گروه ورزشی: تاریخ باشگاه استقلال همانند پرسپولیس لبریز از بازیکنان و مربیان بزرگی است که اگر قرار باشد یکی از آنها را بالاتر از دیگری بنویسی با سرگیجه و وسواس مواجه می شوی.
به گزارش بولتن نیوز، اما داستان منصور پورحیدری با همه بزرگان استقلال یک تفاوت اساسی دارد. منهای افتخارات و عناوینش چه بعنوان بازیکن و چه مربی که از او یک چهره بی بدیل و بی تکرار می سازد، آنچه موجب شده او به تنهایی بر صدر خوب ها تکیه بزند، مرامی بود که نمونه اش در فوتبال ما یافت نمی شود. آخرین باری که استقلال در آسیا قهرمان شد با هدایت او بود اما در دو سه دهه اخیر مصاحبه ای را پیدا نمی کنید که پورحیدری به این عنوان فاخر اشاره کرده باشد و بخواهد با آن فخر بفروشد. پورحیدری بارها به اشکال مختلف از باشگاه استقلال به بیرون رانده شد اما هرگاه به کمکش نیاز بود بی آنکه بخواهد گذشته را به پیش بکشد و تسویه کند، بی هیچج منتی آمد و یک گوشه کار را گرفت. استقلال پر از اسطوره است اما او از بین این همه چهره و افتخار آفرین لقب پدر را به ارث برد. به او پدر گفته شد چون پدر اهل تلافی بدی فرزند نیست، پدر بی منت برای اولادش کار می کند ، پدر خستگی ناپذیر است.پدر اهل دو دو تا چهار تا برای فرزندانش نیست.
پدر استقلال به او گفته شد چون بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در وضعیتی که صحبت از انحلال تیم تاج می شد او یک تنه پای کار ایستاد و با تغییر نام باشگاه به استقلال، فصل جدیدی را برای تیم محبوب پایتخت آغاز کرد. چه کسی چه می داند اگر آن روز پورحیدری و پورحیدری ها نبودند شاید تاج سابق به چند شعبه مختلف با عناوین گوناگون منشعب می شد و حالا تیم واحدی که مقابل پرسپولیس با هوادارانش میلیونی اش ایستادگی کند کلا وجود خارجی نداشت. همان نام سابق برای آبی ها کافی بود تا برای همیشه نسخه شان پیچیده شود و برود. اما مردان واقعی تاریخ باشگاه استقلال به سان منصور پورحیدری پای کار ایستادند و به بهترین نحو دوران گذار را مدیریت کردند. درست شبیه پدری که فرزندش را در بدترین وضعیت ممکن به زندگی باز می گرداند.
منصور پورحیدری در دورانی موفق به قهرمان کردن استقلال در آسیا شد که همه بودجه یک سال تیم به اندازه رقم قرارداد یک بازیکن ذخیره امروز نبود. با جیبی خالی بدون ذره ای توجه دولتی، پرواز چارتر، چمن مناسب، تدارکات خوب، او بهترین ها را گرد هم آورد و به بزرگترین افتخار ممکن باشگاهی در سطح قاره رساند. قصه ای که حتی با تیم ملی فوتبال ایران هم تکرار شد.
این قصه مردی است که رازهای بسیاری را در زندگی اش دارد و از آنجایی که اهل فخر فروشی و مصاحبه های هدفدار برای خودنمایی نبود، خیلی ها از آن بی خبراند. اما خبر اصلی همان بزرگی مردی بود که هیچگاه خودش را مقدم بر محبوب آبی اش ندانست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com