گروه اجتماعی: آسیبهای اجتماعی، گرچه در همه جوامع وجود داشته و سهمی از آن اجتناب ناپذیر است، اما افزایش نرخ این آسیبها، همواره یکی از نگرانیهای اساسی در نهادهای مدنی بوده و هست. در یک سال اخیر، این نگرانی در رسانهها و به تبع، در میان مردم به وجود آمده که برخی از آسیبهای اجتماعی از جمله اقدام به خودکشی، در حال افزایش است. اما در میز گرد ایسنا مطرح شده که آمار خودکشی اصفهان نسبت به سال گذشته، با فشارهای رسانهای، 23 درصد کاهش یافته.
به گزارش بولتن نیوز، ای این حال کارشناسانی که در این میز گرد حضور یافتهاند، از نگرانیهای دیگری پرده برداشته و دغدغههای عمیقتری دارند.
این میز گرد با حضور رضا اسماعیلی- پژوهشگر جامعه شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، مجتبی ناجی- معاون پیشگیری اداره کل بهزیستی استان اصفهان، حمید دهقانی- عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و استاد علوم انسانی و جامعه شناسی، و سمانه استکی- کارشناس امور فرهنگی جوانان اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان برگزار شده است.
آنچه در ادامه میخوانید اظهارات این چهار کارشناس در خصوص نگرانیها و دغدغههای توسعه اجتماعی ایران است و خبرگزاری ایسنا کمترین ویرایش محتوایی و نگارشی را در آن انجام داده.
رضا اسماعیلی- جامعه شناس: به هر حال بسیاری از آسیبهای اجتماعی در جامعه وجود دارد و خودکشی نیز یکی از آسیبهایی است که در همه جوامع جهان دیده میشود. اما این سوال وجود دارد که آیا رسانهها به این موضوعات ورود پیدا کنند و اگر ورود میکنند تا چه اندازه در این زمینه به انتشار اخبار بپردازند. به هر حال رسانهها واقعیتهای اجتماعی را خلق نمیکنند و تنها بازتاب کننده آن هستند. انعکاس موضوعات میتواند نتایج مثبت یا منفی داشته باشد. این که رسانهها را از پرداختن به این موضوعات منع کنیم به نظر نمیرسد راهگشا باشد. نپرداختن رسانهها به آسیبهای اجتماعی موجب میشود در دراز مدت سلامت جامعه کاهش پیدا کند. رسانهها ممکن است بر الگوی آسیبهای اجتماعی تاثیر بگذارند. همانطور که پیش از این نیز تجربههایی وجود دارد که رسانههای تصویری الگوی خودکشی یا دیگر آسیبهای اجتماعی را تغییر دادهاند
مجتبی ناجی- معاون پیشگیری بهزیستی: نیز با ورود رسانهها به این موضوعات موافق است و تاکید دارد ورود رسانهها به آسیبهای اجتماعی به خصوص زمانی که قصوری از سوی متولیان وجود دارد میتواند مفید و موثر باشد. بسیاری از اقدامات و موجهای خوبی که در جامعه آغاز شده است را رسانهها موجب شدهاند. اما از آنجایی که رسانهها تخصص آسیب شناسی ندارند ممکن است ناخواسته در جهت دامن زدن به برخی مشکلات گام بردارند. در زمینه خودکشی برخی از آمار و اطلاعات محرمانه باقی مانده است و به دلایلی منتشر نمیشود اما آمارهای خوبی نیز وجود دارد که انتشار آنها میتواند نگرانیهای جامعه را تعدیل کند. برای مثال اصفهان رتبه 24 خودکشی را در میان 31 استان کشور دارد. یا برای مثال خودکشی از ارتفاع تنها 5 درصد از