اما احمد جلیلی با توجه به روشهای مدون جهانی درباره نحوه استفاده از کتاب در سلامت روانی میگوید: «معمولا استفاده از کتاب به دو صورت امکانپذیر است؛ یکی از این دو صورت خواندن کتابهای مربوط به آن حوزه روانشناسی و شناخت بیماریها و درمان است.
گروه ادبیات،نشر و رسانه: امروزه تاثیر کتاب بر سلامت روان جامعه مشخص شده است. با این وجود هیچ
سازمانی تاکنون سعی بر مدون کردن برنامه مشخص و فعالیت علمی در این بخش
نکرده است. تا کنون تنها انجمن روانپزشکان ایران در بازهای کوتاه در
کمیته «هنر و روانپزشکی» در زمان محدود و به شکل پراکنده به این موضوع
پرداخته است. این کمیته مدتی غیرفعال بود و بهتازگی فعالیت خود را از سر
گرفته است. حال اما کتاب و برنامهریزی آن در جامعه متولی ندارد و حتی کسی
بهفکر آن نیست. در این وانفسا برخی معتقدند باید برای کتابخوانی کشور
برنامهریزی کرد تا مردم بهجای مطالعه پراکنده هدفمند مطالعه کنند و این
سبک کتابخوانی را راهی برای سلامت جامعه میدانند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل ار روزنامه ابتکار، احمد
جلیلی، رئیس انجمن روانپزشکان ایران و یکی از اعضای اولیه کمیته «هنر و
روانپزشکی» درباره این کمیته میگوید: «کمیته «هنر و روانپزشکی» انجمن
روانپزشکان ایران که ادبیات و کتاب را هم شامل میشود، حدود 11 سال پیش
تشکیل شد. این کمیته در مدت فعالیتش چندین سمپویوم و سمینار برگزار کرده
است. در آن زمان از مرحوم سپانلو، حافظ موسوی، جواد مجابی، شمس لنگرودی و
دیگر شعرا در جلسات بهره بردیم. مدتی فعالیت کمیته کمتر شد و به تازگی
دوباره در حال بازسازی بنده کمیته، نو کردن تشکیلات آن و بهرهوری از
جوانان هستیم که مجدد کمیته پا بگیرد.»
او
درباره استفاده از کتاب در روانپزشکی بیان میکند:«تا کنون تحت عنوان
کتاب درمانی کار کلاسیک و آکادمیک در ایران که به شکل منظم باشد، انجام
نشده است. اما کتاب درمانی در ایران بهشکل سازماندهی نشده حتی پیش از
تشکیل کمیته هم وجود داشت. همواره روانپزشکان به مراجعین خود پیشنهاد
خواندن کتاب میدادند.»
در
این بین برخی با تکیه بر تاثیر کتاب بر سلامت روان جامعه از بیبرنامگی
کتابخوانی در ایران گلایهمند هستند. رضا بافتی روانشناس و نویسنده با
تاکید بر اینکه کتاب باید کیفی خوانده شود، اظهار میکند: «در شبکه یک
سیما برنامهای درباره کتابخوانی ساخته شده بود. در آن برنامه گفته شد
سرانه کتابخوانی در ایران دو دقیقه است. من نمیدانم این آمار از کجا
آورده شده است، اما من اعتقاد ندارم که این عدد درست باشد.
زیرا ما در
ایران 20 میلیون نفر کاربر شبکههای مجازی داریم که در روز حدود 7 ساعت در
این فضا وقت میگذرانند. درواقع این بحث کمی است. ممکن است کتابخوانی
ایرانیان از نظر کمی مشکلی نداشته باشد، اما کیفیت لازم را هم ندارد. چون
در کیفیت مشکل داریم به نتیجه نمیرسیم. جوانان ما به همه حوزه ها نوک زدند
و در هیچ حوزهای اطلاعات جامع ندارند و این یعنی کیفیت مطالعه پایین است.
