گروه فرهنگی: 6-5 سالی میشود که گروهی به اسم «رسالات» تشکیل شده و در مناطق محروم کار تبلیغی انجام میدهد. مناطق محروم و مشخصاً منطقه زابل نقطه هدف این گروه است. روستاهای منطقه زابل روستاهای محروم هستند که چه شیعه باشند چه سنی هر سال میزبان تعدادی طلبه هستند که یک سری کارهای فرهنگی و تبلیغی را در ایام تبلیغی که درسهای حوزه تعطیل است انجام میدهند.
به گزارش بولتن نیوز، این گروه تقریباً چندین سال است رفتوآمد دارد و کارهای مختلفی را نیز انجام میدهد. آنطور که حجت الاسلام احمد خسروی میگوید، امسال با این دوستان برای تبلیغ و منبر و ...رفته و کار آنها را نیز رسانهای کرده است. انعکاس این فعالیتها باعث شده که به نوعی آن مظلومیت مردم و شیعیان و سنیهایی که آنجا هستند به گوش بعضی از مسوولان بهتر و بیشتر برسد.
ون کتابخوان
حجت الاسلام خسروی درباره این گروه میگوید: کار اصلی این گروه فرهنگی است و کنار آن بستگی به نوع اردو دارد؛ کارهای عمرانی بلندمدت و اگر اردوی کوتاه مدتی باشد کارهای عمرانی کوتاه مدتی انجام میدهند. مثلاً این اردو کوتاه مدت بود و روالش بر این بود که با ون و همراه با یک ماشین شخصی دیگر و نیسان یا وانت میرفتیم وارد یک روستایی میشدیم. ما 8 تا طلبه معمم بودیم و یک سری جوانها و بچههای زابل بودند همراهمان که هرجایی وارد میشدیم سه تا چهار تا کار انجام میدادیم. یکی اینکه آن ون، به ون کتابخوانان و بحثهای قصه خوانی تبدیل میشد.خسروی ادامه میدهد: وارد روستا که میشدیم برای بچهها و نوجوانان یک برنامه خاصی داشتیم؛ بچهها را جمع میکردیم خودشان قصه میخواندند یا ما براشان قصه میخواندیم. قصه را میخواندند و برای همدیگر تعریف میکردند. گاهی هم بازیهای گروهی و جمعی در روستا انجام میدادند؛ برنامههای نشاط آوری که بچهها مثلاً هم چیزهایی را یاد بگیرند هم اینکه با نشاط باشند.
ردپای مهربانی
خسروی درباره دادن هدیه به بچههای زابل میگوید: به همه بچههایی که در روستا حضور داشتند یک پک لوازم التحریر هدیه داده میشد. کیف و مداد و مداد رنگی و تراش و همه امکاناتی که دانش آموز برای تقریباً یک سالش نیاز دارد به دانش آموزان آن روستا هدیه داده میشد. سپس گروه دیگر ما وارد روستا میشد و میرفتند به ایتام و خانههایی که مشکل یا مریضی داشتند یا پیرزن و پیرمردی بودند سر میزدند و تفقدی میکردند.
طعم جدید آشپزی
خسروی در ادامه میگوید: گروه دیگری مسوول طبخ غذا بودند. غذایی را بار میگذاشتند مانند: آش، برنج یا هر چیزدیگری که همراه با ما خانمهایی که در روستا بودند هم فعالیت داشتند. ما دو برنامه داشتیم؛ یک اینکه همین اول که وارد میشدیم آن جوانان و افرادی را که سرحالتر بودند دعوت و ترغیبشان میکردیم که خودشان سعی کنند کارهای روستا را انجام بدهند. در واقع تحریکشان میکردیم که کمی وارد کار بشوند، وارد فضای کارهای عمرانی و کارهای خدماتی و اینجور چیزها بشوند که به هر حال یک خرده درآمدزاییشان بهتر بشود.
جمعی برای روضه
احمد خسروی اضافه میکند: وقتی آن دیگ غذایی را بار میگذاشتیم شاید همه روستا را دعوت میکردیم به مراسم. فضائل اهل بیت گفته میشد و چه شیعیان و چه اهل تسنن میآمدند و روضهای خوانده میشد و کل روستا اطعام میشدند. دوستان به صورت چهرهبهچهره تبلیغ میکردند و احیاناً اگر کارهای عمرانی در مسجد نیاز بود یا فضای فرهنگیشان، یا مدرسهشان و آموزششان نیاز داشت اینها را هم کمک میکردیم و انجام میدادند.محرومیت آنجا فوق العاده زیاد است و چیزی نیست که مثلاً با یک گروهی مثل ما درست بشود. ما نهایت میرسیدیم 10 تا 15روستا را برویم و روستاهایی را که سال قبل رفته بودیم فقط در حد اینکه یک کمک مالی بشود رسیدگی میشد.البته خودشان الان انگیزه دار شدند و مثلاً مجلس روضه میگیرند برای فاطمه زهرا؟سها؟ و برنامههایی که در محرم و اینها اجرا میشود. خود اهل روستا کمک میکنند و ما هم یک کمکی میکردیم از لحاظ مالی و دیگر آن روستاهای قبلی را معمولاً نمیرفتیم و سراغ روستای جدیدتر میرفتیم. روستاها عموماً کنار مرز بودند. بعضاً شیعه و سنی کنار هم بودند و خیلی خوب و مسالمتآمیز کنار همدیگر زندگی میکنند. عمده مشکلی که آن روستاها دارند این است که آنجا یک زمانی مهد غلات و تولید گندم و حبوبات و قطب کشاورزی بوده و فضا تغییر کرده آب آنجا از بین رفته شده خشکسالی آمده و مشکلات عدیدهای دارند. حالا بنده از آن روزی که از زابل برگشتم با دوستان و نهادهای مختلف پیگیری میکنم اصلاً ببینم چنین مدلی داریم در کشور برای روستایی که خشک است و آب ندارد و اینکه چه کار بکنند و چطور در آنجا درآمدزایی بکنند.
شهر توریستی خوب
خسروی در پایان با بیان اینکه امکانات توریستی خیلی خوبی در زابل وجود دارد ادامه میدهد: هم شهر سوخته که شهری است که مال قدیمیترین شهر موجود روی زمین است و سه هزار سال قدمت دارد آنجا وجود دارد همچنین میراث فرهنگی نمیدانم رغبت ندارد، نخواسته، نمیتواند، کار نکرده توریست جذب بکند آنجا اگر سالانه مثلاً دوهزارتا توریست برود کلی وضعیت آنجا را متحول میکند و جذب دوهزارتا توریست برای چنین جایگاهی به نظرم چیز زیادی نیست و احساس میکنم اگر آن شهر دست یک کشور خارجی دیگری بود یا حتی دست خود اصفهانیهای خود ما بود الان آنجا خدایی میکردند. مثلاً یک روستایی بود نزدیک مرز افغانستان به نام حمزه آباد. یک خانهای آنجا ثبت تاریخی شده که نزدیک هشتصد و پنجاه سال قدمت دارد. آن خانه سبک خانههای قدیمی است که حالا عکسش را هم من دارم به صورت خیلی زیبا و قدیمی است که به نظر من خیلی از توریستها حاضر هستند دلارهای مختلفی خرج کنند که بیایند یک شب در خانه با سبک و سیاق قدیمی بخوابند و استراحت بکنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com