميتوانند دولت و ملت ايران را وادار به چشمپوشي از اجراي قانون كنند. در اين راستا پیرامون جنايت و خيانت خانم سکينه محمدي آشتياني که شوهرش را با تباني فردي بهقتل رسانده و با او روابط نامشروع داشتهاست، وزير امورخارجهي بريتانيا می گوید: «بريتانيا هروقت و هر زمان که با مسألهي [نقض] حقوق بشر مواجه شود، نگراني خود را از اين مسائل ابراز خواهد کرد»
آغاز تهمت ها به فرزند رهبر انقلاب توسط انگلیسی ها و خط دادن به جریان فتنه
11/ یکی از محورهای شعارهای جریان ضدانقلاب و فتنه پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری، علیه فرزند رهبر معظم انقلاب بود، شعارهایی که بیشتر جنبه فحاشی داشت اما جالب است که یکی از نخستین ادعاهای فاقد هرگونه سند علیه وی، توسط یکی از سیاستمداران انگلیسی طرح می شود.
مايك گيپس از حزب كارگر و رئيس كميتهي خارجي مجلس عوام در جلسهي 9 جولاي 2009 – 18 تير 88 در جلسهي مشترك پارلماني با دولت بريتانيا دربارهي ايران، گفت: «آقاي مجتبي خامنهاي رياست شبهنظاميان بسيج را بر عهده گرفتهاست(!) او به ميليونها دلار در ساير كشورها دسترسي دارد(!) و قصد گرفتن مقام رهبري را دارد (!)»
دیپلمات انگلیسی: در آستانه انتخابات ایران به هم خواهد ریخت
12/ اظهارات قابل توجه ديپلمات ارشد يکي از کشورهاي عربي: نامبرده در تاريخ 5 تير 88 – 26 ژوئن 2009 گفت: «كيم هاولز معاون امور خاورميانهي وقت وزارت امورخارجهي انگليس يكسال و نيم قبل از انتخابات با اشاره به نام يک کشور عربي، گفت: «اين کشور نبايد خيلي روي روابط خود با ايران حساب باز كند، چون ما مسائل ايران را بهدقت زير نظر داريم و اوضاع در ايران اينطور باقي نخواهد ماند. ما اطلاعات دقيقي از داخل ايران داريم و افراد زيادي در ايران براي ما كار ميكنند. در آيندهي نزديك و در آستانهي انتخابات و يا بعد از آن وضعيت ايران بههم خواهد ريخت. من(سفير کشور عربي) وقتي درگيريهاي اخير(فتنهي 88) را در ايران از تلويزيون ديدم، بهياد حرفهاي آنروز كيم هاولز افتادم، هر چند كه او در آنزمان معاون وزارت خارجهي بريتانيا نبود، ولي فهميدم سياست بريتانيا در ايران اجرا شد.»
ميدانستيم در انتخابات ايران تقلب نشده ولي توانستيم از آن كمال استفاده را ببریم
13/ اظهارات عجيب فرانك بيكر يکي از مسئولين وزارت امورخارجهي انگليس درخصوص انتخابات دهم: «يکي از نمايندگان مجلس کشورهاي عربي پس از ملاقات مورخ 9 تير 88 – 30 ژوئن 2009 با فرانک بيکر گفت: «من اخيراً در لندن با فرانك بيكر مسئول ميز عراق ملاقات داشتم. بيكر اطلاع كامل از اوضاع ايران نيز داشت و از قضا، دشمني كامل با ايران دارد، معتقد بود مسبب همهي مشكلات منطقه ايران است و گفت: «دو موضوع ركسانا صابري و انتخابات رياستجمهوري براي بريتانيا فرصتي بود تا از آن كاملاً استفاده كنيم. ما ميدانستيم در انتخابات اخير رياستجمهوري ايران تقلبي نشده و مسائل ظرف دو هفته حل ميشود، ولي توانستيم از آن كمال استفاده را كرده و انتقام بازداشت 15 ملوان بريتانيايي در 24 مارس2007 را از ايران گرفتيم.»
