مشروح اخبار
موجسواری روی سیاست
کارنامه هنری او پر است از نقشهای بهیادماندنی و همکاریهای مهم با کارگردانهای بزرگ؛ در طول این کارنامه نیز فرازوفرود بسیار بوده است... هم به لحاظ برجستگی نقشها و جنس بازیای که مظفری ارائه کرده و هم به لحاظ نوع نقش که نسبتا هم متنوع بوده است. او امسال را با بازی در فیلم بسیارپرفروش «خوب، بد، جلف» آغاز کرده و حالا نمایش «نماینده ملت»را به کارگردانی خودش روی صحنه برده است. وقتی به تئاتر و مجید مظفری فکر میکنیم، چند بازی مهم او، اینگونه فهرست میشود: در «آ سد کاظم» محمود استادمحمد، در «مرگ دستفروش» اکبر زنجانپور، در «آن زمان فرا خواهد رسید» هرمز هدایت، در «طالب» و «استاد معمار» هادی مرزبان، در «کالیگولا»ی قطبالدین صادقی، در «رویاهای رامنشده» ایوب آقاخانی و... . اما او امروز برای سومینبار کارگردانی نمایش را تجربه میکند. «ماموریت حساس» و «سنگر» دو نمایش پیشین او بودهاند. «نماینده ملت» که نوشته سجاد افشاریان (براساس اقتباسی آزاد از نمایشنامه نماینده ملت نوشته برانیسلاو نوشیچ) است، با بازی مجید مظفری، نیکی مظفری، محمد لقمانیان، سوسن پرور و... و با تهیهکنندگی نیکی مظفری، تا 19 خرداد در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه خواهد بود.
با مجید مظفری، کارگردان و بازیگر «نمایش ملت» گفتوگو کردهایم.
از بازی در نقش «ممدریزه» در نمایش «آ سد کاظم» محمود استادمحمد در چهار دهه پیش تا ایفای نقش «ایوان» در نمایش «نماینده ملت» به کارگردانی خودتان، روند پرفراز و نشیبی را در تئاتر طی کردهاید. امروز چه نگاهی به کارنامه تئاتری خودتان دارید؟
خب در وهله اول متاسفم که کمتر فرصت کردهام به تئاتر بپردازم؛ مدتها سینما و تلویزیون مرا از تئاتر دور کرد و متاسفانه نگذاشت به آن برسم چه در بازیگری و چه در کارگردانی. حالا اما مدتی است وقت بیشتری دارم و تصمیم دارم سالی یک نمایش را روی صحنه ببرم.
متنی که برای اقتباس انتخاب کردهاید، از نمایشنامهنویسی است که برای ما ایرانیها چندان نام آشنا نیست. برانیسلاو نوشیچ را چطور انتخاب کردید؟
اتفاقا آشنایی خودم هم با او چندان زیاد نبود. فقط یک اثر از او خواندهام. مدتی دنبال نمایشنامهای برای اجرا بودم و وقتی این کتاب را خواندم متوجه قلم بسیارخوب آن و نیز شناخت عمیق و نگاه درست او به وضع روسیه در دوران نمایش شدم. یکسالونیم پیش بود که ترجمه فارسی این نمایشنامه را خواندم. سپس فکر کردم اگر قرار باشد این متن را کامل اجرا کنیم، نمایشی سهساعتونیمه را روی صحنه باید ببریم. با چند نویسنده صحبت کردم که آن را بازنویسی و به فراخور مناسبات ایرانی بهروزش کنند تا بتوانیم آن را روی صحنه ببریم. با سجاد افشاریان توافق کردیم و کار انجام شد. بعد هم با تماشاخانه ایرانشهر درباره این نمایش صحبت کردم و آنها پیشنهاد کردند نمایش با توجه به محتوایی که دارد، همزمان با دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری و همچنین انتخابات شوراها روی صحنه برود. اما این تاکید بر همزمانی رویصحنهرفتن نمایش ما و برگزاری انتخابات، هر چند به لحاظ فضای جامعه به نفع نمایش شده، اما از طرفی هم باعث شد ما عجلهای کار کنیم و در واقع بیش از 15 روز تمرین نکردیم.