خودکشیها را در بر میگیرد و این آمار نسبت به سال گذشته کاهش پیدا کرده است. میزان خودکشی در 9 ماهه سال جاری نیز 23 درصد کمتر از میزان خودکشی 9 ماهه سال قبل است. خودکشی یک فرایند است و نباید فراموش کنیم گرچه فوت در اثر خودکشی کاهش پیدا کرده اما قصد، تلاش و اقدام به خودکشی افزایش پیدا کرده است. خودکشیهایی که پلیس آگاهی و پزشکی قانونی آمار آن را دارند خودکشیهایی است که به مرگ منجر شده اما 95 درصد از افکار و اقدامات برای خودکشی به مرگ منجر نمیشود و در آمار قرار نمیگیرد. بسیار از مواقع خودکشیهایی که با مسمومیت انجام میشود را کسی از آن مطلع نمیشود. همچنین متاسفانه آمارهایی که از خودکشی در نهادهای مختلف وجود دارد با یکدیگر همخوانی ندارد. در 9 ماه سال جاری حدود 245 نفر با اورژانس اجتماعی اصفهان تماس گرفتهاند که افکار خودکشی داشتهاند. این آمار نسبت به سال گذشته 35 درصد افزایش پیدا کرده است. البته ممکن است افزایش این آمار، به دلیل افزایش آگاهی مردم نسبت به خدمات اورژانس اجتماعی باشد.
75 درصد از افرادی که خودکشی کرده اند بین 18 تا 20 سال داشتهاند. خودکشی با میزان تحصیلات نسبت عکس دارد. در اصفهان 6 درصد از خودکشیها لیسانس و بالاتر داشتهاند. این رقم در میان دانشجویان 4 درصد است، یعنی 4 درصد از کسانی که در 9 ماه سال جاری خودکشی کردهاند دانشجو بودهاند. این که افکار عمومی و رسانهها در این زمینه حساس شدهاند، اتفاق خوبی است. البته میزان خودکشی در ایران نسبت به دیگر کشورها بسیار کمتر است.
یک خلا قانونی در ایران وجود دارد که خودکشی با اینکه در دین اسلام بسیار نکوهش شده و گناه کبیره است، اما جرم نیست. این مسالهای است که باید رسانهها به آن بپردازند. این در حالی است که در برخی از کشورهای لائیک، خودکشی را جرم انگاری کردهاند. زمانی که یک نفر در اثر هر حادثهای از دنیا میرود به طور میانگین 27 نفر با مشکلات روحی و روانی روبهرو میشوند. به همین دلیل است که خودکشی آسیب فردی نیست و یک آسیب اجتماعی تلقی میشود. بر همین اساس در برخی از کشورها، کسی که خودکشی میکند داراییهای او به نفع دولت مصادره میشود.
حمید دهقانی- جامعه شناس: خودکشی در یک دهه گذشته افزایش پیدا کرده اما گاهی آماری که ارائه میشود به دلیل نداشتن قیاس، بزرگنمایی میشود. ایران در مقایسه با کشورهای منطقه خودکشی بیشتری دارد اما مقابل با کشورهای غربی میزان به مراتب کمتری دارد. در خصوص خودکشی متغیرهای سن و جنسیت باید مدنظر قرار بگیرند. با تحلیل روندهای موجود مشخص میشود که پیک سنی خودکشی در حال کاهش است و اگر در گذشته خودکشی در سنین 18 تا 40 شایع بود، امروز به سمت سنین 14 و 15 سالگی رفته است. مساله بعدی جنسیت است و اقدام به خودکشی در میان زنان نیز افزایش داشته است. در میان اقشار مختلف نیز باید بررسیهایی صورت بگیرد و به خصوص دانشجویان باید با دقت بیشتری تحلیل شوند. تحلیل آمارهای خودکشی نباید در فضایی هیجانی انجام شود و متاسفانه شبکههای اجتماعی فقط هیجانی با چنین اخباری برخورد میکنند.
