برلين - دوشنبه هفدهم دسامبر1992 - رستوران ميکونوس - ساعت 11 شب
دو مرد مسلح ماسک بر چهره وارد رستوران عزيز غفوري عضو سابق سازمان فداييان خلق مي شوند. عزيز به همراه رفقايش، از اپوزيسيون چپ جمهوري اسلامي ايران ازجمله صادق شرفکندي، فتاح عبدلي، همايون اردلان، نوري دهکردي و مرداني ديگر، در اتاق پشتي رستوران نشسته و مانند هميشه مشغول بحث و گفت وگوي سياسي است. شرفکندي رهبر حزب دموکرات کردستان تازه به آلمان وارد شده تا به دعوت حزب سوسياليست آلمان در « کنفرانس سوسياليست بين الملل » شرکت کند. ساعت حدود يازده شب است. بحث ها همچنان ادامه دارد که دو مرد با اسلحه هاي خودکارشان يوزي و لاما - اسپيشال رولور به جلسه وارد مي شوند و همگي مهمانان را به رگبار مي بندند. شرفکندي بعد از تير خوردن به زمين مي افتد و مرد مسلح تير خلاص را در مغز او خالي مي کند... اتاق پشتي رستوران ميکونوس را خون فرا مي گيرد. بسياري از حاضران کشته مي شوند. خود عزيز هم چندي بعد از شدت جراحات مي ميرد.
افراد حاضر در واقعه
افراد کشته شده در این حادثه شامل افراد زیر میباشند.
صادق شرفکندی دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران
همایون اردلان نماينده حزب دمكرات كردستان ايران در آلمان
فلاح عبدلي نماينده حزب دمكرات كردستان ايران در اروپا
نوري دهكردي كارمند صليب سرخ و فعال در امور پناهندگان ايراني مقيم آلمان
علاوه بر این پنج نفر دو ایرانی دیگر به نام های پرويز دستمالچي و فرهاد فرجاد نیز دور همان میز حضور داشتند که با وجود تیر اندازی شدید توسط مسلسل که توسط فرد ضارب صورت می گیرد هیچگونه آسیبی نمیبینند. دو فرد دیگر نیز به صورت اتفاقی در رستوران حضور داشتند.
جاسوسان انگليسي اطلاعات مي دهند
ماموران اطلاعاتي آلمان به تکاپوي يافتن عوامل حادثه ميکونوس افتاده اند. هيچ سرنخي در دست نيست، به جز اينکه کشته شدگان، همگي از معارضان نظام جمهوري اسلامي ايران بوده اند. اما سازمان جاسوسي خارجي انگليس، اطلاعات بيشتري دراختيار دارد. MI6 - آدرس و مشخصات دو تن از عوامل قتل رهبران کرد را دراختيار مقامات اطلاعاتي آلمان، قرار مي دهد. عباس رايل و يوسف امين، دو تبعه جوان لبناني هستند که همان شب توسط ماموران آلماني احمد امين برادر يوسف، بازداشت مي شوند.
يوسف که جوانتر از عباس است، بلافاصله پس از دستگيري، محل اختفاي اسلحه ها و اتومبيلي که با آن گريخته بودند را لو مي دهد و از آن مهمتر آدرس يک ايراني مقيم برلين را به عنوان همدست خود در اين اقدام در اختيار ماموران آلماني قرار مي دهد; مردي که سه روز بعد او نيز بازداشت مي شود; عباس دارابي...
دارابي; ايراني طرفدار جمهوري اسلامي
کاظم دارابي چهل وهشت ساله و متولد داراب استان فارس است. گفته مي شود که دوران دانشجويي کاظم دارابي در کشورهاي اتريش، آلمان و فرانسه سپري شده و عاقبت او آلمان را براي زندگي برگزيده و ساکن برلين شده است. آنچه مطبوعات غربي و رسانه هاي مخالف جمهوري اسلامي از سوابق دارابي منتشر کردند، نشان دهنده سمپاتي شديد او به نظام جمهوري اسلامي ايران بود. حتي برخي پا را فراتر نهاده و دارابي را به عنوان يکي از ماموران سرويس اطلاعاتي ايران در آلمان معرفي کردند. موضوعي که دستاويز دادگاه متهمان ميکونوس قرار گرفت و باعث محکوميت دارابي و صدور احکام جلب براي برخي مسوولان اطلاعاتي و امنيتي وقت جمهوري اسلامي ايران شد.
