گروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی، این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 2 سوره کهف پرداخته شده و در آن آمده است:
قَيِّماً لِيُنْذِرَ بَأْساً شَديداً مِنْ لَدُنْهُ وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً
سوره کهف (18) آیه2
ترجمه
[خداوند این کتاب را بر بندهاش نازل فرمود] در حالی که قوامبخش است، تا بیم دهد نسبت به سختی شدیدی از نزد او، و مژده دهد مؤمنانی را که اعمال شایسته انجام میدهند که حتما برایشان پاداشی نیکوست.
حدیث
1) ابوحمزه ثمالی میگوید: از امام باقر ع درباره [تاویل] این سخن خداوند عز و جل سوال کردم که میفرماید «تا بیم دهد نسبت به بأس [= سختی] شدیدی از نزد او».
امام ع فرمود: آن بأس شدید، حضرت علی ع است و او از نزد رسول الله بود و با دشمنش میجنگید؛ و پس این است [تاویلِ] این آیه که «تا بیم دهد نسبت به بأس [= سختی] شدیدی از نزد او».
تأويل الآيات الظاهرة، ص285
2) امام سجاد ع یکی از خطبههای نماز جمعه را که امیرالمومنین در مسجد کوفه و مدینه میخواندند روایت کرده است. در فرازی از خطبه ایشان آمده است: پس از [غضب] خدا برحذر باشید آن گونه که خودش شما را از [غضب] خود برحذر داشته است که او نسبت به سختی شدیدی هشدارتان داده؛ و خشیت الهی داشته باشید خشیت کسی که عذری ندارد؛ و عملی که انجام میدهید برای ریا و سُمعه* نباشد که هرکسی برای غیر خدا کاری انجام دهد خداوند وی را به همان کسی که برایش آن کار را انجام داده وامیگذارد؛ و کسی که خالصانه برای خدا کاری انجام دهد خداوند خودش متولی پاداش او میشود؛ و از عذاب خدا هراسان باشید که البته او شما را بیهوده نیافریده و چیزی از امر شما را رها نکرده است؛ آثارتان را معلوم کرد و کارهایتان را دانست و اجلهایتان را معین فرمود؛ پس مبادا به دنیا فریفته شوید که او فریبنده اهلش است؛ کسی که به او مغرور شود فریبخورده و راه فنا و نابودی را در پیش گرفته است؛ و همانا آخرت سرای زندگانی است اگر که میدانستند. از خداوند جایگاه شهدا و همنشینی با انبیا و معیشت سعادتمندان را تقاضامندیم که ما از او و به اوییم.
وقعة صفين، ص10
پینوشت: سُمعه: شبیه ریا است با این تفاوت که ریا، انجام کار است برای اینکه دیگران ببینند و تحسین کنند؛ ولی سمعه، انجام کار برای اینکه دیگران بشنوند و تحسین کنند.
3) از امیرالمومنین ع روایت شده است: [روز قیامت] بنده در پیشگاه خداوند می ایستد؛ پس به فرشتگانش میفرماید: بین نعمتهایم بر او و عملی که او انجام داده مقایسه کنید! پس نعمتها اعمال را کاملا در خود غرق میکنند؛ خطاب میآید نعمتها را بر او ببخشید و بین اعمال خوب و بد خودش مقایسه کنید! پس اگر خوبیها و بدیهایش مساوی شد خداوند بدی را با خوبی زایل میسازد و او را به بهشت وارد میکند؛ و اگر خوبیاش اضافی آمد خداوند به ازای آن اضافی به او عطا میفرماید؛ و اگر خوبیاش کم آمد ولی از اهل تقوا بود و به خداوند متعال شرک نورزیده بود، او از اهل مغفرت خواهد بود و خداوند با رحمتش وی را، اگر بخواهد، مشمول مغفرت قرار میدهد و با عفوش بر او تفضل کند.