در زمینه علت، سه علت اساسی وجود دارد. نخستین عامل انفجار جمعیت در اصفهان است. مساله بعدی در زمینه شهر اصفهان، صنعتی شدن است. صنعتی شدن تغییرات بسیاری در زمینه سبک زندگی ایجاد میکند. عامل سوم شهری شدن است. امروز شاهد هستیم همه هستههای روستایی اطراف اصفهان در دل شهر گرفتار شدهاند و کسانی که در آنها زندگی میکردند به یکباره خود را در دل یک شهر صنعتی میبینند و این تغییر سبک زندگی سردرگمیهای بسیاری ایجاد میکند. مساله دیگری که مطرح است مهاجرت است. مهاجرت پذیری و مهاجرت فرستی نیز بر آسیبهای اجتماعی موثر است.
صنعتی شدن و شهری شدن، تبدیل یک شهر انسانی به یک شهر سیمانی و خودرو محور موجب میشود ابعاد زیست پذیری شهر کمتر شده و آسیبهای اجتماعی را تشدید کند. شهر البته مزایایی داشته اما در مجموع تغییرات ایران در یکصد سال اخیر تحولات اجتماعی زیادی را ایجاد کرده است. رسانهها، به خصوص رسانههای غیر رسمی خواه- ناخواه به این مساله ورود میکنند و اگر رسانههای رسمی به این موضوعات ورود پیدا نکنند ممکن است آسیبهای بیشتری داشته باشد.
سمانه استکی- کارشناس امور جوانان: در اینکه رسانهها باید به آسیبهای اجتماعی ورود پیدا کنند شکی نیست اما شیوه ورود رسانهها به آسیبهای اجتماعی از جمله خودکشی بسیار مهم است. برخی رسانهها تنها به شانتاژهای خبری علاقه دارند و به هر قیمتی تلاش میکنند مخاطبان بیشتری جذب کنند. رسانههای جهان اتاق فکرهای قدرتمندی دارند و از متخصصان زیادی خط میگیرند. رسانههای ایران نیز باید اتاق فکرهایی داشته باشند، به خصوص در زمینه مسائل اجتماعی باید با متخصصان زیادی مشورت کنند.
اداره کل ورزش و جوانان اداره شادابی است و لازم است جوانان بیشتری با این اداره در ارتباط باشند. این اداره و اقداماتی که انجام میدهد باید بیش از این مورد حمایت قرار بگیرد. اگر امید در جامعه افزایش پیدا کند آمار آسیبهای اجتماعی و خودکشی کاهش خواهد یافت. اگر جوانان آموزش داده شوند، الگوهای موفق به آنها معرفی شود و انرژی خود را در ورزش، تحصیل و فن خرج کنند میتواند بسیار کمک کند. برخی از جوانان در همین اصفهان فعالیتهای اجتماعی خوبی دارند که نه تنها آنها را از آسیبهای اجتماعی دور نگاه میدارد، بلکه به کاهش آسیبهای اجتماعی کمک میکنند. جشنوارههای مختلفی که در کشور انجام میشود و جشنهای گروهی و آیینهای اجتماعی میتواند آمار آسیبهای اجتماعی را کاهش دهد.
رضا اسماعیلی- جامعه شناس: سیاستگذاری اجتماعی را باید به عنوان یک دانش محترم بشماریم و برنامههای اجتماعی داشته باشیم. آنچه در ایران فراموش شده، توسعه اجتماعی است. در سرفصلهای برنامههای توسعه کشور، فصلی با عنوان توسعه فرهنگی و توسعه اجتماعی مغفول واقع شده و ذیل فعالیتهای دیگر تعریف شده است. در توسعه اجتماعی، تجربه 40 سالهای داریم و پیش از آن نیز تجربه تاریخی توسعه اجتماعی وجود دارد. بسیاری از اهداف و برنامههای توسعه اجتماعی در ایران با موفقیتها و شکستهای زیادی روبهرو شده است. باید در چهل سالگی انقلاب آنچه کردهایم را بررسی و امتیازدهی کنیم و آن بخشهایی که لازم است را بازنگری کنیم. ایران در حال حاضر جمعیت جوانی دارد و یک انفجار جمعیتی را شاهد بوده است. نرخ رشد 3.9 درصدی امروز به 1.7 رسیده است.
