نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «دکتر استرنج» در فرهنگسرای اندیشه با حضور سعید هاشمزاده و محمدرضا مقدسیان برگزار شد.
به گزارش بولتن نیوز، سعید هاشمزاده در نششست نقد و بررسی فیلم سینمایی «دکتر استرنج» در فرهنگسرای اندیشه، گفت: در دوره پست مدرن بسیاری از اندیشمندان میگویند که ما بازگشتی به شرق داریم و این تفکر در فیلمها اشاعه پیدا کرده است و فرهنگ طبیعتگرایی و اهمیت متافیزیک در سینمای غرب دیده میشود.
فیلم سینمایی «دکتر استرنج» به کارگردانی اسکات دریکسون و نویسندگی اسکات دریکسون و سی رابرت کارگیل، سه شنبه 12 اردیبهشت ماه در فرهنگسرای اندیشه اکران، نقد و بررسی شد.
سعید هاشمزاده منتقد سینما در این نشست با اشاره به ساختار و داستان متفاوت فیلم «دکتر استرنج» نسبت به دیگر آثار ابرقهرمانی هالیوود، اظهار کرد: بر خلاف آثار ابرقهرمانی و علمی تخیلی هالیوود که جنبههای تجاری بیشتری دارد تا جبنههای مطالعاتی، فیلم «دکتر استرنج» این فرصت را میدهد که بتوان درباره خیلی از موضوعات مطرح شده در فیلم صحبت کرد و به نقد اثر پرداخت.
وی ادامه داد: نخست باید دید که اثر در کنار کدام آثار کمپانی «مارول» حرکت میکند. مارول داستان های مصور دنباله دار بسیاری تولید میکند و به نسبت قیمت پایین کتاب هایش، اما این آثار بسیار پرفروش هستند. وقتی در برحهای زندگی میکنیم که ژانر علمی تخیلی برای تجار زمینه بازگشت سرمایه و حتی ثروتمند شدن است، جای تعجب نیست که سینما هم از آثار مارول اقتباس کند و دست به دامن این داستانها شود.
هاشمزاده همچنین گفت: بعد از جنگ جهانی دوم، اهمیت ادبیات در سینمای آمریکا بسیار بالا میرود و اضافه شدن جایزه فیلمنامه اقتباسی در مراسم اسکار هم از همین موضوع ناشی میشود. پس از این دوره، ادیبان آمریکا مانند استیون کینگ ، فیلمنامهنویس هم شده اند و فیلمنامه نوشتهاند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر این که ژانر علمی تخیلی از نظر نظریهپردازان سینما، ژانری است که گوشه و کنار قرار میگیرد، عنوان کرد: یکی از دلایل عدم توجه به این آثار، جنبه سرگرمی شان است. معدود فیلمهایی در تاریخ سینما وجود دارد که دارای اهمیت هستند و مربوط به دورههای مختلف این ژانر است و در واقع توالی آنها به دکتر استرنج میرسد. بعد از جنگ جهانی دوم فیلمهایی درباره سفر به فضا میبینیم که بسیار زیاد هستند و فیلمهایی هستند که در آن تهدید بیرونی و جنگ و سلاح اتمی و این چیزها دیده میشود. در دهه 60، 70 به بعد، در این سفرهای فضایی، مباحث فیزیک کوانتوم مطرح میشود که بحثهای مهمی است. در بحثهای علمی، چیزی که گنجانده میشود و در اواخر دهه هفتاد برجسته میشود و به امروز میرسد، بحث آخر زمانی است.
هاشمزاده با بیان این که در فیلم «دکتر استرنج» نظریات علمی ارائه میشود و بحث پسا آخر زمانی را هم در بحث فیزیک کوانتوم میبینیم، عنوان کرد: در دوره پست مدرن بسیاری از اندیشمندان میگویند که ما بازگشتی به شرق داریم و در این بازگشت قرار است علم غربی و اعتقاد و شهود شرقی را تلفیق کنیم. این تلفیق را میتوان در سهگانه سینمایی «ماتریکس» و حتی انیمیشن «پاندای کونگفو کار» دید. این تفکر در فیلمها اشاعه پیدا میکند و فرهنگ طبیعتگرایی و اهمیت متافیزیک در سینمای غرب دیده میشود.
این منتقد سینما با تاکید بر این که یکی از المانها و کاراکترهای ثابت فیلمهای پسا آخر زمانی وجود نجاتگر است، گفت: سفری که دکتر استرنج در ابتدای فیلم دچارش می شود، سفر به ساحت روح و جهانهای موازی است که وجود دارند و این سفر بر اساس فیزیک کوانتوم و داشتن سرعت نور در فضا و زمان امکان پذیر است. در این فیلم گشت و گذار روح در جهان موازی را نشان میدهد.
محمدرضا مقدسیان مجری و کارشناس برنامه نیز با اشاره به نقش ادبیات در سینمای هالیوود، اظهار کرد: در آمریکا خاطرهنویسی موضوعی عادی محسوب میشود و کتاب های خاطره در تیراژ بالا منتشر میشود و مردم هم این آثار را میخوانند. در همین راستا، کمیک بوکها هم مورد استقبال قرار میگیرند. همین جریان باعث میشود کمیک بوکها در حافظه بصری مخاطب باقی بماند و مردم برای دیدن فیلمهای این آثار هم به سینما میروند. جریان صنعت هنر در آمریکا در هم تنیده است و نمیتوان موسیقی را از فیلم و یا کتاب را از فیلم جدا کنید.
وی تصریح کرد: وقتی گردش مالی خوب وجود داشته باشد، متخصصان بیشتری وارد جریان هنر میشوند و متخصصان هم با تلاش و نوآوری بیشتری فعالیتهایشان را پیگیری میکنند و نتیجه امر به آثار باکیفیت و ادامه دار ختم میشود. البته باید دید در فضایی که اقتصاد هنر حضور پررنگ دارد، معنا و مفهوم در چه جایگاهی قرار میگیرد.
مقدسیان همچنین گفت: در برخی آثار مانند فیلم انتقامجویان (Avengers) سرگرم شدن اولویت دارد، اما برخی فیلمها مانند «دکتر استرنج» هستند که یک قدم جلوتر بر میدارند و در عین این که تمام وجوه سرگرمی را دارند، به درون مایه خود بهتر و بیشتر مسلط هستند و سعی میکنند معنای جدیتری را دنبال کنند. البته در نهایت هالیوود عمیقترین و جدیترین و حتی شرقیترین مفاهیم را هم با زبان هالیوودی مطرح میکند. وقتی کریستوفر نولان به شکل مستقل فیلم میسازد، آثارش از غنای بیشتری برخوردار است و وقتی غیرمستقل فیلم میسازد، آثارش نزدیک به فضای هالیوود است.
این منتقد سینما با اشاره به وجوه متافیزیک فیلم «دکتر استرنج» گفت: این فیلم نشان میدهد تنها راه برای رسیدن به عرفان و دور شدن از فضای مادی جهان، رجوع به خود است و عامل بیرونی برای این اتفاق وجود ندارد. ماجرای نبود زمان و مکان در این فیلم بسیار مهم است. شیوه نگاه کردنمان به دنیای اطراف و حذف باورهای تثبیت شده ما نیز اهمیت دارد.
وی اظهار داشت: کاری که این فیلم میکند این است که معنا و مفهوم و شکل ظاهری عرفان شرقی را میگیرد، اما در نهایت آن را به یک قائده و قانون فیزیکی تبدیل میکند. نگاه تفکر محور وقتی به سراغ سوژه های شهود محور میرود، تا زمانی که نتواند این سوژه ها را در قالب تفکر تعریف کند، خیالش راحت نمیشود. تنها در حالتی میتواند این کار را کند که نگاه تفکر محور را کنار بگذارد.