دارابي از آن جهت که عضو اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان اروپا بود ، از سوي رسانه هاي مخالف، به شرکت در تظاهرات به نفع جمهوري اسلامي، حمله به گردهمايي هاي مخالفان نظام و حمله به يک خوابگاه دانشجويان ايراني در غرب شهر ماينز متهم شد; و البته در اين مورد آخر دستگير و توسط دادگاه محکوم به هشت ماه زندان و اخراج از کشور آلمان شد که گفته مي شود با وساطت سفير ايران در آلمان اين موضوع فيصله يافته است.
ايران متهم مي شود
تحقيقات درخصوص پرونده ميکونوس ماه ها به طول انجاميد. پاي دارابي که به ميانه حادثه ميکونوس باز شد، همزمان انگشت اتهام ماموران سرويس هاي اطلاعاتي آلمان و دپارتمان جنايي اين کشور، به سوي مقامات جمهوري اسلامي ايران نشانه رفت. در اين ميان اداره فدرال حفاظت از قانون اساسي آلمان، دارابي را جاسوس ايران قلمداد کرد و او را به همراه يوسف امين، عباس رايل، عطاءالله اياض و محمد ادريس به دادگاه کشاند.
محاکمه متهمان توسط مقامات قضايي آلماني در سال 1993 آغاز شد. با گذشت سه سال از بازداشت دارابي و دو سال از آغاز محاکمه، روند رسيدگي به پرونده ميکونوس، روابط ايران و آلمان را به نحو شگرفي دستخوش تنش کرد. تنش در روابط دو کشور پس از آن ظهور کرد که روز جمعه 16 مارس سال 1996، قاضي دادگاه ميکونوس، علي فلاحيان وزير اطلاعات وقت جمهوري اسلامي ايران را، مظنون به دخالت در کشتار ميکونوس تشخيص داده و به دادگاه فراخواند. احضار فلاحيان به دادگاه متهمان ميکونوس به اين بهانه صورت گرفت که وزير اطلاعات چند هفته قبل از وقوع قتل ها، در يک مصاحبه تلويزيوني، سازمان کردي که مقتولين به آن وابسته بودند، را به عنوان يکي از اهداف وزارتخانه خود برشمرده و اعلام کرده بود وي آنان را در داخل و خارج از کشور تحت نظارت دارد. پس از آنکه دادستان کل آلمان اعلام کرد اگر فلاحيان به آلمان وارد شود، دستگير شده و به دادگاه آورده خواهد شد، تهران تهديد به عمل متقابل کرد. هرچند دولت آلمان خود را از اين معرکه کنار کشيد اما روابط ديپلماتيک دو کشور رو به تيرگي نهاد. دکتر محمدي سخنگوي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران احضاريه صادره براي علي فلاحيان را از طرف ايران رد کرده و آن را مغاير استانداردهاي معمول در رفتار بين الملل و غيرقابل قبول خواند.
پس از مدتي وزير دادگستري آلمان، در نامه اي به قاضي دادگاه برلين، خواستار آن شد که دادگاه از ارسال احضاريه براي وزير اطلاعات ايران خودداري کند; قاضي نيز با دريافت اين نامه اعلام کرد از احضار آقاي فلاحيان به عنوان شاهد صرفنظر مي کند.
بني صدر وارد مي شود
در ميانه سال 1996، بي بي سي گزارش داد که ابوالحسن بني صدر، رئيس جمهور سابق ايران، در دادگاه برلين حاضر و عليه مقامات ايراني شهادت خواهد داد.
ادعاي بني صدر مبني بر داشتن مدارکي که نشان مي دهد مقامات عاليرتبه جمهوري اسلامي در کشتار ميکونوس دست داشته اند، به سرعت در صدر اخبار رسانه هاي مخالف جمهوري اسلامي ايران قرار گرفت. بني صدر دامنه ادعاهاي خود را تا آنجا گسترد، که مقامات درجه اول نظام را نيز متهم به دخالت در ميکونوس کرد. عاقبت بني صدر در دادگاه برلين حاضر شد. او مردي را همراه خود آورد که مدعي بود قبلا در استخدام وزارت اطلاعات ايران بوده و حاضر شده به طور ناشناس عليه مقامات ايراني شهادت دهد.
شاهد C، که بعدها مشخص شد نامش ابوالقاسم مصباحي است و مدعي بود که «از سال 1984 در جريان اقدامات سرويس امنيتي ايران در سفارت ايران در پاريس بوده تا اينکه توسط مقامات فرانسوي اخراج شده است» ادعا کرد که «اکبر هاشمي رفسنجاني، رئيس جمهوري ايران و علي اکبر ولايتي وزير امور خارجه از نقشه ترورها مطلع بوده و علي فلاحيان مسووليت نظارت بر اجراي طرحهاي ترور را برعهده داشته است.» ادعايي که بلافاصله توسط هاشمي رفسنجاني تکذيب شد.
ادعاهاي مصباحي، توسط دادستان کل آلمان معتبر دانسته شد. دادستان همچنين کاظم دارابي را رهبر گروهي معرفي کرد، که عملا اجراي قتل ها را برعهده داشته است
بدين ترتيب، بني صدر نقش خود را در اثبات اتهام عامليت جمهوري اسلامي در قتل رهبران کرد در رستوران ميکونوس ايفا کرد، و کينه ديرينه خود از جمهوري اسلامي ايران را نشان داد; هرچند مقامات ايراني، مصباحي را دروغگو معرفي کرده و به تکذيب ادعاهاي او برخاستند.
دارابي; محکوم به حبس ابد
دادگاه محکومان حدود 5 سال و 247 جلسه طول كشيد و حدود 9 میلیون فرانک هزینه در برداشت. در جلسات این دادگاه بيش از 170 نفر در دادگاه حاضرشده و در مورد حادثه ترور شهادت دادند. شهادت برخی از این افراد بر ضد جمهوری اسلامی و برخی نيز به نفع جمهوري اسلامي ايران بود. دادستان دادگاه آقای برونو يوست و قاضی آن فريچوف كوبش (كه چندی پيش درگذشت) بودند.
پس از پنج سال از وقوع کشتار در ميکونوس، دادگاه در آوريل 1997، عاقبت حکم به محکوميت کاظم دارابي و ديگر عوامل متهم در اين پرونده داد.
بنا بر حكم دادگاه كاظم دارابي از اتباع ايراني و عباس رحيل تبعه لبناني به حبس ابد و يوسف امين و محمداتريس هر دو از اتباع لبنان به ترتيب به 11 و 5 سال زندان محكوم شدند . در اين حكم متهم ديگر نيز به نام عطاالله اياد تبرئه شد.
در حکم دادگاه ميکونوس آمده بود که آخرين رايزني هاي عوامل قتل رهبران کرد در رستوران ميکونوس، در منزل کاظم دارابي انجام شده است و به همين دليل دارابي به حبس ابد محکوم شد. در حکم دارابي تصريح شده بود که وي نمي تواند قبل از گذراندن 25 سال از دوران محکوميتش، تقاضاي تخفيف کند.
فراخواندن سفراي اروپايي از تهران در پي حوادث دادگاه ميكونوس
يك روز پس از اعلام حكم يك دادگاه محلي آلمان عليه مقامهاي بلندپايه جمهوري اسلامي ايران، دولتهاي عضو اتحاديه اروپا سفيران خود را از تهران فراخواندند. قاضي اين دادگاه كه در محافل خبري به دادگاه ميكونوس معروف شد، شديداً تحت تأثير صهيونيستها بود و در يك محاكمه جنجالي و سياسي، ايران را متهم به دخالت در قتل يك مخالف اين كشور در آلمان كرد. در پاسخ به تصميم اتحاديه اروپا، ايران نيز ضمن رد ادعاهاي بياساس دادگاه آلماني، سفيران خود را از كشورهاي عضو اين اتحاديه فرا خواند. ادعايي كه در دادگاه محلي برلین موسوم به ميكونوس عليه ايران طرح شد، در واقع بخشي از تهاجم سياسي مشترك آمريكا و رژيم صهيونيستي بر ضد جمهوري اسلامي ايران بود. به همين علت، دولت ايران، اين دادگاه را مردود دانست و پيشبيني كرد كه سفراي اتحاديه اروپا، منفعلانه به ايران باز خواهند گشت. در عمل نيز چنين شد و در حدود ده ماه بعد از صدور حكم دادگاه ميكونوس، سفراي اتحاديه اروپا، يكي پس از ديگري به تهران بازگشتند. البته رهبر معظم انقلاب اسلامي طي فرماني اعلام داشتند كه سفير آلمان بايد ديرتر از همه وارد تهران شود و در نهايت سفير آلمان نيز، بعد از تمام سفرا با فضاحت تمام به ايران بازگشت.