ما باید بتوانیم کتابخوانی را از کمی به سمت کیفی ببریم. شاید خواندن 10
کتاب به شکل کیفی ارزشش از خواندن صد کتاب بیشتر باشد.»
او
ادامه میدهد: «همه ما میدانیم مطالعه چارچوب خاصی میطلبد اما در ایران
این، تعریف نشده است. من در نمایشگاه کتاب امسال از کسی میپرسیدم دلیل
انتخاب کتابشان چیست، دلایلشان برای مطالعه کتاب کافی نبود. کتاب به آنها
معرفی شده بود و آن ها میخریدند و میخواندند. وقتی میگوییم انتخاب کتاب
در مسیر هدفمان باشد معنی دیگری دارد. کسی به ادبیات موسیقی یا نقاشی
علاقه مند است، باید در حوزه مطلوبش کتاب انتخاب کند. اگر کسی به موسیقی
علاقمند است، هر روز کتاب میخواند، کتابخانهای پر از کتاب دارد اما حتی
دو کتاب موسیقی نخوانده است، روش کتابخوانیاش درست نیست.»
این
روانشناس با با بیان این که «مردم ما در هر موضوعی کمی میدانند ولی بر یک
موضوع مشخص تمرکز نمیکنند»، شرح میدهد: «مدلمان به شکلی شده که خیلی
اطلاعات پراکنده داریم و راجعبه هر چیزی نظر میدهیم، اما اطلاعات مربوط
نداریم. مشکل مهم این است که اطلاعات فضای مجازی کپی هستند و حتی منتشر
کننده ممکن است خودش آن را به درستی نخوانده باشد. وقتی در بحثها شنوده
باشید متوجه میشوید چقدر بحث ناقص است و همه از موضوع کمی میدانند و
نمیدانند که دانستههایشان کامل نیست. با این وجود میخواهند ادعا کنند که
میدانند. ما روی سطح سرسرهبازی میکنیم. عمیق نمیخوانیم و به جوانان هم
درست، عمیق و متمرکز خواندن را یاد نمیدهیم.»
اما
احمد جلیلی با توجه به روشهای مدون جهانی درباره نحوه استفاده از کتاب در
سلامت روانی میگوید: «معمولا استفاده از کتاب به دو صورت امکانپذیر است؛
یکی از این دو صورت خواندن کتابهای مربوط به آن حوزه روانشناسی و شناخت
بیماریها و درمان است. باید تذکر داد در این بخش از کتابهای خاصی استفاده
میشود که به این هدف نوشته شده باشد وگرنه اگر افراد بخواهند از
کتابهایی که برای آموزش دانشجویان روانپزشکی یاروانشناسان بالینی نوشته
شده باشد استفاده کنند موثر نخواهد بود. کتابهای این بخش آثار خاصی هستند
که به منظور کمک به بیماران نوشته شده است و تعدادشان هم به زبان فارسی
زیاد نیست.»
او
درباره شکل دوم کمک گرفتن از کتاب در درمان شرح میدهد: «شکل دیگر کتاب
درمانی هم تشویق به مطالعه در حوزههای عمومی را شامل میشود. من معمولا به
کسانی که مشکلی دارند و میخواهند برای درمان از کتاب استفاده کنند
پیشنهاد میکنم شعر، تاریخ و رمان بخوانند. به طور معمول کتاب خاصی را در
این زمینه توصیه نمیکنم چون کتاب به شکل عام حالت آموزشی دارد. کتاب
همانطور که برای کسانی که مشکل روانپزشکی ندارند میتواند مفید باشد برای
کسانی که مشکل دارند هم مفید است. به ندرت ممکن است کتابی باشد که خواندنش
را به افراد توصیه نکنیم.»
