گروه فرهنگ و هنر: تابستان سال 1335 ق (برابر با 1293 ش) نوزادی در خانه محقر حاج عباس در آذرشهر دیده به جهان گشود. پدر نوزاد به دلیل ارادت قلبی که به حضرت امام حسین(ع) داشت، نام او را حسین نهاد.
به گزارش
بولتن نیوز، حسین در فضای کاملاً معنوی و با تربیت مادری مهربان و عشق ولایت و دوستی حضرت زهرا(س) رشد کرد و سایه پدری مؤمن و متّقی بر سرش بود. پدر و مادر حسین آینده های روشن را در پیشانی فرزندشان مشاهده می کردند. مادر مهربان نهایت کوشش خود را برای تربیت اسلامی فرزند مبذول می داشت و از هرآنچه در توان داشت در رشد و تعالی حسین مضایقه نمی کرد، و همین تربیت سالم و شیرِ پاک بود که از این فرزند، فرزانه ای مجاهد پرورش داد که آن همه شجاعت و شهادت و سرافرازی را از خود نشان داد.
در حوزه نورشهید حسین غفاری از شش سالگی تحصیل را آغاز کرد. مقدمات دروس را در زادگاهش آذرشهر در محضر میرزا محمدحسن منطقی فرا گرفت. آن گاه وارد حوزه علمیه تبریز شد ودر این حوزه از جلسه درس بزرگان، کسب دانش کرد. او در حوزه علمیه تبریز برجستگی خاصّی از خود نشان داد، تا آنجا که زبانزد همدرسان و هم بحث هایش شده بود. استادان وی نیز از تلاش و فعالیت او اظهار رضایت می کردند. شهید غفاری آن گاه مصمم شد تحصیلات خود را در کنار بارگاه فاطمه معصومه(س) کریمه اهل بیت عصمت و طهارت ادامه دهد. لذا برای بهره گیری از جلسات درسی استادان بزرگوار قم از تبریز به قم مشرف شد و در این حوزه، فقه و اصول و مراحل عالی را از محضر بزرگان فرزانه ای چون آیات عظام فیض قمی، بروجردی و خوانساری فرا گرفت. او همچنین در درس امام و مرجع عالیقدر جهان اسلام حضرت امام خمینی شرکت، و از محضر پر فیض وی کسب معرفت کرد و از سرچشمه زلال او سیراب شد.
بر کرسی تدریسآیت اللّه غفاری از اول طلبگی، همزمان با تحصیل علوم دینی، تدریس نیز می کرد. در سال های 1323 و 1324 ش مکتب زینبیه آذرشهر شاهد تجمع عاشقان علم و دین بود که در اطراف شمع وجود استاد شهید غفاری گرد می آمدند. در این مکتب که علاقه مندان و دانش پژوهان دینی حضور می یافتند، محفلی بسیار صمیم و گرم بود. در جلسات درس شهید غفاری ابواب الجنان و جامع عباسی و دیگر کتب فقهی و اخلاقی و قرآن تدریس می شد. آن گاه به قم عزیمت نمودند. جلسات شهید غفاری در قم و تهران در مساجد الهادی و خاتم الاوصیاء ادامه داشت و اشخاص فرزانه ای از شمع وجود وی بهره ها می بردند. در مسجد الهادی تهران دانش جویان و طلاّب بسیاری به طور مرتب و منظم در جلسات بحث گرد هم می آمدند و از بحث های شیوا و صحبت های صریح و انقلابی شهید غفاری استفاده می کردند.
در عرصه مبارزهآیت اللّه غفاری مانند نیاکان شهیدش با هر نوع استبداد مبارزه می کرد. زبان حقگوی او در اوج خفقان رژیم شاهی افشاگر باطل بود. این مجاهد فداکار و بی باک، بی اعتنا به یاوه سرایی های گروهک های چپ و راست ابوذرگونه به شاه ظالم می تاخت. همزمان با قیام تاریخی حضرت امام خمینی(ره) در سال 1342 ش آیت اللّه غفاری پشت سر امام، از آرمان های والای او پشتیبانی و دوران رنج و محنت و زندان را برای رسیدن به اهداف والای امام و انقلاب، سپری کرد. او در این مسیر هیچ گاه احساس خستگی نکرد و تا آخرین لحظات حیات به مبارزه خویش بر ضد ستم و طاغوت ادامه داد.
در زندان طاغوتتمام دوران زندگی آیت اللّه غفاری مقارن با حکومت پهلوی و همراه با رنج و محنت بود. مشاهده اوضاع نابسامان، مخالفت رژیم با روحانیت اصیل، محدود کردن مبارزان مسلمان، ترغیب و تشویق مردم به بی دینی و کشف حجاب، آزادی عمل فرقه ضالّه بهائیت، و ریشه های افکار انحرافی همه و همه موجب می شد که او لب به اعتراض گشاید و در هر موقعیتی افشاگری کند و چه رنج ها و دردها که در این راه متحمل نشد. آیت اللّه غفاری بارها دستگیر و زندانی شد؛ امّا دستگیری و حبس فرزندانش، همسرش و برادرش رنج او را چندبرابر می کرد. لکن همانند مولای خودش حضرت امام موسی کاظم(ع) چون کوه استوار و با صلابت ایستادگی می کرد و آنچه عوامل طاغوت و ساواک را آزار می داد روحیه مقاوم و استوار ایشان بود. بدین ترتیب حبس های شهید غفاری از سال 1340 آغاز و تا دی ماه 1353 ش ادامه داشت.
خدمات صادقانه و تلاش های خالصانهشهید آیت اللّه غفاری منشأ خیرات و خدمات بسیاری در زمینه های اجتماعی بود. وی در آذرشهر و قم و تهران اقدامات فراوان و مفیدی برای جامعه از خویش به یادگار گذاشت که از آن جمله می توان به احداث و تکمیل مساجد خاتم الاوصیا و الهادی، و شیخ فضل اللّه نوری در تهران اشاره کرد. رسیدگی به محرومان و مستضعفان و برپایی مجالس بحث و گفتگو در موضوعات علمی و فقهی از دیگر اقدامات مثبت و ارزنده وی به شمار می رود. امروز نتیجه تلاش و خدمات آیت اللّه غفاری را در شکوه و عظمت مسجد بزرگ شیخ فضل اللّه نوری در تهران و پایگاه و حوزه علمیه و مسجد بزرگ خاتم الاوصیا می توان دید، اماکن مقدسی که روزگاری مرکز هجوم و حمله به رژیم ستمشاهی و مأوی و پناهگاه مظلومان و انقلابیان و مستعضفان بود. آری، همه اینها در سایه خدمات صادقانه و تلاش های خالصانه آن شهید والا مقام است.
جانفشانی در راه آرمان امامشهید آیت اللّه غفاری، نهضت مقدس امام خمینی را روزنه امیدی برای نجات امّت اسلامی می دانست. او از آغاز نهضت اسلامی امام در سال 1342 همراه و همگان با امام، مبارزه خویش را علیه طا غوت تشدید بخشید و تا آخرین لحظات حیات، از امام و حرکت تاریخی و تحوّل آفرینش حمایت کرد. سیزده سال آخر عمر شریفش سراسر مبارزه و جانفشانی در راه آرمان های مقدس امام خمینی بود. به همین سبب وقتی در ماجرای بازجویی ساواک از وی سؤال شد: نظر شما نسبت به آیت اللّه خمینی چست؟ جواب داد: «من فکر می کنم تنها کسی که می تواند ایران را نجات دهد آیت اللّه خمینی است». جمله شجاعانه و قهرمانانه او که فرمود: «دشمن خمینی کافر است»، کمر استبداد شاهی را شکست و لرزه بر اندام پلید آنان انداخت. روح آن عزیز شاد و نامش عزت آفرین باد!
اعلام انزجار از شاه و عرض تسلیت به امام و امّتهمزمان با شهادت شهید غفاری در زندان ستمشاهی و دفن ایشان در قم پیام ها و اطلاعیه های مختلفی از طرف گروه های انقلابی در داخل و خارج از کشور منتشر شد؛ از جمله دانشجویان مسلمان خارج از کشور با پخش تصاویر، پوستر و صدور اعلامیه هایی شهادت این روحانی فداکار و نستوه را به ملت ایران و امام عالیقدرشان تسلیت گفتند و جنایات شاه و مزدوران وی را محکوم کردند و ننگ و نفرین همیشگی را نثار آن دیوصفتان و دوزخی دلان بدکُنِشت نمودند. بدین ترتیب، به شهادت رساندن آیت اللّه غفاری جز موج خشم و انزجار امت مسلمان نتیجه ای نداشت و اگر بدن پاکش در خاک و خون طپید، فکرش بیشتر تجلی کرد و از برکت خونش تحرکی تازه در اندیشه و باورهای امّت اسلام به وجود آمد.
اساتید این بزرگوار: آیت الله حسین غفاری در طول حیات خود از استادان فرزانه ای بهره گرفت که از جمله عبارتند از:
- امام خمینی (ره)
- آیة الله آقا سید محمد حجت کوه کمره ای (ره)
- آیة الله العظمی سید شهاب الدین نجفی مرعشی (ره)
- علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان (ره)
- آیة الله آقا سید احمد خوانساری و سيدمحمدتقي خوانساري (ره)
- آیة الله آقا سید محسن میر غفاری آذرشهری
- آیة الله حاج میرزا علی مقدس (مشهور به جاج مقدس آقا)
- آیة الله حاج شیخ علی پیشنماز دهخوارقانی مشهور به (توتونچیان)
- آیة الله آمیرزا محمد حسن منطقی دهخوارقانی
- آیت الله سيد حسين بروجردي
محبوبیت شهید غفاری نزد زندانیاندر یکی از روزهای سرد زمستان مسؤولان زندان برای آزار و اذیت زندانیان پتوهای آنها را بردند و به هر کدام یک پتو دادند که هم زیرانداز بود و هم روانداز. هیچ کس نمی توانست از شدت سرما در آنجا بخوابد.
ساعت ده شب شهید غفاری به پشت درِ زندان رفت و در را محکم زد. چپی ها و مجاهدین هم ایستاده بودند و هیچ کس جرأت اعتراض نداشت تا اینکه مسؤولان زندان حاضر شدند. شهید غفاری به آنها گفت: این آقایان سردشان است پتوهای آقایان را بدهید.
مسؤول زندان برای آنکه نفاق ایجاد کند گفت: آقای شیخ! شما دیگر چرا از این منافقین و کمونیست ها دفاع می کنید.
شهید غفاری در جواب گفت: هر چه هستند کمونیست ها با مسلمانها فرق نمی کنند یا این آقایان را ببرید بکشید یا اگر قرار است زنده بمانند پتوهایشان را بدهید، هوا سرد است... اگر شما فکر آنها را قبول ندارید من هم قبول ندارم ولی انسان باید از شرایط انسانی برخوردار باشد پتوهایشان را بدهید.
مسؤول زندان باز گفت: آقای شیخ بگو پتوی من را بدهید تا پتوی تو یک نفر را بدهیم.
شهید غفاری گفت: ما اگر می خواستیم « من» باشیم اینجا نمی آمدیم اینجا که آمدیم برای آن است که « ما» بودیم من سردم نیست بدنم سالم و قوی است آقایان سردشان است اگر پتوها را ندهید همگی اعتراض می کنند و جنجال به راه خواهیم انداخت سپس ما همه شروع می کنیم به نماز خواندن آقایانی هم که خود را مارکسیست نشان می دهند نماز خواهند خواند. حالا پتوها را می دهید یا زندان را به هم بریزیم و درها را بشکنیم.
مسؤول زندان گفت: آقای شیخ اگر جنجال راه بیندازی کتک مفصل خواهی خورد.
کم کم صدای زندانیان در آمد و به تدریج صداها اوج گرفت و حیاط زندان شلوغ شد در نتیجه آنها مجبور شدند پتوها را برگردانند. پتوها که به داخل زندان آورده شد، صدای صلوات که سمبل بچه های مسلمان بود، بلند شد بعد از این واقع تعدادی از مارکسیست ها به او مراجعه کردند تا نماز بخوانند و شهید غفاری نماز را به آنها آموزش داد. آن شهید مجاهد در مباحثه با یکی از سران و رهبران مجاهدین به او گفت: « تو که سواد نداری و درس نخوانده ای تا رهبری فکری آنها را داشته باشی» او قبول کرده و مطالعات ابتدایی اسلام را شروع نمود.
در اثر این مباحثه آن شخص دیگر در زندان به عنوان رهبر فکری شناخته نمی شد و بسیاری از چپی ها مسلمان شدند و تعدادی از مجاهدین از عقایدشان دست برداشتند از آن پس اذان گفتن نیز شروع شد و به دنبال آن نماز جماعت برپا گردید که شهید غفاری امام جماعت آن بود.
آخرین ملاقات و وصایاآخرین ملاقات خانواده شهید با او در زندان قصر انجام شد. در روزهای آخر زندان شهید غفاری در اثر شکنجه قادر نبود با پای خودش برای ملاقات حاضر شود دو نفر مأمور زیر بغل او را گرفته، در حالی که روی زمین می کشیدند برای ملاقات آوردند.
سر و صورت او نیز به شدت مضروب شده بود. وقتی سرش را بلند کرد تا خانواده اش را ببیند اولین کمله ای که گفت این بود:
« این آخرین ملاقات من با شماست، من دیگر بعید می دانم بیش از این بتوانم مقاومت کنم. خانواده او گریستند و او نیز گریه کرد. خانواده اش به او گفتند گریه نکن ناراحت می شویم. او گفت نمی خواهم گریه کنم ولی بدنم خیلی درد می کند، بدنم را خرد کرده اند.»
سپس به همسرش گفت: کتک خوردن ارثیه ای بود که ما از امام موسی بن جعفر (ع)به ارث بردیم. این ارثیه را حفظ کنید. شما حتما هوای فرزندانت را داشته باش.
شهادت آیت الله حسین غفاریایشان بارها توسط ماموران رژیم ظالم سیتم شاهی دستگیر شدند، از جمله 15 خرداد 1342، هنگامیکه از سخنرانی برگشته بود، ماموران به خانه اش حمله کرده و او را دستگیر و زندانی و در زندان شهربانی مورد بازجویی و شکنجه قرار دادند. پس از آزادی، همچنان به مبارزه خود ادامه داد و بار دیگر توسط ساواک دستگیر شد.
آیت الله غفاری طی سالهای 53-1350 به مبارزات خود شکل تازه ای داد و کمتر در میان آشنایان ظاهر می شد، در تیر ماه 1353، در تهران دستگیر شد و این آخرین دوران زندان این مبارز نستوه بود.
وی سرانجام در زندان براثر شكنجه و فشارهای وارده در تاریخ ششم دیماه 1353 به شهادت رسید. اداره ساواك دو روز پس از آن، در شانزدهم دیماه خبر فوت ایشان را به خانواده وی اعلام و از آنان درخواست كرد كه بیسروصدا و بیآنكه به كسی چیزی بگویند برای تحویل جنازه به دادستانی ارتش مراجعه كنند. اما خانواده غفاری از امضای برگه فوت خودداری نمود و لذا اداره امنیت مجبور شد به منظور تدفین مخفیانه، جنازه او را شبانه به قم بفرستد.
بخش از سخنان امام به مناسب شهادت وی در 13/8/57زجر ما این است که ما را حبس کردند یا زندان بردند یا زجر این است که پای بعضی از علماء را اره کردند (اشاره به آیت الله غفاری) آقا! توی روغن سوزاندند زجر ما این است که 10 سال ، 15 سال، علمای ما در حبس هستند.
منابع:http://www.aviny.com
پایگاه اطلاع رسانی حوزه