این همزمانی برگزاری انتخابات و فضای پرشور و هیجانی مردم با اجرای اثر شما که آشکارا به انتخابات پرداخته، چه کمکی به اثر کرد؟ مثلا چه واکنشهایی دیدید از مردمی که از ستادهای تبلیغاتی خارج میشدند و به سالنی که نمایش شما در آن روی صحنه بود میآمدند؟
اثرش برای ما واضح بود. به هر حال این نمایش به نوعی روی موج موضوعی سوار است که این روزها موضوع مهمی برای مردم بوده است. بسیاری از تماشاگران راضی از سالن بیرون میروند. کمتر کسی را در این مدت دیدهام که ناراضی باشد. اگر هم کسی ناراضی است، تقصیر من کارگردان است، نه نویسنده و نه مترجم و نه سجاد افشاریان و نه بازیگران هیچیک مقصر نبودهاند. حقیقت این است که این کار بسیار شتابزده به اجرا رسید. تا آنجا که فکر میکنم اگر زحمت بچهها نبود، کار به انجام نمیرسید. به هر حال ما با عدهای کار میکنیم که همگی حرفهای تئاتر محسوب میشوند. در چند روز اخیر اجراها هم ایرادها را رفع کردیم.
از طرفی «نماینده ملت» ناظر است به زندگی خانوادهای که با سیاست مواجه است. شما با این نمایش میخواهید به خانواده سیاسیون، پیغامی بفرستید؟!
بله، اما از زاویه دیگری هم ماجرا را میبینم. پیش آمده است که مردم از لج یکی، به یکی دیگر رای دادهاند. برخی شرکت نکردهاند یا اگر حضور پیدا کردهاند، انتخابشان آگاهانه و فکرشده نبوده. در واقع نمایش ما، خواسته به جای اینکه دولت و مسئولان را نقد کند اینبار مردم را به نقد بکشد. نمایش میگوید در انتخابات باید مردم حساس باشند؛ مثلا میگوید حواسمان باشد آدمهای محبوبی که نامزد میشوند باید کاربلد هم باشند و مردم لزوما نباید به خاطر محبوبیت به آنها رای بدهند. از طرفی انتخابات، حرکتی اجتماعی است و اگر خانوادهها شناختی از فضای سیاسی و اجتماعی نداشته باشند و به این امر وارد شوند، مشکلات فراوانی ایجاد خواهد شد. این عدم شناخت خانوادهها از فرآیندهای انتخاباتی و همچنین ناآگاهی آنها نسبت به مناسبات سیاست و اجتماع، برای نمایش ما کمدی هم به بار آورده است. از طرفی در این نمایش ما دلالهای حاشیه انتخابات را هم میبینیم که دنبال همین آدمهای ناآگاه سیاسی هستند تا بتوانند از ناآگاهی اینها سودجویی کنند. میبینیم در نتیجه، اتفاقی که نباید برای خانواده این نمایش میافتد؛ کمکم مغازه و زندگی و خانه و زن و بچهاش را از دست میدهد و تنها میماند.
تیم نمایش شما کاملا تئاتری است. پیش از این هم گفتهاید بازیگرانی که از تئاتر به سینما میروند، آمادهتر در این کارزار شرکت میکنند. اما تحلیل شما حالا که روند تقریبا معکوس شده و بازیگران سینما به حضور در تئاتر علاقه نشان میدهند، چیست؟
ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است! تئاتر به بازیگر، عادت تمرین میدهد؛ تمرینی که اتفاقا تکرار را هم از او میگیرد. او راحتتر با نقش روبهرو میشود و اینجا استخوان خرد میکند. از اینکه به صورت زنده جلوی تماشاگر بازی کند، تمرکز را یاد میگیرد. سینماگران هر وقت وارد تئاتر شوند خوب است؛ اینجا نگاهشان به بازیگری عوض میشود. به عبارت دیگر، تئاتر برای تقویت صدا و بیان و بدن به آنها سرویس میدهد.
محصول مشترک پدر، دختری
نام نیکی مظفری را در دو سال گذشته بیشتر شنیدهایم؛ دختر مجید مظفری که اخیرا بازیگری را در سینما بهصورت جدی تجربه کرده و در چند نمایش هم روی صحنه رفته و الان هم تهیهکننده و بازیگر نمایش «نماینده ملت» به کارگردانی پدرش است.