برخي اخبار حکايت از آن داشت که مقامات جمهوري اسلامي تلاش بسياري براي فراهم آوردن شرايط آزادي کاظم دارابي انجام دادند. اين اقدامات هرچند از سوي مقامات ايراني به تلاش براي آزادي يک شهروند ايراني که در زندان آلمان است، نام برده مي شد، اما مخالفان جمهوري اسلامي همواره مدعي بودند که تلاش ايران براي آزادي دارابي، حمايت يک دولت از نيروي اطلاعاتي وفادار خود است.
گفته مي شود در سالهای 85 و 86 وزارت خارجه ايران مسئله دارابي را به صورت جدي پيگيري مي کرده و براي متقاعد کردن مقامات آلمان، رايزني هاي فراواني کرده است.
آزاد مي شود
با گذشت پانزده سال از دوران محکوميت کاظم دارابي، اواسط مهرماه 86 دادستاني کل آلمان اعلام کرد که دارابي در ماه دسامبر آزاد خواهد شد.
به گفته سخنگوي دادستاني فدرال آلمان، آزادي دارابي براساس قانوني صورت خواهد گرفت که بنابر آن، شهروندان بيگانه در صورت گذراندن حداقل مدت محکوميتي که براي جرم ارتکابي آنها صورت گرفته است، مي توانند آزاد و از آلمان اخراج شوند.
اعلام خبر آزادي قريب الوقوع دارابي توسط دادستاني آلمان، واکنش هاي مختلفي را برانگيخت. اولمرت، خانواده ران آراد خلبان اسرائيلي که در حمله سال 1986 اسرائيل به لبنان به اسارت رزمندگان جنبش شيعي امل درآمد - و نيز خانواده کشته شدگان ميکونوس بيشترين اعتراض را به خبر آزادي دارابي نشان دادند.
خانواده کشته شدگان رستوران ميکونوس که در طي سال هاي اخير همواره دولت جمهوري اسلامي را به دست داشتن در اين حادثه متهم کرده اند، اقدام دادستان آلمان را در آزادي دو متهم يادشده حاصل معاملات سياسي مقامات دو کشور دانستند و از اين امر اظهار تاسف کردند. يکي از اعضاي اپوزيسيون جمهوري اسلامي ايران در آلمان نيز صريحا اعلام کرد که «به نظر ما آزادي دارابي با مبارزه آلمان با تروريسم ناسازگار است.»
در همين حال، برخي رسانه هاي خبري از رايزني ايهود اولمرت نخست وزير اسرائيل با آنجلا مرکل صدراعظم آلمان، بر سر معامله دارابي با «ران آراد» که مقامات اسرائيل مدعي اند در ايران زنداني شده، خبر دادند. همچنين خانواده اين خلبان اسرائيلي در اقدامي عجيب عازم آلمان شدند تا از آزادي دارابي جلوگيري کنند.
يک روزنامه اسرائيلي، در روزهاي پس از اعلام خبر آزادي قريب الوقوع دارابي نوشت که قرار است دختر و خواهر «ران آراد» با «مونيکا هرمس» دادستان کل آلمان ديدار کنند تا به وي بقبولانند که حکم آزادي «کاظم دارابي» و «عباس رحيل» همدست لبناني وي که به ترور عناصر اپوزيسيون ايران محکوم شده اند را لغو کند.
خانواده آراد اميدوار بودند که بتوانند با اين اقدام، مقامات ايراني را مجاب کنند که درقبال آزادي دارابي، آراد را تحويل مقامات اسرائيلي بدهند. درصورتيکه مقامات جمهوري اسلامي ايران مي گويند از سرنوشت آراد بي اطلاعند.