تلاش انگلیس برای جدا کردن جزایر ایرانی ابوموسی، تنب کوچک و بزرگ
14/ ابوموسي و انگليسيها، در اين راستا سياست ايران هراسي بهعنوان تاکتيکي کاملاً مشخص جهت فشار ديگران عليه ايران، يکي از روشهاي انگليس عليه کشورمان بود. در اين زمينه، انگليسيها به چند اقدام زير دست زدند:
مجلس عوام انگليس در آستانهي برگزاري برگزاري انتخابات رياستجمهوري(19 خرداد 88 – 9 ژوئن 2009) با حضور ايوان لوئيس معاون وزارت امورخارجهي آن كشور، در طي جلسهاي مبسوط، مداخلهي آشكاري در موضوع جزاير ايراني ابوموسي، تنب كوچك و تنب بزرگ كرد. در اين جلسه، بهترتيب جان گروگان، از حزب كارگر، مايكل ويير از حزب ناسيوناليست اسكاتلند، نيكلاس وينترتون از حزب محافظهكار و ايوان لوئيس بهعنوان نمايندهي دولت بريتانيا ضمن حمايت از ادعاي امارات، چندبار بهجاي رعايت نام خليجفارس از اسامي ناقص استفاده كردند.
در واكنش به اين اقدام پارلمان و دولت انگليس، سفارت جمهوري اسلامي ايران در لندن يادداشت اعتراض خود را به وزارت امورخارجهي بريتانيا ارسال و تأكيد كرد:
«كليهي اظهارات و مواضع مطروحه در اين جلسه را دخالت آشكار در حاكميت ملي و نقض تماميت سرزميني ايران دانسته و آنرا مطلقاً مردود ميداند». در ادامهي اين يادداشت توجه مقامات آن كشور را به رعايت دقيق نام كامل و صحيح خليجفارس مبتني بر مستندات حقوقي از جمله اسناد مصوب سازمان ملل متحد جلب كرده است . (يادداشت سفارت جمهوري اسلامي ايران. مورخ 27 خرداد 88)
طراحي رییس MI6 برای ترور دانشمندان هسته ای ایران
15/ آبان ماه 89 و دقیقا چند روز قبل از ترور شهید شهریاری دانشمند هسته ای ایران و دکتر فریدون عباسی، جان ساورز رییس سازمان جاسوسی- امنیتی انگلستان اعلام کرد: «باید اقدامات اطلاعات و امنیتی به مقابله با ایران هسته ای رفت.»
از قطعنامه حقوق بشر علیه ایران استقبال میکنیم
16/ ديويد ميليبند وزير امورخارجهي بريتانيا (20 نوامبر 2009- 29 آبان 88) در راستاي اتخاذ قعطنامهي حقوق بشر عليه ايران در مجمع عمومي سازمان ملل، گفت: «من کاملاً از اتخاذ اين قعطنامه استقبال ميکنم. اين امر يک پيام روشن از نگراني دايم بينالمللي در رابطه با وضعيت حقوق بشر ايران ميفرستد كه بهطور فزاينده از زمان انتخابات جدال برانگيز ماه جون تنزل کردهاست.»
ارسال گزارشهاي سفارت انگليس در تهران به امريكا
بهطور كلي انتخاب سفرای انگلستان بهويژه سفير آن كشور در ايران مكانيزم دشواري را طي ميكند. اين قضيه به تاريخ ديپلماسي انگليسي ها در ايران برميگردد و گوياي آن است كه عمدهي افرادي که به ايران اعزام ميشدند، معمولاً عناصر اطلاعاتي بوده اند. بهعلاوه آنكه در حال حاضر و بهدليل نبود سفارت امريكا در ايران و خلأ حضور امريكاييها، انگليسيها سعي دارند تا حداكثر استفاده از حضورشان را در تهران از جمله فروش اطلاعات به امريكا، ببرند و تاکنون هم توانسته اند بهره هاي زيادي از اين طريق بهدست آورند و خلأ اطلاعاتي امريكا در ايران را به نوعي جبران كنند.