از مجید مظفری درباره حضور دخترش در این اثر میپرسیم. او در این باره به «جامجم» میگوید: «با این همه حضور تلویزیونی و تئاتری و سینمایی، تنها دو بار از نیکی استفاده کردهام؛ یکبار او را برای بازی در یک تلهفیلم بردهام و حالا هم در نمایشم حضور دارد. دلیلش هم این بوده که معتقد بودم باید تصمیمش را جدی کند. یکبار گفتم اگر قرار است ماندگار شوی و بازیگری برایت هوس نیست، باید خوب به آن فکر کنی و تعلیم ببینی. از کودکی علاقه به سینما داشت، اما چون طراحی لباس و معماری داخلی خوانده بود، نمیخواستم همینطوری وارد شود. به همین دلیل او را فرستادم به کلاسهای شادروان حمید سمندریان. دو سال آنجا خواند و کار کرد. فکر نمیکردم بیاید سمت بازیگری. بعدا تصمیم گرفت. اگر از بچگی میدانستم، بیشتر به او کمک میکردم و برنامه دقیقتری برایش تنظیم میکردم که با کدام هنرها آشنا شود و ... کارهایی که از او دیدهام مورد قبول من بوده. نه به خاطر اینکه دخترم است؛ دوستان دیگری هم بازی او را تائید کردهاند. به نظرم نیکی یکی از هنرپیشههایی میشود که اگر دقت کند و کارهای خوب انتخاب کند، ماندگار خواهد شد.»
قاضی «زبان اصلی» خود مردم هستند/ پتانسیل تولید دنباله ۲ و ۳ این نمایش را داریم
نمایش «زبان اصلی» که این شبها در تئاتر باران به صحنه میرود، قرار است به زودی اجرای چندم خود را پس از تورهای شهرستان و اجرای جشنواره فجر به پایان برساند. بازیگران این نمایش آزاده صمدی و بهرنگ علوی و کارگردان و نویسنده رسول کاهانی است. بهرنگ علوی که پیشتر نمایش ترن به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ را در تئاتر شهر اجرا کرده بود، این روزها مشغول اجرای نمایش «زبان اصلی» و به زودی نمایشنامه خوانی «دی روز» خواهد بود. به منظور صحبت درباره این نمایش به گفت وگو با بهرنگ علوی نشستیم.
*لطفا درباره پیشینه «زبان اصلی» صحبت کنید و اینکه چطور شد اجرای این نمایش را پذیرفتید؟
این کار تقریبا دو سال پیش از سوی رسول کاهانی پیشنهاد شد زمانی که تازه کلیت قصه مشخص شده بود، بخشی از این نمایشنامه مربوط به اتفاقات زندگی یک زوج جوان بود که به اختلاف خورده بودند، سوژه جذاب بود اما باید بر آن کار میشد تا تماشاگر آن را باور کند. در نهایت این کار تابستان دو سال پیش اجرا رفت، سپس در جشنواره فجر حضور یافتیم و در نهایت هم تور شهرستان داشتیم امسال هم این نمایش در تماشاخانه باران اجرا شد.
*علت این موفقیت و اجراهای چند باره فکر میکنید چیست؟
برگ برنده این کار واقعی بودن نمایشنامه و ارتباطش با جریان زندگی مردم است، تلاش ما بر چند نکته منعطف بود، نخست اینکه سعی کردیم به سبک گروتسک وفادار بمانیم، در واقع اتفاق تلخی که از بیرون شاید خنده دار بنماید، اتفاقی که پارادوکس دارد در جریان زندگی واقعی دو نفر ، واکنش ما از بیرون شاید بدان اتفاق خنده دار باشد.
یکی دیگر اینکه تلاش کردیم در شیوه اجرا بین سینما و تئاتر فاصله را از بین ببریم، یعنی انگار تماشاگر در پشت صحنه یک فیلم سینمایی حضور دارد و سکانسی از فیلم را میبیند بنابراین شرایطی در قالب فرم که در تئاتر است را حذف کردیم اینجا ریسک کار بالا بود، بهرحال هفتاد دقیقه دیالوگ و مونولوگ دو نفر روی صندلی یک مقدار سخت است بنابراین باید شرایط را طوری فراهم میکردیم که تماشاگر نه تنها خسته نشود بلکه برایش جذاب و آموزنده هم بشود.
*چرا حضور قاضی در اجرا حذف شد؟
اتفاقاً ما قرار بود در اجرا قاضی داشته باشیم اما تقریبا نزدیک اجرا که شدیم با تعامل بازیگران و آقای کاهانی، به این نتیجه رسیدیم که قاضی را حذف کنیم به دو دلیل نخست اینکه خواستیم تماشاگر هم قاضی ما باشد و در عین حال هم ما را زود قضاوت نکند. یعنی در طول صحنههایی که تغییر میکند یک بار پریسا خواهان و مهدی خوانده و در جلسات بعدی دادگاه برعکس میشود، یعنی درست است که شما قاضی ما هستید اما قرار نیست ما را زود قضاوت کنید، یعنی این هم یک عمل دو پهلو بود.
* با توجه به تفاوت فرهنگی در شهرهای مختلف، تفاوتی در بازخورد مردم درباره این اختلافات خانوادگی مشاهده کردید؟
ما تمام تلاشمان را کردیم از هر سلیقه و تفکری که کار را میبینند با آن ارتباط برقرار کنند، تعمدا یکی از شخصیتها که پریسا باشد از شهرستان گرفتیم، برایمان جالب بود که اجراهای شهرستان خیلی بازخورد خوبی داشت به یک نوعی ما تقابل زندگی سنتی و مدرنیته را هم در این اجراها میدیدیم، مهدی که از یک خانواده با ریشه سنتی و خانواده متمول است و دختری که از شهرستان آمده و میخواهد زندگیاش را تا حدودی تغییر دهد و نو کند. ما در دوره اول که این کار را اجرا بردیم، سلیقههای مختلف را شاهد بودیم از جمله یادداشتهای نسرین ستوده، حمیدرضا صدر، حسین پاکدل، هوشنگ گلمکانی و ... که هنوز هم موجود است.
میزانسن اولیه کار تنها فصل مشترک زندگی مهدی و پریسا کنار هم است، زمانی که به تماشای فیلمی نشستهاند که البته آن فیلم هم بی ربط است و یک نزاع زیرزمینی خارجی را نشان میدهد. ما پس از خیلی اجراها مشاهده کردیم که زوجها درباره کار بیرون سالن هم صحبت میکنند همین گفت وگو و درگیر شدن ذهن نشان میدهد که کار ما موفق بوده است
*مطرح شده بود که این نمایش سکانسی از فیلم «جدایی نادر از سیمین» است که در دادگاه اجرا شده بود؟
اوایلی که ما کار را اجرا بردیم با توجه به اینکه فیلم آقای فرهادی هم روی بورس بود و تماشاگر داشت درباره فیلم این حرف را مطرح کردند البته من اصلا موافق با آن نبودم با این حال ما ادای احترامی به فیلم آقای فرهادی کردیم درحالیکه کسانی فیلم را میبینند متوجه میشوند ربطی به فضای دادگاه فیلم جدایی ندارد، بهرحال اگر قرار باشد هر دادگاهی به تصویر کشیده شود آن فیلم به ذهن بیاید اینطور درست نیست ما نگاه خودمان را داشتیم، یعنی برشی از زندگی زوجی که با دو فرهنگ متفاوت بعد از هفت سال تفاوت ها و اختلافاتشان سر باز کرده است.
نکته دیگر حضور غیر تئاتریها برای تماشای این نمایش بود بهرحال حضور تئاتریها ما را همیشه خوشحال میکند اما کسانی که برای نخستین بار به تماشای یک نمایش مینشینند و بازخورد دارند ما را شگفت زده میکند آدم هایی که قصد طلاق یا حتی ازدواج داشتند با دیدن این نمایش به تأمل واداشته شدند، در تصمیمشان تجدید نظر کردند و این از امتیازات کار است ما حتی پتاسیل تولید زبان اصلیهای دو و سه را در آینده ه داریم.
*تفاوت این اجرا با اجراهای سال های گذشته به استثنای مواردی که اشاره کردید، در چه بود؟
این کار نسبت به اجراهای گذشته کاملتر و پخته تر شد، ما به روز رسانی کردیم هر چند برای اولین اجرا هم با وکلای کانون وکلای خانواده مشورت کردیم و متوجه شدیم عامل بیشتر طلاق ها و جدایی ها اختلافات جزئی است نه مسائل کلی! همه این مسائل جزئی روی هم تلنبار میشود و افراد تصمیمات اشتباه در زندگیشان میگیرند.
*کار جدیدی برای تلویزیون و تئاتر پیشنهاد داشتید؟
بله چند کار صحبت کردیم، انشاءالله خبرش را به زودی اعلام میکنم بعد از بستن قرارداد ، اینها هم کار تئاتر و هم تلویزیون است تجربه نشان داده تا ننویسیم و امضا نکنیم نباید مطرح کردمن برای هجدهم تیر ماه نمایشنامه خوانی از علی سرابی «دی روز» افتتاحیه با کار ما است نمایشنامه آقای بیضایی به نام «افرا» را اجرا می کنیم این برنامه 5 شب است که هر شب قرار است یک تعداد نمایشنامه خوانش شود و افتتاحیه هم با کار ما است.
«شرق دور، شرق نزدیک»به ایرانشهر میآید
نمایش «شرق دور، شرق نزدیک» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی تابستان امسال در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر، به صحنه خواهد برد.
حمیدرضا نعیمی، علاوه بر کارگردانی این نمایش نویسندگی این اثر را نیز بر عهده دارد.
عواملی که حضورشان در این نمایش قطعی شده است عبارتند از: طراح صحنه: رضا مهدی زاده، طراح لباس: ادنا زینلیان، طراح نور: رضا حیدری، طراح صدا: فرشاد جوان، طراح گریم: ماریا حاجیها، طراح حرکت: محسن گودرزی، طراح پوستر و بروشور: کامیار لبافان، موسیقی: علیرضا عبدالکریمی، مشاور رسانه ای: آیدا اورنگ.
مستند «چهارفصل» ساخته میشود
تمرینهای ارکستر مجلسی ایران به رهبری منوچهر صهبایی برای برگزاری کنسرت روزهای هفتم و هشتم تیرماه آغاز شد. ارکستر مجلسی ایران اولین اجرای خود را با آثاری از ویوالدی، سامارتینی و گریک در تالار وحدت روی صحنه می برد.
همزمان با آغاز دور تازه تمرینها، مستندی با نام «چهارفصل» به کارگردانی فرزاد فره وش در حال ضبط است. این فیلم به چگونگی روند تاسیس ارکستر مجلسی تا زمان کنسرت می پردازد و در عین حال نگاهی به تاریخچه ارکستر مجلسی در ایران خواهد داشت.
در اولین برنامه ارکستر مجلسی ایران چهار سولیست از جمله فرناز خاکپور (بهار)، دانیال جورابچی (تابستان)، آرمین قضاتی (پاییز) و امیر باورچی (زمستان) از اعضای ارکستر به اجرای «چهار فصل ویوالدی» آهنگساز دوره باروک می پردازند. در بخش اول برنامه «کنسرتینو در سُل ماژور» از سامارتینی آهنگساز دوره باروک ایتالیا نیز اجرا می شود و در قسمت دوم برنامه نیز سوئیت «هولبرگ» از ادوارد گریک آهنگساز نروژی نیمه دوم قرن نوزدهم اجرا می شود.
پورنگ پورشیرازی و فرشید پاتی نیان نوازندگان کنترباس، بهرنگ معتمدی، سینا آذرپاد، علی آقاجانی، ویدا ملاحسنی نوازندگان ویولنسل، کاوه تسعیری، بابک کوهستانی، پژمان اختیاری، همایون هاشم زاده نوازندگان آلتو، نیما زاهدی، فرناز خاکپور، فرزاد صیدی، سرمد اکشافی و بهراد سوخکیان نوازندگان ویولن دو، امیر باورچی، دانیال جورابچی، آرش اسد نژاد، آرمین قضاتی، برهان همتی، رائین نورانی نوازندگان ویولن یک و مسعود ملکی نوازنده کلاوسن اعضای ارکستر مجلسی ایران در کنسرت پیش رو را تشکیل می دهند.
پس از ۲۰ سال بالاخره آرتورو اویی شدم
امیر کربلایی زاده بازیگر و کمدین تئاتر و تلویزیون که این روزها نمایش «صعود مقاوت پذیر آرتورو اویی» با بازی وی اجرا می شود درباره همکاری اش با امیر دژاکام گفت: همکاری من با امیر دژاکام از سال ۸۵ شکل گرفت. قبل از آن من در جشنواره های مختلف تئاتری به عنوان بازیگر حضور داشتم و آقای دژاکام هم داور این جشنواره ها بود و کار من را می دید. سال ۸۵ که من در جشنواره تئاتر رضوی حضور داشتم وی از من برای بازی در نمایش «رویای خلیج فارس» دعوت کرد که در آن نمایش نقش کوچکی برعهده داشتم.
وی ادامه داد: از سال ۸۵ تاکنون من پله پله بالا آمدم و کم کم نقش های پررنگ تری گرفتم تا اینکه در حال حاضر در نمایش «صعود مقاومت پذیر آرتورو اویی» که این روزها در تالار حافظ روی صحنه است نقش آرتورو را ایفا می کنم. حضور در این نقش برای من بسیار جالب است چون ۲۰ سال قبل که این نمایش به کارگردانی مجید جعفری و بازی هنرمندانی چون رضا رویگری و اکبر زنجانپور در سالن اصلی تئاتر شهر به صحنه می رفت من پشت پروژکتور نور فالو را به بازیگران می دادم و همیشه دوست داشتم روزی بتوانم نقش آرتورو اویی را ایفا کنم.
وی متذکر شد: زمانی که آقای دژاکام بازی در این نقش را به من پیشنهاد داد با وجودیکه گرفتار بودم اما بدون تردید پذیرفتم و به یاد این موضوع افتادم که ۲۰ سال قبل من پیامم را به کائنات فرستاده بودم و جالب اینکه در طول این سال ها این نمایش دیگر اجرا نشده بود و بعد از ۲۰ سال من آرتورو اویی شدم.
بازیگر نمایش «ترنج» درباره ویژگی های شخصیت آرتورو اویی بیان کرد: زمانی که نمایشنامه برشت را می خوانید اولین چیزی که به ذهنتان می رسد این است که آرتورو یک گنگستر خوفناک و گردن کلفت است اما من تلاش کردم این شخصیت را به شکل دیگری به نمایش بگذارم به این شکل که او را کمی شیرین عقل، لمپن، پرت و کم سواد دیدم. این فرد کم سواد آرام آرام از طریق پروپاگاندا و ترسی که در دل مردم به وجود می آورد به یک خودباوری می رسد و در نهایت مخاطب را متحیر کرده و به یک دیکتاتور و یک هیتلر کوچک تبدیل می شود. با توجه به بازخوردهایی که تا به حال گرفتم احساس می کنم در ایفای نقش موفق بوده ام.
وی درباره تعامل با کارگردان و کنترل موفقی که روی این نقش داشته است، توضیح داد: در طول سال های همکاری ام با امیر دژاکام تنها کسی که در تمرین ها آزادی صد در صد داشت من بودم و هرجا که آقای دژاکام به من می گفت این رفتار یا حرکت بداهه را حذف کن، آن را حذف می کردم و حساسیتی روی پیشنهادهایی که می دادم، نداشتم اما در این کار تلاش کردم از زاویه دیگری به کار نگاه کنم. در واقع آرتورو اویی را به جای اینکه از ابتدا یک شخصیت کمدی ببینم، یک آدم جدی دیدم که در موقعیت کمدی قرار گرفته است. آرتورو نمی خواهد کمدی باشد بلکه دوست دارد مردم از او بترسند. در آوردن این بازی معکوس برایم خیلی سخت بود و همه تلاشم را کردم تا از زاویه جدید به نقش بپردازم.
کربلایی زاده ادامه داد: معمولا در نقش هایی که تا به حال برعهده داشتم از بیرون به درون نقش می رسیدم و ابتدا شاکله بیرونی نقش را می ساختم اما در نمایش «آرتورو اویی» این بار تلاش کردم از درون به بیرون برسم و بعد از توجه به بطن شخصیت، شَمای بیرونی نقش را به دست بیاورم. تلاش کردم در طول این سال ها در انتخاب نقش هایم دقت کنم و تصورم این است که مخاطبان نیز تفاوت نقش هایی چون آرتورو اویی را با قاضی عسگر «ننه دلاور و فرزندانش» و حتی پری در نمایش«پری» را تشخیص می دهند.
این استندآپ کمدین درباره شلوغی که در اجرای این نمایش به چشم می خورد و در مواقعی باعث دور شدن مخاطب از قصه اصلی می شود، گفت: سبک و سیاق نمایش های برشت و آثار اپیک این است که همه بازیگران در صحنه باشند و این شلوغی، ازدحام و به هم ریختگی که در صحنه وجود دارد خاصه نمایش های برشتی است اما تا جایی که تماشاگر اصل قصه را گم نکند. در این نمایش نیز کارگردان تلاش کرده این اتفاق کمتر رخ دهد اما تماشاگری که با این سبک از نمایش آشنا نیست ممکن است کمی طول بکشد که با کار همراه شود.
وی یادآور شد: آقای دژاکام چندسال است که سبک و سیاق دیگری را نسبت به کارهای قبلی اش پیش گرفته که معتقدم پیشرفت بسیار خوبی در این شیوه جدید داشته است. از طرف دیگر او هنرمندی است که همیشه خودش را به روز می کند و لزوما آموزه های قبلی اش را به کار جدید نمی آورد و در این نمایش هم تحقیقات و پژوهش های گسترده ای درباره این نمایشنامه و برشت انجام داده و معتقدم این اجرا نسبت به نمایش «ننه دلاور و فرزندانش» که آن هم نوشته برتولت برشت بود اثر جذاب تر و کامل تری است.
کربلایی زاده در پایان درباره دیگر فعالیت هایش اظهار کرد: به دلیل بازی در نمایش «صعود مقاومت پذیر آرتورو اویی» ترجیح دادم کار دیگری را قبول نکنم اما همچنان در برنامه «خندوانه» مشغول فعالیت هستم و در مسابقه «خنداننده شو» این برنامه به عنوان مجری حضور دارم.
نمایش «صعود مقاوت پذیر آرتورو اویی» نوشته برتولت برشت و به کارگردانی امیر دژاکام تا ۱۲ خردادماه ساعت ۲۰:۴۵ در تالار حافظ روی صحنه است.
امیر کربلایی زاده، بهرام ابراهیمی، نرگس محمدی، حمید فلاحی، مرتضی آقا حسینی، تینو صالحی، سروش طاهری، ملیحه کیا، شهره رعایتی، حسین شهبازی، هدیه آزاده، مهرنوش دارا، ابوالفضل جمشیدی، حامد پور محمد، عارف عباسی، احسان ابوالقاسم، سمیه صباغی، بهار قاسمی، دانیال ابراهیمی بازیگران این اثر نمایشی هستند.
مشکلات ایرلندشمالی به صحنه تئاترکشیده شد
نمایش «ملوان» نوشته جز باترورث اثری است که به مشکلات موجود در ایرلند شمالی می پردازد. باترورث پیش از این فیلمنامه های متعددی را نگاشته که «اسپکتر» و «عشای ربانی سیاه» از جمله آنها هستند.
سام مندس که برای فیلم «زیبای آمریکایی» توانست جایزه اسکار بهترین کارگردانی را از آن خود کند، در جدیدترین تجربه کارگردانی خود در عرصه تئاتر، نمایشنامه «ملوان» نوشته باترورث را به صحنه برده است. این نمایشنامه به وضعیت ایرلند شمالی و زندگی در این شرایط می پردازد.
در این اثر نمایشی که در رویال کورت لندن روی صحنه است، بازیگرانی چون تورلوگ کانوری، یوجین اوهار، جرارد هوران، استوآرت گراهام، پدی کانسیدین، لورا دانلی، الیس الکساندر و دارسی کانوی به ایفای نقش می پردازند.
«وقایع اتفاقیه مفقودالپدر»در پردیس تئاترتهران
نمایش «وقایع اتفاقیه مفقودالپدر» به نویسندگی «حسین آشوری» و به کارگردانی «مریم جلیلی» از 16 خرداد ماه در تماشاخانه مشایخیِ پردیس تئاتر تهران و در ساعت 21 به روی صحنه میرود.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است که در کشاکش انقلاب مشروطه، زندگی، عشق و آینده دختر خدمتکاری به نام نرگس فدای سرپرستی کودکی سر راه مانده میشود.
در این نمایش بازیگرانی چون داوود پژمانفر، هیراد محمدی، سپیده دستینه ، مهری زندی، الهام معارفی، علیرضا حاتمی و سپهر سلیمی ایفای نقش می کنند. همچنین دستیاران کارگردان:نسیم حیاتی وحید حسنوند، منشی صحنه: الناز مقدم، طراح پوستر و بروشور: رامین پهلوان، موسیقی: کیوان میرزا زاده، امین فردیان، طراح لباس:مهرنوش راد، گریم نگین بصیری ، محمد آشوری، روابط عمومی: سحر صنیعی، امور رسانه: سپیده شمس، مدیر صحنه: سارا خوب بخت حضور دارند.
نمایش «وقایع اتفاقیه مفقودالپدر» به نویسندگی «حسین آشوری» و به کارگردانی «مریم جلیلی» از 16 خرداد ماه در تماشاخانه مشایخیِ پردیس تئاتر تهران و در ساعت 21 روی صحنه میرود.
سمفونی «روحالله» فقط یک شب اجرا دارد
درحالی که پیش از این در خبرها اعلام شده بود، این اثر به آهنگسازی شاهین فرهت، ۸ و ۹۹ خرداد توسط ارکستر سمفونیک تهران نواخته میشود، روابط عمومی بنیاد رودکی گفت که «سمفونی روحالله» یک اجرا شامگاه ۸ خرداد در تالار وحدت تهران خواهد داشت.
علیرضا پولاد دلیل اصلی یک شب اجرا شدن این سمفونی را تصمیم برگزارکنندگان برای برگزاری بهتر و منسجمتر این اجرا دانست.
در اجرای سمفونی «روحالله» که با همکاری معاونت فرهنگی-هنری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)و معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد رودکی در تالار وحدت برگزار میشود، ارکستر سمفونیک تهران به رهبری سهراب کاشف به عنوان رهبر مهمان، سمفونی «روح الله» را همزمان با بیست و هشتمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) اجرا می کند که در این برنامه بهروز رضوی به خوانش غزلیاتی از بنیانگذار جمهوری اسلامی میپردازد.
سمفونی «روح الله» به سفارش معاونت فرهنگی و هنری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) توسط شاهین فرهت ساخته شده است.
فرهت این اثر را با محوریت شخصیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی امام خمینی (ره) در چهار موومان ساخته است، او در این اثر بیکلام، وجوه مختلف شخصیت انسانی و عرفانی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را با زبان موسیقیایی بیان کرده است.
فیلم تئاترهای جدید در بازار
بابک چمنآرا - مدیر مرکز موسیقی «بتهوون» و نشر «آوا خورشید» - بیان کرد: پس از تعطیلات نوروز سه تئاتر «نورا» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی، «حرف بزن مدآ» به کارگردانی مهدی شیخوند و «ناسور» به کارگردانی افسانه زمانی تولید و منتشر شدهاند و «ناسور» به عنوان جدیدترین اثر، هفتادوچهارمین فیلم ـ تئاتری است که تاکنون منتشر کردهایم.
او اضافه کرد: در آینده نزدیک که احتمالا اواخر خرداد یا اوایل تیرماه خواهد بود، چند فیلم تئاتر دیگر از جمله «آرسنیک و تور کهنه» حسین پارسایی، «سگ سکوت» آروند دشتآرای، «تقدیربازان» سیما تیرانداز و «از زیرزمین تا پشت بام» افسانه ماهیان هم توزیع میشوند.
وی درباره شرایط کار و اینکه سفارش توسط گروهها داده میشود یا خود نشر آثار را انتخاب میکند؟ اظهار کرد: شرایط نسبت به گذشته برای گروهها و کارگردانها خیلی فرق کرده و تولید فیلم ـ تئاتر عادیتر شده است چون در گذشته نسبت به این قضیه نوعی گارد وجود داشت که اصلا نباید چنین چیزی وجود داشته باشد، اما الان به چشم یک محصول جدید به آن نگاه میشود نه به عنوان جانشین تئاتر.
چمنآرا خاطرنشان کرد: همچنان دو شیوه برای تولید فیلم ـ تئاتر دارند که یا از طرف انتشارات فیلمبرداری انجام میشود یا گروهها این کار را خودشان متقابل میشوند و سپس بازبینی کیفی توسط مرکز بتهوون صورت میگیرد.
او در پاسخ به اینکه مشکلی برای نمایشهایی که دوباره قصد اجرا دارند نبوده است؟ ادامه داد: نمایش «مضحکه شبیه قتل» را زمانی که در سالن اصلی تئاترشهر اجرا میشد، فیلمبرداری کردیم و با توافقی که با کارگردان آن (حسین کیانی) داشتیم دو ماه قبل از آنکه برای بار دوم در سالن «باران» نمایش را به اجرا ببرد فیلم ـ تئاتر را توزیع کردیم، اما گروهی دیگر هم هستند که به دلیل اجرایی که در آینده مدنظر دارند خیلی موافق تولید فیلم ـ تئاتر کار خود نیستند، مثلا نمایش «شنیدن» با وجود آنکه دو سال قبل فیلمبرداری شده ولی کارگردان (امیررضا کوهستانی) موافق توزیع آن نبود چون نمایش هم در خارج اجرا میشد و هم گروه قصد داشت آن را در ایران بار دیگر روی صحنه ببرد.
چمنآرا با بیان اینکه خیلی وقتها تماشای فیلمتئاترها باعث میشود مخاطب به دیدن نمایش در سالن ترغیب شود، گفت: ما در این مدت تلاش کردیم، قدم به قدم کامل شویم و بعضی آثار را حتی زیرنویس انگلیسی یا ایتالیایی آماده کردیم. در واقع از آنجا که نمونه مشخصی همانند آنچه در ایران به عنوان فیلم ـ تئاتر تولید میشود، نداریم که حتی بخواهیم الگوبرداری کنیم، تلاش کردیم روی این محصول متمرکز باشیم که فقط اولین نباشیم بلکه کیفیت را در نظر بگیریم.