گروه بین الملل: زن ایزدی رهایی یافته از چنگال داعش از جنایتهای وحشتناک این گروه تروریستی گفته و افزود، شاهد بوده که یکی از پزشکان داعشی دختر بچهای که ۹ سال بیشتر نداشت را مورد تجاوز قرار داده است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایسنا، بشار ادامه داد، نیروهای داعش بدترین جنایتها را علیه انسانیت مرتکب میشوند آنها مردان و جوانان را میکشتند و به دختران تجاوز کرده، آنهارا به اسارت گرفته و خرید و فروش میکردند.
این زن ایزدی با بیان اینکه خود و خواهر کوچکش توسط یکی از داعشیها مورد تجاوز قرار گرفتهاند، گفت، بار اول تلاش کردم خودکشی کنم اما نمیتوانستم زیرا آنها دست و پای ما را میبستند، داعشیها برای تجاوز به دختران مواد مخدر در آب و غذایشان میریختند.
وی در پایان گفت، با گذشت چهار سال از ربوده شدن مادرش، هنوز از او خبری ندارد و خواهر و پسرانش همچنان در سوریه اسیر هستند.
گروه تروریستی داعش اوت ۲۰۱۴ به شهرستان سنجار و روستاهای غرب موصل حمله کرد و مردان، زنان و جوانان ایزدی را کشته و زنان، دختران و کودکان را به اسیری گرفته و به عنوان غنائم جنگی در بازارهای برده فروشی که دنیا را تکان داد، به فروش گذاشت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
سوال: چرا ما را به زور مسلمان کردید؟
جواب : چه کسی به زور مسلمان شده؟ ایرانیها تدریجا مسلمان بودند و حتی تا
زمان حمله مغول یعنی 600 سال بعد از حمله اعراب هنوز بخش عمده آنها
زرتشتی بودند. اساسا دین به زور باقی نمی ماند. چرا مردم ایران به زور به
دین یونانیها یا مغولها در نیامدند؟ اتفاقا چون اکثر عربهایی که ایران و
سایر کشورها را تصرف کردند دنبال کسب ثروت و دریافت جزیه بودند. در حالی
که اگر مردم کافر اهل کتاب- مانند زرتشتی ها و مسیحی ها و یهودیها- کشته
می شدند یا مسلمان می شدند دیگر کسی نبود که جزیه بدهد! لهذا عربها نه
تنها کسی را به زور مسلمان نکردند که اتفاقا تلاش کردند به زور جلوی
مسلمان شدن ایرانیها و مصریها و شامیها را بگیرند. در زمان بنی امیه
فرمان دادند غیرعربها حتی اگر مسلمان هم بشوند باز هم باید جزیه بدهند!
به این ترتیب تا سالها مانع از مسلمان شدن مردم شدند. تا اینکه عمر بن
عبدالعزیز این قانون ظالمانه خلاف اسلام را لغو کرد. خزانه دارها به او
گفتند با اینکار درآمد ما کم می شود اما او که نسبتا مرد متدینی بود گفت
ترجیح می دهد در صحرا شتربانی کند اما اجازه دهد مردم مسلمان شوند. این
رویه آنچنان ایرانیها را جذب اسلام کرد که اتفاقا بیشتر عالمان و فقهای
مسلمان در سده های اول و دوم هجری ایرانی بودند!
سوال: مسلمانها هر کس مسلمان نمی شد را کشتند!!
جواب: به همان دلیل سوال قبلی خیر. مسلمانها ترجیح می دادند تعداد کشته
ها هر چه کمتر باشد تا جزیه بیشتری دریافت کنند. قانون جزیه مانند ترمزی
بود که سبب می شد خونریزی صورت نگیرد. تمام تلفات جنگهای مسلمانها و
ایبرانیان مربوط به صحنه نبرد بود اما برخلاف رومیان و یونایان و مغولها
هیچ آسیبی به شهرها نرساندند و مردم غیر نظامی را نکشند. اتفاقا بیشتر
شهرهای ایران هم به صورت صلح آمیز و با بستن قرارداد صلح بین مردم آن
شهرها و عربها تصرف شد. البته چند روایت دروغ و بی سند از برخی مورخان
نقل شده که مثلا در گرگان سعد ابی وقاص شهر را خراب و مردم را قتل عام
کرد! حال آنکه اصلا مسلمانان تا دویست سال نتوانسته بودند ازجنگلها و
کوههای البرز عبور کنند چه رسد که شهرهایش را تصرف کنند. در واقع این
روایتهای بدون سند مربوط به زمانی است که چند صد سال بعد از اسلام عربها
دوباره به خوی جاهلی و تفاخر عربی روی آورده و خیال می کردند هر چه بیشتر
آمار کشته ها را بالاببرند قدرت عربی خود را به رخ دیگران کشیده اند!
مخصوصا در زمانی ترکها بر زمینهای اسلامی مسلط شده بودند عربها در مقابل
آنها احساس حقارت می کردند.
در واقع این مسیحیان بودند که با قتل عام مردم در روسیه و فنلاند و آلمان
و انگلیس و بعدها با کشتار سرخپوستان آمریکا دین خود را در دنیا گسترش
داده و هرکس مخالف آنها بود را زنده زنده می سوزاندند یا در دادگاههای
تفتیش عقاید به وحشیانه ترین شکل می کشند.