تهران - دوشنبه، بيستم آذرماه1386 - فرودگاه امام خميني(ره) - ساعت 2 بامداد
هواپيما بر زمين مي نشيند. جمعيت بسياري شامل مقامات وزارت خارجه، خبرنگاران و همچنين بستگان کاظم دارابي، به استقبال دارابي آمده اند. دارابي پس از ورود، خود را در آغوش مادر مي افکند و هر دو گريه سر مي دهند. در اين ميان، «باقري» معاون اروپا و آمريکاي وزارت امور خارجه نيز به استقبال دارابي آمده تا اين شهروند ايراني گمان نکند که مقامات کشورش، پس از پانزده سال او را از ياد برده اند.
دارابي زياد سخن نمي گويد. اما همان اندک گفته هايش که با لهجه غليظ عربي بيان مي شوند، نيز سوژه اخبار بسياري از خبرگزاري هاي داخلي قرار مي گيرند. او بار ديگر اتهامات خود را رد مي کند و وعده انتشار کتابي را مي دهد که قرار است منتشر کند و در آن «همه ماجراي ميکونوس را از اول تا آخر» را بنويسد. بايد به انتظار نشست تا روزي که کتاب افشاگرانه دارابي، نوري بتاباند بر تاريکي رستوران يوناني عزيز غفوري
همچنین کاظم دارابي در نشست سياسي و فرهنگي بسيج مدرسه علميه معصوميه اظهار کرد: در سال 92 صادق شرفکندي رهبر حزب دموکرات کردستان و 3 نفر از دستيارانش در رستوران ميکونوس در شهر برلين آلمان مورد حمله افراد مسلح ناشناس قرار گرفته و به قتل رسيدند.وي ادامه داد: آلماني ها بر اساس اتهاماتي بي پايه و اساس و ضد و نقيض من را به حبس ابد محکوم کردند و من پس از تخفيف مجازات و گذراندن دو سوم از دوران محکوميت خود پس از 15 سال و 64 روز ازحبس آزاد شدم.
وي گفت: آلماني ها ادعا مي کردند من عضو رسمي سپاه، اطلاعات، عضو انجمن اسلامي اروپا و رئيس حزب الله برلين هستم در صورتي که فقط عضو انجمن اسلامي دانشجويان اروپا بودم.وي با اشاره به تشکيل پرونده 400 صفحه اي براي وي در دادگاه آلمان گفت: در بخشي از اين پرونده قيد شده است «نهايتا ثابت نشد که دارابي در اين پرونده دست دارد. دارابي حضور و فعاليت تعدادي از مخالفان نظام ايران اسلامي را مورد توجه قرار داد و گفت: بني صدر، ابوالقاسم مصباحي و منوچهر گنجي از مسئولان دوران حکومت شاه کساني بودند که در دادگاه به دروغ عليه من شهادت دادند و سعي داشتند تا از اين طريق به نظام اسلامي ايران ضربه وارد کنند.وي افزود: وزارت خارجه تلاش زيادي براي آزادي اش داشته است.
در خاتمه چند نکته بسیار ضروری از قلم مانده که کلید ماجرا است :
در ابتدا به بررسی نظرات مختلف پیرامون این دو واقعه می پردازیم:
1- اصلی ترین قربانی حادثه حزب دمکرات کردستان است. آنها معتقدند که بی برو برگرد، ترور قاسملو و شرفکندی کار ایران است. چرا که ما دشمنی غیر از آن نداشتیم. عقل و منطق هم استدلال می کند که در زمان جنگ و مقابله دو طرف، همواره می بایست منتظر چنین وقایعی بود. استدلال آنها این است که مطلب در دادگاه آلمان به اثبات رسیده است!
