گروه سینما و تلویزیون: او سینما را با عروسک گردانی «مدرسه موشها» آغاز کرد و در ادامه به کارگردانی فیلمهایی چون «ترانه کوچک من»، «روز کارنامه»، «کودکانه»، «مرغابی وحشی»، «پاتال و آرزوهای کوچک» و بازی در آثاری مانند «لاک قرمز»، «ضدگلوله»، «سفر به چزابه»، «باغهای کندلوس»، سریال «بی گناهان» و... پرداخت و بیش از هر چیز سعی کرد تا کارنامه کاری خود را با آثار نمایشی، سینمایی و تلویزیونی پر نکند که بعدها از انجامش پشیمان شود.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جام جم آنلاین، گفتوگوی زیر به مناسبت اکران فیلم سینمایی«گذر موقت» به کارگردانی افشین هاشمی و بازی کرامتی انجام شده که در ادامه میخوانید:
فیلم سینمایی «گذر موقت» چه ویژگیهایی داشت که با ملاکهای شما مطابق شد و بازی در آن را پذیرفتید؟
متن و کارگردان کار را دوست داشتم و خود نقش هم نقش خاصی بود که تا به حال نمونهاش را بازی نکرده بودم.
خاص از چه لحاظ؟
این کاراکتر از خود واقعی من بزرگتر بود و برخلاف همیشه که معمولا نقشهای جدی بازی میکنم کمی شوخ و شنگ و سرخوش بود. این کاراکتر در لحظات حسیاش به نوعی رهاست و همین ویژگیها باعث شد که او را دوست داشته باشم.
مایلید از این به بعد نقشهای کمدی را هم بیشتر تجربه کنید یا نقشهای جدی را ترجیح میدهید؟
من هر نقشی را که دوست داشته باشم بازی میکنم. البته این را هم بگویم بعضی از کمدیهایی که ما الان در مدیومهای مختلف شاهدش هستیم به قدری نازل و سبک است که اصلا آدم دوست ندارد راجع به آن حرفی بزند! این کارها مضحک است تا طنز. قطعا اگر طنزی از جنس مضحکه به من پیشنهاد شود در آن بازی نمیکنم.
خودتان چه تعریفی از کمدی دارید؟
کمدی با مضحکه متفاوت است. مضحکه یک نوع هزل است و کمدی اثر شادیآور و مفرحی است که صاحب معناست. طنز مضمونی قابل اعتنا دارد که چهبسا مضمون و نقدی عمیقتر از یک اثر نقادانه اجتماعی داشته باشد.
از مسیر داستان و طرح قصه «گذر موقت» مشخص است که قرار است بیننده به سمت یک تحول در شخصیتها برود. با توجه به تعریفی که از شخصیتهای اصلی داستان با بازی شما و آقای اسماعیل محرابی داریم این تحول چطور اتفاق میافتد؟
تاثیری که دو کاراکتر اصلی فیلم روی هم میگذارند بسیار عمیق است. در پایان فیلم ما میبینیم که نگاه یکی از این کاراکترها (با بازی اسماعیل محرابی) بهطور کل نسبت به زندگی و هستی تغییر میکند و متوجه میشود مشکلی که با خانوادهاش داشته ناشی از همین نگاه خودش به زندگی بوده. از عوامل این دگرگونی شخصیتی هم دوستش (با بازی من) است که لحظه به لحظه دستش را میگیرد و در واقع این دو کاراکتر به هم کمک میکنند.
آقای کرامتی، نگاه شخصی خودتان به زندگی چگونه است؟
زندگی در زمانه کنونی که گستردگی ارتباطات و فضای مجازی به گونهای است که ما میتوانیم با تمام جهان در ارتباط باشیم، قطعا میتواند زیبا و جذاب باشد. حالا اگر به عنوان مثال، من زندگی دلچسب و زیبایی ندارم باید بگردم ببینم چه مشکلاتی در این بین وجود دارد. شخصا فکر میکنم که آدمها حتی با دیدن جزئیات زندگی هم میتوانند لذت ببرند. میتوانند با دیدن یک منظره یا هوای پاک یا... خوشحال شوند و لبخند بزنند. البته منظورم این نیست که همه چیز بستگی به دید خود آدم دارد. چون قطعا شرایط اجتماعی و محیطی در زندگی و نگاه هر فرد دخیل است و انسان نمیتواند خیلی چیزها را به روی خودش نیاورد.
پس با این حساب نظر مثبتی نسبت به فضای مجازی دارید؟
قبول دارم که فضای مجازی، اینترنت و موبایل بهقدری انسانها را درگیر کرده که بعضا همدیگر را فراموش میکنند، اما در نهایت فکر میکنم هر پیشرفت بشری تبعاتی هم در کنارش دارد. بشر ماشین را وارد زندگیاش کرد، اما همین ماشین جان خیلی از آدمها را گرفته و.... دنیای مجازی و سایر ابزار فناوری همگی در جهت سیر تحول بشری هستند و تبعات منفیشان هم اصلا مساله عجیبی نیست.
از دیدگاه شما و به طور مشخص مطالعه و کسب دانش و آگاهی چقدر در بازیگری موثر است؟
مطالعه و خواندن اساسا برای بشر لازم است. چون با این ابزار است که درک انسان بالا میرود، انسان خودش را به روز نگه میدارد، صاحب نگاه و ذهنی پویا میشود و.... این است که مطالعه جزو ضروریات یک زندگی درست است، اما در مقوله بازیگری، بازیگر نقشهایی را بازی میکند که مابه ازایش را در جامعه میبینیم. بنابراین ایجاب میکند مطالعه بازیگر برای شناخت جامعه و اطرافش زیاد باشد. طبیعتا وقتی بازیگر درک درستی از کاراکتری که میخواهد نقشاش را بازی کند داشته باشد بهتر میتواند نقشاش را ایفا کند.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
چند روز پیش بازی در یک اپیزود از سریال «محکومین» به کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی را به پایان رساندم و منتظر شروع سریال «نجوا» به کارگردانی ابراهیم شیبانی هستم.
بازیگردان عروسکی«شهرموشها» بودم
اوایل دهه 60 تئاتریها از تئاتر دلزده شدند، بنابراین دنبال راههای دیگر رفتند. من هم رفتم دنبال تئاتر عروسکی و آن را تجربه کردم و دیدم فضا ی خوبی دارد. در ادامه با مرحوم اردشیر کشاورزی، کار عروسکی به نام «کرم شب تاب» را برای تلویزیون ضبط کردیم تا یک روز خانم مرضیه برومند با من تماس گرفت و برای حضور در یک کار عروسکی زنده یک قسمتی به نام «یک، دو، همه با هم» پیشنهاد همکاری به من داد و بعد از آن هم بلافاصله «مدرسه موشها» را شروع کردیم. البته «مدرسه موشها» برای تلویزیون را با همکاری حمید جبلی، ایرج طهماسب، مرضیه برومند، فاطمه معتمدآریا، مرحوم کامبیز صمیمیمفخم، راضیه برومند و آزاده پورمختار ساختیم که در آن مجموعه من دستیار و عروسک گردان بودم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com