دخالتهاي انگليسيها صرفاً به مسائل داخل ايران منتهي نميشود، بلكه ديگران از جمله همسايگان عرب را عليه ايران تحريك ميكند، براي نمونه در موضوع جزاير ايراني، امارات و ساير كشورهاي عربي را تحريك ميكنند. آنها همچنين با تحريک وهابيها که با انگليس رابطهي تنگاتنگي دارند، با تهيه و پخش جزواتي به ويژه در ايام حج به اختلافات بين شيعه و سني ميپردازند. با اين اهداف، "سايمون گس" به جانشيني "سر جفري آدامز" بهعنوان سفير انگليس در جمهوري اسلامي ايران منصوب شد. آدامز پس از مراجعت به لندن بهعنوان مدير كل سياسي وزارت خارجهي بريتانيا که پستي حساس و بسيار مهم است، منصوب شد.
بر اساس "بيانيهي 3 مارس 2009- 12 اسفند 87 وزارت امورخارجهي بريتانيا"، سايمون گس از اواسط آوريل 2009 (اواخر فروردين 88) در تهران مشغول به كار شد. سايمون گس از سال 1977 وارد وزارت امورخارجهي انگليس شد و به ترتيب در نيجريه، رم و پرتوريا مأموريت ديپلماتيک داشته و در کارنامهي مديريتي خود پست مديرکل، معاون وزير و سفير انگليس در آتن را در سابقهي حرفه اياش دارد.
ساختار سفارت انگليس در تهران
تعداد كاركنان ثابت سفارت انگليس در تهران، حدود 25 نفر و تعداد كاركنان محلي آن حدود 150 نفر هستند. تعداد ديپلماتهاي ايراني در لندن و انگليسي در تهران، ظاهراً 25 نفر براي هر طرف است اما در تعداد کارکنان محلي چنين تعادلي اساساً وجود ندارد.
از گذشته هاي دور، انگليس داراي کارکنان محلي فراوان ايراني بوده که بسياري از آنان در بخشهاي سياسي، اقتصادي و فرهنگي و حتي امنيتي و همچنين باغ قلهک بهکار گرفته ميشوند. با نگاهي به تعداد کارکنان محلي سفارت انگليس در تهران و ايران در لندن ميتوان گفت که اول آنکه تعداد کارکنان محلي سفارت انگليس در تهران حدود 150 نفر و تعداد کارکنان محلي سفارت ايران حدود 20 نفر است. دوم آنکه کارکنان محلي سفارت انگليس همگي ايرانياند، ولي هيچيک از کارکنان محلي سفارت ايران در لندن، انگليسي نيستند. سوم آنکه بيشتر اعضاي محلي سفارت انگليس تحصيلات عاليه داشته و دارند و بهدليل ايراني بودنشان در مراکز ايراني نفوذ دارند و لذا انگليسيها از اين فرصت کاملاً بهنفع منافع خود بهرهبرداري ميکنند.
دخالت عناصر ديپلماتيک انگليس در انتخابات دهم و اغتشاشات پس از آن
متعاقب برگزاري انتخابات دهم و فتنهي پس از آن، دولت بريتانيا دست به اقداماتي زد که پيش از آن کمتر مسبوق به سابقه بود. اينبار دولت بريتانيا چه در سطوح کاملاً رسمي و غير رسمي و بهکرات مواضع ضد ايراني اتخاذ کرد که هيچيک از کشورها به اين صراحت چنين عملکرد بدي نداشتند.
اين بار، دامنهي مداخله از لفاظيهاي معمول بريتانيا عليه ايران جلوتر رفته و نيروهاي وابسته به سفارت بريتانيا در تهران بهدستور لندن، ورود چشمگيري در موضوعي داشتند که صرفاً داخلي بود و براي اولين بار، چند کارمند محلي سفارت بريتانيا توسط نيروهاي امنيتي ايران دستگير و دو ديپلمات انگليسي بهدليل عملکرد مداخلهجويانهشان از کشور اخراج شدند و يک تن از نيروهاي سفارت انگليس رسماً در دادگاه محاکمه و محكوم شد.
