کد خبر: ۵۱۱۱۱۰
تاریخ انتشار:
نویسنده و بازیگر «پالام، پولوم، پیلیش» بیان داشت:

در برنامه های کودکان نمی توان نصیحت گر و پند دهنده برخورد کرد

راحیل محمدجانی معتقد است:‌ «مخاطبان اصلی ما کودکان هشت تا ده ساله هستند که به دلیل زندگی آپارتمانی و دور شدن از فضای جمعی، بازی‌های گروهی را از یاد برده‌اند و با سرگرمی‌های دسته‌جمعی به نوعی غریبه هستند.

گروه سینما و تلویزیون: راحیل محمدجانی، نویسنده و بازیگر برنامه «پالام، پولوم، پیلیش» که به تازگی روی آنتن شبکه دو سیما رفته درمورد نگاهش به کودک و دور شدن از کلیشه‌های رایج در برنامه‌‌های تلویزیونی کودکان که موجب دور شدن کودکان از تلویزیون شده و همچنین علاقه‌اش به آشنایی کودکان با ادبیات کلاسیک ایران و استفاده از «کلیله و دمنه» در این برنامه می‌گوید.

در برنامه های کودکان نمی توان نصیحت گر و پند دهنده برخورد کرد


به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ابتکار، محمدجانی در ابتدا به نقشش در برنامه «پالام، پولوم، پیلیش» و حضور سه عروسک دیگر، اشاره می‌کند و می‌گوید: «به عنوان نویسنده و بازیگر در سه بخش نمایش، قصه‌گویی و پایان در «پالام، پولوم، پیلیش» حضور دارم. نقش شهرزاد که بازی‌اش به عهده من است، از دنیای قصه آمده و در واقع دانای کل است و بزرگ‌تر بچه‌ها. تفاوت این شخصیت در این است که خودش هم اشتباه می‌کند و به هیچ‌وجه شخصیتی پنددهنده نیست و با اعتراف به اشتباهاتش، تاثیر مثبتی روی کودکان می‌گذارد. از طرفی سه عروسک پالام، پولوم و پیلیش از دنیای اسباب‌بازی‌ها آمده‌اند و روحیه‌‌های متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند.»


محمدجانی با اشاره به برنامه‌هایی که برای کودکان ساخته می‌شود و تنها هدفش نصیحت کردن و امر و نهی است و در انتها با بی‌علاقگی کودکان هم مواجه می‌شود، می‌گوید: «به شدت با این موضوع مخالفم که نصیحت‌گر باشم و مستقیم با کودکان حرف بزنم. شاید در مواقعی روی نکاتی تاکید داشته باشم و چیزهایی را پررنگ کنم اما تاکید می‌کنم که نصیحت نمی‌کنم. همچنین شخصیت شهرزاد دچار اشتباه‌‌هایی می‌شود و گاهی از این طریق به کودکان چیزهایی را نشان می‌دهد.»


او که نقش نویسنده این برنامه را هم برعهده دارد، می‌گوید: «تمام تلاشم بر این بود که داستان‌های کهنه تعریف نکنم و بیشتر از اینکه بخواهم روی مسائلی چون بهداشت و نظافت تاکید کنم، سراغ اتفاق‌های تازه‌ای که کودک دنیای امروز درگیرشان است، رفته‌ایم. تبلت، هدفون، صفحه‌های مجازی از جمله مواردی است که می‌خواهیم درموردشان برنامه داشته باشیم. اتفاق تازه‌ای که در این میان رخ می‌دهد، ناآشنا بودن شهرزاد با این وسایل است. شخصیتی که از دنیای قصه آمده و طریقه استفاده از این وسایل را بلد نیست و به مرور با آن‌ها آشنا می‌شود و به عیب‌های‌شان پی می‌برد.تازه‌ترین قسمت برنامه راجع به هدفون و موسیقی بود.»


راحیل محمدجانی معتقد است:‌ «مخاطبان اصلی ما کودکان هشت تا ده ساله هستند که به دلیل زندگی آپارتمانی و دور شدن از فضای جمعی، بازی‌های گروهی را از یاد برده‌اند و با سرگرمی‌های دسته‌جمعی به نوعی غریبه هستند. در این مورد به‌خصوص، روی صحبت ما با پدر و مادرها است و تلاش می‌کنیم با ضبط این بخش برنامه در فضاهایی باز مثل پارک‌ها، از والدین بخواهیم روی این موضوع که به بالا رفتن اعتماد به نفس کودکان و شاد شدن‌شان کمک می‌کند، تمرکز بیشتری داشته باشند.»


او درمورد بازی‌های دسته‌جمعی می‌گوید: «به واسطه تلاش‌هایی که گروه و در راس آن، تهیه‌کننده کرده‌اند، سراغ بازی‌های دسته‌جمعی محلی رفته‌ایم و با تحقیق روی بازی‌های بومی در گوشه‌گوشه ایران و در استان‌های مختلف، کودکان با تجربه متفاوتی مواجه خواهند شد.»

