چگونه می شود فردی با اطلاع از همه این شرایط و سختی ها، چنین انتخابی داشته باشد و محیط کاری را برای فعالیت انتخاب کند که هر لحظه جانش را به خطر می اندازد. پاسخ یک چیز است. اعتقاد به کاری که مشغول به انجام آن است و هدف والایی که از انتخابی چنین سخت و دشوار در ذهن دارد...
گروه فرهنگی: شنبه ۲۲ آبان ماه خبری در فضای رسانه ای کشور همهمه ایجاد کرد. خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در سوریه و در جریان تهیه گزارش میدانی از نبرد حلب به شهادت رسید. محسن خزایی در راستای رسالت خود و وظیفه ای که بر عهده داشت و با انتخاب آگاهانه خویش، در ورطه ای قدم گذاشت که در نهایت مسیرش به شهادت ختم شد.
به گزارش بولتن نیوز، اساسا فعالیت فرهنگی امری بسیار مهم و حساس در این دوره زمانی است. کسانی هم که مشغول به فعالیت فرهنگی هستند، طبق بیانات رهبری معظم انقلاب مشغول جهاد فرهنگی هستند. حال اگر فردی هم چون محسن خزایی خود با میل شخصی و با شجاعت منطقه ای را برای فعالیت فرهنگی و رسالت خود انتخاب کند که با خطراتی جدی و انکارناشدنی همراه است، به معنای حقیقی کلمه، جهاد فرهنگی را به خوبی متبلور ساخته است.
خبرنگاری بی شک یکی از حساس ترین و سخت ترین شغل های دنیا می باشد. یک خبرنگار در این شغل با مشکلات اقتصادی، فرسودگی ذهنی، ملاحظات فراوان، خطرات محیطی و حتی تهدیدات جانی رو به رو می شود. تمام این شرایط در یک محیط عادی و یک جامعه هم چون ایران با امنیت بالا وجود دارد. حال اگر تصور کنیم که محیط کار یک خبرنگار از خیابان های تهران به مناطق جنگی سوریه تغییر یابد چه اتفاقی رخ خواهد داد. یک منطقه جنگی با انبوهی از درگیری و تبادل آتش سنگین، تمام خطراتی که بر خبرنگاری مترتب است را، چند ده برابر می کند.
اما یک سوال ذهن انسان را به خود مشغول می کند که چگونه می شود فردی با اطلاع از همه این شرایط و سختی ها، چنین انتخابی داشته باشد و محیط کاری را برای فعالیت انتخاب کند که هر لحظه جانش را به خطر می اندازد. پاسخ یک چیز است. اعتقاد به کاری که مشغول به انجام آن است و هدف والایی که از انتخابی چنین سخت و دشوار در ذهن دارد، انسان را به این انتخاب می رساند. وقتی فردی این فضای کاری را انتخاب می کند، آرمان ها و اعتقادات درونی خاصی دارد. در ویدیو های منتشر شده از شهید خزائی شاهد هستیم که ایشان پس از تهیه گزارش و در میان رزمندگان اقدام به مداحی در رسای اهل بیت پیامبر(ص) می کنند. فردی با این پیوندهای عمیق با خاندان رسالت و شهادت و جهاد، چگونه می تواند مسیری جز جهاد را برگزیند.
محسن خزایی و امثال محسن خزایی اعتقاد دارند که فعالیت فرهنگی و رسانه ای در شرایطی چنین دشوار و در زمانه ای که فاصله میان حق و باطل مشخص نیست، کاری است زینبی و ادامه خط سرخ شهادت حسین(ع) است. این اعتقاد باعث می شود که هم چون حضرت زینب(س) رنج و زحمت این جهاد را به جان بخرند، اما حماسه دلاوری مدافعین حرم و مظلومیت خاندان پیامبر(ص) را ناگفته نگذارند. بی شک انتخاب این مسیر، اگر بیشتر از مجاهدت رزمندگان و مدافعین حرم نباشد، کمتر هم نیست. زیرا اگر همین مردان نبودند، چه کسی می توانست دلاوری های ایشان را به مردم حق طلب در سراسر عالم نشان دهد. همین امر باعث میشود تا مجاهدت فرهنگی ایشان و فعالیت زینبیشان، همه دل های آگاه را به تحسین وادارد. در نهایت نیز اجری هم چون شهادت را دریافت می کنند. گویی پاداش انتخاب خود را و انتهای مسیر کمال خود را با فیض شهادت و دعوت حق دریافت می کنند.
حال به نظر بد نیست اگر با آخرین شهید از نسل مجاهدان جبهه فرهنگی آشنا شویم تا ببینیم که او هم فردی چون ما بود و هر کسی که اعتقادی چون شهید خزایی داشته باشد، بی شک به مسیری که ایشان رسید، خواهد رسید. محسن خزايي 15 آذر سال 51 در خانواده اي مذهبي که ذاکر اهل بيت بودند به دنیا آمد او در سال 74 به عنوان متصدي صدا فعاليت خود را در صداو سيما آغاز کرد و بخاطر شور و نشاط خاصي که در برنامه هاي جوان ايجاد مي کرد و با جوانان ارتباط زيادي داشت مدير باشگاه خبرنگاران جوان زاهدان شد. اوج کارش زماني بود که جريان تکفيري گروهک جندالشيطان در جنوب شرق فعال شده بود. او يکبار از کمين گروهک تکفيري در حادثه تروريستي تاسوکي نجات يافت.
شهيد محسن خزایی پس از موفقيت در باشگاه خبرنگاران جوان زاهدان به عنوان مدير خبر گیلان معرفي شد و پس از فعاليت هاي تخصصي و حرفه اي خبر، عشق دفاع از حرم او را به سوريه کشاند او در سوريه بعد از هر گزارش خبري خود، در بين رزمندگان مقاومت مداحي اهل بيت مي کرد. فعالیت ایشان در سوریه ادامه داشت تا این که امروز خبر شهادت ایشان به داخل کشور مخابره شد. گروه خبری خبرگزاری صدا و سیما به همراه سایر رسانه ها برای پوشش آخرین وضع میدان نبرد و پیشروی رزمندگان در منطقه منیان در غرب شهر حلب حضور داشت که تروریست ها با خمپاره این گروه را مورد حمله قرار دادند. شهید خزایی در اثر اصابت ترکش ناشی از انفجار خمپاره به ناحیه سر به شهادت رسید و اجر مجاهدت بی شائبه و خستگی ناپذیر خود را دریافت کرد.