برخی مسئولین دولتی و نمایندگان مجلس هم که منافعشان در نبود افراد توانمند و مطلع به امور گیلان است، با حمایت از مدیرانی نالایق تلاش میکنند تا ایشان را در پستهایی که نباید بگذارند تا بتوانند بهره خود را از وجود آن شخص ببرند.
گروه اجتماعی_سید محسن عبدالهی: تقریبا چیزی حدود دو هفته پیش صحبتهایی مطرح شد که قرار است بیست و یک و بیست و دوم بهمن برفی سنگین در رشت ببارد. یک هفته پیش از بارش این نعمت الهی اخطاریه هواشناسی در همین زمینه منتشر شد و در اختیار سازمانهای مربوطه در استان گیلان قرار گرفت. با نگاهی به تیتر خبرگزاریهای استانی متوجه خواهیم شد که روز یکشنبه و دوشنبه مصاحبههای زیادی از مسئولین استان گیلان در رابطه با آمادگی برای هرگونه اتفاقی پیرامون بارش برف منتشر شده است اما چه شد که بارش تنها یک روز و نیمه برف یک استان کشور را فلج کرد، جای بررسی دارد.
به گزارش بولتن نیوز، مسئولان استان گیلان پس از بارش برف و در حالی که مردم دچار مشکلات گوناگونی بودند، در کمال تعجب صحبت از غافلگیری کردند! و در توجیه کمکاری و بیلیاقتی خود افزایش بارش نسبت به پیشبینیها را علت اصلی این به قول خودشان غافلگیری عنوان نمودند. جالب است که همان یکی دو هفته قبل که بحث بارش سنگین برف در رشت مطرح شد، اتفاقا گمانهزنیها درباره بارش بیش از یک متری بود اما این حضرات در مقابل کمتر از یک متر چنین سردرگم شدند.
البته چنین اتفاقی با وجود استانداری که مطلقا به این اقلیم آشنا نیست و اصالتا اهل بوشهر است، چندان هم عجیب نیست. متاسفانه شهر رشت و استان گیلان تبدیل گشتهاند به مکانی برای افرادی که قرار است تازه کار یاد بگیرند و چم و خم امور در دستشان نیست. برخی مسئولین دولتی و نمایندگان مجلس هم که منافعشان در نبود افراد توانمند و مطلع به امور این استان است، با حمایت از مدیرانی نالایق تلاش میکنند تا ایشان را در پستهایی که نباید بگذارند تا بتوانند بهره خود را از وجود آن شخص ببرند.
در بی کفایتی این مدیران همین بس که در سال 1383 و در زمان استانداری مسعود سلطانیفر نیز برفی سنگین در رشت بارید و به دلیل عدم حضور وی در ایران و سر مسئولیتش، استان دچار بحرانی عجیب شد و خانهها و کارخانههای بسیاری در شهر رشت و حومه آن از بین رفتند. بسیاری از مشکلاتی که امروز برای مردم رشت و حومه و روستاهای اطراف پیش آمده، همانهایی است که در سال 83 نیز برای مردم دردسر آفریده بود. قطع برق و آب و بسته شدن راههای ارتباطی دقیقا اشکالاتی است که آن زمان هم بلای جان گیلانیان شده بود و امروز نیز همان وضعیت برای مردم این استان به وجود آمده است.
عجیب اینکه هم داستان برف سال 83 و هم برف سال 98، هر دو در دورهای اتفاق افتادهاند که یک طیف مسئولیت اداره کشور را بر عهده دارند. همان طیفی که ادعایشان تخصص و کارآمدی است اما حتی از پس رفع مشکلات یک شهر پس از بارش برفی یک روزه نیز بر نمیآیند. در آخر نیز حرف از غافلگیری و مسائل دیگر می زنند. اما در حقیقت نه بحث غافلگیری در میان است و نه کمبود امکانات. مشکل تنها در بیکفایتی و کارنابلدی حضرات است که حتی نمیتوانند یک سازماندهی مناسب برای رفع و رجوع مشکلات مردم انجام دهند.