در برنامه های کودکان نمی توان نصیحت گر و پند دهنده برخورد کرد


محمدجانی راجع به تمرکز برنامه‌سازان روی خلاقیت کودکان که در برنامه‌‌های تلویزیونی به فراموشی سپرده شده و جایش را به پند و اندرز داده، می‌گوید: «خلاقیت کودکان برای خود من موضوع بااهمیتی است. به عنوان نویسنده‌ برنامه و شخصی که چندین سال در گروه کودک شبکه پنج فعالیت کرده‌ام به این نتیجه رسیده‌ام که اگر به خلاقیت کودکان توجه‌ نشود، در بزرگسالی هم آن‌ها نمی‌توانند آدم‌های خلاقی باشند. قسمت‌هایی را نوشته‌ام که همه‌چیز خیالی است. برای مثال در قسمتی مدعی می‌شوم که وسایل زیادی را همراه خود آورده‌ام و عروسک‌ها را وادار به تخیل می‌کنم. ارتباط زیادی با روان‌شناسان داشتم و از آن‌ها کمک زیادی در این مورد گرفته‌ام. به نظرم کودکان ایرانی بسیار باهوش هستند اما خیلی وقت‌ها، توقعی را که از آن‌ها داریم برآورده نمی‌کنند و این به همین موضوع برمی‌گردد.»


محمدجانی معتقد است، همانطور که مدیران و مسئولان در بخش برنامه‌سازی برای کودکان، ایرادهایی داشته‌اند، او جدای از نگاه غیرجدی مدیران به کودکان، خانواده‌ها را هم مقصر می‌داند و می‌گوید:‌ «قبل از مسئولان و مدیران انگشت من سمت پدر و مادرهاست. شاید برنامه‌سازان هم خطاهای بسیاری داشته باشند اما والدین که سرپرست کودکان هستند چه کاری برای آن‌ها انجام می‌دهند؟ چرا موسیقی در برنامه کودکان جایی ندارند. برای مثال وقتی خانواده‌ای به مسافرت می‌روند، آیا در طول مسیر که مدام موسیقی می‌شنوند و بچه هم مجبور است موسیقی بزرگسال‌ها را بشنود، به فکر موسیقی کودک هم هستند؟ اصلا از آلبوم‌هایی که برای کودکان ساخته و عرضه می‌شود مطلع‌ هستند؟ البته مشکل‌های دیگر هم وجود دارد؛ وقتی در برنامه از «کلیله و دمنه» صحبت می‌کنیم، بسیاری از کودکان چیزی در این مورد نمی‌دانند و کاملا با ادبیات ایرانی بیگانه‌ هستند. شخصیت شهرزاد را هم نمی‌شناسند، در حالی که شنل‌قرمزی را می‌شناسند! مشکل به سیستم آموزش و نحوه تدریس کودکان هم برمی‌گردد.»


او در ادامه می‌گوید: «از «کلیله و دمنه» استفاده کرده‌ایم و داستان‌های زیادی برای کودکان در نظر گرفته‌ایم، چون کودکان دیگر خردسال نیستند و اگر چیزی را تغییر بدهیم و یا کم‌کاری کنیم، کاملا متوجه می‌شوند. یکی از اهداف من در نوشتن متن، وفاداری به داستان‌های ادبیات کهن است و تلاش برای آشنایی کودکان به آن‌ها. همچنین در این برنامه کودکان دیگر فقط شنونده نیستند و بارها از آن‌ها پرسیده می‌شود اگر جای شخصیت بودی چه می‌کردی؟»

در برنامه های کودکان نمی توان نصیحت گر و پند دهنده برخورد کرد


محمدجانی درمورد سه عروسک پالام، پولوم و پیلیش و ویژگی‌های‌شان می‌گوید:‌ «این سه عروسک از دنیای اسباب‌بازی‌ها، توسط عمو زنجیرباف به دنیای ما آمده‌اند و هرکدام ویژگی خاص خودشان را دارند؛ یکی عاشق نویسندگی است ولی نویسنده خوبی نیست. دیگری عاشق شعر و نقاشی است و شخصیت لطیفی دارد و یکی‌شان به شدت بازیگوش و سربه هواست و نمی‌داند قرار است در آینده چه کند.»


اتفاق جالبی که در این برنامه افتاده است، همکاری با بیست کشور دنیا و تبادل ویدیوهایی از بازی‌های دسته‌جمعی کودکان در هر کشور است. محمدجانی در این مورد می‌گوید:‌ «قرار شد تا هر ویدیوهایی از بازی‌های محلی کودکان در هر یک از کشورها برای ما ارسال شود. کشورهایی چون آلمان و پرتغال تا کشورهای همسایه چون سوریه و عراق در این اتفاق با ما همکاری کردند و ویدیوهایی برای ما ارسال کردند که به زودی در برنامه پخش خواهد شد. به این ترتیب که ابتدا یکی از کودکان بازی را معرفی می‌کند و در ادامه آن‌ها بازی می‌کنند. جالب است که یکی از همین ویدیوها از کشور اسلوونی است و پسری به اسم یولیان پس از معرفی، با دوستانش بازی را آغاز می‌کنند. بازی همان لی‌لی است که کودکان در ایران سال‌هاست بازی می‌کنند.»


او در آخر می‌گوید: «سال‌ها مربی مهد بوده‌ام و کودکان را درک می‌کنم و از دغدغه‌های‌شان آگاه هستم. کار برای کودکان بسیار سخت است چون جای خطا ندارید. در حالی که در برنامه بزرگسالان اگر اشتباه کنید، تاثیر چندانی ندارد اما اشتباه‌تان در برنامه کودکان ممکن است اثری روی تماشاگرش بگذارد که سال‌ها با او همراه باشد.»

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین