رخساره ثابتي يکي از نويسندگان کتاب «نبرد در باران» است که به نبرد نيروهاي سپاه با ضدانقلاب در شهر سقز ميپرداخت...
به گزارش بولتن نیوز، رخساره ثابتي يکي از نويسندگان کتاب «نبرد در باران» است که به نبرد نيروهاي سپاه با ضدانقلاب در شهر سقز ميپرداخت؛ مجموعهاي که حاوي ديدهها و شنيدههاي ماجراهاي نبرد در كردستان بود. گفتوگوي پيشرو درباره کتاب تازه اين نويسنده به بهانه نمايشگاه بينالمللي کتاب تهران است.
در نمايشگاه سيام کتاب تازهاي ارائه دادهايد؟
کتابي درباره شهيد محمدعلي اللهدادي به رشته تحرير درآمده که پيشبيني ميشد براي ارائه به علاقهمندان، روانه سيامين نمايشگاه کتاب تهران شود، اما بنا به دلايلي اين اتفاق نيفتاد.
کتاب درباره چه موضوعي است؟
موضوع کتاب درباره شهيد محمدعلي اللهدادي است. با بيش از 20 نفر از دوستان و همکاران اين شهيد بزرگوار از زمان دفاع مقدس و نيز نبرد ايشان و همرزمانشان در سوريه مصاحبه شده است. اين کتاب برخلاف کتاب نبرد در باران که بيشتر جنبهاي مستند داشت و به شکل تاريخ شفاهي بود، روايتي فردي است شبيه روايت فتح و شخصيتهاي نيمهپنهان. در واقع ما با يک روايت منسجم مواجهيم که به شکل داستاني ارائه شده است. شهيد اللهدادي همزمان با شکلگيري انقلاب اسلامي درس را کنار گذاشت و براي کمک به انقلاب وارد جهاد سازندگي سيرجان شد. با شروع جنگ تحميلي و 15 روز پس از حمله ارتش بعث به ايران در سال 59 به اتفاق دوست و همرزم هميشگياش سردار شهيد مهدي زندينيا عازم جبهه شد و به سوسنگرد رفت. ۳۹ روز بعد در تاريخ ۲۳ آبانماه ۱۳۵۹ ارتش بعث عراق اقدام به محاصره سوسنگرد کرد. در اين شرايط به همه رزمندگان داخل شهر سلاح دادند و به سردار شهيد اللهدادي يک تفنگ ژ۳ رسيد. بنابراين هر دو به همراه گردان خمپارهانداز شهيد حسين علمالهدي در کنار نيروهاي ستاد جنگهاي نامنظم دکتر مصطفي چمران وارد خط مقدم شدند و با سلاح خمپارهانداز آشنا و پس از چندي تبديل به بهترين کاربران اين سلاح شدند.
چقدر از تخيل خودتان به کتاب افزودهايد؟
در واقع نميتوان گفت چيزي به کتاب افزوده شده است. من به عنوان نويسنده و راوي دست به فضاسازي زدهام. مانند نيمهپنهان در اينجا هم نويسنده چيزي از خودش نمينويسد و در واقع کاري که انجام ميدهد فضاسازي ماجراها و داستان است که از کودکي شهيد در شهر کرمان آغاز ميشود و دوره دبستان و دبيرستان را طي ميکند و اتفاقاتي براي او ميافتد تا مقطع انقلاب اسلامي و فعاليتهايي که توسط قهرمان داستان شکل ميگيرد و سپس ورود وي به سپاه و حضور در دفاع مقدس به عنوان يکي از فرماندهان سپاه اتفاق ميافتد. شهيد اللهوردي پس از جنگ هم فعاليتهاي جهادي خود را ادامه ميدهد و در يزد و تهران و دست آخر هم در قالب سپاه قدس در سوريه به جهاد ميپردازد و شهد شهادت را پس از طي کردن يک دوره پرفراز و نشيب مينوشد. وي ديماه سال 93 در حالي که براي بازديد از استان قنيطره سوريه عازم اين منطقه شده بود، مورد حمله بالگردهاي رژيم صهيونيستي واقع شد و به همراه شش تن از همرزمانش که جزو اعضاي حزبالله لبنان بودند، به شهادت رسيد و بدينگونه نام خود را در فهرست مدافعان و حاميان مقاومت اسلامي و ضدصهيونيستي ثبت كرد.
به نظر ميرسد داستان زندگي اين شهيد از بار دراماتيک زيادي برخوردار است.
بله همينطور است چون رخدادها و حوادث زندگي ايشان زياد است. در واقع شهيد اللهوردي زندگي پرحادثهاي را از سرگذراندهاند و اغلب در دل حوادث و مبارزات بودهاند و همين مسئله باعث شده بار دراماتيک زندگي ايشان غني باشد. بار دراماتيک زندگي شهيد فضاسازي داستان را آسانتر کرد.
چرا کتاب به نمايشگاه نرسيد؟
خانواده شهيد نکتههايي درباره کتاب داشتند که بايد منظور ميشد تا کتاب تکميل شود. درباره بخشهايي از کتاب اطلاعاتي از سوي خانواده شهيد ارائه شده و به دست من رسيده که بايد در کتاب لحاظ شود. همين مسئله باعث شده کار تکميل و انتشار نهايي کتاب مقداري طول بکشد.
چه نامي را براي کتاب زندگي شهيد اللهدادي در نظر گرفتهايد؟
نامي که من برگزيدم «زير درخت زردآلو» است، ولي اين نام هنوز قطعي نشده است.
منبع: روزنامه جوان