کد خبر: ۶۶۳۹۸۴
تاریخ انتشار:
لیستی برای علاقه مندان به داستان های جنایی

۱۵ سریال پلیسی که باید ببینید {قسمت دوم}

تعدادی از سریال‌های دو دهه‌ی اخیر که داستان قانون‌شکنان افسانه‌ای و کارآگاه‌هایی پیچیده و جذاب را روایت می‌کنند را با هم مرور خواهیم کرد.

گروه فرهنگ و هنر:  از زمانی که انسان‌ها شروع به تعریف قصه و داستان برای همدیگر و نسل‌های مختلف کردند، حکایت‌هایی درباره‌ی جنایت‌، تجاوز و دست‌درازی‌های بشر هم نقل می‌شد. حکایت‌هایی که قدمتشان تا خود انجیل هم می‌رسید. بهترین سریال‌های پلیسی به همین حکایت‌ها می‌پردازند.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیجیکالا مگ، قانون، باور ما را از یک جامعه شکل می‌دهد. و وقتی آدم‌هایی را می‌بینیم که قوانین را زیر پا می‌گذراند، باورهایمان از یک جامعه دچار تغییر و تحولی عمیق می‌شود. تماشای چنین آدم‌هایی در دنیای نمایش و روی صفحه‌ی تلویزیون یا پرده‌ی سینما جذابیتی دارد که نمی‌توان از آن گذشت. اما فراتر از به تصویر کشیده شدن قانون‌شکنان، ما از دیدن آدم‌هایی که در مقابل آن‌‌‌ها می‌ایستند تا از حق و عدالت دفاع کنند هم لذت می‌بریم.  کاراکترهایی که گاهی بازپرس‌ها و کارآگاهانی هستند که پیگیر پرونده‌ای جنایی شده‌اند، یا قضات و دادستان‌ها و وکلایی که به دنبال مجازات مناسب برای مجرمین‌اند، و یا خانواده و دوستان قربانیان که در پی حادثه‌ای دلخراش، به خون‌خواهی عزیزانشان به پا می‌خیزند. تمام این‌ها بن‌مایه‌ی آثار محبوب جنایی در رسانه‌های مختلف است.

سریال‌های دو دهه‌ی اخیر، این تقابل را بیشتر و عمیق‌تر از باقی مدیوم‌ها  نشان دادند و طیف مخاطبان گسترده‌ای را جذب خودشان کردند. موقعیت‌های دراماتیک تکان‌دهنده‌ای را پیش چشم تماشاگرانشان آوردند که مخاطب هربار از خودش بپرسد اگر جای شخصیت‌های داستان بود، چه واکنشی نشان می‌داد. موقعیت‌هایی که عواقبی تلخ و گزنده داشتند. وقتی یکی از شخصیت‌ها و یا نزدیکان و اطرافیانش جرمی مرتکب شود، بحران‌هایی جدی برای همه به وجود می‌آید و بحران هم یعنی خوراک داستانی.

در زیر فهرستی از همین قصه‌ها آمده. تعدادی از سریال‌های دو دهه‌ی اخیر که داستان قانون‌شکنان افسانه‌ای و کارآگاه‌هایی پیچیده و جذاب را روایت می‌کنند و نشان می‌دهند که بشر توانایی گذشتن از چه مرزهای وحشتناکی را از خشونت و جنایت دارد.

۸. فارگو

۱۵ سریال پلیسی که باید ببینید {قسمت دوم}

عنوان اصلی: Fargo
شبکه: FX
سال پخش: ۲۰۱۴

همه می‌گفتند ساخت اقتباسی سریالی از فیلم دیوانه‌وار برادران کوئن غیر ممکن است، ولی نواه هاولی ثابت کرد همه اشتباه می‌کنند و علاقه و شیفتنگی‌اش به دنیای برادران کوئن را خرج سریالی کرد که نشان می‌داد سبک روایی فیلم فارگو، توانایی تبدیل شدن به ژانری مخصوص خودش را دارد.

