گروه اقتصادی: انسان از «به دست آوردن» لذت می برد و رضایت پیدا می کند. چرا که با به دست آوردن از سویی، خود (کیست؟ چیست؟) را می آفریند و از سوی دیگر، نقش آفرینی و اثربخشی خود (چه می کند؟ چه انجام می دهد؟) را اثبات می کند.
به گزارش بولتن نیوز ، در همین روال، آدمی وقتی کالایی می خرد، مثلث وجود انسان (انتخاب – اختیار – اراده)، ظهور و بروز پیدا می کند. لذا، آدمی وقتی به خرید می رود و محصولات، اجناس و کالاهایی را خریدار می کند خوشحال و خرسند به خانه می آید.
در وهله اول چنین به نظر می رسد که چون کالاهایی را به خانه آورده است که نیازهایش را تامین می کند، خوشحال و راضی است. البته قطعاً این عامل در خوشحالی او دخیل است. ولی عامل دیگر، اثبات «انتخابگری – اختیارداری – اراده داشتن» انسان است که هویت او را از سایر موجودات هستی مجزا می نماید.
انسان به هر تعداد که بتواند بیشتر موجودیت خویش را به اثبات برساند، به همان میزان خوشحال و سرزنده می شود. چرا که قدر و منزلت آدمی (یا به بیان دیگر، معنا و هویت آدمی)، به تعیین کنندگی و نقش آفرینی اوست که آن را با نشان دادن «انتخابش – اختیار – اراده اش» عینیت می بخشد.
کودک وقتی شکلاتی را به دست می گیرد یا اسباب بازی را به دست می آورد سر از پا نمی شناسد. این خوشحالی بیشتر از آن که برای شکلات یا اسباب بازی باشد، از «به دست آوردن» ناشی می شود که گواهی بر وجود قابلیت (انتخاب- اختیار- اراده) کودکانه است.
قدرت خرید نیز چون به انسان توانایی «به دست آوردن» را می دهد به دو دلیل اساسی لازم و ضروری است.
1- نیاز انسان به مایحتاج را پوشش می دهد و بقا را ممکن می گرداند.
2- کیستی و چیستی فرد (یا همان هویت)، را تعیین و میزان نقش آفرینی و کارکرد آن را نمایان می نماید.
وقتی فردی از قدرت خرید صد میلیون تومان برخوردار است با شخصی که ده میلیون توان دارد. این تفاوت در قدرت خرید، تنها به تفاوت در تامین مایحتاج خلاصه نمی شود بلکه آنان از نظر هویتی (یعنی میزان انتخاب – اختیار – اراده) نیز دو موجودیت متفاوت دارند. یعنی در قدرت انتخاب، اختیار و اراده متفاوت هستند و به همان میزان نیز در نقش آفرینی و اثرگذاری در صحنه زندگی تفاوت دارند.
بنابراین، گرچه قدرت خرید برای تامین معاش بسیار مهم است. چرا که بقا و ادامه حیات به آن بستگی دارد. اما، قدرت خرید تنها به حوزه بازار، اقتصاد و تامین معاش ختم نمی شود و عامل مهم در شبکه سازی و ارتباطات اجتماعی است.
انسان هایی که قدرت خرید پایین دارند یعنی هر روز چیستی و هویت خود را در «انتخابگری – اختیارداری – اراده داشتن»، پایین تر تجربه می کنند در نتیجه مثلث وجودی آنان هر روز کوچکتر و کوچکتر می شود و در گرداب نوع روابط، میزان روابط، شدت و عمق روابط ضعیف و ضعیف تری گرفتار می آیند.
در واقع، فقر اقتصادی و عدم قدرت خرید آنان را به ورطه فقر اجتماعی (= روابط کوچک، پیش پاافتاده، خالی از هدف و آرزومندی، عدم روابط کارساز و خلاق …)، می کشاند و در نهایت به محرومیت اجتماعی دچار می نماید.
دوستی ها، همسایه ها، معاشرت ها، مهمانی ها، همکاری ها … در سطحی نازل جریان می گیرد و انسان بزرگ به فراموشی سپرده می شود.
انسان بزرگ کسی است که سه رکن مثلث وجودی اش (انتخاب – اختیار- اراده)، در مسیر رشد و پرورش بزرگ و بزرگتر می شود.
این انسان کسی است که قادر است هر روز «انتخاب بزرگتر – اختیار بیشتر – اراده عمیق تر» را در روابط خویش با دیگران بروز دهد و انسان کوچک بالعکس هر روز «انتخاب کوچکتر – اختیار کمتر – اراده ضعیف تر» در روابط با دیگران دارد.
خلاصه کلام: انسان در ذات خویش خواهان «به دست آوردن» است. چون خویشتن را با «به دست آوردن»، می آفریند.
هویت و کیستی انسان که با سه رکن مثلث وجودی اش (انتخاب – اختیار – اراده)، شکل می گیرد با «به دست آوردن»، رشد می کند و پرورش یافته و در محیط های گوناگون زندگی جمعی بروز و ظهور می یابد. همچنین میزان اثرگذاری و نقش آفرینی هویت و کیستی آدمی به شدت و میزان «به دست آوردن» وابسته است.
لذا، خریدن و برخورداری از قدرت خرید تنها برای تامین نیازهای معاش و بقا نیست و نقش بسزایی در آفرینش و کارکرد هویت و چیستی انسان اجتماعی دارد.
قدرت خرید صرف نظر از برطرف کردن نیازهای بقا و ماندگاری، عامل کلیدی در پرورش هویت و تربیت مثلث وجودی اش آدمی است.
در نتیجه کم و کیف قدرت خرید در هویت بازتاب می یابد و سطح و ماهیت روابط اجتماعی را به سوی «فقر – ثروت اجتماعی» می برد و گستره وجودی انسان را به بزرگ یا کوچک تقسیم می نماید.
دکتر منیژه نویدنیا - سایت جامعه شناسان جوان
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com