گروه فرهنگ و هنر: در یادداشت پیش رو که امیرحسین علمالهدی پیرامون مخاطب سینما نگاشته، نگارنده معتقد است:فیلم سینمایی ساعت ٥ عصر، براساس استراتژی تبلیغاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود، قابل حدس بود که در دو، سه هفته اول موج عظیمی از تبلیغات میتواند تا حدی برای مخاطب وسوسهکننده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در روزنامه شرق نیز منتشر شده به شرح زیر می باشد:
مهمترین بخش برای پرداختن به موضوع اکرانهای امسال سینمای ایران، به گمان من جشنواره فیلم فجری است که پشت سر گذاشتیم؛ جشنوارهای که معمولا نمایش کلی سال آینده سینمای ایران را مشخص میکند و متأسفانه سال گذشته جشنواره خوبی را به لحاظ تنوع آثار پشت سر نگذاشتیم.
در این میان فقط تعداد معدودی از فیلمها مثل گشت ٢، خوب، بد، جلف یا نهنگ عنبر ٢ توانستند در گیشه موفقیتی کسب کنند و در فصل ابتدایی سال رونقی به گیشهها ببخشند. بعد از پشت سر گذاشتن جشنواره این موضوع قابل حدس بود که قطعا در اکرانهای سال ٩٦ با مشکل مواجه خواهیم شد و افت مخاطب را شاهد هستیم و بنا بر اعلام سایت سینماتیکت، افت یک میلیون و٤٠٠ هزارتایی مخاطب در چهار ماه اول سال گویای همین موضوع است و کاهش ١٠ میلیوننفری مخاطب نسبت به سال گذشته خبر خوبی برای سینمای ما نیست.
این افت نیز دلایل متعددی دارد؛ ازجمله اینکه اساسا برخی فیلمها توانایی جذب گسترده مخاطب را ندارد و از طرفی عملکرد تلویزیون نیز به این موضوع دامن میزند، از نظر من مهمترین مشکل تلویزیون ما بیمخاطببودنش است و فیلمهای سینمایی ما برای دیدهشدن نیاز به تبلیغات در تلویزیونی با مخاطب بالا دارد و مدیومی که با گستره عام مردم در ارتباط باشد. تلویزیون ما با بحران مخاطب مواجه است و پوشش مناسبی به جهت تبلیغات فیلمهای سینمایی در تلویزیون داده نمیشود. اما موضوع دیگر به ماجرای فروش دو فیلم کمدی که مدتی است اکران شده است، برمیگردد.
فیلم سینمایی ساعت ٥ عصر، براساس استراتژی تبلیغاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود، قابل حدس بود که در دو، سه هفته اول موج عظیمی از تبلیغات میتواند تا حدی برای مخاطب وسوسهکننده باشد. فارغ از اینکه اصلا فیلم خوبی هست یا نه و کیفیت خوبی دارد یا خیر که دراینباره صحبت نمیکنم و وظیفه تحلیل فیلم با منتقدان محترم است اما این فیلم نشان داد نمیتواند با مخاطب گسترده و عام ارتباط برقرار کند و فروش فیلم در هفتههای ابتدایی اکران بیشتر حاصل تبلیغات فیلم بود و اگر مخاطب نتواند با فیلم ارتباط برقرار کند، طبعا نمیتوان به فروش فیلم در هفتههای بعد امید داشت که این اتفاق برای «ساعت ٥ عصر» افتاد.
از طرف دیگر معتقدم «اکسیدان» با طیف گستردهتری از مردم ارتباط برقرار میکند و از این جهت موفقتر از ساعت ٥ عصر عمل کرد و اکسیدان نیز در زمره فیلمهایی قرار میگیرد که توانست در گیشه اتفاق مثبتی را ثبت کند. با توجه به اینکه این فیلم از طرف حوزه هنری تحریم شده است و تحریم حوزه معمولا ١٠ تا ١٥ درصد به فروش فیلم لطمه میزند؛ از این جهت فیلم با افتی در فروش مواجه شده است اما توانسته تا هفته ٩ اکران همچنان روال و فروش منطقی و قابل قبولی داشته باشد. در سال ٩٥ از ساخت سالنهای سینمای جدید خبر داده شد و ١٠ سالن جدید به مجموعه سینماها اضافه شد و نگاه این بود که در این شرایط با افزایش مخاطب روبهرو میشویم، اما نشد!
باید باور کنیم بحران کاهش مخاطب سینما جدی است و اگر دولت، بخش خصوصی و صنوف گامی در این جهت برندارند، اتفاقهای بدتری در راه است و از قرار ظاهرا دغدغه دوستان این موضوع نیست. در این شرایط ممکن است هرگونه سرمایهگذاری بخش خصوصی در زیرساخت تولید فیلم دچار مشکل شود و نیاز است تا کمیتهای تشکیل شود که این بحثها را به عملیات کاربردی تبدیل کند که از کاهش جدی مخاطب جلوگیری شود. در این میان اگر از نمایش فیلم خارجی در سینماها غافل شویم، همچنان دچار افت سینوسی مخاطب هستیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com