گروه بین الملل: سرانجام شرق حلب به آغوش سوریه بازگشت و براساس اعلام فرماندهی نیروهای مسلح ارتش سوریه تمامی کسانی که میبایستی از شرق حلب خارج میشدند بیرون رفتند و سایه امنیت به این شهر سوری برگشت. بدین ترتیب یکی از مهمترین شهرهای سوریه بعد از سال 2011 میلادی که درگیر منازعات قومی و نژادی از سوی تروریستها شده بود بطور کامل به کنترل ارتش سوریه درآمد و این کشور موفق شد نبرد استراتژیک را به نفع خود خاتمه دهد.
به گزارش
بولتن نیوز، در طول دو هفته گذشته بعد از توافق برای خروج تروریستها از شرق حلب ارتش سوریه شرایطی را فراهم کرد که این افراد بوسیله اتوبوس شهر حلب را ترک کنند و ارتش توانست آخرین سنگر تروریستها را در شرق حلب به کنترل خوددرآورد.
در این مدت تروریستها و حامیانشان در بوق و کرنا کردند که افراد غیرنظامی جانشان در شرق حلب تهدید میشود و باید به آنها کمک کرد.
این در حالی است که در تمامی شهرها و مناطقی که گروههای تروریستی حضور داشتند از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی بهره گرفته شد و مردم بی گناه را سپر گلوله کردند به این امید که روزنه نجاتی برای خود پیدا کنند. اسم دو شهر فوعه و کفریا مصداق بسیار مهمی بر این موضوع هستند.
یکی از مهمترین ویژگیهای حاکمیت سیاسی دولت بر کشورها دقیقاً همین احساس مسئولیت پذیری است که در سایه حاکمیت گروهها و سازمانهای تروریستی این احساس مسئولیت وجود ندارد و هیچ قانونی هم برای الزام آنها وجود ندارد.6 سال حمایت غرب از تروریستها در سوریه نشان داد که هنوز آنها در پاسخ به سادهترین سوالها در خصوص آلترناتیو نظام کنونی ناتوان هستند.
دهها گروه و سازمان تروریستی در این 6 سال در سوریه شکل گرفتند که هیچ کدام نتوانستند نماینده حتی بخش اندکی از جامعه سوریه بشوند.
حمایتهای آمریکا، ترکیه، عربستان، امارات و قطر هیچ وقت این بستر را فراهم نکرد تا نمایندگان واقعی مردم سوریه آلترناتیوی برای حاکمیت سیاسی شوند.
میلیونها دلار هم کفاف نکرد و امروز نه تنها شاهد شکست تروریستها در سوریه بلکه شاهد شکست تمام طرحهای غربیها و کشورهای عربی و ترکیه هستیم.
مردم امروز حلب به خوبی دریافت کردند که حاکمیت سیاسی مسئول در قبال جامعه جهانی و مردم چقدر میتواند علیرغم همه کاستیها بسترساز احساس امنیت برای مردم باشد.
گروههای تروریستی در سالهای گذشته از نارواترین برخوردها هم خودداری نکرده وکار را به جایی کشیدند که از گاز سارین برای کشتار مردم استفاده کنند.
هم اکنون اگر نگاهی به تلاش ترکیه برای سازماندهی گروههای تروریستی در حلب بیاندازیم به خوبی به سطح گسترده پراکندگی سیاسی و نظامی و نوع وابستگی آنها پی میبریم.
این سردرگمی تا بدانجا پیش رفت که دولت آمریکا رسماً تأیید کرد که در تمام این سالها نتوانسته است گروههای میانه رو از جبهه النصره تفکیک کند.
این اعتراف به شکست در بطن خود پیامهای بسیار مهمی دارد. در رأس این پیامها باید اذعان کرد که با توجه به وابستگی جبهه النصره به سازمان تروریستی القاعده و اینکه این گروه نیز هویت خارجی دارد عملاً هیچ کدام از گروههای کنونی مخالف دمشق فاقد جایگاه مردمی در سوریه هستند. جنبشها و مبارزات زمانی میتوانند به موفقیت دست یابند که پشتوانه مردمی داشته باشند.
دولت سوریه را اگر در سطوح سیاسی روسیه و ایران کمک کردند اما در سطح جامعه بدلیل عدم خواستگاه تروریستها در میان سوریه، ارتش سوریه توانست بعد از بحران خود را سازماندهی کرده و ورق را به نفع خود تغییر دهد.
این در خصوص آمریکاییها، ترکیه و عربستان سعودی هم صادق است، هنوز سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا یعنی سیا امیدوار است گروههای تندرو تکفیری بتوانند در سوریه قدرت بدست بگیرند اما همه دیدند که این گروهها بدلیل نبود پشتوانه علیرغم حمایتهای کلان سیاسی و نظامی راهی جز شکست پیدا نکردند.
بحران چند سال اخیر سوریه هیچ گاه خواستگاه داخلی پیدا نکرد و نتوانست در میان مردم سوریه ریشه بدواند. کافی است نگاهی به شهرهای سوریه از حلب گرفته تا قامشلو و عفرین و دمشق بیاندازیم میبینیم که تروریستها تنها در مقاطعی موفق بودندو بعد شکست خوردند.
شکست حلب اگر واقع بین باشیم شکست تمام تروریستها و آمریکا و ترکیه و عربستان سعودی بود.
بدین ترتیب بدلیل نبود پایگاه مردمی گروههای تروریستی، دولت سوریه براحتی خواهد توانست این پیروزی نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی بکند.