گروه سیاسی: ترور کورکورانه دیگری از سوی گروهکهای جنایتکار کردی در پرونده سراسر جنایت انها ثبت شد.
به گزارش بولتن نیوز، هر بار نام ترور و جنایت می آید یا نام منافقین به زبان می اید یا گروهکهای تروریست و وجه تشابه این گروهکهای مزدور در این ترورها ناجوانمردانه بودن ترورها و شقاوت انها در ترور شهروندان است.
در همین خصوص باخبر شدیم در حمله شب گذشته تروریستها به مامور خوشنام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران جناب سرگرد "حسن ملکی"در شهرستان روانسر استان کرمانشاه این مامور وظیفه شناس و فداکار ناجا در مقابل چشم اعضای خانواده اش شربت شهادت را نوشید و جان عزیز خود را از فدای میهنش کرد.
این حمله تروریستی حوالی ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه شب گذشته (سه شنبه ۲۳ مرداد) در مقابل درب منزل سرگرد ملکی اتفاق افتاد.
تروریستهای اجیر شده به درب منزل شهید ملکی مراجعه می کنند و پس از آنکه سرگرد ملکی درب منزل خود را باز می کند بدون هیچ توضیحی با اتش گلوله ضارب یا ضاربان روبرو می شود و تروریستها با اسحله ای که در اختیار داشته اند،و پس از شلیک چندین گلوله به بدن ایشان از محل متواری می شوند و متاسفانه به علت شدت جراحات وارده جناب سرگرد ملکی در مقابل درب منزلش جان خود را از دست می دهد.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمانشاه هم وعده داده که تلاش برای کشف هویت ضاربان و انگیزه آن ها برای چنین اقدام ناجوانمردانه ای را با جدیت انجام دهند.
گرچه هیچ کدام از این اقدامات کوردلانه، خللی در عزم و اراده ماموران پرتلاش شهرهای کردنشین برای خدمات رسانی به شهروندان و مقابله جدی با مجرمان و مخلان نظم و امنیت عمومی ایجاد نمی کند اما تروریستها باید بدانند با این اقدامات بیشتر از قبل از چشم مردم کردستان می افتند و ماهیت تروریستی خود را بیشتر نمایان می کنند.
شایان ذکر است شهید ملکی پیش از این از ماموران پرتلاش راهنمایی و رانندگی روانسر بودند.
روحش شاد و یادش گرامی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
سکولار مانند نژاد و زبان و قومیت به معنای ملیت تعریف می شود. اما وقتی
ایدئولوژی حاکم باشد امت تشکیل می شود که وحدت کلمه دارد و به خاطر
عقیده واحد همه مرزهای قومی و نژادی و زبانی را نفی می کند.
روسیه را ببینید که تا تزارها بودند وحدت داشت چرا که از تاجیک تا یاکوت
تا بلاروس همه رعیت یک نفر بودند. با رفتن تزارها حکومت روسیه بلافاصله
تجزیه شد اما رهبران کمونبست توانست ایدئولوژی واحد را به جای تزار
بنشانند و مجددا تاجیک و بلاروس بودن جای خود را به کمونیست بودن و
وفاداری به حزب داد. با اقدام گورباچف در به رسمیت شناختن ملیتها آن
حکومت از هم پاشید.
ایران هم وضع مشابهی دارد. شاه یا بهتر بگویم شاهنشاه مالک الرقاب کشور
بود و به درستی اعتقاد داشت که اگر برود ایران تبدیل به ایرانستان می
شود. اما امام خمینی با جایگزینی حاکمیت شرع و اسلام که ایده مشترک همه
اقوام ایرانی بود توانست تجزیه طلبی را مهار کند. اسلام بود که باکری ترک
را کنار خرازی اصفهانی و شیخ شویش عرب قرار داد.
اما با سکولاریزه شدن کشور دیگر این مایه وحدت وجود ندارد. شاه هم که
وجود ندارد. پس وقتی با گسترش ایده جامعه مدنی و دموکراسی ایران محکوم به
تجزیه است. چرا که رای دادن بر اساس قومیت و زبان و نژاد جای رای دادن بر
اساس تکلیف و عقیده و ایمان را می گیرد. جای تعجب نیست که چرا اصلاح
طلبان همیشه برای ایجاد فراکسیون های قومیتی و مطالبات قومیتی اصرار
دارند و چرا نظریه داماد لرستان را تبلیغ می کردند.
نمی دانم می خواهید تا کی مماشات کنید اما بدانید سرانجام اصلاح طلبان
ایران را تجزیه خواهند کرد. کما اینکه رفورمیستها در تمام دنیا کشورها
تجزیه می کنند. کاری در شوروی و عثمانی به بهترین نحو انجام دادند