أعلام الدين في صفات المؤمنين (دیلمی)، ص43
تدبر
1️⃣ چنانکه همه مفسران تذکر دادهاند «قَيِّماً» وصف «عوجاً» نیست بلکه مربوط است به عبارتِ «أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْكِتابَ»، که میتواند بیان «حالِ» «الکتاب» باشد یا «حالِ» «عبده»
درباره اینکه مقصود از «قیم» در این آیه چیست این دیدگاهها مطرح شده که با توجه به امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا ممکن است همگی مد نظر بوده باشد:
الف.«قیم» به معنای «مستقیم» است (ابنعباس و ضحاک، به نقلِ التبيان (طوسی)، ج7، ص5)
یعنی این کتاب را مستقیم و معتدل قرار داد که هیچ افراط و تفریطی در آن نیست (مجمع البيان (طبرسی)، ج6، ص693؛ تفسير الصافي، ج3، ص230) و اجزایش همدیگر را تصدیق میکند و شاهد بر همدیگر است (جامع البيان (طبری)، ج15، ص127)
ب. قیم و قوامبخش سایر کتب آسمانی قرار داد که آنها را تصدیق کند و [تعالیم آنها را] حفظ نماید. (التبيان، ج7، ص5؛ جامع البيان، ج15، ص127) و باطل را از آنان نفی کند و مواردی که باید نسخ شود نسخ نماید (فراء، به نقل مجمع البيان، ج6، ص693)
ج. قیم نسبت به امور دین؛ یعنی قرآن را پشتوانه و مرجع همه امور دین قرار داد (ابومسلم، به نقل مجمع البيان، ج6، ص693)
د. امری دائمی که تا قیامت ثابت و پابرجا بماند و نسخ نشود. (مجمع البيان، ج6، ص693)
ه. آن را به صورت «ملتبس» (چیزی که مایه شک و شبهه شود و افراد را به انحراف بکشاند) قرار نداد (ابنعباس، جامع البيان، ج15، ص127)
و. برپا دارنده و قوامبخش مصالح بندگان (أنوار التنزيل (بیضاوی)، ج3، ص272؛ المیزان، ج13، ص237)
ز. منظور پیامبر است که با برانگیخته شدن به نبوت و نزول قرآن بر او، قیّم و پشتوانه این امت میباشد.
2️⃣ در این آیه قرآن را «قیم» خوانده است و در آیهای دیگر اصل دین اسلام را «وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» (بينة/5) و واضح است که بین این دو ارتباط است:
یا این قیّم بودن ابتداءاً وصف دین اسلام است که میخواهد مصالح جامعه بشری را تامین کند و قوامبخش یک جامعه مطلوب گردد و چون قرآن مشتمل بر این دین است به تبع آن قیم خوانده شده؛ ویا در درجه اول وصف خود قرآن است که کتابی است محکم و پشتوانه همه امور، و چون دین اسلام متکی به قرآن است او هم قیم شده است. (المیزان، ج13، ص237)
3️⃣ با توجه به اینکه «قَيِّماً» قطعا مربوط به ماقبل از جمله «وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً» است، چرا آن را پس از این و در آیهای دیگر آورد و بسادگی نفرمود: «أَنْزَلَ عَلى عَبْدِهِ الْكِتابَ قَيِّماً وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً»؟
الف. هر دو عبارت حال برای «الکتاب» هستند، پس تقدم و تاخرشان تفاوتی نمیکند؛ اما نکته در این است که اعوجاج نداشتن یعنی در درون خودش هیچ خلا و مشکلی وجود ندارد؛ و «قیم» بودن یعنی پشتوانه امور دیگر است؛ و چیزی باید ابتدا خودش کامل و بینقص باشد تا بتواند پشتوانه کمال و پابرجایی امور دیگر قرار بگیرد. (ابوعبدالله رازی، به نقل البحر المحيط، ج7، ص136؛ المیزان، ج13، ص237)
ب. میخواهد این معنا را هم القا کند که «قَيِّماً» حال برای «عبده» قرار بگیرد.
نکته تخصصی تفسیری
در وضعیت فعلی، کلمه «قَيِّماً» در آیه بعدی آمده، و قرین شده است با عبارت «لِيُنْذِرَ بَأْساً ...»؛ که این انذار و تبشیر توسط پیامبر ص انجام میشود؛ و به همین مناسبت ذهن به این سو میرود که «قیما» را هم وصف پیامبر ص بگیرد و معنای لطیف دیگری غیر از معنای رایج هم از آیه استنباط کند. در حالی که اگر در همان آیه قبل و بلافاصله بعد از «الکتاب» میآورد چنین فهمی از آیه بسیار بعید میشد.
4️⃣ شرط قيام به مصالح ديگران، اعوجاج نداشتن مصلح است. (تفسیر نور، ج7، ص139)
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com