فصل اول سریال همه را شگفت‌زده کرد. ترکیب بازیگران درجه‌یکی داشت، از بیلی باب تورنتون که قاتلی حرفه‌ای و بی‌رحم را بازی می‌کرد که انگار از هیچ جنایتی خم به ابرو نمی‌آورد گرفته تا مارتین فریمن، در نقش مردی بدبیار که ملاقاتی عجیب زندگی‌اش را زیر و رو می‌کرد. هاولی در فصل دوم حتی فراتر رفت و ستاره‌های بیشتری نظیر کریستن دانست را به سریال آورد که هرکدام یکی از بهترین اجراهای کارنامه‌شان را به نمایش گذاشتند. فصل سوم هم نشان داد فعلاً قصد عقب‌نشینی ندارد و همچنان مسیرش را پر قدرت ادامه می‌دهد.

فضای سرد و گرفته، شوخی‌های منحصر به فرد و داستانی جنایی که با حکایت‌هایی تمثیلی عجین شده، مسلماً ترکیب جذابی برای دوست‌داران سریال‌های جنایی است

۹. شب حادثه

۱۵ سریال پلیسی که باید ببینید {قسمت دوم}

عنوان اصلی: The Night Of
شبکه: HBO
سال پخش: ۲۰۱۶

قسمت اول این سریال به قدری با مهارت و ظرافت ساخته شده که صرفاً به خاطر همان هم که شده، لیاقت حضور در این فهرست را دارد. از همان دقایق ابتدایی که ناز (با بازی ریز احمد) به خانه‌ی دختری جوان می‌رود، تنش و تعلیقی گریبان مخاطب را می‌گیرد و هر لحظه منتظریم اتفاقی ناگوار بیفتد. و در آخر هم می‌‌افتد، و ناز را به جرم قتل دختر بازداشت می‌کنند.

با جلوتر رفتن سریال و اضافه شدن وکیل ناز با بازی جان تورتورو، نقص‌های سیستم قضایی آشکارتر می‌شود و همزمان با تغییر رفتار و شخصیت ناز در زندان، کم کم شک می‌کنیم که آیا او واقعاً بیگناه است یا نه. سؤالی که حتی بعد از قسمت پایانی سریال هم ذهنمان را قلقلک می‌دهد.

۱۰. اصلاح

۱۵ سریال پلیسی که باید ببینید {قسمت دوم}

عنوان اصلی: Rectify
شبکه: SundanceTV
سال پخش: ۲۰۱۶ – ۲۰۱۳

این سریال شاید بیشتر از باقی نمونه‌های فهرست، اثری ضد جنایت باشد. قصه‌اش را سر فرصت و حوصله تعریف می‌کند و تأثیرگذاری‌اش به همین نسبت عمیق‌تر و ماندگار تر است.

زندگی دنیل هولدنِ نوجوان بعد از دستگیری‌ به جرم تجاوز و قتل یکی از هم‌مدرسه‌ای‌هایش، برای همیشه دستخوش تغییر شد. ولی ماجرا از جایی آغاز می‌شود که هجده سال بعد، مدرکی تازه از نمونه‌ی DNA قاتل اتهامات او را از بین می‌برد، ولی نه کامل. مدرک جدید فقط در حدی است که دنیل را آزاد کند، نه اینکه او را از تمام اتهامات مبرا کند. خاطرات مبهمی هم که دنیل از شب حادثه دارد، باعث شده معمای قتل همچنان حل نشده باقی بماند. تمرکز سریال روی تغییر و تحول شخصیت دنیل در طول مدت حبسش است و سفری درونی که او طی کرده. حالا باید با خانواده و شهری که دیگر مثل قبل نمی‌شناسد مواجه شود. سریال مباحثی در باب سیستم قضایی و کیفری مطرح می‌کند و سوالاتی جدی پیش روی مخاطب می‌گذارد، ولی در نهایت درباره‌ی دنیل هولدن است که حالا باید یاد بگیرد با واقعیت جدیدی زندگی کند.

۱۱. برادچرچ

۱۵ سریال پلیسی که باید ببینید {قسمت دوم}

عنوان اصلی: Broadchurch
شبکه: ITV / BBC America
سال پخش: ۲۰۱۷ – ۲۰۱۳

وقتی جسد پسربچه‌ای از اهالی شهر ساحلی دورسِت کنار یک صخره پیدا می‌شود و معلوم می‌شود که به قتل رسیده، جامعه‌ی کوچک و بی سر و صدای این شهر به هم می‌ریزد. تحقیقات پلیس و توجه رسانه‌ها، مردم شهر را که در لاک خودشان بودند تغییر می‌دهد و باعث می‌شود اسراری که مدت‌ها در سینه‌شان نگه داشته بودند،‌ برملا شود و اعتقادات همیشگی‌شان را زیر سوال ببرد.

ولی شوک اصلی جایی است که هویت قاتل برملا می‌شود ( قاتل، ارتباط نزدیکی با یکی از اهالی شناخته‌شده دارد). هرچه سریال بیشتر جلو می‌رود، شکل‌گیری روابطی پیچیده و فروپاشی‌شان را می‌بینیم و همین داستانش را تکان‌دهنده کرده. دیوید تنانت و اولیویا کولمن در نقش بازپرس‌های ویژ‌ه‌ی قتل، اجرای بی‌نظیری به نمایش گذاشته‌اند و برادچرچ به لطف حضور آن‌ها، تبدیل به یکی از بهترین سریال‌های بریتانیا شده که از فرمول تویین پیکس پیروی می‌کند. چرا که مثل سریال دیوید لینچ، اینجا هم جنایتی در شهری حاشیه‌ای رخ داده و به بهانه‌ی آن، اسرار تاریک اهالی هم برملا می‌شود.

۱۲. زن محترم


۱۵ سریال پلیسی که باید ببینید {قسمت دوم}

عنوان اصلی: The Honorable Woman
شبکه: BBC / SundanceTV
سال پخش: ۲۰۱۴

قصه‌ای تلخ و گزنده درباره‌ی روابط پیچیده‌ی سیاسی. این سریال مسائلی مثل عملیات‌ جاسوسی و دامن زدن به بی‌اعتمادی بین کشورها را به قدری عمیق و درست مطرح می‌کند که در کمتر اثر مشابهی دیده‌ایم. بازی مگی جیلن‌هال در نقش نسا استین – زنی تاجر که سابقه‌ی خانوادگی و پروژ‌ه‌هایی که درگیرش است، او را به نزاع‌های بین اسرائیل و فلسطین و روابط ملتهب دو کشور وصل می‌کند- درخشان از آب در آمده. در طول سریال می‌فهمیم که چطور اقدامات یک نسل زندگی آدم‌ها را تا سال‌ها بعد از خودش تحت تأثیر قرار می‌دهد.

در کنار جیلنهال گروهی از بازیگران با استعداد و درجه یک مثل لیندزی دانکن، جنت مک‌تیر، توبایاس منزیس، کترین پارکینسون و استیفن ری (مأمور MI6 که می‌‌خواهد از ماجراها سر در بیاورد) حضور دارند. سریال مخاطبش را دست کم نمی‌گیرد و هیچ‌جا جواب‌ها را حاضر و آماده تحویلتان نمی‌دهد.

۱۳. سقوط

۱۵ سریال پلیسی که باید ببینید {قسمت دوم}
عنوان اصلی: The Fall
شبکه: BBC Two / RTÉ One
سال پخش: ۲۰۱۳

اگر فکر می‌کردید گیلیان اندرسون فقط در x Files توانسته یک پلیس زن قدرتمند را در بیاورد، سقوط را ببینید تا متوجه اشتباهتان شوید. اندرسون بعد از موفقیت و محبوبیتی که با بازی در نقش دینا اسکالی رقم زد، اینجا در نقش استلا گیبسن ظاهر شده که به نوعی انگار نسخه‌ی بریتانیایی مامور اسکالی است. سقوط محصول BBC است و سه فصل از آن ساخته شده.

چیزی که سریال را خیلی جذاب و درگیرکننده کرده، تضاد بین استلا و مجرم است. هرچقدر استلا متعهد به کارش است و انرژی مثال‌زدنی صرف دستگیری می‌کند، مجرم سریال خیلی راحت و بیخیال(اما حساب‌شده) جنایت‌‌هایش را مرتکب می‌شود. پل اسپکتور با بازی جیمی دورنان انسانی کم‌حرف و درون‌گراست که به ندرت حسش را بروز می‌دهد. در حالی که استلا ابایی از علنی کردن احساساتش ندارد و حتی گاهی اوقات آن را با مشت و لگدهایی که نثار مردم می‌کند، نشان می‌دهد.

رابطه‌ی استلا و پل جذابیت پیگیری داستان و پرونده‌ی جنایی‌اش را دو چندان کرده. سقوط سریالی است که روی جزئیات تمرکز دارد و در انتها بهره‌برداری‌های رضایت‌بخشی از این جزئیات می‌کند.

۱۴. دکستر

۱۵ سریال پلیسی که باید ببینید {قسمت دوم}
عنوان اصلی: Dexter
شبکه : Showtime /CBS
سال پخش: ۲۰۱۳ – ۲۰۰۶

دکستر مورگان (با بازی مایکل سی هال در بهترین نقش آفرینی‌اش) مأمور تحلیل خون صحنه جرم در اداره پلیس میامی است که رازی خطرناک را پشت چهره‌ی خندان و رفتارهای بچگانه‌اش پنهان کرده: این که او در اصل یک جانی خطرناک است و عطش و نیاز شدیدش به کشت و کشتار را با سلاخی کردن قاتل‌های زنجیره‌ای و اجرای عدالت خودسرانه، می‌خواباند. این ایده به قدری برای مخاطبان سریال جذاب بود که پای تلویزیون میخکوب می‌شدند و برای یک قاتل زنجیره‌ای دل می‌سوزاندند.

دکستر تمام تلاشش را می‌کرد تا ظاهری معمولی و بی حاشیه به زندگی‌اش بدهد، زنی کنار خودش داشت و بچه‌ای کوچک، ولی نیاز شدیدش به کشتن و ریختن خون همیشه یک‌جوری خودش را نشان می‌داد. فصل به فصل قاتل‌های جدیدی معرفی می‌شوند و همزمان دکستر روش‌های مختلفی را برای دور زدن و فریب همکارانش به کار می‌بندد تا لو نرود.

ولی چیزی که به سریال گرمی زیادی ‌می‌بخشید و دکستر را آسیب پذیر می‌کرد، رابطه‌ی او با خواهر پلیسش دبرا مورگان بود. البته فصل‌های آخر سریال از مسیر خارج شد و پایان بندی داستان هم جزو کم‌طرفدارترین‌ها بود. ولی کسی نمی‌تواند منکر جذابیت و نبوغ فصل‌های ابتدایی آن شود. مخصوصاً فصلی که جان لیتگو در آن حضور یافت.

۱۵. بادیگارد

۱۵ سریال پلیسی که باید ببینید {قسمت دوم}

عنوان اصلی: Bodyguard
شبکه: Netflix
سال پخش: ۲۰۱۸

از همان اولین سکانس قسمت اول، قلاب این سریال به شما گیر می‌کند و در طول شش قسمت بعدی هم رهایتان نمی‌کند. سریال در ابتدا در انگلیس پخش شد و بعد از موفقیت‌ گسترده و آمار مخاطبین بالایی که داشت، به نتفلیکس آمد. داستان درباره‌ی افسر پلیسی به نام دیوید باد(با بازی ریچارد مدن)‌ است که مأمور می‌شود تا در میانه‌ی یک بحران سیاسی، از جان وزیر کشور بریتانیا جولیا مونتج (با بازی کیلی هاوز) محافظت کند. با آشکار شدن ابعاد بیشتری از زندگی شخصی دیوید باد و گذشته‌اش، ما به عنوان مخاطب مدام از خودمان می‌پرسیم که او قهرمان داستان است یا شخصیت منفی سریال. اگر از فصل اول سریال میهن لذت بردید، حتما بادیگارد را ببینید.

منبع: دی جی کالا مگ

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین