با ثبت اعترافات متهم، کیفرخواست پرونده صادر شد و برای رسیدگی در اختیار دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. در نخستین جلسه رسیدگی، اولیای دم تقاضای قصاص کردند و متهم مدعی دفاع از خود شد، اما قضات این ادعا را نپذیرفتند و حکم قصاص را صادر کردند. دیوان عالی کشور پس از بررسی حکم صادره، آن را رد کرد و برای رسیدگی مجدد به دادگاه فرستاد. یک بار دیگر حکم قصاص صادر شد، اما دیوانعالی بار دیگر بر بررسی موضوع دفاع مشروع تاکید کرد تا پرونده برای سومین بار به دادگاه ارجاع شود. سامان در سومین جلسه محاکمه گفت: «من آن روز از خودم دفاع کردم. پدرزنم با چاقو مرا تعقیب کرد، طوری که چارهای جز فرار نداشتم. وقتی در کوچه بنبست گیر کردم، چاقو را از دستش گرفتم و به او ضربه زدم. من فقط میخواستم از خودم دفاع کنم و به هیچ وجه قصد قتل نداشتم.» در پایان این جلسه، قضات دفاع مشروع را پذیرفتند و متهم را به پرداخت دیه محکوم کردند.
سامان پس از ده سال زندان، نتوانست دیه را پرداخت کند و سرانجام از دادگاه درخواست اعسار کرد. براساس قانون مجازات اسلامی اگر محکوم علیه توانایی پرداخت مبلغ تعیینی (مانند دیه) را نداشته باشد، میتواند این موضوع را به اطلاع دادگاه برساند و درخواست تقسیط مبلغ را داشته باشد. سامان نیز همین کار را انجام داد و در جلسه دادگاه گفت: «من هیچ مشکلی با همسرم نداشتم و دخالت خانوادههایمان باعث جداییمان شد. اکنون ده سال است که در زندانم اما در این مدت نتوانستم پول دیه را جور کنم. از قضات میخواهم مبلغ آن را قسطبندی کنند تا بعد از آزادی کار کنم و قسطها را بپردازم.»
در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com