به گزارش بولتن نیوز، به كار بستن برنامه اي منسجم با هدف ايجاد مهارت هاي شخصيتي، احساسي و اجتماعي در دانش آموزان، بهبود قابل ملاحظه اي را در كيفيت كلي آموزش و پرورش به همراه دارد.
اين نتيجه مطالعه اي است كه بر روي تعدادي از دانش آموزان مدارس هاوايي انجام شده. محققان از اين مطالعه نتيجه گرفتند كه انجام فعاليت هاي سازمان يافته براي ساختن شخصيت دانش آموزان، بيش از قوانين سنتي تر يا سياستگذاري هاي موجود در زمينه كنترل يا مجازات مشكلات رفتاري سودمند است. در اين مطالعه تنها حدود يك ساعت در هفته از وقت آموزش و پرورش سنتي به برنامه ايجاد مهارت هاي شخصيتي، احساسي و اجتماعي در كودكان اختصاص يافت.
تحقيقات قبلي نشان داده بود با اجراي چنين برنامه هايي شاهد تعداد كمتري از موارد معلق از تحصيل خواهيم بود. تعداد غيبت هاي كمتر، روخواني بهتر و كسب نمره هاي بالاتر در آزمون هاي استاندارد رياضي از نتايج مثبت ديگر اجراي چنين برنامه هايي اعلام شده است.
این مطالعه هم حاكي از اين است كه 21 درصد معلمان باور دارند اجراي چنين برنامه اي كيفيت كلي مدارس را بهبود مي بخشد. اين تحقيق در مدارسي با تنوع نژادي و مذهبي انجام گرفت و نيمي از افراد مورد آزمون از برنامه استفاده مي كردند و نيمي ديگر نه.
به عقيده برايان فلي استاد مدرسه علوم سلامت رفتاري و اجتماعي، مهارت هاي بهبود يافته شخصيتي و اجتماعي زمان بيشتري را در اختيار معلمان قرار مي دهد تا تعليم دهند و به دانش آموزان نيز زمان و انگيزه بيشتري براي آموختن مي دهد. وي مي گويد:«دستاورد ما از اين مطالعه اين بوده كه با تمركز بيشتر بر روي شخصيت بچه ها در كلاس، واقعاً مي توانيم بعضي از نگراني ها را در مدارسمان رفع كنيم.»
به گفته فلي مفاهيمي كه در اين برنامه گنجانده شده مفاهيم جديدي نيستند. بلكه همان هايي هستند كه هميشه در خانواده ها، اماكن مذهبي و در قالب گروه هاي اجتماعي مورد بحث قرار گرفته اند. وي مي گويد:«به عنوان مثال گنجاندن يك درس در پايه سوم مي تواند به بچه ها كمك كند بفهمند افراد ديگر چه احساسي دارند و همدردي كردن را بياموزند. اين مفهوم ممكن است ساده به نظر برسد. اما كاركرد آموزشي مهمي دارد.» در اين تحقيق كيفيت مدرسه به داشتن محيط امن، مشاركت و رضايت افراد، حمايت از دانش آموزان، بهبود مستمر يادگيري مبتني بر استانداردها و مواردي ديگر تعريف مي شود.
محققان دست اندركار اين مطالعه مي گويند سياستگذاري هايي كه در گذشته براي محدود كردن استفاده از مواد مخدر، انجام رفتار خشن و مشكلات ديگر در دانش آموزان انجام شده بود نتايج محدودي داشته است. بخشي از دلايل شكست اين سياستگذاري ها به مسايل اساسي مثل احساس دانش آموز درباره خودش و دلبستگي هاي اجتماعي مربوط بوده.
رويكرد جديد اين مطالعه چيزي است كه آن را احساس اجتماعي و توسعه شخصيت مي نامند.
خودمفهومي، كنش هاي جسمي و فكري، مديريت مسئولانه در قبال خود و ديگران، صادق و مورد اعتماد بودن و خودبهبودي از سرفصل هاي دروس اين برنامه بوده است.
محققان نتيجه مي گيرند براي بهبود كيفيت آموزش مدارس لازم است چنين برنامه هايي مورد توجه قرار گيرد و بودجه اي براي آن اختصاص يابد.