مجتبی ناجی- معاون پیشگیری بهزیستی: این در حالی است که نرخ رشد در اصفهان زیر یک درصد است و در حدود 0.98 است.
رضا اسماعیلی- جامعه شناس: با این شرایط جامعه به افزایش اشتغال، توسعه زیرساختهایی همچون مسکن، تسهیلات ارتباطی و رفاه بیشتر نیاز دارد. این نیازهای جدید در باید به درستی پاسخ داده شود و پاسخ ندادن به آنها موجب بروز آسیبهای اجتماعی میشود. به صورت راهبردی آنچه میتوان مطرح کرد این است که در بسیاری از موارد نیاز به پوست اندازیهای اساسی وجود دارد. آیا با این شرایط آموزش و پرورش و تحصیلات دانشگاهی میتوانیم جامعه سالم و توانمندی داشته باشیم؟ آیا این شرایط اقتصادی میتواند نیازهای قشر جوان ایران را پاسخ دهد؟ آیا تسهیلات تفریحی و ورزشی موجود در جامعه کافی است؟ آیا تسهیلات فرهنگی موجود در جامعه برای این ساختار جمعیتی کافی است؟ این مفاهیم نیازمند بازنگری ویژه هستند. گاهی این شبهه به وجود میآید که اگر برخی از کارهای را انجام ندهیم توفیقات بیشتری نصیب جامعه میشود و سلامت اجتماعی افزایش پیدا میکند.
امروز فردگرایی شایسته توجه است. بسیاری از جوانان علاقمند هستند از پشتیبانیهای خانواده بهرمند باشند اما زندگی مستقلی داشته باشند. جوانان و نوجوانان خود را در چارچوب فردگرایانه خاصی محدود میکنند و علاقه دارند جامعه و خانواده در زندگی انها دخالت نداشته باشد. یکی از عواملی که موجب بروز آسیبهای اجتماعی میشود فردگرایی است. در عرصههای زندگی اجتماعی باید میزان دخالتها کاهش پیدا کند. تصمیم به خودکشی یک فرایند طولانی است و باید این فرایند انباشتی و ندریجی مورد هدف قرار بگیرد. باید زمینههای عامل تشدید کننده تفکر در رابطه با خودکشی را کاهش دهیم. البته رقم خودکشی هرگز به صفر نمیرسد. پژوهشها بر روی انسان و حتی برخی دیگر از جانداران نشان میدهد همه جوامع زیستی درصدی از خودکشی را دارند و آنچه نگران کننده است، افزایش تصاعدی نرخ آسیبهای اجتماعی است.
امروز زنگ خطر معنا به صدا در آمده است. بسیاری از مواقع زمانی که آسیبهای اجتماعی در جامعه افزایش پیدا میکند، معنای زندگی در جامعه دستخوش آسیب شده است. ممکن است نهادهای تعریف کننده و انتقال دهنده معنا در جامعه از جمله نهادهای آموزشی مشکل پیدا کرده باشند و یا جامعه با تغییرات رخ داده در نهاد جامعه، معنای زندگی خود را به درستی تبیین نکرده باشد. معناکاوی و هدفگذاری فرهنگی بسیار مهم است.
آنچه امروز با آن روبهرو هستیم این است که برخی از پدیدهها را کسی نمیتواند مدیریت کند. ممکن است بتوانند رسانههای رسمی را دروازهبانی کنند، همانطور که در همه جای دنیا این دروازه بانی وجود دارد اما رسانههای عمومی قابل دروازه بانی نیستند. متاسفانه نسل قبل میخواهند برای نسل جدید برنامه ریزی کنند. این مساله موجب شده است شکافی عمیق در جامعه ایجاد شود. این در حالی است که باید مشارکت جوانان در تعیین سرنوشتشان آنها افزایش پیدا کند و آنها با تعاریف خود، نظامهای اجتماعی را شکل بدهند تا این شکاف ایجاد نشود. امروز دچار شکافی میان ذینفعان و سیاستگذاران هستیم. اگر این شکاف را برطرف نکنیم در آینده دچار مشکلات متعددی خواهیم بود. راهبرد برطرف کردن این شکاف، فقط مشارکت و افزایش دخالت در سرنوشت است. در جامعه ایران گفتوگوهای میان نسلی به شدت کاهش یافته است. دانشجویان با والدین خود گفتوگوهای بسیار کمی دارند. جوانان در جامعهای رسانهای بزرگ شدهاند و با نسل قبل بسیار متفاوت هستند. حتی اساتید دانشگاه باید خود را با قشر جوان همراه کنند.
مجتبی ناجی- معاون پیشگیری بهزیستی: ممکن است نیت آموزش درست، به نسلهای جدید وجود داشته باشد اما محتوای مورد انتظار وجود ندارد. برای آموزش صحیح باید همدلی داشته باشیم. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم همه تجارب سنگین خود را به نسل بعد منتقل کنیم. نسل جدید نباید خود را با نسل قدیم منطبق کند، بلکه این نسل قبل است که باید با نسل جدید همسو شود. آسیب اجتماعی درست همینجا رخ میدهد. زمانی که برخی تلاش دارند با هنجارهایی که تاریخ مصرف آنها گذشته، جامعه امروز را اداره کنند، نتیجهای جز آسیبهای اجتماعی به همراه نخواهد داشت. آفت مسائل اجتماعی این است که برای آحاد جامعه، تصمیمات فردی داشته باشیم. گاهی مدیر یک نهاد اجتماعی، تصمیماتی اتخاذ میکند که تنها منافع شخصی خود را تامین کند. این آسیب بسیار بزرگی است و موجب مخاطرات اجتماعی پیچیدهای نیز خواهد شد. در نتیجه فردگرایی در میان مدیران اجتماعی تاثیرات مخربی دارد. با فردگرایی و تصمیم فردی برای جامعه، سرمایه اجتماعی از میان میرود. امروز سرمایه اجتماعی، اعتماد، مشارکت و در پی آن امنیت در جامعه کاهش یافته و استان اصفهان نیز با پدیده فقر اعتماد و مشارکت اجتماعی روبهرو است. این مساله در همه لایههای جامعه تسری پیدا کرده است و حتی همسران نیز به هم اعتماد ندارند.
بالاترین عامل در خودکشی، افسردگی است. پیشگیری از آسیبهای اجتماعی هزینه به مراتب کمتری از هزینههای اجتماعی بعد از وقوع دارد. کاهش افسردگی و بسیاری از آسیبهای اجتماعی با نشاط اجتماعی ممکن است. افزایش نشاط اجتماعی در جامعه هزینه ندارد و تنها راهبرد آن این است که مدیران نگرش خود را تغییر دهند. امروز جوانان برای اینکه به یک ورزشگاه بروند باید ساعتها در مسیر و ترافیک باشند، بر همین اساس برخی با خود میگویند در خانه بمان و یک پاکت سیگار بکش. برخی از تفریحات در جامعه برای جوانان هزینههای زمانی و مالی زیادی دارند. در حالی که تفریحات ناسالم ارزانتر است. تا امروز دید مدیران در خصوص نشاط اجتماعی دید درستی نبوده است. برخی از مدیران نگران هستند که اگر جوانان با آن تفریح آشنا شوند، ممکن است در جای دیگری حضور پیدا نکنند، یعنی اگر مثلا مردم به کنسرت بروند، ممکن است به مکانهای دیگری که مدنظر آن مدیر است نروند. بر همین اساس یک تصمیمگیری فردی میتواند جامعه را به خطر بیندازد. اصفهانیها که ضربالمثلی دارند که میگوید "برای یک دستمال، قیصریه را به آتش کشیده است". امروز به اندازه کافی برای ارتقا سلامت اجتماعی و پیشگیری از بحرانهای اجتماعی منابع وجود دارد اما از آنجایی که چنین اقداماتی ممکن است دو دهه دیگر نتیجه بدهد و در آن زمان آن مدیر دیگر مدیر نیست، اقدامات زیربنایی انجام نمیشود.
امروز 4 درصد از خودکشیها زیر 18 سال انجام شده است. 42 درصد از کودکان 5 ساله در اصفهان دچار اضطراب هستند. کودکی که نه نگرانی از شغل و مسکن دارد، نه در فکر آینده است اما علائم نگرانی را در والدین خود درک میکند. امروز در استادیومها را بر روی بانوان میبندیم اما آمار ارتباطات فرا ازدواجی بالا است.
نشاط احساس درونی پایدار و ناشی از رضایت است. این نشاط با سرخوشی متفاوت است. برخی فکر میکنند منظور از نشاط اجتماعی، سرخوشی است. اما نشاط رضایتمندی همراه با خوشبختی است و همه جهان نشاط را قبول دارند. مردم ایران بیش از صد جشن داشتند. پیامبر و حضرت امیر خوش خلق ترین مردم زمان خود بودند و امروز با اینکه دین و آیین ایرانی به شادی اهمیت میدهد، جامعه با نشاطی نداریم. یک تجربه نشاط آور میتواند تا مدتها ادامه داشته باشد. برای مثال یک معلم که ببیند امروز دانشآموزی که داشته پزشک شده و موفق است، با نشاط میشود. یکی از مولفههای نشاط اجتماعی، شفافیت و صداقت در جامعه است. برخی تفریحات نیز از آنجایی که فردی انجام میشوند، افسردگی میآورند. مثلا تلوزیون دیدن، نشاط به همراه ندارد و ممکن است حتی افسردگی بیاورد. امروز 23.6 درصد جامعه اختلالات روانی و افسردگی دارند. حتی خشونت نیز در جامعه نهادینه شده است.
سمانه استکی- کارشناس امور جوانان: خشم اجتماعی در ایران بسیار افزایش پیدا کرده است و با برخوردهای کوچک، رفتارهای بسیار بدی انجام میشود. برای مثال در اتوبوسها وقتی دو نفر به هم برخورد میکنند، رفتارهای بدی انجام میشود. پشت چراغ راهنمایی و رانندگی و در ترافیک، شهروندان بسیار کم حوصله هستند.
حمید دهقانی- جامعه شناس: در سطح کلان، شهری شدن، صنعتی شدن و مهاجرت که نوسانات جمعیتی در پی دارد بر جامعه خواه- ناخواه تاثیرگذار است. صنعتی شدن افسار گسیخته بدون توجه به ابعاد انسانی زندگی مشکلات عدیده ایجاد میکند. این مساله انزوا و بیقید و بندی در جامعه ایجاد میکند. دو تیپ خانواده آرمانی وجود دارد. یک تیپ خانواده، قواعد و قوانین را کنار میگذارد که به آسیبهای اجتماعی منجر شده و مشکلات زیادی را از جمله خودکشی در پی دارد و تیپ دوم خانواده محدودیتهای متعددی را اعمال میکند و چارچوبهای رفتاری را محدود میکند. این خانواده نیز به آسیبهای اجتماعی منجر میشود. باید اعتدالی میان قوانین و قواعد از یک سو، و آزادیهای فردی از سوی دیگر وجود داشته باشد. امروز موفق نشدهایم تعادل درستی میان این دو رویکرد ایجاد کنیم.