2- طرف مقابل جمهوری اسلامی است. آنها ضمن اتخاذ سیاسیت سکوت در خصوص این ماجرا، حکم های صادره از دادگاه های اروپایی را قبول ندارند. آنها معتقدند ج.ا.ا اگر قصد ترور افراد در خارج از کشور را داشت، افرادی نظیر رجوی، بنی صدر و... خیلی مهمتر بوده و نسبت به قاسملو و شرفکندی در اولویت قرار داشتند. در ثانی حزب دمکرات کردستان، برای مظلوم نمایی و فشار به نظام، با هماهنمگی کشورهای اروپایی این فرضیه را ساخته و پرداخته اند. اگر اروپا واقعاً ایران را در این وقایع دخیل می داند، چرا سال ها بعد، مدعی ماجرا شده است؟
3- طرف دیگر کشور های اروپایی و کشورهای محل وقوع واقعه هستند. آنها در ابتدا سکوت کرده و هیچ موضعی نداشتند. ساده ترین تحلیل می توانست در زمان انجام شدن ماجرا به خصوص در وین آن باشد که دشمن ج.ا.ا را کسی جز ج.ا.ا ترور نمی کند.
4- سایر اظهار نظرات نیز متفاوت است. چندي پيش نيز عرفان قانعي فرد، نويسنده و محقق كرد، بحث ميكونوس و معدوم شدن قاسملو در وين را به چالش كشيده و اين تصور را در اذهان ايجاد كرده بود مگر مي شود رهبران وقت كشورهاي اروپايي يا مقامات عراق، از آن بي اطلاع باشند؟ بعضی دیگر از نویسندگان نیز معتقدند که رهبران کرد در دام سادگی و بی ملاحظگی خود افتادند نه تله جمهوری اسلامی! اعتماد به همه کس و همه جا، کار یک رهبر حزب سیاسی نیست!؟ و...
حالا چند سوال کلیدی :
چرا اروپائیها عاملین وین را آزاد ساختند؟
چرا آلمان نیز پس از چندین سال عاملین میکونوس را آزاد ساخت؟ که البته بعید هم نیست فرد مورد اشاره واقعاً در شرایط زندان بوده باشد؟
جمهوری اسلامی اطلاع دقیق این نشست ها را از کجا می توانسته بدست آورد؟ (برای برنامه ریزی ترور در آلمان حداقل از دو ماه قبل از سفر این رهبران باید مقدمه چینی نموده و طرح ترور ریخت! چه کسی به این اطلاعات سری حزب دسترسی داشته که می دانسته دقیقاً دو ماه یا یک ماه بعد، شرفکندی کجاست؟ جز مقامات رده بالای حزب؟) از طرفی جمهوری اسلامی، تسلیحات لازم در کشور آلمان آن هم سلاح ها و مسلسل های پیشرفته در آلمان را چگونه می توانسته جابجا کند؟ کسانی که در آلمان حضور دارند به خوبی به این امر واقفند! چرا وزیر خارجه سوئد تنها چند ساعت مانده به ترور، نمایندگانش را فرا می خواند؟ چرا در رستوران هیچ غیر ایرانی و غیرکردی ترور نشد؟
چرا سوئد یا سوئیس و یا دیگر کشورها موضعی نگرفتند؟
اروپا که مدعی است کوچکترین ورود و خروج و تردد را تحت نظر دارد، از ترور رهبران کرد بی خبر بوده؟ اگر اینطور است چرا وزیر خارجه سوئد نمایندگان حزب سوسیال دمکرات را پیش از اجلاس میکونوس فرا می خواند؟ آن هم به بهانه مضحک بحران اقتصادی؟ چه ربطی به نشست دارد؟ واقعاً نشست چند ساعته میکونوس می توانست به بحران اقتصادی سوئد لطمه وارد کند؟
مونا سالين، رهبرحزب سوسيال دمكرات سوئد فاش ساخته كه 18 سال پيش و هنگامي كه دكتر سعيد شرفكندي، دبیرکل حزب دمكرات كردستان وسه تن از همراهانش در رسوران ميكونوس برلين ترور شدند وي نيز قرار بوده به عنوان دبير سياسي اين حزب همراه با ئينكلواد كارلسون، رهبر وقت رهبرحزب سوسيال دمكرات و پييهر شور، دبيرسياسي پيشين در اين نشست شركت نمايد، كه با اطلاع رساني وزير خارجه سوئد، از شركت در اين نشست اجتناب نمودند. افراد مورد اشاره، پيش از اين واقعه براي شركت در كنگره انترناسيوناليست سوسياليست به آلمان سفر كرده بودند. مونا سالين گفته است كه دكتر سعيد شرفكندي پيشتر به منظور ديدار با رهبران حزب سوسياليست دمكرات سوئد به اين كشور سفر كرده بود اما موفق به ديدار با آنها نشده و به همين دليل آنها را به نشست ميكونوس دعوت كرده بود. كارلسون در اين باره گفته است كه قرار بر اين بوده كه شب 17 سپتامبر بنا به دعوت سران حزب دمكرات در رستوران ميكونوس آماده باشند، اما كارل بيلت، وزير امو خارجه كنوني سوئد ونخست وزير وقت سوئد چند ساعت پيش از اين جلسه تلفني از آنها خواسته است كه به دليل بحران اقتصادي كشورش از شركت در اين نشست چشم پوشي كرده و به سوئد بازگردند. كارلسون همچنين گفت متعجب است كه واقعه ميكونوس در كشورش سوئد بازتاب گستردهاي نداشته است. پييهر شور دبيرسياسي وقت حزب سوسيال دمكرات سوئد نيز در مورد سخنان كارلسون گفته است كه بازتاب واقعه ميكونوس تحت تاثير رويدادهاي ديگر در حاشيه قرار گرفت.