با هدف ارائهي تصويري از واقعيات موجود و ميزان مداخلهي رسمي بريتانيا در امور داخلي کشورمان به کيفرخواست صادره و متن اظهارات مير محمد حسين رسام تحليلگر ارشد سفارت انگليس در تهران اشاره ميشود:
نمايندهي دادستان عمومي و انقلاب وقت تهران در 17 مرداد 88 کيفرخواست ميرمحمد حسين رسام (کارمند سفارت انگلیس در تهران) از متهمان اغتشاشات بعد انتخابات را قرائت کرد و گفت:
«متهم ميرمحمد حسين رسام فرزند ميرمهدي 43 ساله تحليلگر ارشد بخش سياسي سفارت انگلستان درتهران متهم است به جاسوسي براي بيگانگان. بدين شرح که متهم مزبور به اتفاق آرش مؤمنيان وظيفهي ملاقات با فعالين قومي و سياسينمايندگان احزاب و تشکلهاي سياسي، اقليتهاي مذهبي، تشکلهاي غيردولتي، ارتباطگيري با برخي افراد در رده هاي مديريتي و مهم کشور، حوزههاي علميه و دانشگاهها رابرعهده داشته و با جمعآوري اخبار و گزارش از نشستهاي خود اقدام به ارسال آن به لندن ميكرده است.
در ادامه متهم با حضور درسطح خيابانهاي تهران (درتاريخ هاي 24 ،25و 28 خرداد 88 ) اخبار مربوط به وقايع اغتشاشات را جمعآوري و به طريق فوق ارسال ميكرده است.
وي به همراه توماس برن دبير دوم سياسي سفارت انگليس و خانم شئون مورفي دپيلمات سفارت استراليا در دفاتر تبليغاتي آقاي موسوي تردد كرده به علاوه درشهر مقدس قم به اتفاق آلکس پينفيليد دبير اول سياسي سفارت انگليس با علي ماهر از اعضاي ستاد مرکزي مير حسين موسوي ارتباط برقرار كرده و اخبار مربوط به تجمعها و ناآراميها و تصميمهاي آقاي موسوي در قبال تحولات را جمعآوري و به خارج از کشور منتقل كردهاند، با عنايت به گزارش وتحقيقات معاونت ضد جاسوسي وزارت اطلاعات و اقارير متهم حسب تحقيقات قضايي انجام شده مجرميت متهم محرز و مسلم است، لذا مستنداً به مواد 618،505،501 قانون مجازات اسلامي و با رعايت مواد 46و 47 همان قانون محاکمه ومجازات متهم مورد تقاضا است».
در ادامه ي جلسهي دادگاه، قاضي صلواتي اتهام رسام جاسوسي براي بيگانگان را به وي تفهيم کرد و مير محمد حسين رسام 43 ساله نيز درخواست کرد از روي متن، دفاعيات خود را قرائت کند و گفت:
«پنج سال پيش در اين سفارت استخدام شدم و مدرکم فوق ليسانس است. وظيفهي من جمعآوري اخبار مورد نياز انگليس از طريق مرتبطين با سفارت و عناصر حزبي و گروهي خاص در شهرستانها و تبادلنظر بود و بعد از آنکه نظرهاي مرتبطين را دريافت ميکردم، گزارشهاي لازم را به لندن ميفرستادم. سفارت انگليس در طول دورههاي اخير به دليل سياستهاي خصمانه عليه نظام و محدوديتهاي شديدي که ديپلماتها داشتند و ترس از اينکه عمليات جمعآوري اطلاعات آنها افشا شود، اقدام به استفاده از کارکنان محلي و براي اين کار شبکهي مرتبطين را ايجاد و ادارهي عمليات را از داخل کشور آغاز کرد.