این
روانپزشک ادامه میدهد: «معمولا شکل دوم سودبردن از کتاب (از طریق
کتابهای ادبی) رواج بیشتری دارد. تشویق مردم به طور عام به کتابخوانی و
مطالعه هم برای سلامت روانی جامعه مفید است اما کار کتاب درمانی به اشخاص
محدود میشود. به این ترتیب که درمانگر بر مبنای روحیات و نیازهای فرد در
مورد درمان کتابهای خاصی را توصیه میکند که کتابهایش محدودتر است و
براساس علم و هدف خاص مشخص میشود. تاثیر کتاب در فردی نسبت به فرد دیگر
تفاوت میکند ممکن است کتابی به فردی توصیه شود که حتما بخواند و در مورد
شخص دیگری این توصیه را نکنیم.»
اما
بافتی معتقد است بجز استفاده از کتاب در روشهای درمانی باید برای
کتابخوانی عمومی هم برنامهریزی کرد، او میگوید: «در این بخش بحث بر این
است که کتاب باید براساس هدف و مسیر آدمها انتخاب شود. زمانی است جوگیر
خواندن میشویم و هر کتابی که دست کسی میبینیم، میخوانیم و اگر نخوانده
باشیم خجالتزده میشویم. اگر هدف مشخص داشته باشیم مطالعاتمان هم در آن
مسیر مشخص تعریف میشود.
من بهعنوان روانشناس میدانم باید تمرکزم در
مطالعه بر چه موضوعاتی باشد. یکی از کارهایی که باید در جامعه باب کنیم این
است که کتابخوانی را در جامعه رواج دهیم و برای این کار برنامهریزی
اساسی شود. زمانی در اتوبوسها کتاب بود، باید این فرم عمومی شود. در
پارکها محلی برای ورزش و بازی تعبیه شده است، باید محلی هم برای مطالعه
باشد. مردم بتوانند در این محلها رایگان کتاب بخوانند. در کنار این کار
باید آموزش بدهیم هر کسی کتابهایی را که مناسب هدفش است مطالعه کند. در
محلهای مربوط به کتابخوانی عمومی کتابها باید آموزشی، روانشناسی،
انگیزشی، شعر و داستان و ... باشد. هر کسی با توجه به علائقاش بخشی را
انتخاب کند.»
جلیلی
هم با تاکید بر عمومیت تاثیر کتاب بر سلامت روانی جامعه به همه مردم
پیشنهاد میدهد همه آثار ادبی تولید شده را بخوانند و بیان میکند: «من به
همه کسانی که مراجعه میکنند توصیه میکنم مثل هر فرد دیگری از جامعه، وقتی
را برای مطالعه کتاب بگذارند. ما فکر میکنیم باید کتاب با روش خاصی و
برای درمان مشکل خاصی نوشته شده باشد؛ که البته این بسیار مفید است. اما
آنچه که در بهداشت عمومی مردم و سلامتشان موثر است، این است که مطالعه رکن
اصلی برنامه روزانهشان باشد. این خیلی مفیدتر از آن چیزی است که با فضای
مجازی، دیدن تلویزیون و ماهواره صرف میشود. اصولا مطالعه بر بهداشت روانی
عمومی بسیار موثر است.»
او
ادامه میدهد: «من همیشه پیشنهاد میکنم مردم همه آثار نظم و نثر فارسی
کلاسیک و معاصر و ترجمههای آثار بزرگ جهان را بخوانند. آثاری همچون
گلستان، دیوان حافظ، کلیدر، آتش بدون دود و همه کتابهایی که نویسندگان
معاصر ما مثل نادر نادرپور، محمود دولتآبادی، سیمین دانشور، احمد شاملو،
سیمین بهبهانی و ... پیشنهاد میکنم. این کتابها همچون آب و هوا، گیاه و
درخت و خوراک سالم میتواند در سلامتی انسان موثر باشد این آثار فاخر ادبی
از نویسندگان و شاعران بزرگ هم میتواند در سلامت روانی موثر باشد.»