کل ادعای اینکه تیراندازان عرب چشم سربازان ایرانی را هدف گرفتند و همه
را کور کردند از بیخ دروغ
و صرفا نوعی رستم سازی اعراب قرن بعد از خالد بن ولید است.
سوال: مسلمانها دانش و کتابهای ایران را سوزاندند!
جواب: این هم دروغ است. چرا که هیچ دینی به اندازه اسلام سفارش به مطالعه
و حرمت کتاب نکرده است. ضمنا گنجیه اصلی کتابهای ایرانیان در شهر و
دانشگاه جندیشاپور بود. این شهر اساسا بدون خونریزی فتح شد! و دانشگاه
جندی شاپور تا دویست سال بعد یعنی زمان حکومت مامون عباسی فعالیت می کرد
و خلفای عرب به اساتید آن حقوق می دادند. تا اینکه مامون دانشگاه بزرگ
بیت الحکمه بغداد را ایجاد کرد و همه کتابها و استاید دانشگاه جندیشاپور
را به بغداد متقل نمود.
حکومت ساسانی حکومت طاغوت بود و باید نابود می شد. هر قدر هم سرانش ایرانی باشند.
این تفکرات احمقانه که باید حاکمیت اسلام را در یک کشور محدودکرد
و حاکمیتهای های کفر را به رسمیت شناخت جایی در اسلام ندارد.
اساسا این ملی گرایی ها هم تا دویست سال پیش در دنیا وجود نداشت و
و مردم عادی برایشان تفاوتی نداشت که رعیت این شاه باشند یا رعیت آن شاه همسایه.
ایرانیها پذیرش حاکمیت عرب را که بسیار عادلانه تر از حاکمیت طبقاتی
و بشدت ظالمانه بود بر حاکمیت ایرانی ترجیح می دادند. مردمی که
در تیسفون ده سال قبلتر لژیون ها رومی را از شهر با سنگ و آجر بیرون
راندند مطلقا در مقابل لشکر پاره پوره و پا برهنه عرب مقاومت نکردند.
به قول جلال آل احمد بگذریم که رستم فرخ زادی هم بود و دفاع مذبوحانه ای
از نظام فاسد و فرسوده ساسانی کرد. اما این خود ایرانیان بودند که از اعراب
استقبال کردند و نان خرما به دست در دروازه تیسفو.ن به استقبال لشکر
عرب سعد ابی وقاص رفتند.
اصل نابود کردن حکومتهای طاغوت و غیر اسلامی مورد تایید اهل بیت علیهم السلام
بوده و هست و اصلا از زمان خود رسول الله با تصرف دومه الجندل از روم
تصرف بد یمن و بحرین از ایران - هر چند بدون خونریزی این دو ایالت تسلیم
شدند- شروع شد.
شیعیان خاص و خالص حضرت علی علی السلام مانند سلمان فارسی و عمار یاسر و
حذیفه بن یمان و... در آن جنکها مشارکت فعال داشتند و حکومت شهرها را هم
پذیرفتند. اصلا مالک اشتر در جنگ با رومیان بود که پلک چشمش پاره شد و
لقب اشتر گرفت ( کسی که پلک چشمش پاره شو را عرب اشتر می نامد یعنی پلک
پاره) . البته روایاتی در خصوص حضور خود امام حسین و امام حسین علیهما
السلام هم هست که حالا فرض کنید جعلی است. اما دلیل عدم حضور شخص حضرت
امیر علیه السلام در جنگها اطلاع ایشان از برنامه ترور بود. سعد بن عباده
رقیب ابوبکر در سقیفه بعد از خروج از مدینه در حوران به دست خالد بن ولید
ترور شد و گفتند اجنه او را کشتند!
اما خود ایشان بارها در امر جنگ با عمر رایزنی و او را راهنمایی فرمود.
علاوه بر همه اینها امام سجاد علیه السلام حتی برای مرزداران بنی امیه و
پیروزی آنها بر اقوام کافر مانند ترک و روم و دیلم - که تا آن زمان کافر
بودند- دعا می کند. دعایی که الان صحیفه سجادیه موجود است. اهمیت اصل
لزوم حفظ حکومتی که پرچم اسلام دارد تا به حدی است که امام رضا علیه
السلام به مامون مشورت می داد علیه فضل بن سهل صدراعظم خطرناک مامون که
قصد براندازی خلافت اسلامی را داشت.
البته که ما می خواهیم که حکومت در دست اهل بیت علیهم السلام باشد و
حکومت خلفا را غصبی می دانیم. اما اگر در زمان 1918 بودیم از سلطان محمد ششم عثمانی در مقابل
آتاتورک باید دفاع می کردیم. یا حتی از محمد رضا پهلوی در مقابل
کمونیستهایی مانند پیشه وری. کاری که آیت الله بروجردی انجام داد.
پاسخ :
دوست عزیز بهتر نیست بجای انگ زدن به دوستی که نظر می دهد مستند و مستدل مطالب ایشان را نقد کنید