چرا در رستوران عزیز غفوری فدائیان خلق این کار انجام شد ؟ آیا عزیز بی اطلاع بود؟
از طرفی ، چندی پیش در سایت العربیه مطلبی به نقل از سندی از استخبارات عراق، در خصوص مسافرت به خارج رهبران حزب نوشته شده بود و خاطر نشان شده بود که پس از این که از فلان فرودگاه عراق پرواز کردند مرحله اول عملیات شروع خواهد شد! و... اینکه این اقدام در آن شرایط جنگ ایران و عراق، باعث فشارهای بین المللی به ایران خواهد شد! اما پس از یک هفته این مطلب از سایت برداشته شد!
یک ذهن خلاق و بی طرف می بایست تمامی معماهای این پازل را کنار یکدیگر بچیند:
نگارنده اینگونه نتیجه گیری می نماید : سرویس اطلاعاتی MI6 و BND و موساد با توجه به پیش زمینه و ذهنیت قاسملو، این کیس جنگ روانی را طراحی کرده تا از ایران در خصوص چند مورد باج بگیرند.
درواقع آنها می دانستند ایران هم بی میل به این اقدام نیست! این کار را برای ایران می کردند و سپس بر سر چند مورد معامله می نمودند! زمانی که دیدند ایران راضی به معامله نیست پس از چند سال به شدت نیاز به محکوم تراشی و یافتن متهم داشتند چرا که حیثیت امنیتی آنها زیر سوال می رفت! بنابراین از آنجایی که هیچ سندی نمی خواستند رو کنند که بعدها باعث محکومیت خودشان شود، شروع به محکوم یابی و شاهد یابی نمودند! دادگاهی که شاهد آن بنی صدر باشد و حکم آن بر این اساس باشد کاملاً واضح است! اصلاً بنی صدر در هنگام واقعه میکنوس کجا بود؟
اما اشتباه جمهوری اسلامی چه بود؟
جمهوری اسلامی پس از واقعه سکوت کرد و از همان اول انکار نکرد! البته اگر هم انکار می نمود هیچ کس باور نمی کرد! چرا که به هرحال مخالفین جمهوری اسلامی با نقشه دقیق سرویس های اطلاعاتی اروپایی به قتل رسیده بودند و با توجه به ماجرای قبلی فاسملو که علیه جمهوری اسلامی رقم خورد آمادگی افکار عمومی برای پذیرش چنین دروغ بزرگی وجود داشت!
حال کشف ماجرا مانده تا پس از سالها کدام یک از سرویس های آلمان یا انگلیس یا موساد برای نشان دادن گوشه ای از اقدامات خود، اسناد آن را منتشر کنند، یا یک وجدان بیدار حزبی که از سواد بالایی برخوردار بوده و بدور از شعار به دنبال کشف حقیقت است، موشکافانه دنبال کار بیفتد، البته بعید است سرویس انگلیس مجالی به او بدهد! اما سرنخ ماجرا فراخواندن نمایندگان برخی کشورهای شمال اروپا در همان شب بلافاصله از آلمان است!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com