گروه اقتصادی: ارقام رشد فصلی و سالانه طی سال های 95 و 96 ارقامی قابل توجه و گاه دو رقمی بوده است. اما با این وجود شرایط عمومی اقتصاد از دید خانوار شبیه به یک اقتصاد موفق دو رقمی نیست و اصطلاحا این رشد محسوس نیست.
به گزارش بولتن نیوز، توضیحی که معمولا به آن استناد می شود، نوشتار دکتر نیلی است که چون سطح رفاه خانوار هنوز به سال 89 برنگشته است ، مردم وضع فعلی را با گذشته مقایسه می کنند و بهبود شرایط را درک نمی کنند. ضمن تایید احتمال صحت این دلیل، دو علت مهمتر دیگر هم قابل ذکر است:
1⃣ بخش مهمی از رشد تولید ناخالص ملی ازدریچه ارزش افزوده بخش خدمات مالی رخ می دهد. بخش مهمی از ارزش افزوده گزارش شده هر سال اگر چه به لحاظ حسابداری صحیح است، اما در عمل وجود ندارد. از جمله ارزش افزوده ناشی از:
بخش مهمی از سود دریافتنی شناسایی شده از ردیف سایر دارایی ها در هر سال، درآمد شناسایی شده از محل امهال درحالی که حتی تسهیلات پایه امهال هم- علیرغم جاری گزارش شدن- از سلامت لازم بر خوردار نیست، سود محاسبه شده از محل بستانکاری از دولت که دولت اساسا ان نرخ را قبول ندارد وبسیاری از درامدهای شناسایی شده روی بخش سایر دارایی ها و....
در واقع اگر چه به لحاظ حسابداری همه چیز صحیح است اساسا بخش مهمی از ارزش افزوده محاسبه شده در تولید ناخالص ملی وجود ندارد که روزی در چرخش بین بخش مالی و بخش واقعی توسط خانوار حس شود. از زاویه نگاه غیر درامدی و مبتنی بر دارایی هم، این حجم بزرگ دارایی موهوم تنها با رقابت کشنده بر سر سپرده/بازار بین بانکی منجر به ریسک نقدینگی در بانک واحد نمی شود. روی دیگر این رقابت کشنده برای داشتن سهم پایدار از بازار سپرده، کاهش سرعت گردش پول و کاهش نقدپذیری کالاهای سرمایه ای و احساس رکود مضاعف است.
2⃣بخش اصلی رشد تولید ناخالص ملی بخصوص در سال 95 ناشی از صادرات نفت است. به عنوان ساده سازی فرض کنید که یک منبع داریم که درآمد نفت به آن وارد و از طرف دیگر خارج می شود. به دلایل مشکلات تحریمی که امکان تخصیص آزادانه درآمدهای نفتی را از ایران می گیرد به طرز ویژه ای خروجی از منبع درامد نفتی بسیار کوچکتر از ورودی آن است و این باعث باقی ماندن عدد رو به تزایدی از درآمد ها در منبع است که عملا در هر لحظه یک عدد بلوکه شده داریم. این عدد بسیار بزرگ است و براورد های اولیه از عدد آن فقط در حساب های اروپایی بالای 20 میلیارد دلار است( 5 درصد تولید ناخالص ملی به تنهایی) شبیه به همین مسئله درباره پتروشیمی صادراتی به چین و نفت صادره به کره و ... وجود دارد. این اعداد در یک تخمین می تواند تا 10 درصد تولید ناخالص ملی را شامل شود که باز به لحاظ حسابداری صحیح هستند اما در عمل حتی امکان دسترسی به ان ها فراهم نیست چه رسد به حس کردن توسط خانوار.
منبع: كانال اقتصاد سیاسی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
..بخش اصلی رشد تولید ناخالص ملی بخصوص در سال 95 ناشی از صادرات نفت است. به عنوان ساده سازی
" فرض کنید که یک منبع داریم که درآمد نفت به آن وارد و از طرف دیگر خارج می شود" . به دلایل مشکلات تحریمی که امکان تخصیص آزادانه درآمدهای نفتی را از ایران می گیرد به طرز ویژه ای خروجی از منبع درامد نفتی بسیار کوچکتر از ورودی آن است...
عجب تازه متوجه نشدم ماجرا چیست مگر تحریمها لق نشدند و مگر فروش نفت جزو درآمد ملی است ؟ خام فروشی جزو آتش زدن به اموال ملی است نه در آمد.
" فرض کنید که یک منبع داریم که درآمد نفت به آن وارد و از طرف دیگر خارج می شود"
سابقا در دوره ابتدایی مسائل ریاضی که حال ما را میگرفت یکی ریاضیات مخلوطی! بود و دیگری : در حوضی به حجم 10 مترمکعب شیر آبی آنرا پر میکند که هر پانزده دقیقه یک مترمکعب آب میدهد و همزمان توپی حوض را کشیده اند که هر بیست دقیقه ای یک متر مکعب آب خارج میکند حساب کنید چه میران آب در دقیقه نود! در حوض باقی میمانَد.جواب :هیچ منظور هیچ عاقلی همچنین اشتباهی را نمیکند مگر مغز کاهو خورده است ؟ تازه در حوض نه رانتخوار هست و نه آقازاده و نه قاجاقچی نه تحریم نه میشود از توپی آن به خارج پناهنده شد با اینوجود پر نمیشود.
حالا بنشینم تا حوضمان پر شود تا با آن باغ سیب و گلابی را آبیاری کینم.