به همين دليل، به بنده و ساير کارکنان دستور داده شد با ايجاد شبکه به تأمين اخبار و اطلاعات مورد نياز انگليس اقدام کنم که در طول پنج سال فعاليت خود در اين سفارت تا سال گذشته 130 مرتبط داشتم که امسال با افزايش 50 نفري، تعداد مرتبطين بنده 180 نفر شد. تماسها و ملاقاتهاي ما با مرتبطين در رستورانها و کافي شاپها صورت ميگرفت و تلاش ميشد اين ملاقاتها در مکاني غير از سفارت انجام شود. سفارت هزينهي آن را پرداخت ميکرد و آنها را مهمان سفارت ميدانست و بعداً مطالب و گفتوگوها به اطلاع مقامات سفارت ميرسيد.
از جمله مرتبطين و بيشتر ارتباط ما با اصلاحطلبان روشنفکر از جمله عطريانفر، شمس الواعظين و سعيد ليلاز بود و دوستاني مانند آنها با ديپلماتها و خبرنگاران خارجي به راحتي مصاحبه و صحبت ميکردند.
سفارت انگليس تعيين ميکرد شبکه هاي ارتباطي خود را گسترش دهد و براي اين کار در کنسولگري سفارت انگليس بخشي را به نام وي. اي. پي ايجاد کرده بود که در اين بخش ديپلماتهاي سياسي به همراه ديپلماتهاي بخش ويزا حضور داشتند و افرادي که تقاضاي ويزا ميکردند آنها را به وي اي پي دعوت ميکردند و از اين طريق يک ارتباط اوليه برقرار ميشد و ادامهي ارتباط نيز طوري تنظيم ميشد که ملاقاتهاي بعدي صورت گيرد. ملاقاتها بعد از آن در بيرون از سفارت صورت ميگرفت.
من کارمند سفارت انگليس و تحليلگر ارشد اين سفارتخانه بودم. از حدود چهار ماه قبل از انتخابات دهم رياست جمهوري، در سفارت انگليس جلسه اي با حضور ديپلماتها و کارمندان محلي بخش سياسي سفارتخانه برگزار شد. در اين جلسه با توجه به دستورالعمل دريافتي از لندن، تحولات بعد از انتخابات در دستورکار کارمندان محلي بخش سياسي سفارتخانه قرار گرفت. در اين چارچوب، با دفاتر برخي فعالان سياسي بهويژه اصلاحطلبان ارتباط برقرار و اطلاعات لازم دربارهي انتخابات جمعآوري ميشد. در سفارت در اين زمينه جلسات روزانه داشتيم که اخبار و اطلاعات جمع آوري شده بعد از دسته بندي شدن به لندن ارسال ميشد. اينکار بهطور منظم با حضور ديپلماتها صورت ميگرفت و از تهران و شهرستانها اطلاعات و اخبار لازم جمع بندي ميشد.
اين اطلاعات و اخبار دربارهي ميزان مشارکت مردم هر استان در انتخابات و نوع گرايش آنها به نامزدهاي مختلف بود که در سفرهاي استاني ديپلماتها و کارمندهاي محلي جمعآوري ميشد. دستورالعملي که از لندن براي ما ارسال شد، حوزههاي مختلفي را پوشش ميداد.»
از ديگر فعاليتهاي ديپلماتهاي انگليسي، تلاش براي يافتن مرتبطاني در ستاد نامزدها بود که در اين زمينه آقاي "الکس پينفيلد" دبير اول سياسي سفارت انگليس با برخي اعضاي ستاد انتخاباتي نامزدها ملاقاتهايي داشت و دبير دوم سفارت هم تحت پوشش توريست به ستاد انتخاباتي چند تن از نامزدهاي دورهي دهم رياست جمهوري رفت. از ديگر برنامهها، ملاقات دبيراول سفارت انگليس با برخي اعضاي حزب اعتماد ملي و دفاتر تبليغاتي يکي از نامزدها بود که در اين چارچوب با برخي مسئولان اين ستاد دربارهي مسائل مربوط به انتخابات و اغتشاشهاي بعد از آن تماسهايي داشتيم. بعد از انتخابات و با اعلام نتيجهي انتخابات مبني بر پيروزي احمدينژاد، اين نتيجه براي سفارت انگليس بهتآور و باعث شگفتي بود.