رضا اسماعیلی- جامعه شناس: شهر دیگر برای زندگی طراحی نشده و آدمها دیگر مهم نیستند، بلکه شهر برای ساختمانها و خودروها ساخته شده است. برخی سختگیریها در جامعه امروز نتیجه عکس دارد. محیطهای دانشگاهی و اجتماعی نیز احساس تعلق را در شهروندان به وجود نمیآورد. افراد باید نسبت به خانواده، جامعه و شهر احساس تعلق داشته باشند. این احساس تعلق نداشتن به سمت هنجار شکنی میشود. شهر محل زندگی است و عدهای تنها به دیدگاه مکانیکی شهر میپردازند.
سمانه استکی- کارشناس امور جوانان: برخی مدیران با افتخار تنها به جدولکشی و اقدامات عمرانی میپردازند. در صورتی که دغدغه امروز مردم چیزهای دیگری است و نیازهای دیگری مطرح است. اعتبارات عمرانی نیز در سطح کشور بر اعتبارات فرهنگی میچربد.
حمید دهقانی- جامعه شناس: سیاستها باید از شهر سیمانی به سمت شهر انسانی برود. البته این مساله در سالهای اخیر بسیار بهتر شده است و مدیریت شهری، به خصوص مدیریت شهری جدید، تاکید بیشتری بر شهر سبز، شهر زیست پذیر و شهر انسانی دارد. شهر در مدیریت شهری جدی معنا محورتر شده است. گذر فرهنگی چهارباغ که در سال اخیر تعریف شده است به همین جهت شکل گرفته است. هرچه حمل و نقل عمومی بیشتر استفاده شود و در دسترس باشد، سطح شهر انسانیتر میشود. بنابرین حرکت از سمت شهری پویا به سمت شهری مرده میطلبد که ابعاد انسانی زندگی بیشتر دیده شود. نگاهها فرایند محور نیست و به خصوص در اصفهان نگاه بیشتر سیستماتیک و صنعتی است. رشدهای امروز گاهی دور از توسعه است. ایران کشوری است که پی در پی مورد حمله واقع شده است. کشورهای به این شکل، عدم امنیت بنیادی دارند و به همین دلیل در کهن الگوهای ایرانی، عناصر افسردگی و دلمردگی وجود دارد. باید پذیرفت دولتهای امروز دولتهای با مسئولیتی نیستند.
رضا اسماعیلی- جامعه شناس: در یک جمعبندی باید بدانیم آسیبهای اجتماعی که انعکاس بیشتری در جامعه دارند، با انکار برطرف نمیشوند. گاهی نیز با ملاحظات وارد اطلاع رسانی میشویم و گاهی نیز آشکارا اقدام به توضیح مشکلات میکنیم. باید رویکرد میانه و صحیحی را در نظر گرفته و بر اساس آن حرکت کنیم. تا زمانی که در مسائل اجتماعی آمار دقیقی نداشته باشیم، نخواهیم توانست اقدامات درستی انجام دهیم و جامعه ایرانی در آسیبهای اجتماعی همواره آمار گریز بوده است.
مجتبی ناجی- معاون پیشگیری بهزیستی: شهروندان و رسانهها باید یاد بگیرند تنها به اخبار منفی نپردازند و نیمههای پر لیوان را نیز ببینند. مدیران باید بپذیرند که با مخالفان خود با مدارا رفتار کنند و اینطور نیست که مردم یا با مسئولین هستند و یا بر علیه مسئولین. باید پذیرفت تمامیت خواهی در این جامعه ممکن نیست و باید به تنوع آرا احترام گذاشت. خداوند که خالق انسان است، همه را آزاد آفریده اما امروز گرفتن اراده از جوانان موجب بسیاری از مشکلات است. جامعه شناسان باور دارند برخی آسیبهای اجتماعی، جنبه اعتراضی دارد. جامعه سالم به امنیت و سلامت، به خصوص سلامت اجتماعی توجه ویژه دارد.
سمانه استکی- کارشناس امور جوانان: مردم باید سردمدار مقابله با آسیبهای اجتماعی باشند. مردم باید گذشت در مشکلات و ارتباط اجتماعی را بیاموزند. باید رویکرد طولانی داشته باشیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com