گروه اقتصادی: سعید فتحی سارانی - تحلیلگر مسائل اقتصادی، در ادامه سلسله یادداشتهایی در رابطه با برجام در دوسالگی خروج آمریکا از برجام به بررسی اثر این اتفاق در مشکلات اقتصادی و تجارت خارجی پرداخته و آورده است: ته به جای پاسخ کارشناسی به نقد منتقدین برجام به برخی گزارههای غیرکارشناسی مراجعه مینمایند که یکی از آنها مخالفت ترامپ، اسرائیل و دولت عربستان با برجام برای دفاع از این معاهده هست.
به گزارش بولتن نیوز، یا در ادعایی دیگر، رفتار ایران در منطقه و آزمایشهای موشکی را عامل خروج آمریکا از برجام معرفی میکنند؛ جالب است که چنین ادعاهایی توسط دولت آمریکا مطرح نشده است.
چرا دولت ترامپ و جمهوریخواهان با برجام مخالف بودند؟
در آمریکا بین دموکراتها و جمهوریخواهان اختلافنظر وجود داشت؛ دولت اوباما معتقد بود که دولت ایران توانسته است راههای بیاثر کردن تحریمها را پیدا نماید، اگر در این زمان به توافقی با ایران نرسند در آینده به توافق ضعیفتری باید رضایت دهند.
ریچارد نفیو از کارشناسان و اعضای تیم تحریم ایران در وزارت خزانهداری آمریکا در دولت اوباما در کتاب خود با عنوان هنر تحریمها به بیان خاطرات دوران مذاکرات پرداخته است و میگوید: "افزایش تحریمها هم سخت بود و هم ایران آنها را نميپذیرفت. در نهایت ترس موافقان برجام (درآمریکا) این بود كه وزن تحریمها خواه یا ناخواه در آینده كاهش پيدا ميكرد و عملاً توافقي كه با ایران بسته ميشد بدتر از توافقي بود كه در سالهاي 2013 و 2015 با این كشور منعقد شد."
آنها راهبرد امتیازگیری مکرر به جای یکجا را انتخاب کردند. ابتدا در مسئله هستهای و سپس برجامهای بعدی در موضوعات دیگر، محدودیتهایی برای ایران وضع نمایند. کارشکنیهای دولت اوباما در انجام به تعهداتش در برجام، در چارچوب فشار به ایران برای پذیرش برجامهای بعدی بود.
اما جمهوریخواهان اعتقاد داشتند که امکان فشار بیشتر بر ایران وجود دارد تا با آن از ایران امتیازات جدیدی و یکجا بگیرند. به همین دلیل تعهدات ایران در برجام را کمتر از آن چیزی میدانستند که دولت آمریکا میتوانست بگیرد. از نظر آنان علاوه بر تعهدات هستهای، در بخشهای دیگر همچون منطقه، نظامی و مسائل داخلی ایران نیز میشد ایران را محدود کرد.
به عبارتی جمهوریخواهان توانایی ایران در مقابله با تحریمهای آمریکا را کمتر از دموکراتها ارزیابی میکردند. در حقیقت روحانی تیم مذاکرهکننده همچون ترامپ، اسرائیل و عربستان، قدرت تحریمها و فشار آمریکا را بیش از اوباما و مخالفین برجام در ایران میدانستند.
برای مثال در سال 91 میزان صادرات نفت ایران به 600 هزار بشکه در روز نیز کاهش یافت ولی ایران توانست اثر تحریمها بر فروش نفت را کاهش دهد و فروش نفت را به 1.2 میلیون بشکه در روز برساند. با تغییر دولت در آذر 92، توافقنامه ژنو امضا شد که یکی از امتیازاتی که به ایران داده شده بود، حق فروش نفت به همین میزان 1.2 میلیون بشکه در روز بود. در حقیقت امتیازی به ایران داده نشد چون ایران بدون اجازه آنان، این میزان نفت را میفروخت. در طول 5 سال بعد از این توافقنامه، روحانی، ظریف و حامیان آنها مدعی میشدند اگر توافقی انجام نمیشد فروش نفت ایران به صفر میرسید. در حالیکه در همان زمان فروش نفت ایران در یک روند صعودی قرار داشت نه نزولی.
یکی دیگر از مشکلات دولت این بود که اظهار ضعف شدیدی به جهان وانمود میکرد. ریچارد نفیو در کتاب خود در این باره مینویسد: "وقتي یك كشور اعتراف ميكند كه مشكل تحریم دارد تقریباً نيمي از كار انجام شده است. اساساً این نوع اعتراف دشواريهاي خاصي براي هر دولت دارد چرا كه به مخالفين نشان ميدهد كه آسيبپذیريهایي كه آنها به دنبالش بودند تا از آن بهرهبرداري كنند كاملاً نمود پيدا كردهاند."
"روحاني خيلي صریح به عموم اعلام كرد كه نظام بانكي درحال ورشكستگي است و صریحاً اعلام كرد كه هيچ برنامه اصلاحات اقتصادي نميتواند به اندازه تلاش براي راحت شدن از شر تحریمها به این كشور كمك كند. روحاني این مسئله را شعار انتخاباتي خود قرار داده بود."
در سال 96 هم در ایران و هم در آمریکا، دولتهایی سر کار بودند که هر دو معتقد به ضعف ایران در مقابله با تحریمها و قدرت آمریکا بودند.
تجربه دو سال گذشته نشان داد که تیم سیاست خارجی دولت اوباما آگاهتر از دولت بعدی بود. اگر کلینتون پیروز انتخابات 2016 میشد مطمئناً امتیازات بیشتری از ایران میگرفت. رفتار ترامپ موجب شد که بین حامیان راهبرد مذاکره در داخل ایران شکاف بیفتد؛ تصویب برجام صرفاً تصمیم دولت بود و محصول همراهی بخشها و گروههای مختلفی بود. اگر دولت به تنهایی توانایی تصویب برجام را داشت به راحتی نیز میتوانست لوایح مربوط به برنامه اقدام FATF را هم تصویب نماید که در یادداشت پایانی به آن پرداخته خواهد شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com