سفارت انگليس، موضوع ادعاي تقلب از سوي يکي از طرفين انتخابات را تعقيب ميکرد. بعد از برگزاري انتخابات، روند پيگيري مسائل انتخاباتي و نيز حوادث بعد از آن ادامه داشت و طبق دستور، سفارت از کارمندان محلي خواسته بود تا در تجمعات و اغتشاشات به همراه آقاي تامبرن از بخش سياسي و آقاي کلبروني از بخش ويزا دو ديپلمات اخراج شده از ايران حضور داشته باشد.
تامبرن دبير دوم سياسي سفارت در درگيري مورخ 24 خرداد 88 در خيابان سنايي و مطهري حاضر شده بود و دبير اول سفارت نيز در اين درگيري حضور داشت. کاردار سفارت در راهپيمايي خيابان انقلاب تا دانشگاه صنعتي شريف حضور داشت. ساموئل اورگان دبير سوم سفارت نيز در تاريخ 25 خرداد حد فاصل خيابانهاي مطهري و شريعتي در بين تجمعکنندگان حضور داشت.
تامبرن دبير دوم سياسي سفارت در تاريخ 28 خرداد 88 در راهپيمايي خيابان انقلاب حضور داشت و آقاي پل بروني معاون بخش ويزاي سفارت نيز در تاريخ 28 خرداد 88 از تجمع خيابان فردوسي مقابل خيابان منوچهري عکس ميگرفت.
ساموئل مورگان در تاريخ 27 خرداد 88 در راهپيمايي خيابان کريمخان حضور داشته است. آقاي آلکس پينفيلد دبير اول سياسي سفارت از کارمندان محلي درخواست کرده بود تا صبح فرداي تجمع در ميدان بهارستان از آثار تخريب شده توسط اغتشاشگران عکس تهيه کنم. سفير انگليس به همراه کاردار سفارت در تاريخ 28 خرداد 88 براي مشاهدهي راهپيمايي طرفداران موسوي اقدام کرده بودند.
آقاي دومتروس يکي ديگر از اعضاي بخش سياسي سفارت در دو مقطع به نشانهي حمايت از جريان سبز با پوشيدن لباس سبز در ميان تجمعکنندگان حاضر شده بود.
سفير انگليس هر روز ساعت 9 صبح با اعضاي بخش سياسي سفارت و ديپلماتها و کارمندان محلي جلسه داشت و آخرين اخبار را دريافت و به لندن گزارش ميکرد.
رابطهي دولت انگليس و امريكا يک رابطهي تنگاتنگ است، لذا گزارشهاي سفارت انگليس در تهران به امريكا هم ارسال ميشد و از آنجا که دولت امريكا فاقد هرگونه امکاناتي براي دسترسي به اخبار داخل ايران است، اين گزارشها بهعنوان يک منبع غني مورد استفادهي آنان قرار ميگرفت.
در مدتي که براي سفارت انگليس کار ميکردم، به اين نتيجه رسيدم که دولت انگليس در صدد بود تا به مرتبطان خود القا کند که اين انتخابات نقطهي عطفي براي افرادي که با نظام زاويه دارند بهشمار ميرود و آنها با اقدامات مؤثر در اين دوره از انتخابات کشور را دچار تغيير در ساختار يا تغيير در رفتار ميکنند و به آنها اين اميد را ميدهند که در صورت بروز مشکل از حمايت اروپاييها و اتحاديهي اروپا برخوردار خواهند بود.
من بهعلت فعاليتهايي که داشتم، به همراه هشت کارمند محلي ديگر بازداشت شدم و دو ديپلمات سفارت بهنام تام برلي و پل بروني از کشور اخراج شدند.»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com